نمایش نتایج: از 1 به 4 از 4

موضوع: اختلاف دیدگاه ها

1034
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Aug 2015
    شماره عضویت
    20797
    نوشته ها
    1
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    اختلاف دیدگاه ها

    با سلام و خسته نباشید
    نمیدونم از کجا شروع کنم واقعا اشفته هستم من دختر بیست و دو ساله هستم و از نظر مذهب باید بگم که کاملا واجبات رو بجا میارم و اهل ارایش نیستم زیاد و باید بگم حجاب بدی هم ندارم مانتویی هستم و مو بیرون نمیندازم اما چند ماه پیش من با یکی از همکلاسی های دانشگام اشنا شدم ایشون به واجبات مثل نناز و روزه کاملا پایبند هستند و به من علاقه مند شدند و بدون اینکه وارد رابطه دوستی بشن پیشنهاد ازدواج دادند خانواده ایشون دارای حجاب برتر چادر هستن که من باهاش اصلا مشکلی ندارم ولی حس میکرد این اقا از نظر مذهبی بودن مثل من هستن و در یه سطحیم و مثل من معمولیه اما الان که نامزد کردیم اول از همه کلی کلنجار رفت که من چادری بشم و چون من به پوشیدن چادر عادت ندارم قبول نکردم و کشش ندادن ایشون و گفتن واگذار میکنم به خودت که خودت انتخاب کنی و گذشت و شدیدا مخالفت کرد که چرا من با مردای فامیل حرف میزنم یا میخندم یا عکس میگیریمو... و یکبار خیلی شدید برخورد کرد باید بگم که رابطه من با مردای فامیل در حد حرف زدنه و بی حیایی اتفاق نمیافته و منم بخاطر ایشون واقعا رعایت کردم و یکبارم این بحثو پیش انداخت که از رقص و عرپسی بدم میاد بیا عروسیمون بدون اهنگ باشه و یکیو بیاریم حرکت نمایشی اجرا کنه من واقعا بابتش شکه شدم چون من اینطوری بزرگ نشدم خانوادم پایبند اخلاق هستن ولی هرگز اینطوری نیستیم و تو همه عروسیامون شادی و خنده داریم و با صلوات و مولودی همراهی نمیشه خلاصه من مخالفت کردم و حتی خواستم تموم کنم و این اقا نذاشت و اما الان بارها بخاطر شرایط زندگیم براش درد و دل کردم و واقعا ناراحت بودم از اطرافیانم و ایشون تو جوابم گفت که از دیگران عیب جویی نکن و این گناهه و ... و شروع کرد به حلال و حرام کردن عملم...من قصد و قرض غیبت نداشتم...واقعا هر چقدر پیش میریم میترسم اوضاع بدتر و بدتر بشه و نتونم کنار بیام من ادم بی اعتقادی نیستم نون حلال خوردم اما با کسی که ریز بینه و حتی واسه راه رفتن هم احکام تعریف میکنه نمیتونم کنار بیام و اما از طرفی نمیتونم بزنم زیرش چون خیلی کنار هم بودیم...الان واقعا نیاز به راهنمایی دارم

  2. بالا | پست 2

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    May 2014
    شماره عضویت
    3710
    نوشته ها
    9,699
    تشکـر
    4,204
    تشکر شده 10,202 بار در 5,111 پست
    میزان امتیاز
    21

    پاسخ : اختلاف دیدگاه ها

    نقل قول نوشته اصلی توسط behi73 نمایش پست ها
    با سلام و خسته نباشید
    نمیدونم از کجا شروع کنم واقعا اشفته هستم من دختر بیست و دو ساله هستم و از نظر مذهب باید بگم که کاملا واجبات رو بجا میارم و اهل ارایش نیستم زیاد و باید بگم حجاب بدی هم ندارم مانتویی هستم و مو بیرون نمیندازم اما چند ماه پیش من با یکی از همکلاسی های دانشگام اشنا شدم ایشون به واجبات مثل نناز و روزه کاملا پایبند هستند و به من علاقه مند شدند و بدون اینکه وارد رابطه دوستی بشن پیشنهاد ازدواج دادند خانواده ایشون دارای حجاب برتر چادر هستن که من باهاش اصلا مشکلی ندارم ولی حس میکرد این اقا از نظر مذهبی بودن مثل من هستن و در یه سطحیم و مثل من معمولیه اما الان که نامزد کردیم اول از همه کلی کلنجار رفت که من چادری بشم و چون من به پوشیدن چادر عادت ندارم قبول نکردم و کشش ندادن ایشون و گفتن واگذار میکنم به خودت که خودت انتخاب کنی و گذشت و شدیدا مخالفت کرد که چرا من با مردای فامیل حرف میزنم یا میخندم یا عکس میگیریمو... و یکبار خیلی شدید برخورد کرد باید بگم که رابطه من با مردای فامیل در حد حرف زدنه و بی حیایی اتفاق نمیافته و منم بخاطر ایشون واقعا رعایت کردم و یکبارم این بحثو پیش انداخت که از رقص و عرپسی بدم میاد بیا عروسیمون بدون اهنگ باشه و یکیو بیاریم حرکت نمایشی اجرا کنه من واقعا بابتش شکه شدم چون من اینطوری بزرگ نشدم خانوادم پایبند اخلاق هستن ولی هرگز اینطوری نیستیم و تو همه عروسیامون شادی و خنده داریم و با صلوات و مولودی همراهی نمیشه خلاصه من مخالفت کردم و حتی خواستم تموم کنم و این اقا نذاشت و اما الان بارها بخاطر شرایط زندگیم براش درد و دل کردم و واقعا ناراحت بودم از اطرافیانم و ایشون تو جوابم گفت که از دیگران عیب جویی نکن و این گناهه و ... و شروع کرد به حلال و حرام کردن عملم...من قصد و قرض غیبت نداشتم...واقعا هر چقدر پیش میریم میترسم اوضاع بدتر و بدتر بشه و نتونم کنار بیام من ادم بی اعتقادی نیستم نون حلال خوردم اما با کسی که ریز بینه و حتی واسه راه رفتن هم احکام تعریف میکنه نمیتونم کنار بیام و اما از طرفی نمیتونم بزنم زیرش چون خیلی کنار هم بودیم...الان واقعا نیاز به راهنمایی دارم
    دوست عزیز خیلی ساده است یا شما ایشون رو خیلی دوست دارید و نمیتونید ازش دل بکنید ...

    پس باید تمام رفتارتون رو با ایشون و خانواده اش هماهنگ کنید و از امروز کلامی از باب گله و شکایت نزنید

    ولی اگر میخوایت از عقل و منطق خودتون هم استفاده کنید و بیشتر در این مورد بدونید پس باید مشاوره ای حضوری مراجعه کنید

    و اینکه در تصمیم گیری خودتون قاطع باشید چون با این سردگمی نمیتونید کاری از پیش برد و تکلیفتون روشن نیست

    ایشون اخلاقش همینه ... حالا شما باید با خودت کنار بیای ببینی میتونی باهاش به تفاهم برسی یا خیر
    امضای ایشان

    خـــــدانـگهــــــدار


  3. بالا | پست 3

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Apr 2015
    شماره عضویت
    14456
    نوشته ها
    541
    تشکـر
    6
    تشکر شده 575 بار در 298 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : اختلاف دیدگاه ها

    دوست عزیز مواظب باش. من کاملا میفهمم چی میگی چون دقیقا برای من پیش اومد.
    من همسرم با خودم هم فکره و در حد نماز و روزه و حجاب هستیم اما مادر و برادر شوهرم شدیدا خشکه مقدسن.
    درد دل و مشاوره رو غیبت میدونن! تلویزیون حرومه! پارک و مسافرت به خاطر آدمای بی حجاب جامعه جز مفسده چیزی نداره!!!! حجاب فقط چادر سنتی. آرایش بی آرایش. و خیلی عقاید عصر جاهلیت دیگه.
    چون من چادرم ملیه و آرایش میکنم مدام باهام درگیرن. خنده رو ابزار شیطان میدونن!!! واسه منم خیلی ناگهانی عروسی بدون موسیقی گرفتن، حتی نظر منم نخواستن!
    چون تجربه خودمه بهت میگم، تحمل اینجور آدما تقریبا غیر ممکنه. من تو این 5 سال نهایتا کارم به قطع رابطه کشید چون اینجور تحکم ها تاثیر مستقیم روی روابطت با همسرت میذاره.
    گاهی به طلاق هم فکر میکردم.
    من خودم تو یه خونواده مذهبی بزرگ شدم ولی نه اینجوری.
    خلاصه کنم. تنها دلیلی که موندم اینه که برخلاف شما که شوهرتونم با خونواده ش هم نظره، شوهر من پشتم وایساد و نذاشت کسی بهم کمتر از گل بگه. چون خودش با من هم عقیده س و خونواده شو خشکه مقدس و بی منطق میدونه.
    بارها هم گفته برای فرار از اون جو مزخرف، تو سن کم باهام ازدواج کرده.
    اگه شوهرت حمایتت میکنه، بمون و بساز، ولی اگه اونم تحت فشار گذاشتتت بدون دوام نمیاری مگه اینکه پا روی دلت بذاری و بشی مثل خودشون که اینم خیلی پایدار نمیمونه و یه روزی کم میاری.

  4. بالا | پست 4

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Aug 2015
    شماره عضویت
    21240
    نوشته ها
    5
    تشکـر
    0
    تشکر شده 2 بار در 2 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : اختلاف دیدگاه ها

    خوش به حالت به خدا یک شوهرمومن داری که راهنماته.من خودم این طورکه شوهرتون ازشمامیخوادهستم ولی شوهرم مثل شماس توعروسی ارکس اوردمیخوادمن وباقیلون و...کناربیاره .قدربدون این مشکل نیست اگه بدون مردم ازچیها توزندگی میکشن من که دلم خونه نمیشه طلاق بگیرم که به خاطرخانواده ابرو حرف مردم بعدش میخواددومی چی باشه اگه بدترباشه چی.

  5. کاربران زیر از یاعلی بابت این پست مفید تشکر کرده اند


اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد