نمایش نتایج: از 1 به 7 از 7

موضوع: دو راهی انتخاب و خیانت

1610
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Aug 2015
    شماره عضویت
    20430
    نوشته ها
    2
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    دو راهی انتخاب و خیانت

    با عرض سلام خدمت شما،بنده متولد 67 هستم و 8 سال ک ازدواج کردم و یک پسر 4 ساله دارم،من با عشق با شوهرم ازدواج کردم علی رغم تمام رنجهایی ک کشیدم وبسیار عاشقانه زندگی کردیم با وجود تمام سختی های مادی و معنوی ولی در زمان بارداری من یک مسئله ای برای دوست شوهرم و خانمش پیش امد ک باعث تلخی زندگی ما شد و کسی تو اون روزها و ماهها درکم نکرد خیلی رنج کشیدم این موضوع تا وقتی ک پسرم بدنیا امد و چهار پنج ماهه شد ادامه داشت و باعث دلسردی من از همسرم شد تا اینکه پسرم یکساله شد و من با یک آقایی آشنا شدم اوایل جهت دوستی بود ولی کم کم بهم وابسته شدیم این آقا هم یک ضربه شدید روحی در زندگی شخصیش دیده بود همزمان با مشکلی ک برای من پیش امده بود وتنها زندگی میکرد و میکنه متولد 69 هستش البته شهر من و اون خیلی از هم فاصله داشت وهیچ وقت نتونستیم همدیگه رو ببینیم ولی روز ب روز علاقه متر میشدیم و خیلی بهم اعتماد داشتیم و داریم ب همدیگه بعد از یکسال همسرم این موضوع رو متوجه شد و گفت ک رابطمو باهاش قطع کنم برای ی مدت کوتاه این کار رو کردم ولی طاقت نیوردم و بهم برگشتیم الان س سال ک با همیم و بعد از س سال من تونستم ی جورایی برای نصف روز ب شهرش برم ببینمش با اینکه اون هیچ وقت ب من یا خودش اجازه اینکارو نمیداد و همیشه میگفت تو زن مردم و مادر ی بچه ای،این داستان جزییات زیاد داره و در اینجا نمیگنجه ک بگم من واقعا عاشقشمو و میخوام در کنارم باشه ولی از طرفی نمیتونم از شوهرم جدا بشم بخاطر بچم بخاطر دیدگاه مردم و حتی ب خاطر خود شوهرم،من آدم معتقدی هستم و با حرام نمیتونم کنار بیام و از نظر شرعی برام مهم ک این آقا ب من تعلق داشته باشه،اینجا کسی هست منو راهنمایی و کمک کنه؟؟؟؟خیلی داغون و کلافم ن خواب دارم ن خوراک روز ب روز لاغرتر میشم،من بیماری آسم دارم و ناراحتی بیماریمو تشدید میکنه فعالیتم زیاد و شاغل هستم

  2. بالا | پست 2

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Aug 2015
    شماره عضویت
    20432
    نوشته ها
    12
    تشکـر
    4
    تشکر شده 3 بار در 3 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : دو راهی

    نقل قول نوشته اصلی توسط sahar67 نمایش پست ها
    با عرض سلام خدمت شما،بنده متولد 67 هستم و 8 سال ک ازدواج کردم و یک پسر 4 ساله دارم،من با عشق با شوهرم ازدواج کردم علی رغم تمام رنجهایی ک کشیدم وبسیار عاشقانه زندگی کردیم با وجود تمام سختی های مادی و معنوی ولی در زمان بارداری من یک مسئله ای برای دوست شوهرم و خانمش پیش امد ک باعث تلخی زندگی ما شد و کسی تو اون روزها و ماهها درکم نکرد خیلی رنج کشیدم این موضوع تا وقتی ک پسرم بدنیا امد و چهار پنج ماهه شد ادامه داشت و باعث دلسردی من از همسرم شد تا اینکه پسرم یکساله شد و من با یک آقایی آشنا شدم اوایل جهت دوستی بود ولی کم کم بهم وابسته شدیم این آقا هم یک ضربه شدید روحی در زندگی شخصیش دیده بود همزمان با مشکلی ک برای من پیش امده بود وتنها زندگی میکرد و میکنه متولد 69 هستش البته شهر من و اون خیلی از هم فاصله داشت وهیچ وقت نتونستیم همدیگه رو ببینیم ولی روز ب روز علاقه متر میشدیم و خیلی بهم اعتماد داشتیم و داریم ب همدیگه بعد از یکسال همسرم این موضوع رو متوجه شد و گفت ک رابطمو باهاش قطع کنم برای ی مدت کوتاه این کار رو کردم ولی طاقت نیوردم و بهم برگشتیم الان س سال ک با همیم و بعد از س سال من تونستم ی جورایی برای نصف روز ب شهرش برم ببینمش با اینکه اون هیچ وقت ب من یا خودش اجازه اینکارو نمیداد و همیشه میگفت تو زن مردم و مادر ی بچه ای،این داستان جزییات زیاد داره و در اینجا نمیگنجه ک بگم من واقعا عاشقشمو و میخوام در کنارم باشه ولی از طرفی نمیتونم از شوهرم جدا بشم بخاطر بچم بخاطر دیدگاه مردم و حتی ب خاطر خود شوهرم،من آدم معتقدی هستم و با حرام نمیتونم کنار بیام و از نظر شرعی برام مهم ک این آقا ب من تعلق داشته باشه،اینجا کسی هست منو راهنمایی و کمک کنه؟؟؟؟خیلی داغون و کلافم ن خواب دارم ن خوراک روز ب روز لاغرتر میشم،من بیماری آسم دارم و ناراحتی بیماریمو تشدید میکنه فعالیتم زیاد و شاغل هستم
    دوست عزیز به نظر من این کار شما خیانت به همسرتون به حساب میاد شما که آدم معتقدی هستید چرا؟؟؟من درک میکنم مشکل دارین اما این دلیلی برای خیانت نیس لحظه ای خودتونو به جای همسرتون گذاشتین؟؟؟اگه اون این کارو بکنه واقعا چه حال میشین؟؟؟
    بهتره بگین مشکلتون دقیقا با همسرتون چی بوده تا بهتر بشه اظها نظر کرد آخه چی شده که شمایی که عاشق همسرتون بودید حاضر به خیانت بهش شدین؟

  3. بالا | پست 3

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Feb 2015
    شماره عضویت
    12089
    نوشته ها
    770
    تشکـر
    572
    تشکر شده 462 بار در 297 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : دو راهی

    سلام.
    توبا عشق با همسرت ازدواج کردی.میدونی اسم این کار خیانته.نمیخوام سرزنش بکنمفقط میخوام حواست بیشتر متوجه زندگیت بشه.ی لحظه فقط ی لحظه خودتو بذار ب جاش.اگه برعکس بود تو دلت از شوهرت نمی شکست؟ناراحت نمیشدی ازش؟
    اون برای تو وزندگیتون زحمت میکشه ، از جونش مایه میذاره اون موقع وقتی این کارو باهاش بکنی دلش میشکنه خوب.هرچقدر هم ک در گذشته باعث ناراحتیت شده باشه ولی دوستت داشته ک باهات ازدواج کرده.ب نظرم تو دچار یکنواختی شدی و ب خاطر گذشته ازش ناراحتی.همین موجب شده ب ی غریبه پناه ببری وحس کنی ک اون میتونه درکت بکنه...
    ب نظرت کسی ک بخواد ی زن بچه دار رو ازشوهرش جداکنه میشه اسمشو مرد زندگی گذاشت؟
    امضای ایشان
    ...!

  4. بالا | پست 4

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    May 2014
    شماره عضویت
    3710
    نوشته ها
    9,699
    تشکـر
    4,204
    تشکر شده 10,202 بار در 5,111 پست
    میزان امتیاز
    21

    پاسخ : دو راهی انتخاب و خیانت

    نقل قول نوشته اصلی توسط sahar67 نمایش پست ها
    با عرض سلام خدمت شما،بنده متولد 67 هستم و 8 سال ک ازدواج کردم و یک پسر 4 ساله دارم،من با عشق با شوهرم ازدواج کردم علی رغم تمام رنجهایی ک کشیدم وبسیار عاشقانه زندگی کردیم با وجود تمام سختی های مادی و معنوی ولی در زمان بارداری من یک مسئله ای برای دوست شوهرم و خانمش پیش امد ک باعث تلخی زندگی ما شد و کسی تو اون روزها و ماهها درکم نکرد خیلی رنج کشیدم این موضوع تا وقتی ک پسرم بدنیا امد و چهار پنج ماهه شد ادامه داشت و باعث دلسردی من از همسرم شد تا اینکه پسرم یکساله شد و من با یک آقایی آشنا شدم اوایل جهت دوستی بود ولی کم کم بهم وابسته شدیم این آقا هم یک ضربه شدید روحی در زندگی شخصیش دیده بود همزمان با مشکلی ک برای من پیش امده بود وتنها زندگی میکرد و میکنه متولد 69 هستش البته شهر من و اون خیلی از هم فاصله داشت وهیچ وقت نتونستیم همدیگه رو ببینیم ولی روز ب روز علاقه متر میشدیم و خیلی بهم اعتماد داشتیم و داریم ب همدیگه بعد از یکسال همسرم این موضوع رو متوجه شد و گفت ک رابطمو باهاش قطع کنم برای ی مدت کوتاه این کار رو کردم ولی طاقت نیوردم و بهم برگشتیم الان س سال ک با همیم و بعد از س سال من تونستم ی جورایی برای نصف روز ب شهرش برم ببینمش با اینکه اون هیچ وقت ب من یا خودش اجازه اینکارو نمیداد و همیشه میگفت تو زن مردم و مادر ی بچه ای،این داستان جزییات زیاد داره و در اینجا نمیگنجه ک بگم من واقعا عاشقشمو و میخوام در کنارم باشه ولی از طرفی نمیتونم از شوهرم جدا بشم بخاطر بچم بخاطر دیدگاه مردم و حتی ب خاطر خود شوهرم،من آدم معتقدی هستم و با حرام نمیتونم کنار بیام و از نظر شرعی برام مهم ک این آقا ب من تعلق داشته باشه،اینجا کسی هست منو راهنمایی و کمک کنه؟؟؟؟خیلی داغون و کلافم ن خواب دارم ن خوراک روز ب روز لاغرتر میشم،من بیماری آسم دارم و ناراحتی بیماریمو تشدید میکنه فعالیتم زیاد و شاغل هستم

    در این مورد میتونید با این شماره مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
    021-22354282
    021-88422495
    021-88472864
    امضای ایشان

    خـــــدانـگهــــــدار


  5. بالا | پست 5

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jan 2015
    شماره عضویت
    11185
    نوشته ها
    94
    تشکـر
    50
    تشکر شده 33 بار در 25 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : دو راهی انتخاب و خیانت

    زندگی در کنار یکا انسان باعث میشه ادم ضعفای اون را بیشتر ببینه سعی کن به این فکرکنی که اون اقا هم مطمعنا ضعف هایی داره که فعلا از دید شما پنهانه.ما تو همسایه هامون موردی مثل شما داشتیم خانم از همسر اولش جداشد و با دست پسرش ازدواج کرد چند ماه بعد از ازدوج دومش پشیمون شد و به همسر اولش رجوع کرد اما او دیگه نپذیرفتش

  6. بالا | پست 6

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Aug 2015
    شماره عضویت
    20430
    نوشته ها
    2
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : دو راهی انتخاب و خیانت

    ممنون از نظر دوستان،ولي بايد ب عرض برسونم،از اين موضوع شوهرم خبر داشته و من پامو از گليمم درازتر نكردم،شوهرمم دل منو بخاطر ي زن شكست و تو اون دوران سخت بارداري تنهايي ك كشيدم،غصه ك خوردم،حتي دو بار سيلي خوردم،من اون موضوعو فراموش كردم ولي عجيب تو زندگيم تاثير گذاشت،اون آقا هم هيچ وقت ب من نگفته جدا شو و بيا با من ازدواج كن و بالعكس هميشه سرزنشم كرده،ما بيشتر ب دوستي باهم فك ميكنيم،دوستي مفيد ن دوستي كوچه بازاري امروزه ،خيلي بهم كمك كرديم و تونستيم زندگي رو جلو ببريم البته من شخصيتم اينجور همه دوستم دارن و باهام دردل ميكنن چون خيلي مهربونم،اينو ميدونم ك هر آدمي عيب داره و هيچكس بي عيب نيست حتي اين آقا،خيانتي در كار نيست،تو تمام اين سالها براي همسرم و بچم كم نگذاشتم از هر لحاظ،و از من راضي هستش،من زن و مادر خوبي بودم و هستم،شايد اين موضوع گذر زمان احتياج داره

  7. بالا | پست 7

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Feb 2015
    شماره عضویت
    12089
    نوشته ها
    770
    تشکـر
    572
    تشکر شده 462 بار در 297 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : دو راهی انتخاب و خیانت

    نقل قول نوشته اصلی توسط sahar67 نمایش پست ها
    ممنون از نظر دوستان،ولي بايد ب عرض برسونم،از اين موضوع شوهرم خبر داشته و من پامو از گليمم درازتر نكردم،شوهرمم دل منو بخاطر ي زن شكست و تو اون دوران سخت بارداري تنهايي ك كشيدم،غصه ك خوردم،حتي دو بار سيلي خوردم،من اون موضوعو فراموش كردم ولي عجيب تو زندگيم تاثير گذاشت،اون آقا هم هيچ وقت ب من نگفته جدا شو و بيا با من ازدواج كن و بالعكس هميشه سرزنشم كرده،ما بيشتر ب دوستي باهم فك ميكنيم،دوستي مفيد ن دوستي كوچه بازاري امروزه ،خيلي بهم كمك كرديم و تونستيم زندگي رو جلو ببريم البته من شخصيتم اينجور همه دوستم دارن و باهام دردل ميكنن چون خيلي مهربونم،اينو ميدونم ك هر آدمي عيب داره و هيچكس بي عيب نيست حتي اين آقا،خيانتي در كار نيست،تو تمام اين سالها براي همسرم و بچم كم نگذاشتم از هر لحاظ،و از من راضي هستش،من زن و مادر خوبي بودم و هستم،شايد اين موضوع گذر زمان احتياج داره


    سحر خانم من و بقیه دوستان قصد ناراحت کردن شما رو نداشتیم .بله.حتما شما سختی های زیادی رو متحمل شدین.وهیچ کس نمیتونه رنج هایی ک کشیدین رو درک بکنه.اما ب خاطر اتفاقات بدی ک در زندگی تون افتاده خوبه ک برین پیش ی روان شناس تا کاری کنه ک فشار های روحی شما کاهش پیدا کنه و طی جلساتی کاری بکنه ک کمتر ب گذشته فکر بکنین و خاطرات تلخ رو کمتر ب خاطر بیارین.
    اینجوری زندگی شیرینی خواهید داشت.فکر میکنم این بهترین روش باشه.
    امیدوارم درست ترین راه رو انتخاب کنین و هر روز حالتون از روز قبل بهتر باشه.
    امضای ایشان
    ...!

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد