نمایش نتایج: از 1 به 4 از 4

موضوع: مخالفت های پدر

1048
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Oct 2013
    شماره عضویت
    601
    نوشته ها
    2
    تشکـر
    0
    تشکر شده 2 بار در 2 پست
    میزان امتیاز
    0

    Angry مخالفت های پدر

    دختری را دوست دارم ومادروخودش نیز با ازدواج ما موافقند ولی پدرش بهانه های الکی می آورد که باهیچ منطقی سازگار نیست دو سه بار خواستگاری رفته ایم ولی هربار پدرش مخالفت می کند فوق لیسانس هستم ومذهبی در ضمن به غیراز این دختر کسی دیگر رادوست ندارم از این طرف هم پدر ومادر می گویند باید ازذواج کنی چکار کنم

  2. کاربران زیر از مهدی زمانی بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  3. بالا | پست 2

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Aug 2013
    شماره عضویت
    46
    نوشته ها
    144
    تشکـر
    391
    تشکر شده 145 بار در 81 پست
    میزان امتیاز
    11

    پاسخ : مخالفت های پدر

    نقل قول نوشته اصلی توسط مهدی زمانی نمایش پست ها
    دختری را دوست دارم ومادروخودش نیز با ازدواج ما موافقند ولی پدرش بهانه های الکی می آورد که باهیچ منطقی سازگار نیست دو سه بار خواستگاری رفته ایم ولی هربار پدرش مخالفت می کند فوق لیسانس هستم ومذهبی در ضمن به غیراز این دختر کسی دیگر رادوست ندارم از این طرف هم پدر ومادر می گویند باید ازذواج کنی چکار کنم

    سلام
    به مشاور خوش آمديد
    به سؤالات زير پاسخ دهيد تا بتونيم بيشتر کمکتون کنيم
    سن شما و اون خانم؟
    تحصيلات و شغل هر دو؟
    نحوه ى آشنايى تون؟
    دليل مخالفتهاى پدر ايشون چيه؟ بيشتر برام توضيح بدين
    نظر پدر و مادرتون چيه؟

  4. بالا | پست 3

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Oct 2013
    شماره عضویت
    601
    نوشته ها
    2
    تشکـر
    0
    تشکر شده 2 بار در 2 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : مخالفت های پدر

    من 29سالمه وایشان 23 سالشونه من فوق لیسانس هستم وایشان دانشجوی سال سوم کارشناسی هستنداین دختر خانوم را پسر خاله ام معرفی کردن وبنده نیز تحقیق کردم واز لحاظ سن-سواد- سطح مالی -مذهبی بودن-وانتظارات دریک سطح هستیم وتمام آشنایی ایشان از بنده ازطریق دختر خاله شون که همسر پسر خاله ی من هستندمیباشد صحبت اولیه ازطریق این دونفر رد بدل شده وتمام مدارک من را دیده اند وبعد از دیدن بنده البته بدون کلام موافقت خود را اعلام کرده اند پدر این دختر خانوم از سه چهار نفر از آشنایان بنده پرس وجو کرده اندوبه گفنه خودشون همه تعریف کرده اندپدرشون به خاطراینکه درمنطقه محروم زندگی میکنیم سطح سواد دروالدین در حد ابتدایی است ومیگویند چون درخونه شون پدرشون مریض است به هیچ وجه امکان وصلت وجود ندارد البته خانواده بنده همه جوره ضمانت داده اند که بعد از عقد ما تمام رسم ورسوم را کناربگذارندتاروز عروسی ولی چون پدر سالاری در خانوادشون حکمرواست به جایی نمی رسم وخانواده ام با این وصلت کاملا موافقندوحتی از خیلی از رسم ورسوم حاضرندبگذرندوچند نفر از بزرگترهای خانواده را برای این وصلت واسطه کر ده اندولی ایشان مرغشان یک پاداردومن نیز به غیر از این دختر خانوم به دختر های دیگر کاملا بی تفاوت شده ام توشهر ما همه کشاورزندوالبته در کنار آن مشغول درس خواندن برای مقطع دکتری هستم البته در تمام امتحانات اداره جات شرکت میکنم خانواده ام به خاطر جواب ایشان به رمال ها روی آورده ومی گویند باقرآن مشورت کرده اند وجواب نه آمده وبخاطر مذهبی بودن خانواده ام از این طرف هم به دام افتاده ام ودخترهایی را معرفی میکنند ولی من خیلی بی تفاوت شده ام البته سن انها باتوجه به زود شوهرکردن دختران درشهر ما درحد17-18 سال می باشدخانواده ام میگویند بیش از این اصرار کردن درست نیست ومیگویند عاشق شده ام.!!!

  5. کاربران زیر از مهدی زمانی بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  6. بالا | پست 4

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Aug 2013
    شماره عضویت
    46
    نوشته ها
    144
    تشکـر
    391
    تشکر شده 145 بار در 81 پست
    میزان امتیاز
    11

    پاسخ : مخالفت های پدر

    نقل قول نوشته اصلی توسط مهدی زمانی نمایش پست ها
    من 29سالمه وایشان 23 سالشونه من فوق لیسانس هستم وایشان دانشجوی سال سوم کارشناسی هستنداین دختر خانوم را پسر خاله ام معرفی کردن وبنده نیز تحقیق کردم واز لحاظ سن-سواد- سطح مالی -مذهبی بودن-وانتظارات دریک سطح هستیم وتمام آشنایی ایشان از بنده ازطریق دختر خاله شون که همسر پسر خاله ی من هستندمیباشد صحبت اولیه ازطریق این دونفر رد بدل شده وتمام مدارک من را دیده اند وبعد از دیدن بنده البته بدون کلام موافقت خود را اعلام کرده اند پدر این دختر خانوم از سه چهار نفر از آشنایان بنده پرس وجو کرده اندوبه گفنه خودشون همه تعریف کرده اندپدرشون به خاطراینکه درمنطقه محروم زندگی میکنیم سطح سواد دروالدین در حد ابتدایی است ومیگویند چون درخونه شون پدرشون مریض است به هیچ وجه امکان وصلت وجود ندارد البته خانواده بنده همه جوره ضمانت داده اند که بعد از عقد ما تمام رسم ورسوم را کناربگذارندتاروز عروسی ولی چون پدر سالاری در خانوادشون حکمرواست به جایی نمی رسم وخانواده ام با این وصلت کاملا موافقندوحتی از خیلی از رسم ورسوم حاضرندبگذرندوچند نفر از بزرگترهای خانواده را برای این وصلت واسطه کر ده اندولی ایشان مرغشان یک پاداردومن نیز به غیر از این دختر خانوم به دختر های دیگر کاملا بی تفاوت شده ام توشهر ما همه کشاورزندوالبته در کنار آن مشغول درس خواندن برای مقطع دکتری هستم البته در تمام امتحانات اداره جات شرکت میکنم خانواده ام به خاطر جواب ایشان به رمال ها روی آورده ومی گویند باقرآن مشورت کرده اند وجواب نه آمده وبخاطر مذهبی بودن خانواده ام از این طرف هم به دام افتاده ام ودخترهایی را معرفی میکنند ولی من خیلی بی تفاوت شده ام البته سن انها باتوجه به زود شوهرکردن دختران درشهر ما درحد17-18 سال می باشدخانواده ام میگویند بیش از این اصرار کردن درست نیست ومیگویند عاشق شده ام.!!!
    به هرحال رضايت پدر ايشون شرطه و اينطور که به نظر ميرسه ايشون حاضر نيستن کوتاه بيان
    شما و دختر خانم الان با هم در ارتباط هستيد؟
    دختر خانم هم همينقدر راضى به ازدواج با شما هستن؟
    آيا توى فاميلشون کسى هست که روى پدر ايشون تأثير داشته باشه؟ يعنى بقول معروف حرفش پيش پدرشون برو داشته باشه؟

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد