نمایش نتایج: از 1 به 19 از 19

موضوع: رفتار مناسب

2695
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Aug 2015
    شماره عضویت
    20410
    نوشته ها
    25
    تشکـر
    37
    تشکر شده 11 بار در 9 پست
    میزان امتیاز
    0

    رفتار مناسب

    دوستان عزیز سلام
    من دختری 25 ساله هستم که هر بار با هرکدوم از خواستگارام صحبت میکنم فکر میکنن من جوابشون کردم و به اصطلاح خودم رو بالاتر از اونا میبینم در صورتی که این طور نیست. من از نظر تحصیلی و خانواده و خصوصیاتی که برای یه دختر لازمه معمولا مناسب شناخته میشم و خواستگارهام هم در همین سطحن ولی گاهی از لحاظ تحصیلی از من پایین ترن که اونم از نظز من اشکالی نداره. من در مورد برنامه هام صحبت میکنم و فقط برای شغل آیندمه که حساسیت به خرج میدم و در مورد مدت زمان باقیمانده تحصیلاتم هم توضیحی میدم. نمی دونم اشکال کارم کجاست لطفا منو راهنمایی کنید اگه کتابی روشی یا جایی هست که مشاوره برم راهنمایی کنید
    متاسفانه این مشکل برام خیلی بزرگ شده طوری که حتی با افراد غیر آشنا که برخورد میکنم منو خیلی مغرور تصور میکنن درصورتی که کسی که منو بشناسه به راحتی میگه اصلا غرور نداری



  2. بالا | پست 2

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Dec 2014
    شماره عضویت
    10395
    نوشته ها
    1,018
    تشکـر
    1,130
    تشکر شده 1,749 بار در 636 پست
    میزان امتیاز
    11

    پاسخ : رفتار مناسب

    سلام دوست عزیز
    به سایت مشاوره خوش اومدی
    باید کاملتر توضیح بدی
    مثلا ی مکالمه از شما و خواستگارتونو که بنویسین تا دوستان نظر بدن...
    بلاخره این وسط قبول کنید یکسری کوتاهی هایی هست که این امر براتون عمومیت داره...
    ویرایش توسط خليلي : 08-11-2015 در ساعت 01:34 AM
    امضای ایشان
    09124843303 (دعاوی حقوقی - کیفری و مشاور حقوقی ازدواج)

  3. بالا | پست 3

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Aug 2015
    شماره عضویت
    20410
    نوشته ها
    25
    تشکـر
    37
    تشکر شده 11 بار در 9 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : رفتار مناسب

    سلام دوست عزیز و ممنون
    قطعا من کوتاهی هایی داشتم برای همین هم اومدم که کمک بگیرم
    ببینید من دانشجوی سال سوم دکتری هستم و گاهی درس میدم با وجود اینکه سنم کمه خیلی برای این کار زحمت کشیدم تا الان به این نقطه رسیدم
    متاسفانه آدم ساده و رکی هستم برای همین خیلی وقتا اشتباها از حرفم تفسیر دیگه ای میشه کسانی که با من آشنا هستن میفهمن منظورم از حرفام چیه اما افرادی که منو نمیشناسن معمولا برداشتهای خودشون رو دارن معمولا فکر میکنن من مغرور هستم و به کسی اهمیت نمیدم که در واقع اینطور نیست من فقط زیاد اهل تعریف و تمجید الکی از بقیه نیستم
    در مورد خواستگارهامم خیلی به این نکته که من کار آینده م برام مهمه تاکید کردم چون ممکنه شهر خودمون برام کار نباشه اما شهرای اطراف کار باشه با توجه به اینکه من دوست دارم به عنوان هیات علمی داخل دانشگاه باشم مدت زیادی سر کار نخواهم بود و به نظر خودم معقوله که آدم دو یا سه روز مسیر دورتری رو بره اما کار بهتری رو هم داشته باشه اما معمولا استنباط افراد اینه که من خیلی خودم تصمیم میگیرم و به هیچکسی اهمیت نمیدم
    متاسفانه صحبت با دیگران داره برام به یه معضل بزرگ تبدیل میشه

  4. بالا | پست 4

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Dec 2014
    شماره عضویت
    10395
    نوشته ها
    1,018
    تشکـر
    1,130
    تشکر شده 1,749 بار در 636 پست
    میزان امتیاز
    11

    پاسخ : رفتار مناسب

    تا حدودی متوجه فرمایشاتتون شدم..
    ببینید در دید اول برای مخاطبتون اینگونه الغا میشه که کارتون از اون برای شما مهمتره...
    اینجوری فکر نمیکنید؟
    ایا مهمتره؟
    اگه همسر ایندتون بگه دوست نداره کار کنید چه عکس العملی دارید؟
    لطفا فقط عکس العملتونو بفرمایید
    امضای ایشان
    09124843303 (دعاوی حقوقی - کیفری و مشاور حقوقی ازدواج)

  5. بالا | پست 5

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Aug 2015
    شماره عضویت
    20410
    نوشته ها
    25
    تشکـر
    37
    تشکر شده 11 بار در 9 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : رفتار مناسب

    خوب ببینید مدل ازدواجهای خانواده من سنتیه بنابراین من کسی رو که میاد خواستگاری برای بار اولمه که میبینم
    قطعا بهش میگم که من 20 سال از 25 سال زندگیمو درس خوندم و حالا میخوام ازش استفاده کنم بهرحال هدف من تو زندگی رسیدن به این نتیحه بوده البته اگه پافشاری کنه من حواب رد میدم

  6. بالا | پست 6

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Dec 2014
    شماره عضویت
    10395
    نوشته ها
    1,018
    تشکـر
    1,130
    تشکر شده 1,749 بار در 636 پست
    میزان امتیاز
    11

    پاسخ : رفتار مناسب

    خب به نظرتون الان درستون مهمتر از همسرتون نیست؟
    اگه اینجوریه که اون اقا کار درستی میکنه که منصرف میشه...
    وقتی مردی بیاد بگه به شما که من دنبال ی خانمی هستم که تو خونه برام غذا بپزه شما چه حسی بهتون دست میده؟یا مثلا بگه من خانمی میخوام بچه بیارهبرام بزرگ کنه؟؟؟
    یقینا بهتون این حس الغا میشه که هدف ازین اتفاق وجود شخص شما نیست.یعنی من شما رو برای اینکه شخصیتتونو پذیرفتم نمیخوام.بلکه اولویت من چیزی غیره شماست و اگه بخوای جلومو بگیری تو رو هم کنار میزارم...
    صحبت غرور نیست.به نظرم شما فلسفه ازدواج رو با هدفتون در حوزه علمی خلط کزدید.من کتابی رو بهتون پیشنهاد میکنم که اخلاق یک مرد رو بخوبی تبیین میکنه براتون...من بعنوان یک مرد و با شرایط فکری تقریبا مشابه شما این کتاب رو تایید میکنم و قبول دارم.واین کتاب رو به همه پیشنهاد دادم...این کتاب به درد بعد از ازدواجتونم میخوره...البته بنده معیار تایید کتابا نیستم بلکه به نظرم این کتاب کاربردیه
    انچه زنان باید در مورد مردان بدانن اثر دکتر باربارا دی انجلس
    بله...احتمالا اسمشو شنیدید...این کتاب خیلی موثره در شناخت روحیات مرد
    هیچ مردی حاضر نیست اولویت دوم باشه
    درست مثل هر زنی
    ولی خیلی از مردها قدر درس و تلاشو میدونن
    امضای ایشان
    09124843303 (دعاوی حقوقی - کیفری و مشاور حقوقی ازدواج)

  7. 3 کاربران زیر از خليلي بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  8. بالا | پست 7

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jul 2015
    شماره عضویت
    19479
    نوشته ها
    240
    تشکـر
    266
    تشکر شده 146 بار در 97 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : رفتار مناسب

    به نظر من که شما درست حرف میزنید! چون این بحثا مهم هستن به نظر من، شما در آینده به احتمال زیاد استاد دانشگاه میشید و استاد بودن خیلی مسئولیت ها داره، در ضمن پژوهش جزئی از زندگی آینده شما خواهد بود، تجربه من که مدتی دانشگاه بودم اینه که دکتری ها با دکتری ها ازدواج کنن بهتر همدیگه رو درک میکنن، چند تا از دانشجو های دکتری دانشگاه خودمون رو دیدم که ازدواج کردن و خیلی هم خوشبختن و با هم جور هسن، حتی یه زوج استاد داشتیم که بچشون رو میاوردن دانشگاه و بعضی روزا آقا مسئول نگه داشتن بچه بود.

    در کل به نظر من با یه آدم اکادمیک ازدواج کنید خیلی بهتره.
    امضای ایشان
    چیست آنچه ما را زنده نگه می دارد؟
    چیست آنچه وا می داردمان به تحمل؟
    امید دوست داشتن یا دوست داشته شدن…

  9. 2 کاربران زیر از LLVM بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  10. بالا | پست 8

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Dec 2014
    شماره عضویت
    10395
    نوشته ها
    1,018
    تشکـر
    1,130
    تشکر شده 1,749 بار در 636 پست
    میزان امتیاز
    11

    پاسخ : رفتار مناسب

    نقل قول نوشته اصلی توسط LLVM نمایش پست ها
    به نظر من که شما درست حرف میزنید! چون این بحثا مهم هستن به نظر من، شما در آینده به احتمال زیاد استاد دانشگاه میشید و استاد بودن خیلی مسئولیت ها داره، در ضمن پژوهش جزئی از زندگی آینده شما خواهد بود، تجربه من که مدتی دانشگاه بودم اینه که دکتری ها با دکتری ها ازدواج کنن بهتر همدیگه رو درک میکنن، چند تا از دانشجو های دکتری دانشگاه خودمون رو دیدم که ازدواج کردن و خیلی هم خوشبختن و با هم جور هسن، حتی یه زوج استاد داشتیم که بچشون رو میاوردن دانشگاه و بعضی روزا آقا مسئول نگه داشتن بچه بود.

    در کل به نظر من با یه آدم اکادمیک ازدواج کنید خیلی بهتره.
    توجیه نامتقارنی به نظر میاد فرمایش شما...
    آیا ازدواج با هم تراز از نظر فرهنگی و خانوادگی, دارای ارزش کمتری هست به نظر شما؟
    آیا مدرک دکتری شخص خواستگار تضمین کننده حقوق این خانواده میتونه باشه؟
    ازین حیث مدرک رو برجسته کردم چون ظبق صحبت شما این امر برجسته هست
    امضای ایشان
    09124843303 (دعاوی حقوقی - کیفری و مشاور حقوقی ازدواج)

  11. بالا | پست 9

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jun 2015
    شماره عضویت
    17406
    نوشته ها
    124
    تشکـر
    81
    تشکر شده 173 بار در 67 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : رفتار مناسب

    سلام
    دوست من
    یادتون باشه همیشه مدرک یه تیکه کاغذه
    حالا هرچقدرم میخواید واسش تلاش کنید فرقی نداره اول و آخر اون کاغذ میمونه (حالا یه قابم بهش اضافه کنی ..)
    پس بهتره بجای اینکه با مدرکتون با بقیه صحبت کنید با درکتون صحبت کنید

    مسئله بعدی مهارت های گفتاریه
    کتاب راجبش زیاده که میتونید از کتاب خونه ها استفاده کنید و مهارت های خودتون و تو جذب و دفع و ... افراد بیشتر کنید...


    مسئله بعدی نگاه شما به افراده
    شما از جایگاهی به دیگران نگاه میکنید ؟؟
    از جایگاه یه فرد عادی ؟؟
    یا از جایگاه یه آدم تحصیل کرده ؟؟؟

    واقعیت اینکه آدم باید وقت شناس باشه
    یعنی هر چی سر جای خودش قشنگه

    وقتی داری با یه آدم معمولی صحبت میکنی باید معمولی باشی تا باهاش ارتباط برقرارکنی (ساده اش کنم بلوتوث با بلوتوث کانکت میشه وای فای با وای فای عجیب مثالی زدم خدایش)
    اما وقتی دارید با یه فرد تحصیل کرده ارتباط برقرارمیکنید باید رفتارتون و افکارتون و گفتارتونو باهاش هماهنگ کنید ...(برای همو قضیه ارتباط برقرارکردن )

    و تو ملاقات هاتون همیشه و همیشه و همیشه خودتون و از جایگاه یه آدم باهوش ولی با درک بالا نشون بدید...


    موفق باشید
    امضای ایشان

    سایت من TexPic.ir

  12. 4 کاربران زیر از ReepaaR بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  13. بالا | پست 10

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Aug 2015
    شماره عضویت
    20410
    نوشته ها
    25
    تشکـر
    37
    تشکر شده 11 بار در 9 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : رفتار مناسب

    ببینید من اعتماد به نفس کمی دارم که افراد غریبه اینو متوجه نمیشن معمولا تو موقعیت هایی شبیه خواستگاری چون خانواده من فقط یکبار اجازه صحبت میدن من فقط یکبار میتونم تمام خواسته ها و آینده ای که دوست دارم داشته باشم رو ترسیم کنم پس مجبورم همه سوالامو و برنامه هامو توی همون یه جلسه بگم من حتی برنامه هایی که ممکنه هرگز هم برام اتفاق نیافته رو هم همون جلسه میگم که ثحبت ناگفتنه ای نمونه این از نظر شما اشتباهه؟ ببینید من معتقدم که زندگی شخص در اولویته شاید اگه من هم حس مثبت یا علاقه ای به طرف مقابلم داشتم میگفتم که اگه نظر تو باشه که کار نکنم کار نمیکنم اما وقتی هنوز یک برخورد داریم و من هیچ حسی ندارم نمیتونم بگم تو الان از همه زندگی من مهمتری اونم زندگی که من بخاطرش 20 سال بدون وقفه زحمت کشیدم و شاید خیلی جاها پاش تاوان هم دادم
    اما اگه تو زندگی مشترک بودیم و همسرم همچین چیزی از من میخواست من قبول میکردم چون اونجا زندگی من تو اولویت قرار داشت
    من فقط چیری که از طرف مقابلم میخوام اینه که منو درک کنه. در مورد زندگی مشترک من هم معتقدم مشترک باید تصمیم گرفت اما برنامه شخصی تا حدی که به زندگی فرد صدمه نزنه که مشکلی نداره
    آیا این به نظر شما اشتباهه؟ اگه اشتباهه که من بدونم اشتباه از منه و باید تصحیح بشه

  14. بالا | پست 11

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Jul 2015
    شماره عضویت
    19153
    نوشته ها
    2,540
    تشکـر
    1,726
    تشکر شده 5,759 بار در 1,860 پست
    میزان امتیاز
    12

    پاسخ : رفتار مناسب

    سلام عزیزم

    خب بنطر من شما جای اینکه از توقعاتتون و عشق و علاقه در زندگی صحبت کنید بیشتر میرید سمت صحبت راجب درس و کارتون
    و بنظر من هم این موضوع واقعا مهمتره براتون تا همسرتون
    بنطر من شما باید تعداد جلساتی که صحبت میکیند رو زیاد کنید و یکراست نرید سراغ این موضوع
    اول راجب زندگی صحبت کنید راجب اینکه چه چیزایی براتون توی یه زندگی دونفره اهمیت داره
    که می تونه خیلی زیاد باشه مثل احترام به خانواده ها دروغ نگفتن وفادار بودن و ....

    و در جلسات بعدی موضوع کار رو بیان کنید

    و این رو هم نگید که کار و درس خیلی براتون مهم هست چون تعبیر بد میشه
    چون نباید اون شخص احساس کنه الویت زندگی شما کار و درستون هست نباید هم اینطور باشه
    اگه اینطور هست فعلا ازدواج نکنید
    بگید یکسری علاقه مندی هایی دارید که می خواید راجبشون نظر ایشون رو هم بدونید
    که در اینده حاضر هستند کنارتون باشند و موجب پیشرفتتون بشن؟
    بگید که اگر ازدواج کنید نیاز حمایت ایشون رو دارید برای پیشرفت و خودتون هم برای پیشرفتش کمک خواهید کرد
    طرز بیان خیلی مهم هست

    مطمنن من اگر مرد بودم و خاستگاری شخصی می رفتم که بیشتر از توقعاتش از زندگی و از من صحبت کنه
    راجب کارش صحبت کنه و تاکید کنه که درس و کارش از مهمترین چیزها هستند دلسرد می شم
    چون اون لحظه کار و درسش رو مقابل خودم میبینم

    و اینکه سعی کنید اول به حرفا کامل گوشی بدید بعد صحبت کنید
    اینکه مدام صحبت کنید شمارو ادم مغرور و خودخواهی نشون میده


    همسر شما باید الویت زندگی شما باشند
    بقیه علاقه مندیاتون به چیزهای دیگه یا اشخاص دیگه باید در درجات بعدی باشند
    شما سعی کنید این حس رو انتقال بدید

    و این مقاله رو هم مطالعه کنید http://forum.moshaver.co/f180/%DA%86...24/#post120351
    امضای ایشان
    آیا دوست دارید برای

    صلح جهانی کاری انجام دهید ؟

    به خانه بروید و به خانواده تان
    عشق بورزید


  15. 4 کاربران زیر از سمیراه بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  16. بالا | پست 12

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Sep 2014
    شماره عضویت
    7052
    نوشته ها
    1,135
    تشکـر
    6,692
    تشکر شده 1,280 بار در 640 پست
    میزان امتیاز
    11

    پاسخ : رفتار مناسب

    سلام . دوست عزیز

    شما اول از هر چیزی دارید عملا به طرف مقابل میفهمونید که کارتون رو بیشتر از زندگی دوست دارید و بهش توجه میکنید درست خب یک لحظه خودتونو بزارید جای طرف مقابل طرف بگه سلام خانم من کارم باید داشته باشم من میرم یک شهر دیگه یه چنر روزی خونه تنها باید باشی واینکه من 20 سال درس خوندم و میخام نتیجشو ببینم

    و توقع من از زندگی مشترک اینه ....

    اولا که رک بودن خب اوکی قرار نیست توی جلسه اول از کار حرف بزنی
    شما عملا داری طرف مابل رو مجبور میکنید که شرایط شما رو بپذیره البته با کلماتت .
    درست خب به نظر من شما کلا توی جلسه اول چیزی درباره اهدافت نگو اول طرف محک بزن کنجکاو باش دربارش درباره اهدافش بپرس درباره ایند ه ای میخاد برات درست کن .
    بد اگر دیدی به دلت میشینه اون وقت درباره خوت حرف بزن سریع درباره کارت توضیح نده بگو کار میکنم نگو جزییاتش رو هنوز قرار نیست باهاش زندگی کنی درست اول باید یکم شناخت پیدا کنی از طرف اصلا ببین بدرد هم میخورین بدش بگو من میخام اینجوری کار کنم .

    بدشم ادم با یک جلسه خواستگاری که برای یک عمر زندگی نمیتونه تصمیم بگیره
    اهداف مهمتری از ازدواج کردن هست که اصلا نیازی نیست شما سریع درباره کار حرف بزنید علایقش اعتقاداش همه ی اینها مهم هستن .
    و اینکه هدفش از ازدواج چی هست

  17. بالا | پست 13

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Aug 2015
    شماره عضویت
    20410
    نوشته ها
    25
    تشکـر
    37
    تشکر شده 11 بار در 9 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : رفتار مناسب

    ممنون دوستان از صحبتاتون
    خوب ببینید متاسفانه خانواده من اجازه یک جلسه صحبت بیشتر رو به من نمیدن منم میدونم که خیلی چیزا رو توی جلسه اول نمیگن و چند جلسه صحبت نیازه اما اگه شما جای من بودین چیکار میکردین؟
    همه توقعاتتون رو توی همون جلسه نمیگفتین؟مثلا من به شما میگم فلانی مورد تایید همست همه نکات مثبت از نظر همه رو هم داره شما هم حق دارید نیم ساعت فقط هم در حضور خانواده با این آدم صحبت کنید و بعد نظر بدین که آره یا نه شما چکار میکنید؟اگه هم زمان بیشتری بخواید بگن که نه هرچه بیشتر صحبت کنی کمتر نتیجه میگیری
    مشکل من اینه که یه جلسه بیشتر اجازه صحبت ندارم و چون باید همه شناخت من توی همون یه جلسه باشه خیلی تحت فشار قرار میگیرم برای شما هم همچین شرایطی پیش اومده؟
    اگه جای من باشین چیکار میکنید؟

  18. بالا | پست 14

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jun 2015
    شماره عضویت
    17406
    نوشته ها
    124
    تشکـر
    81
    تشکر شده 173 بار در 67 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : رفتار مناسب

    دوست عزیز
    شما دارید ازدواج میکنید یا خانواده اتون ؟؟؟

    به خانواده اتون بگید اگر ازدواجتون ناموفق بود مسئولیتشو به عهده میگیرن ؟؟

    عاقلانه تصمیم بگیرید

    یعنی چی فقط با اجازه اون ها صحبت کنید اونم فقط یک جلسه ؟؟؟
    بحث یه عمر زندگیه مشترکه
    شوخی نیست
    از همه مهمتر تصمیمیه که شما باید بگیرید
    باید فضا و ابزار تصمیم گیری رو داشته باشید


    از من به شما تو این موضوع جلوی خانواده اتون باایستید

    مسئله ازدواج یه مسئله کاملا شخصیه و خانواده هیچ حقی واسه دخالت نداره

    میدونید چرا ؟؟
    چون پس فردا که به مشکل بخورید هیچکس نمیاد به شما میگه تقصیر من بود ؟؟؟حتی مادر یا پدرتون

    برعکس همه ایرادارو میندازن گردن شما

    اصلا تو این موضوع کوتاه نیاید

    با خانواده اتون اتمام حجت کنید .
    اونا حق هیچگونه دخالت مستقیمی رو تو ازدواوج شما ندارن (فقط غیرمستقیم و فقط مشورت و راهنمایی )
    امضای ایشان

    سایت من TexPic.ir

  19. 2 کاربران زیر از ReepaaR بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  20. بالا | پست 15

    عنوان کاربر
    کاربر محروم
    تاریخ عضویت
    Feb 2015
    شماره عضویت
    12210
    نوشته ها
    508
    تشکـر
    112
    تشکر شده 329 بار در 212 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : رفتار مناسب

    نقل قول نوشته اصلی توسط f@tima نمایش پست ها
    دوستان عزیز سلام
    من دختری 25 ساله هستم که هر بار با هرکدوم از خواستگارام صحبت میکنم فکر میکنن من جوابشون کردم و به اصطلاح خودم رو بالاتر از اونا میبینم در صورتی که این طور نیست. من از نظر تحصیلی و خانواده و خصوصیاتی که برای یه دختر لازمه معمولا مناسب شناخته میشم و خواستگارهام هم در همین سطحن ولی گاهی از لحاظ تحصیلی از من پایین ترن که اونم از نظز من اشکالی نداره. من در مورد برنامه هام صحبت میکنم و فقط برای شغل آیندمه که حساسیت به خرج میدم و در مورد مدت زمان باقیمانده تحصیلاتم هم توضیحی میدم. نمی دونم اشکال کارم کجاست لطفا منو راهنمایی کنید اگه کتابی روشی یا جایی هست که مشاوره برم راهنمایی کنید
    متاسفانه این مشکل برام خیلی بزرگ شده طوری که حتی با افراد غیر آشنا که برخورد میکنم منو خیلی مغرور تصور میکنن درصورتی که کسی که منو بشناسه به راحتی میگه اصلا غرور نداری

    ;کسی که به خواستگاری یک دکتر یا دانشجوی دکتری میرود ؛ قطع به یقین در ضمیر ناخود آگاه خود را برای متابعت از شما آماده کرده و حد اقل اینکه برای کنار آمدن باشما

    آمادگی دارد(( اگر پائینتر باشد )) لذا اصلا" نیاز نیست تا محور صحبتهای خود را در مورد کار و.... قرار دهید و موجبات شکست خواستگاری را فراهم نمائید .

    در موقع خواستگاری ؛ به روابط زناشوئی ؛ اهمیت و نقش فرزند ؛ درآمد مرد ؛ خانه ؛ ماشین ؛ محل زندگی و...... ؛ واکنشهای روانشناختی در خصوص مسائل زندگی ؛ خیانت ؛ دیانت ؛ وو بپردازید و سایر

    موارد را به میزان عواطف و علایق شکل گرفته در آینده بسپارید؛ چون وقتی کفو و سطح زندگی و هزینه های آن شکل خود را بهتر نمایان کند ؛ آقا داماد بعید نیست که خودش صبحها شمارا راهی کارتان نماید

    به اختصار ؛ داماد آمادگی شوهر کردن دارد ؛ وباید به او فرصت دهید تا اثبات کند نه اینکه اسلحه و درفش نشانش دهید تا وحشت کند و فرار
    ویرایش توسط ali502902700 : 08-13-2015 در ساعت 11:57 AM

  21. 2 کاربران زیر از ali502902700 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  22. بالا | پست 16

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Aug 2015
    شماره عضویت
    20410
    نوشته ها
    25
    تشکـر
    37
    تشکر شده 11 بار در 9 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : رفتار مناسب

    نقل قول نوشته اصلی توسط ali502902700 نمایش پست ها
    ;کسی که به خواستگاری یک دکتر یا دانشجوی دکتری میرود ؛ قطع به یقین در ضمیر ناخود آگاه خود را برای متابعت از شما آماده کرده و حد اقل اینکه برای کنار آمدن باشما

    آمادگی دارد(( اگر پائینتر باشد )) لذا اصلا" نیاز نیست تا محور صحبتهای خود را در مورد کار و.... قرار دهید و موجبات شکست خواستگاری را فراهم نمائید .

    در موقع خواستگاری ؛ به روابط زناشوئی ؛ اهمیت و نقش فرزند ؛ درآمد مرد ؛ خانه ؛ ماشین ؛ محل زندگی و...... ؛ واکنشهای روانشناختی در خصوص مسائل زندگی ؛ خیانت ؛ دیانت ؛ وو بپردازید و سایر

    موارد را به میزان عواطف و علایق شکل گرفته در آینده بسپارید؛ چون وقتی کفو و سطح زندگی و هزینه های آن شکل خود را بهتر نمایان کند ؛ آقا داماد بعید نیست که خودش صبحها شمارا راهی کارتان نماید

    به اختصار ؛ داماد آمادگی شوهر کردن دارد ؛ وباید به او فرصت دهید تا اثبات کند نه اینکه اسلحه و درفش نشانش دهید تا وحشت کند و فرار

    خیلی جالب نوشته بودید مخصوصا این جمله آخرو
    منم میدونم که باید اینطور فکر کنن اما متاسفانه کسایی که میان خواستگاری طوری برخورد میکنن که برای من این شائبه پیش میاد که اونها هم به خاطر مدرک من اومدن یا بخاطر پدرو خانواده ام. حالا برخورد اونا درسته؟ مثلا خواستگار من میاد میگه من انقدر پدرتو قبول دارم در موردت تحقیق نکردم این از نظر شما به چه معنیه؟ واقعا بقیه مردها هم همچین فکری دارن؟
    ببینید من که از اول تو خواسته هام نمیام بگم کار من اولویته من اول در مورد همون مباحث شما هم حرف میزنم اما در نهایت چون غالبا فکر میکنن من شاغلم تاکید میکنم که شرایط کاری من نامعلومه و واقعا مشخص نیست کجا باشه و شرایط درسی من اینطوریه

  23. بالا | پست 17

    عنوان کاربر
    کاربر محروم
    تاریخ عضویت
    Feb 2015
    شماره عضویت
    12210
    نوشته ها
    508
    تشکـر
    112
    تشکر شده 329 بار در 212 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : رفتار مناسب

    نقل قول نوشته اصلی توسط f@tima نمایش پست ها

    خیلی جالب نوشته بودید مخصوصا این جمله آخرو
    منم میدونم که باید اینطور فکر کنن اما متاسفانه کسایی که میان خواستگاری طوری برخورد میکنن که برای من این شائبه پیش میاد که اونها هم به خاطر مدرک من اومدن یا بخاطر پدرو خانواده ام. حالا برخورد اونا درسته؟ حالا برخورد اونا درسته؟ واقعا بقیه مردها هم همچین فکری دارن؟
    ببینید من که از اول تو خواسته هام نمیام بگم کار من اولویته من اول در مورد همون مباحث شما هم حرف میزنم اما در نهایت چون غالبا فکر میکنن من شاغلم تاکید میکنم که شرایط کاری من نامعلومه و واقعا مشخص نیست کجا باشه و شرایط درسی من اینطوریه
    خوشحالم که شرایط شمارو درک کردم و نظرتون جلب شده

    ((حالا برخورد اونا درسته؟)) آره درسته چون اگر شما دختر خوب و سر به راهی بوده باشید ؛ قاعدتا" مردم و اهالی شناختی از شما ندارند و در وحله اول به توجه به شناخت از خانوادتون میان جلو

    و اگر شما هم در دامن پدر و مادر بزرگ شده باشید ؛ قاعدتا" خوی و خصلت اونا رو به همراه دارید و خودتون هم گفتید که کم توقع و قابل انعطاف هستید پس دیگه همینجا سخن اضافه رو کات کنید

    و از ایراد گیری دست بردار لطفا

    مثلا خواستگار من میاد میگه من انقدر پدرتو قبول دارم در موردت تحقیق نکردم این از نظر شما به چه معنیه؟معنی این گفته اینه که اگر شخصیت شما هم به خوبی پدرتون باشه ؛ رویاهای اونو

    محقق خواهید کرد و موقعی باید از این جمله بدتون بیاد که افکار و نظر و عملکرد شما کاملا" با پدرتون متفاوت باشه و این حالت به ندرت پیش میاد

    واقعا بقیه مردها هم همچین فکری دارن؟هر مردی که بخواد ازدواج با خانواده ای که فکر میکنه اصیله و نجابت و فرهنگ و کلاس بالائی داره ؛ چاره ای جز تحقیق در باره خانواده دختر نداره والبته حتما هم ضرب المثل شنیدین که میگه مادرو ببین دخترو بگیر ؛؛ که خود این جمله بندی حکایت از کشف نجابت یک دختر از روی عملکرد خانواده دختر داره

    شما هم به جای وحشت آفرینی فرصتی بگیرید یا سوالاتی طرح کنید تا خانواده آقا داماد رو بشناسید

  24. بالا | پست 18

    عنوان کاربر
    کاربر محروم
    تاریخ عضویت
    Feb 2015
    شماره عضویت
    12210
    نوشته ها
    508
    تشکـر
    112
    تشکر شده 329 بار در 212 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : رفتار مناسب

    ایشالا اینبار ببینیم چیکار میکنید و دعوت از بنده به عنوان مهمان ویژه یادت نره

  25. بالا | پست 19

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Aug 2015
    شماره عضویت
    20410
    نوشته ها
    25
    تشکـر
    37
    تشکر شده 11 بار در 9 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : رفتار مناسب

    نقل قول نوشته اصلی توسط ali502902700 نمایش پست ها
    خوشحالم که شرایط شمارو درک کردم و نظرتون جلب شده

    ((حالا برخورد اونا درسته؟)) آره درسته چون اگر شما دختر خوب و سر به راهی بوده باشید ؛ قاعدتا" مردم و اهالی شناختی از شما ندارند و در وحله اول به توجه به شناخت از خانوادتون میان جلو

    و اگر شما هم در دامن پدر و مادر بزرگ شده باشید ؛ قاعدتا" خوی و خصلت اونا رو به همراه دارید و خودتون هم گفتید که کم توقع و قابل انعطاف هستید پس دیگه همینجا سخن اضافه رو کات کنید

    و از ایراد گیری دست بردار لطفا

    مثلا خواستگار من میاد میگه من انقدر پدرتو قبول دارم در موردت تحقیق نکردم این از نظر شما به چه معنیه؟معنی این گفته اینه که اگر شخصیت شما هم به خوبی پدرتون باشه ؛ رویاهای اونو

    محقق خواهید کرد و موقعی باید از این جمله بدتون بیاد که افکار و نظر و عملکرد شما کاملا" با پدرتون متفاوت باشه و این حالت به ندرت پیش میاد

    واقعا بقیه مردها هم همچین فکری دارن؟هر مردی که بخواد ازدواج با خانواده ای که فکر میکنه اصیله و نجابت و فرهنگ و کلاس بالائی داره ؛ چاره ای جز تحقیق در باره خانواده دختر نداره والبته حتما هم ضرب المثل شنیدین که میگه مادرو ببین دخترو بگیر ؛؛ که خود این جمله بندی حکایت از کشف نجابت یک دختر از روی عملکرد خانواده دختر داره

    شما هم به جای وحشت آفرینی فرصتی بگیرید یا سوالاتی طرح کنید تا خانواده آقا داماد رو بشناسید
    حرف حساب جواب نداره حق با شماست.
    چشم مراسم بعدی شما رو هم دعوت میکنم اگه دیگه کسی جرات کنه جلو بیاد

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد