سلام دوستان
خواهشا هرکی آنلاینه جواب بده
اختلاف سن خیلی مهمه واسه ازدواج؟
یعنی ممکنه سطح تفکر آقا خیلی بیشتر از سنش باشه
مثلا خواستگار در حد ۲۱ سال رو باید رد کرد همینجوری؟ یا فرصت آشنایی داد؟
سلام دوستان
خواهشا هرکی آنلاینه جواب بده
اختلاف سن خیلی مهمه واسه ازدواج؟
یعنی ممکنه سطح تفکر آقا خیلی بیشتر از سنش باشه
مثلا خواستگار در حد ۲۱ سال رو باید رد کرد همینجوری؟ یا فرصت آشنایی داد؟
یعنی 21سااال اختلاف سنی؟؟؟؟
وای معلوم دودهه تفاوت سنی وجود داره خیلیم مشکل سازه
21 سال اختلاف یعنی جای پدر ادم
از همه لحاظ مشکل سازه هم برای بچه دار شدن هم برای طرز فکر هم عقیده هم فرهنگ هم ظاهر
زندگی سه دیدگاه داره
دیدگاه شما
دیدگاه من
حقیقت
و ترسیدم هوووفففف
21سال برا پسر کمه. چون هنوز به بلوغ فکری نرسیده
البته باید فرهنگ خودتون درنظر بگیرید شاید دختر و پسرای دور و برشما همش 15 تا 22ازدواج کردن رفتن
ولی من دیدم پسرای این سنی همشون جو گیرن اولش مخوان ازدواج کنن ولی وقتی پخته تر شدن بهتر شدن فهمیدن زندگی چی شرایطشون برای تشکیل زندگی چی هست بهتر میتونن تصمیم بگیرن و سعی میکنن بهترین هارو انتخاب کنن
ولی پسرای این رنج سنی کم. چیزی از تشکیل و سختی های زندگی مشترک نمیدونن
پسر 21 سال الان با پسر 21سال دهه 50 زمین تا اسمون فرق دارن
زندگی سه دیدگاه داره
دیدگاه شما
دیدگاه من
حقیقت
زندگی سه دیدگاه داره
دیدگاه شما
دیدگاه من
حقیقت
اوهوم ممنون
۲۰
سلام دوستان منم به این مشکل برخوردم....
لطفا منو راهنمایی کنیید اقا پسری هست تقریبا همه شرایطش خوبه فقط هم سن هستیم و من از این بابت ناراحتم....
پدر و مادرم میگن اشکال نداره مهم اخلاق و رفتاره اما من دوست دارم از همسرم چند سال کوچکتر باشم تا طراوت و شادابی داشته باشم ....23 سالمونه
لطفا نظر بدید....
سوالاتی مانند چه زمانی مناسب ترین سن ازدواج است؟ اختلاف سنی مناسب در ازدواج چقدر است؟ و... این سوال ها به همراه هزاران سوال دیگر در ذهن همه افراد وجود دارند. البته عوامل بسیاری از جمله مسائل اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و... در تعیین جواب هریك از این سوال ها نقش دارند. از این رو مروری بر سن ازدواج در سایر كشورها و فرهنگ ها و همچنین آداب و رسوم آنها می تواند برای ما جالب باشد.
ازدواج كردن فقط به این دلیل كه فكر كنیم زمانش رسیده، ایده كاملا اشتباهی است. هركس باید زمانی ازدواج كند كه از نظر عقلی و احساسی آمادگی پذیرش زندگی جدید را داشته باشد.
در هیچ كشوری و با هیچ فرهنگی، یك سن مناسب جادویی و خاص برای ازدواج وجود ندارد. در بیشتر فرهنگ ها، متوسط سن ازدواج بین 18 تا 23 سال برای دختران و 19 تا 25 سال برای پسران است؛ اما به عنوان مثال در اروپای غربی افراد ترجیح می دهند تا اواخر دهه دوم زندگی (اوایل 30 سالگی) مجرد بمانند؛ اما در اروپای شرقی مردم اغلب در اواسط دهه دوم عمر یعنی حدود 25 سالگی ازدواج می كنند و در آسیا نیز سن ازدواج به شرایط گوناگونی چون زندگی در شهر یا روستا، سطح تحصیلات، سطح فرهنگی خانواده ها و... بستگی دارد؛ اما در بیشتر كشورهای آسیایی جوانان بین سنین 18 تا 25 سال ازدواج می كنند.
در سال های اخیر در تمام كشورها با فرهنگ های مختلف، متوسط سن ازدواج نسبت به سالیان گذشته تفاوت كرده و افزایش نشان می دهد. افزایش میانگین سن ازدواج در بیشتر جوامع، پدیده ای است كه در دهه های اخیر همه آن را پذیرفته اند
متوسط سن ازدواج در بیشتر كشورهای صنعتی افزایش یافته است، اما این مساله مختص به كشورهای صنعتی نیست؛ كشورهای در حال توسعه یا كمتر توسعه یافته نیز با این موضوع مواجه هستند. البته افزایش سن ازدواج در خانم ها بیشتر دیده می شود.
عواملی چون مسائل اقتصادی و فرهنگی، نقش مهمی در تعیین سن ازدواج در كشورهای مختلف دارند. در بعضی كشورها، اعتقادات دینی هم از جمله عوامل بسیار مهم و تعیین كننده در این موضوع است. به عنوان مثال در آمریكا، متوسط سن ازدواج با توجه به شرایط اجتماعی، آداب و رسوم خانوادگی و حتی موقعیت جغرافیایی و محل زندگی افراد تفاوت می كند. در یك نگاه كلی، افرادی كه در شهرهای بزرگ زندگی می كنند، ترجیح می دهند دیرتر ازدواج كنند و بچه دار شوند. آنها معمولا تا 30 سالگی مجرد باقی می مانند؛ اما ساكنان مناطق روستایی معمولا زودتر و در اوایل دهه دوم زندگی ازدواج می كنند.
در كشورهایی چون هند و پاكستان كه این سنت وجود دارد كه والدین مراسم عروسی فرزندانشان را برگزار می كنند و هزینه ها به عهده پدر و مادر عروس و داماد است، متوسط سن ازدواج 17 سال است و بیشتر دختران در 15 سالگی ازدواج می كنند.
زندگی شهری، تحصیلات، آزادی و فعالیت بیشتر زنان در محیط های كاری، وجود رسانه ها و... همگی شیوه زندگی و الگوهای فكری افراد را تغییر داده اند و این بدان معناست كه افراد كنترل زندگی خود را بیشتر به دست گرفته اند و برای ادامه زندگی خود تصمیم می گیرند.
به عنوان مثال در كشورهایی چون هندوستان علی رغم حفظ احترام والدین، دختران و پسران دیگر حاضر به ازدواج های كوركورانه و بدون شناخت نمی شوند.
بكوشید خودتان را بشناسید. بدانید كه در زندگی چه چیزی می خواهید؟ چه چیزی می خواهید به دیگران ارائه كنید و چگونه؟ پس با هدف زندگی كنید و آنگاه شما می توانید دید مناسبی نسبت به زندگی داشته باشید.
كارشناسان می گویند پیش از ازدواج، فرد باید از لحاظ عقلی و عاطفی به بلوغ رسیده باشد تا بتواند متوجه موارد زیر بشود و آنها را تجزیه و تحلیل كند.
عشق برای ادامه یك زندگی موفق كافی نیست. نگرانی زوج ها در زندگی، واقعی است و كوشش آنها برای داشتن شغل، خانه، بیمه و... اموری واقعی و جدی هستند. پیگیری این موضوعات و عدم دستیابی به آنها، زوج های جوان را واقعا خسته می كند. پس چرا بعضی افراد در سنین خیلی كم خود را درگیر این مسائل می كنند؟
اهداف، انتظارات و شرایط خود را برای ازدواج در نظر بگیرید و مطمئن شوید كه آیا شریك شما می تواند این نیازها را برآورده سازد؟ به یقین برای جوانان سخت خواهد بود تا با تجربه اندك خود بتوانند متوجه این موضوع و همچنین نیازهای طرف مقابل شوند.
شما باید هنگام ازدواج كاملا از نظر احساسی و فیزیكی مستقل باشید و وابسته به خانواده خود نباشید. یك ازدواج موفق به دو فرد مستقل نیاز دارد تا یك مجموعه كامل تشكیل دهد. بسیاری از جوانان معمولا به دلیل این كه می خواهند از شرایط بد خانوادگی جدا شوند، ازدواج می كنند كه این به هیچ وجه راه حل مناسبی نیست.
بكوشید خودتان را بشناسید. بدانید كه در زندگی چه چیزی می خواهید؟ چه چیزی می خواهید به دیگران ارائه كنید و چگونه؟ پس با هدف زندگی كنید و آنگاه شما می توانید دید مناسبی نسبت به زندگی داشته باشید.
اگر در سن ازدواج هستید، امیدواریم با درك صحیح شرایط و با انتخابی معقول، آینده ای خوش و توام با تفاهم و موفقیت برای خود و همراه زندگی تان فراهم آورید و ازدواج را به تاخیر نیاندازید.
خـــــدانـگهــــــدار
عزیزم شاید در گذشته خیلی از این دست ازدواج ها انجام میشد ولی امروز سطح آگاهی اونقدر بالا رفته که شما بتونید با درک بیشتری وارد زندگی مشترک بشید
ممکنه شما درک و پذیرش از این اختلاف رو بپذیرید و ازدواج کنید و زندگی خوبی هم داشته باشید و این بستگی به انتظار هر دوی شما از این ازدواج خواهد بود
چون شما وقتی که موقع بروز انرژی و جنب و جوشتون هست ایشون شاید به خاطر سن کمی افتاده تر باشه و یا برعکس ...
پس بهتره به تمام این موارد توجه داشته باشی
سلام عزیز
بهترین و معمولی ترین وضعیت ازدواج اینست که سن پسر کمی از سن دختر بیشتر باشد، یا حداقل مساوی باشند( مثلا 1 الی 5 سال). این به خاطر اینست که مدت باروری در خانمها محدود بوده و در آقایان
نامحدود است. و اینکه قدرت باروی خانمها زودتر از آقایان شروع می شود، همچنین نیاز است که آقایان قبل از ازدواج، علاوه بر بلوغ جسمی و فکری، به استقلال اقتصادی نیز برسند، که این به زمان بیشتری نیاز
دارد. به هر حال این نسخه غیر قابل نقض نیست که در بندهای بعدی توضیح داده می شود.
2 – انتخاب همسر یک مسئله چند بعدی است و معیارها و شرایط انتخاب همسر متعدد است. وقتی شما اقدام به انتخاب همسر می کنید باید 2 مسئله کلی و اساسی را در نظر بگیرید:
الف) همسر انتخابی شما می بایست تمام معیارهای اساسی و مهم مورد نظر شما را که لازمه یک زندگی توام با خوشبختی هست را دارا باشد ( در این زمینه مقالاتی در بخش مشاوره ازدواج سایت همدردی
قرار داده ایم). این بدان معنا نیست که در تمام این پارامترها و معیارها صد درصد و کامل باشد ، بلکه به این معناست که حداقل نمره قبولی را داشته باشد. ( مانند اینکه شما در رشته تحصیلی باید همه دروس را
پاس کنید)
ب) فرد مورد نظر شما در کل ، باید معدل قابل قبولی در معیارهای مورد نظر شما کسب کند. یعنی اینکه وقتی نمره هر یک از معیارهای ازدواج را که با هم جمع کردید، او میانگین مطلوب را از نظر شما داشته
باشد. ( مانند اینست که در رشته تحصیلی خود علاوه بر قبولی همه دروس ، نباید مشروط شوید)
خلاصه: در تک تک معیارها حداقل نمره را داشته باشد و در جمع کلی همه معیارها، میانگین مطلوب شما را کسب کند.
اگرچه ممکن است فرد در یک معیار نمره عالی نداشته باشد و نقطه ضعف وی باشد. مثلا دختری که 2 سال از پسری بزرگتر است ، اما در سایر معیارهای اساسی قوی است، در نتیجه معدل خوبی جهت ازدواج
دارد. در ضمن وی در معیار سن هم حداقل نمره قبولی را دارد. لیکن اگر این دختر با همه معیارهای اساسی و خوبی که دارد، 15 سال از پسر بزرگتر باشد ، با وجود اینکه معدل بالایی دارد، لیکن در یک معیار
اساسی رد می شود و چنین ازدواجی با ریسک بالایی از طلاق یا نارضایتی در زندگی زناشویی همراه می شود. ( توجه کنید در اینگونه مسائل انسانی با قطعیت صد در صد سخن نمی گویئم).
3 – اختلاف سنی دختر و پسر نباید آنقدر زیاد باشد که دوره رشدی آنها متفاوت شود و در علاقه ها، سرگرمی ها ، طرز نگرش و بینش و انرژیهای روانی با هم متفاوت و یا احتمالا درگیر شوند. مثلا ازدواج دختر 16
ساله ای را با پسر 30 ساله در نظر بگیرید. در حالیکه دختر در آغاز راه هیجانات ، علاقمند به شطینت های نوجوانی، کوهنوری و جست و خیز و مهمانی و .... هست ، آن آقا کار و تفکر و مطالعه ، فلیم و موسیقی
و گوشه ساکت خانه جهت استراحت را بیشتر می پسندد. همچنین دیدگاه آقا توام با تجربه و احتیاط است و دیدگاه دختر نوجوان ریسک و فعالیتهای نو و بدیع است.
4 – نکته مهم بعدی اینست که علاوه بر سن شناسنامه ای باید به سن و بلوغ عقلی، اجتماعی، فرهنگی و ظاهر وی نیز توجه کرد. بعضی وقتها دختری ممکن است 3 سال از پسری بزرگتر باشد، اما با نشاط و انرژی است. و علاقمندیها و تمایلات مشترکی با پسر دارد. لذا علاوه بر سن تقویمی، لازمست که به ظاهر ، طرز فکر و نگرش هم توجه عمیق شود.
5 – نحوه تفکر پسر و دختر ، نسبت به اختلاف سنی در ازدواج ( بزرگتر بودن دختر از پسر)، بسیار مهم است. اگر پسری از همان اول با تردید به بزرگتر بودن خانمش بیندیشد. او آمادگی دارد که بعدا با کنایه اطرافیان به هم بریزد و این مسئله را مرتب به رخ خانمش بکشد. اما در برابر پسری که درگیر این گونه مسائل نیست به سادگی از کنار این مسئله می گذرد. همچنین دختری که به این مسئله (سن زیاد) حساس هست. بعدا هر مسئله را در رابطه اشان به خودش و سن بالایش نسبت می دهد. که این از آسیب پذیریهای چنین ازدواجهایی هست.
6 – نظر پدر و مادر عروس و داماد هم در این زمینه از آنجا مهم است که ممکن است با سخت گیریهای خودشون منجر شوند که دختر و پسر نظرشان کم کم به هم عوض شود. اگر پسر و دختری به شدت تحت نفوذ والدین خودش هست. معمولا نمی تواند خارج از نظر آنها ، دست به چنین ازدواجی بزند.
آیا دوست دارید برای
صلح جهانی کاری انجام دهید ؟
به خانه بروید و به خانواده تان عشق بورزید
باید قبول داشت که زن خیلی زودتر از مرد شکسته میشه و رو به زوال مبره مردا تازه تو ۲۵٫۶ سالگی جا میفتند این واقعا می تونه مشکل یاز بشه در اینده اینقدر دیدم که تعدادش از دستم در رفته
فرستاده شده از GT-I9300ِ من با Tapatalk
تنها کسی که با من درست رفتار می کند، خیاط من است
که هربار اندازه های جدیدم را می گیرد. بقیه به همان اندازه های قبلی چسبیده اند
و توقع دارند من خودم را با آنها جور کنم.
جرج برنارد شاو
بله ممنون
از یه طرف زن ها بیشتر به سلامت خودشون اهمیت میدن و عمرشون لیشتر مردهاست، این یه چیز ثابت شده است
حالا هم که خیلی عمل زیبایی و ... رواج داره و خیلی خانوما به خودشون میرسن، حتی اونایی که سنشون بالاعه
آخه یه چیز دیگه هم هست اینکه در حد سه چار سال زودتر و دیرتر زیاد تفاوت نمیکنه که زن شکسته بشه
مثلا الان تو دوتا خاستگار داری
یکیشون 5 سال ازت کوچیکتر و یکی 5 سال ازت بزرگتره
هیچکس نمی تونه تضمین کنه که تو با کدوم خوشبخترمیشی!
اما نگاه علمی به این قضیه میگه که خانومها زودتر بالغ میشن پس مورد دوم بهتره
خانومها بخاطر زایمان زودتر پیرمیشن پس مورد دوم بهتره و ....
اینها نطریه های علمی و پزشکی هست اما بازم صدرصد نیست
دوست خانوادگی ما خانوم 14 سال از شوهرش کوچیکتره و فوق العاده خوشبختن
دوست من متولد 63 و شوهرش متولد 67 الان دوتا بچه دارن و فوق العاده خوشبختن
دوست دیگرم متولد 71 و همسرش متولد 67 از همدیگه جداشدن چون همدیگر رو درک نمیکردن
شاید سن روی موارد جنسی و فیزیکی تاثیر بسازی داشته باشه
ولی بنظر روی بلوغ نمیشه صدرصد تاثیر داشته باشه
چون خیلی ها سن زیادی دارند و فکر بالغانه ندارند و برعکس
آیا دوست دارید برای
صلح جهانی کاری انجام دهید ؟
به خانه بروید و به خانواده تان عشق بورزید
ممنون عزیزم خیلی خوب توضیح دادی
در مورد این که طرف ازم کوچکتر باشه که اصلا فکرشم نمیتونم بکنم!
من همیشه دوست داشتم ۴ تا ۶ سال تفاوت داشته باشیم
چون همیشه این تفکرو داشتم واسم یه جوریه
آخه از یه مشاوری هم شنیدم که میگفت آدم توی هرسنی باید کارای مربوط به اون سنو انجام بده
و انرژیشو روی یه سری چیزای خاص تخلیه کنه مثلا پسرا تو این سن باید انرژیشونو بزارن واسه دوستی و کارایی که توی دوران مجردی میکنن
درسته اما نمیشه گفت منی که مثلا الان بیست سالمه دوست دارم درس یخونم و با دوستام باشم
خیلی ها از سن 18-19 بفکر ازدواجن جالب اینجاست بلوغشم دارن
خیلی ها حتی تو سن بالای 30 هنوز دوست ندارن ازدواج کنن و دوست دارن با رفقاشون باشن
که اینا انعکاس تربیت غلطه
اگر تربیت خوب باشه و بستر خانواده نرمال باید همینی باشه که مشاورت گفت...
ولی متاسفانه همیشه اینجوری نیست
آیا دوست دارید برای
صلح جهانی کاری انجام دهید ؟
به خانه بروید و به خانواده تان عشق بورزید
هر کاریس کنی مثلا یه پسر ۲۰ ساله عمرا به دخنر ۲۵ ساله نمی خوره
ویرایش توسط کرانه آسمان : 08-28-2015 در ساعت 05:53 PM
تنها کسی که با من درست رفتار می کند، خیاط من است
که هربار اندازه های جدیدم را می گیرد. بقیه به همان اندازه های قبلی چسبیده اند
و توقع دارند من خودم را با آنها جور کنم.
جرج برنارد شاو
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)