سلام
خانمی 30 ساله هستم و از خانوادهای متوسط به بالا از نظر فرهنگی و مذهبی. از کودکی از دیدن
تنبیه بدنی به ویژه اسپنک شدن شخصیتهای کارتونی (تام و جری، دوقلوها، خانواده دکتر ارنست، قصههای مجید) به نوعی لذت میبردم اگرچه هرگز در مدرسه و یا خانه تنبیه نشده بودم. در همان دوران کودکی یک بار برادرم که چند سالی بزرگتر بود به شوخی از پشت رویم خوابید و از این کارش هم لذت مشابهای بردم اگرچه با او دعوا و کتککاری کردم و یک بار هم به پیشنهاد او اندامهای جنسیمان را به هم نشان دادیم. اینها تنها تجربیات کودکی ام از این مسئله بودند. 10 ساله بودم که پدرم را از دست دادم و مادرم که در اثر فوت او دچار افسردگی شده بود، سالهای اواخر کودکی و نوجوانی ام ساعات زیادی من را در خانه تنها میگذاشت و بیرون میرفت تا خود را سرگرم کند و بتواند نشاط خود را بازیابد. این تنهایی من را به خیالبافیها وامیداشت و در حین این خیالبافیها کاری(خوابیدن روی شکم و فشار دادن دستم روی
اندام جنسی ام) انجام میدادم که از آن لذت میبردم و خود را در جای آن شخصیتها و در حال تنبیه شدن تصور میکردم. آن زمان واقعا این کار را جانشینی برای رنج کشیدن شخصیتها در داستانهای خیالی ام میدانستم چیزی در حد استفاده از وسایل خالهبازی به جای وسایل واقعی آشپزخانه، هرچند ناخودآگاه آن را از دیگران پنهان میکردم، به ویژه پس از تنها باری که مادرم من را در حین انجام این کار دید و به شدت و بدون توضیح چراییِ آن توبیخ و تهدیدم کرد. بعد از چند سال (در اواخر نوجوانی) با خود فکر کردم همین که من این کار را از دیگران پنهان میکنم نشان از این دارد که کار خطایی است هرچند آن زمان هم به درستی نمیتوانستم آن را تحلیل کنم و بعد از چند تلاش ناموفق و توبۀ شکستهشده، بالاخره توانستم به قول و قرارم با خدا عمل و آن کار را ترک کنم. البته همچنان از تصور خیالی تنبیه و ... احساس لذت میکردم. در تمام این سالها با هیچ پسری رابطهای به هیچ شکل نداشتم و در زندگی شغلی و تحصیلی و روابطم با دیگران موفق بودم. چند سالی است که با مرد بسیار شایستهای ازدواج کرده ام و از زندگی ام راضی ام. اما چند مسئله مرا رنج میدهد:
اول اینکه بعد از ازدواج و برقراری رابطۀ زناشویی، از شباهت لذت رابطه و لذتی که در کودکی تجربه میکردم، مطمئن شدم که
خودارضایی میکردم و حس گناهم بیشتر شده است.
دوم اینکه در حال حاضر همچنان از توصیف، خواندن و یا تماشای صحنه تنبیه بدنی دچار لذتی مشابه میشوم.
سوم اینکه در زمان رابطۀ خاص با همسرم، مدام آن خاطرات برایم تکرار میشوند که با احساس دوگانهای از لذت و گناه همراه است و در واقع در زمان رابطه، آرامش و رهایی خاطر ندارم. به خصوص که گمان میکنم این مسئله در صورتی که بخواهیم فرزنددار شویم، ممکن است در فرزندم تأثیرگذار باشد.
چهارم اینکه نمیدانم باید همسرم را که نزدیکترین دوستم نیز هست در جریان این مسئله قرار دهم یا خیر.
لطفا راهنمایی ام کنید.
سپاسگزارم.
ف.ر.
کلیدواژه ها: انحراف جنسی/خودارضایی