نمایش نتایج: از 1 به 2 از 2

موضوع: خاطرات تلخ گذشته و ترس از آینده

1524
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jul 2015
    شماره عضویت
    19611
    نوشته ها
    35
    تشکـر
    0
    تشکر شده 9 بار در 7 پست
    میزان امتیاز
    0

    Question خاطرات تلخ گذشته و ترس از آینده

    سلام من مشکلی که دارم این هستش که به خاطرات تلخ گذشته فکر میکنم به کارای بدی که انجام دادم و حرف هایی که زدم فکر میکنم و حسرت میخورم و ترس از آینده دارم نمیدونم چه اتفاقی میخواد توی آینده برام بیفته و دلهره و ترس از آینده دارم.لطفا کمکم کنید.دارم کلافه میشم

  2. بالا | پست 2

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    May 2014
    شماره عضویت
    3710
    نوشته ها
    9,699
    تشکـر
    4,204
    تشکر شده 10,202 بار در 5,111 پست
    میزان امتیاز
    21

    پاسخ : خاطرات تلخ گذشته و ترس از آینده

    نقل قول نوشته اصلی توسط unknown2015 نمایش پست ها
    سلام من مشکلی که دارم این هستش که به خاطرات تلخ گذشته فکر میکنم به کارای بدی که انجام دادم و حرف هایی که زدم فکر میکنم و حسرت میخورم و ترس از آینده دارم نمیدونم چه اتفاقی میخواد توی آینده برام بیفته و دلهره و ترس از آینده دارم.لطفا کمکم کنید.دارم کلافه میشم

    قبل از هرچیز باید با خودتان شفاف باشید و در مورد این موضوع به نتیجه‌ای روشن برسید كه فكر كردن در مورد گذشته و مرور تجربه‌های تلخ برای‌تان آزار‌دهنده است و مثل یك سم كشنده در دراز مدت شما را از پا خواهد انداخت.

    با جرات می‌شود گفت در همه جای دنیا كسی وجود ندارد كه تا به حال اتفاق و خاطره‌ای بد را تجربه نكرده باشد. همه ما تجربه‌های ناخوشایندی داشته‌ایم كه در گوشه‌ای از ذهن ما ثبت شده و هر ازگاهی مرور آن برای‌مان عذاب آور است.عده‌ای آن را به سرنوشت نسبت می‌دهند و عده‌ای همه اتفاقات را بازتاب رفتار خود انسان‌ها می‌دانند اما چیزی كه مهم است نحوه نگرش و برخورد ما با خاطره‌های تلخ است. یادآوری و تفكر در مورد خاطرات ناگوار گاهی تا آنجا پیش می‌رود كه انرژی و توانایی ادامه زندگی را از انسان سلب می‌كند و اینجاست كه بالاخره همه مان با این سوال روبه‌رو می‌شویم كه با این خاطرات تلخ چه باید كرد؟ اما ما راه رویارویی با خاطرات ناخوشایندتان را برای‌تان می‌گوییم.



    با خودت روراست باش
    قبل از هرچیز باید با خودتان شفاف باشید و در مورد این موضوع به نتیجه‌ای روشن برسید كه فكر كردن در مورد گذشته و مرور تجربه‌های تلخ برای‌تان آزار‌دهنده است و مثل یك سم كشنده در دراز مدت شما را از پا خواهد انداخت. باید از این وضعیت خسته شوید، خسته از غصه خوردن و فكر كردن و مرور تجربه‌های گذشته، خسته از احساس افسردگی و حسرت در مورد گذشته و بعد از این خستگی سودمند و به موقع، باید همه توانت را برای مقابله با این حس یك جا جمع كنی. تنها به این فكر كن كه همین الان درست همین الان دیگر نمی‌خواهی حسرت گذشته را بخوری و از داشتن حس افسردگی و ناراحتی به اندازه كافی خسته شده‌ای.



    یك راهكار عملی و موثر
    یك مكان دنج و راحتی را درنظر بگیرید و آنجا بنشینید. چشم‌های‌تان را ببندید و چند نفس عمیق بكشید. به تاریكی پشت پلك‌تان توجه كنید و سعی كنید فضای تاریك را در مقیاسی بزرگ‌تر تصور كنید آنقدر كه سیاهی همه اطراف شما را احاطه كند. حالا یك تلویزیون را تصور كنید كه در مقابلتان قرار گرفته است و حتی‌الامكان این تلویزیون را قدیمی در نظرتان تجسم كنید چون شما در حال بازسازی اتفاقات گذشته‌تان هستید. بعد از این كار حادثه‌ای كه باعث دلخوری شما شده است را در صفحه تلویزیون خلق كنید و با دقت به آن نگاه كنید. شخصیت‌هایی كه هنگام به‌وجود آمدن آن حادثه تلخ وجود داشته‌اند را با جزئیات تصویرسازی كنید. صداها، رنگ‌ها و حتی بویی كه در آن لحظه حس كرده‌اید را از قلم نیندازید. بعد از این كار نوبت شماست.



    فراموش کردن
    سعی كنید با دكمه‌ای كه روی بدنه تلویزیون است (یادتان باشد كه تلویزیون شما از نوع قدیمی است و كنترل ندارد) صداها را كم و زیاد كنید. صداهایی كه باعث رنجش‌تان شده را كم و آن‌هایی كه حس خوبی به شما می‌دهد را زیاد كنید. می‌توانید رنگ صورت یا لباس شخصیت‌هایی كه در این فیلم سینمایی خودساخته، باعث آزارتان شده است را كمرنگ تصویرسازی كنید. به‌تدریج شخصیت‌ها را حذف كنید و حتی می‌توانید نوع جملات آن‌ها را با سلیقه خود تغییر دهید.
    بعد از این‌كه تصاویر كمرنگ و كمرنگ‌تر شد دست‌تان را روی دكمه خاموش تلویزیون بگذارید و تمام صحنه مربوط به آن تجربه تلخ را برای همیشه محو كنید. انجام این تمرین را اگر برای چند بار انجام دهید، می‌تواند كمك زیادی به فراموشی اتفاق تلخ گذشته تان كند.



    تغییر خاطرات آن‌طور كه دوست دارید
    وقتی از یك خاطره تلخ صحبت می‌كنید و سعی دارید آن را با كسی به اشتراك بگذارید تقریبا همه آدم‌ها یك جواب مشتركی را به شما می‌دهند و آن این جمله است« از خاطره بد بگذر و فراموشش كن» اما در دنیای واقعیت وقتی صحبت از عمل وسط می‌آید اینكار كمی مشكل به‌نظر می‌رسد. فراموش كردن اتفاق تلخ كار خیلی سختی است اما حداقل می‌توانید نوع احساسی كه نسبت به آن تجربه بد را دارید تغییر بدهید. وقتی خاطره‌ای تلخ را مرور می‌كنید قبل از هرچیز به این فكر كن كه این اتفاق می‌تواند جنبه مثبتی هم برای شما داشته باشد. به‌دنبال آن جنبه مثبت و خوب، تجربه ناخوشایند هم داشته باش تا حسی جدید را جایگزین حس آزاردهنده سابقت كنی.



    خودت را از قلم نینداز
    هنگام مرور و تصویرسازی یك حادثه تلخ، آیا خودت را در تصاویری كه دوباره بازسازی كرده‌ای می‌بینی یا خیر؟ اگر خودت را در صحنه نمی‌بینی این نشان می‌دهد كه شما هنوز غرق در احساسات باقی مانده از خاطرات گذشته‌ات هستی. اما وقتی در تصویرسازی تجربه‌های تلخ گذشته‌ات خودت را هم تجسم می‌كنی این نشانه خوبی است چون شما به‌عنوان یك تماشاچی به آن اتفاق نگاه می‌كنید و خودتان را جدا كرده‌اید و آن صحنه تلخ را در زمان حال و جایی كه هم‌اكنون هستی نگاه می‌كنی. یادت باشد گذشته تنها یك خاطره است و این ما هستیم كه آن‌ها را زنده می‌كنیم. در این تصویر‌سازی‌ و احیای دوباره زمان حال را از دست نده.



    ترس از آینده از کجا می یاید و چطور می شود بر آن غلبه کرد؟
    «موفق می شوم؟»، «آینده چه می شود؟»، «اگر تا آخر عمر تنها بمانم چه؟» اینها سوالاتی است که همه ما بارها در تنهایی به آن اندیشیده ایم. در وجود هر انسانی، ترسی از آنچه در آینده رخ خواهد داد ریشه دوانده است. اگر چه این ترس به عنوان تجربه ای هستی شناسانه در بین انسان ها مشترک است و نمی توان آن را به کلی از زندگی حذف کرد. شناخت علل این پدیده و راه کارهای کنترل و کاهش آن به ما کمک می کند از تبدیل این ترس طبیعی به افسردگی و اضطراب مزمن جلوگیری کنیم و حتی از آن به عنوان فرصتی برای معنا بخشی بیشتر به زندگی مان بهره ببریم.




    چرا از آینده می ترسیم؟
    • ترس از ناشناخته ها: همیشه از آنچه نمی شناسیم می ترسیم و آینده سرشار از ناشناخته ها و اتفاقات غیرقابل پیش بینی است. صرف نظر از بعد عمومی و همیشگی این نگرانی، تغییر شرایط اقتصادی، سیاسی و اجتماعی، وضعیت زندگی خصوصی و خصوصیات شخصیتی مان نیز بر میزان این ترس تاثیرگذار است.

    • ترس از تنهایی: این موضوع یکی از عمیق ترین نگرانی های مشترک انسان هاست. حتی در زمانی که خانواده ای مستحکم و شبکه کارآمد و صمیمی ای از دوستان در کنار ما هستند، نگرانی از دست دادن آنها، گاه و بی گاه آزارمان می دهد.
    به طور طبیعی در شرایطی مانند بیماری شدید یا مرگ یکی از اعضای خانواده، قطع رابطه با دوستان، طلاق، این ترس حالت جدی تری به خود می گیرد.
    افراد مسیرهای گوناگونی را برای فرار از تنهایی امتحان می کنند. ازدواج یکی از این راه هاست. اگر چه یکی از دست آوردهای آن، کاهش ترس از تنهایی، به خصوص در سنین سالمندی است، نمی توان انتظار داشت این نگرانی، به کلی برطرف شود.

    • ترس از شکست: کسب موفقیت، خواه ناخواه، تبدیل به بزرگ ترین هدف زدگی امروزی اکثر انسان ها شده است. در هر مقطع زندگی، موفقیت در عواملی مشخص، جایگاه اجتماعی و به دنبال آن رضایت فردی از خود و زندگی مان را شکل می دهد. شکست های شغلی و تحصیلی همچنین نگرانی درباره شکست هاس عاطفی و طلاق ترس هایی است که زندگی در سال های جوانی را در برمی گیرد.

    • ناتوانی در یافتن معنای زندگی: زندگی بدون هدف، فلسفه و معنای تعریف شده پر از نگرانی است. اگر ندانیم از زندگی چه می خواهیم و خوشبختی مان را در چه چیز خواهیم یافت، آینده در دید ما چیزی جز یک تصویر مبهم و تار نخواهد بود و نتیجه این بلاتکلیفی و نداشتن چشم انداز نگرانی هایی است که در درازمدت تبدیل به اضطراب فراگیر و عمیق می شود.
    هر چه باور ما به آنچه به عنوان معنای زندگی خود برگزیده ایم عمیق تر باشد و خود را بیشتر در مسیر این معنا بیابیم، نگرانی ما از آینده کمتر خواهد بود.

    • ترس از مرگ: بی شک عمیق ترین ترس آدمی، در طی نسل ها و در همه فرهنگ ها ترس از مرگ است. اگر چه شیوه بروز و مصادیق این هراس بسته به نوع و میزان اعتقادات و دین مداری افراد، شرایط اجتماعی و فرهنگی، سن و شخصیت متفاوت است و طیف گسترده ای شامل ترس از نیستی و فنا، گناهکار بودن و عقوبت الهی، دردناک بودن مرگ و حتی ناراحتی و مشکلات نزدیکان پس از مرگ فرد را در بر می گیرد، یک نگرانی بین همه آنها مشترک است؛ «اگر فردا نباشم چه؟» با وجود این که بیشتر ما این ترس را در طول زندگی مان نادیده می گیریم و از فکر کردن درباره آن خودداری می کنیم در زمان هایی مانند از دست دادن یکی از نزدیکان و شرکت در مراسم عزاداری، یا هنگام بیماری سایه آن را بر زندگی خود احساس می کنیم.



    چگونه ترس خود را از آینده کاهش دهیم؟
    1- ترس های مان را بشناسیم و پذیرای آنها باشیم: گام اول در غلبه بر هر مشکلی در محدوده روان آدمی، خودشناسی است. اگر بتوانیم حجاب هایی که بر روی علت ترس های مان افتاده است کنار بزنیم و به علت اصلی هراس مان از آینده، پی ببریم، نیمی از راه را برای کنترل این ترس پیموده ایم. این نکته را نباید فراموش کنیم که روان انسان به طور ناخودآگاه سعی در انکار وجود و علل این ترس دارد و پی بردن به آن و پذیرش این موضوع نیازمند جستجو و تفکر درونی و عمیق است.

    2- تصمیم بگیریم و مسئولیت تصمیم های مان را قبول کنیم: گاهی اوقات، برای فرار از عواقب شکست و سرزنش دیگران، از گرفتن تصمیم های مهم خودداری می کنیم و اجازه می دهیم زندگی مان منفعلانه ادامه پیدا بکند، یا دیگرن به جای مان تصمیم بگیرند. نتیجه این گونه رفتار، بی معنایی و بی انگیزگی در زندگی خواهد بود، که به ترس از آینده دامن خواهد زد. همچنین رفتار منفعلانه به ترس ما از شکست نیز دامن می زند. تجربه کردن ، حتی اگر با شکست همراه باشد، توان ما را رودررویی با آینده مجهول افزایش می دهد.

    3- در هر مرحله و هر یک از اتفاقات زندگی، معنا و فلسفه ای برای خود بیابیم: زندگی همواره جاری و بسیاری از حوادث زندگی اجتناب ناپذیر است. آنچه ما را از غرق شده ای بر امواج به سکان دار کشتی ای در دریا تبدیل می کند، معنایی است که برای زندگی خود برگزیده ایم . منابع سازنده معنا، در هر دوره زندگی و در هر شخص متفاوت است. اما این منابع می بایست به کلیت زندگی ما جهت دهند و بهانه ای برای زیستن و فراتر از آن، برای بهزیستی ما فراهم آورند.

    4- برنامه های کوتاه مدت مان را در راستای اهداف و معنای زندگی مان تنظیم کنیم: اگر چه بیشتر مردن اهداف بلندمدتی را در ذهن خود دارند و از منابع معنای متعددی بهره منداند، کمتر کسی برای رسیدن به این اهداف برنامه ریزی می کند و در تنظیم برنامه های کوتاه مدت خود، اهداف بلندمدتش را در نظر می گیرد. زمانی که هر روز و هر ساعت می دانیم برای چه تلاش می کنیم و قرار است که به کجا برسیم، آینده برای مان روشن خواهد بود، معنای زندگی مان پر رنگ می شود و هر شکست را دست اندازی گذرا در مسیر نیل به اهداف بلندمدت مان خواهیم یافت.

    5- در عین واقع گرایی، مثبت اندیش باشیم: دو چیز ترس از آینده را شدت می بخشد. انکار وضعیت فعلی و ناامیدی از بهبود شرایط در آینده. داشتن برآوردی واقع بینانه از جایگاهی که امروز در آن قرار گرفته ایم، توقعات ما را از آینده تغییر و ترس از شکست را کاهش می دهد. از سوی دیگر نگاهی امیدوارانه و نگرش مثبت راه را بر اضطراب های بی بنیانی که هر روز ما را درگیر خود می کند؛ می بندد. فراموش نکنید این ما هستیم که نگرش های مان را در زیباترین حالتی که می توانیم تصور کنیم، ایجاد کنیم تا ترس از آینده را به زانو درآوریم.



    در این مورد میتونید با این شماره مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
    021-22354282
    021-88422495
    021-88472864
    امضای ایشان

    خـــــدانـگهــــــدار


اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد