وسواس فکری

[Mohsen_j]

با سلام خدمت اساتید و مشاورین محترم،من تازه عضو شدم وا خواهشنا کمکم کنید و به سوالام پاسخ بدید،
من حدود ۶ ماه میشه ک ذهنم یهو رفته سمت افکار فلسفی در مورد ذات و خلقت جهان هیستی و سوال هایی در این مورد پیش میاد واسم ک نمیتونم به جواب برسم و استرس و اضطراب سراسر وجودمو میگره،البته اوایل اینجوری بودم الان نمیدونم چرا به اون شکل استرس ندارم، و این سوالات تو ذهنم هر روز کل روز تو ذهنم هست و هی بیشتر میشه سوالاته جدید،به جزییات هر چیزی فکر میکنم تا جایی فکر میکنم که به اون مرز میرسه ذهنم ک دیگه نمیتونه جواب بده و استرس میگیرم ازین بابت و فکر میکنم دیوانه میشم اگه همینطور ادامن بدم، االان ک دارم این متنو میفرستم تو ذهنم این سوال شده ک به خودم میگم من فکر میکنم یعنی وجوود دارم ذهنم سالمه میفهمم این موضورو ک وجود دارمو هستم ولی بازم یه فکر دیگه بهم میگه اگه دیوانه باشم نمیتونم تشخیص بدم خودمو تو کالبد کسی ک نمیتونه تشخیص بده قرار میدم ازونجایی ک میفهممو تشخیص میدم ولی اون سوال اذیتم میکنه استرس میگیرم،و خیلی کارای دیگه ک خودم میدونم اینی نیست ک تصور میکنم ولی نمیتونم کنترل کنم،ازین که به جواب نمیرسم دارم داغون میشم زندگیم همش شده اضطرابو کل روز ۲۴ ساعت فکرم درگیرشه،فقط وقتی ک شب خوابم ذهنم ازین فکرا راحته ولی تا صب بیدار شدم میاد تو ذهنم‌دوباره، خواهشن کمکم کنید چیکار کنم ایا باید دارو مصرف کنم له نظر خودم با روان درمانی حل نمیشه مشکلم (

[ReepaaR]

سلام
دوست عزیز وضعیت شما کاملا عادیه
همه آدما تو فرایند پرش ازش نوجوانی به جوانی (کلا فرایند بزرگ شدن و رشد کردن ) با این سوالات روبرو میشن ..

نکته ای که هست اینکه شما باید یه راه فرار داشته باشید تا گاهی وقتا که خسته میشید یا نیاز به تمرکز داشتید بهش پناه بیارید .

معمولا به مرور زمان همین که شما اذیت میشید باعث میشه مغز خودش اتوماتیک راهی واسه فرار از این دریای خروشان پیدا بکنه .

ولی شما هم باید کمک کنید.

دوست عزیز من خودم تجربه شما رو داشتم .
خیلی وقت پیش خیلی راجب حقیقت خلقت فکر میکردم و .......
دنبال سوال و جواب های عجیب و غریبی بودم

اما همیشه آخرش حس میکردم یه تابلو بن بست جلوی چشام ظاهر میشه ...
این یعنی مغز کم میاره و دیگه جلوتر نمیتونه بره ..

این کاملا عادیه
چون مغز مثل یه کامپیوتره تا برق بهش وصل نشه روشن نمیشه .
در نتیجه با مطالعه و دیدن فیلم های علمی و مستند تونستم کمی از این بن بست و جا به جا بکنم .

(دانلود دوبله پرخرج ترین مستند دنیا بنام کیهانحتما دانلودش کن فوق العاده است )

شما هم هر وقت به بن بست میخورید لازم نیست استرس بگیرید چون کاملا عادیه .
یه جورایی شارژ مغزتون تموم شد و شما باید با مطالعه دوباره شارژش کنید.
هروقت حس کردید به بن بست خوردید همه افکارتونو بک بدید و برگردید به عقب و از اول شروع کنید.

درضمن برای این افکار قانون تعیین کنید .تا تحت کنترل داشته باشید .
مثلا در حضور دیگران راجبش فکر نکنید .
یا در طول روز راجبش فکر نکنید .
فقط وقتایی که آرام و تنها هستید بهشون اجازه مانور بدید.
هرگز وقتی که خیلی خوشحال یا خیلی ناراحت هستید راجبشون فکر نکنید.(چون خوشحالتونو خراب و ناراحتیتونو چند برابر میکنه)
از افکارتون نت برداری کنید .
و به یاد داشته باشید اندک آدمی این توانایی رو داره
توانایی فکر کردن به حقیقت خلقیت کار هر کسی نیست پس به خودتون افتخار کنید.

[fork]

با سلام خدمت اساتید و مشاورین محترم،من تازه عضو شدم وا خواهشنا کمکم کنید و به سوالام پاسخ بدید،
من حدود ۶ ماه میشه ک ذهنم یهو رفته سمت افکار فلسفی در مورد ذات و خلقت جهان هیستی و سوال هایی در این مورد پیش میاد واسم ک نمیتونم به جواب برسم و استرس و اضطراب سراسر وجودمو میگره،البته اوایل اینجوری بودم الان نمیدونم چرا به اون شکل استرس ندارم، و این سوالات تو ذهنم هر روز کل روز تو ذهنم هست و هی بیشتر میشه سوالاته جدید،به جزییات هر چیزی فکر میکنم تا جایی فکر میکنم که به اون مرز میرسه ذهنم ک دیگه نمیتونه جواب بده و استرس میگیرم ازین بابت و فکر میکنم دیوانه میشم اگه همینطور ادامن بدم، االان ک دارم این متنو میفرستم تو ذهنم این سوال شده ک به خودم میگم من فکر میکنم یعنی وجوود دارم ذهنم سالمه میفهمم این موضورو ک وجود دارمو هستم ولی بازم یه فکر دیگه بهم میگه اگه دیوانه باشم نمیتونم تشخیص بدم خودمو تو کالبد کسی ک نمیتونه تشخیص بده قرار میدم ازونجایی ک میفهممو تشخیص میدم ولی اون سوال اذیتم میکنه استرس میگیرم،و خیلی کارای دیگه ک خودم میدونم اینی نیست ک تصور میکنم ولی نمیتونم کنترل کنم،ازین که به جواب نمیرسم دارم داغون میشم زندگیم همش شده اضطرابو کل روز ۲۴ ساعت فکرم درگیرشه،فقط وقتی ک شب خوابم ذهنم ازین فکرا راحته ولی تا صب بیدار شدم میاد تو ذهنم‌دوباره، خواهشن کمکم کنید چیکار کنم ایا باید دارو مصرف کنم له نظر خودم با روان درمانی حل نمیشه مشکلم (

اگر بدونید که تا به حال هزاران هزار نفر در طول تاریخ، زندگی خودشون رو وقف پیدا کردن جواب برای سوالهای شما کردن و هیچکدوم به هیچ جواب جامع و کاملی نرسیدن، اونوقت کمی آرومتر میشید.
تا به حال در مورد رازهای هستی صدها هزار کتاب نوشته شده و میلیون ها ساعت تحقیق و تفحس شده ولی به جواب علمی/منطقی دست نیافتند.
پس اینو بدون این موضوع فقط مختص شما نبوده و نیست و نخواهد بود.
خودتو سرگرم کن. اگر بیکاری برو سرکار و سعی کن اوقات فراغتت رو به کارهایی که بهش علاقه داری مشغول شی.
اولویت رو در زندگیت بزار روی مسایل و مشکلاتی که ذهنتو به اینجور سوالات سوق میده و تمام تلاش و تمرکزت رو برای حل کردنشون بکن.
اگر هم برات مقدوره حتمن یک مسافرت برو.

[Mohsen_j]

سلام
دوست عزیز وضعیت شما کاملا عادیه
همه آدما تو فرایند پرش ازش نوجوانی به جوانی (کلا فرایند بزرگ شدن و رشد کردن ) با این سوالات روبرو میشن ..

نکته ای که هست اینکه شما باید یه راه فرار داشته باشید تا گاهی وقتا که خسته میشید یا نیاز به تمرکز داشتید بهش پناه بیارید .

معمولا به مرور زمان همین که شما اذیت میشید باعث میشه مغز خودش اتوماتیک راهی واسه فرار از این دریای خروشان پیدا بکنه .

ولی شما هم باید کمک کنید.

دوست عزیز من خودم تجربه شما رو داشتم .
خیلی وقت پیش خیلی راجب حقیقت خلقت فکر میکردم و .......
دنبال سوال و جواب های عجیب و غریبی بودم

اما همیشه آخرش حس میکردم یه تابلو بن بست جلوی چشام ظاهر میشه ...
این یعنی مغز کم میاره و دیگه جلوتر نمیتونه بره ..

این کاملا عادیه
چون مغز مثل یه کامپیوتره تا برق بهش وصل نشه روشن نمیشه .
در نتیجه با مطالعه و دیدن فیلم های علمی و مستند تونستم کمی از این بن بست و جا به جا بکنم .

(دانلود دوبله پرخرج ترین مستند دنیا بنام کیهانحتما دانلودش کن فوق العاده است )

شما هم هر وقت به بن بست میخورید لازم نیست استرس بگیرید چون کاملا عادیه .
یه جورایی شارژ مغزتون تموم شد و شما باید با مطالعه دوباره شارژش کنید.
هروقت حس کردید به بن بست خوردید همه افکارتونو بک بدید و برگردید به عقب و از اول شروع کنید.

درضمن برای این افکار قانون تعیین کنید .تا تحت کنترل داشته باشید .
مثلا در حضور دیگران راجبش فکر نکنید .
یا در طول روز راجبش فکر نکنید .
فقط وقتایی که آرام و تنها هستید بهشون اجازه مانور بدید.
هرگز وقتی که خیلی خوشحال یا خیلی ناراحت هستید راجبشون فکر نکنید.(چون خوشحالتونو خراب و ناراحتیتونو چند برابر میکنه)
از افکارتون نت برداری کنید .
و به یاد داشته باشید اندک آدمی این توانایی رو داره
توانایی فکر کردن به حقیقت خلقیت کار هر کسی نیست پس به خودتون افتخار کنید.

مرسی از جوابتون ممنون، من همیشه فکر میکردم ک تو این ادمای دورو برم فقط من این فکرا میاد تو سرم، من ۲۱ سالمه.یه سری سوالات عجیب و غریب ک به یکی بگی خندش میگیره میاد تو ذهنم ولی واسه من این سوال واقعا سواله در حالی ک همچین سوالایی به ذهنه کسی خطور نمیکنه حتی،کلا احساس میکنم ذهنم باز شده و هرچیزیو استدلال میکنه حتی چیزایی بدیهی ک نیاز به استدلال نداره