نمایش نتایج: از 1 به 4 از 4

موضوع: دارم دیونه میشم

1842
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Aug 2015
    شماره عضویت
    21142
    نوشته ها
    2
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    دارم دیونه میشم

    با سلام
    بنده یه پسر 22 ساله هستم پارسال با یه دختری 2 سال بزرگتر از خودم که از همکلاسی هام که خیلی منو میخواست عقد کردم، خیلی ازش خواهش کردم زمان برای آشنایی بده ولی همش میگفت من عاشقتم میشم زنی که میخوای نیمزارم اذیت بشی، انصافا دختر خوبیه و خانواده خوبی هم داره ولی من زیاد علاقه ای بهش نداشتم یه جواریی از سر ترحم باهاش صحبت میکردم و بیرون میرفتم و خیلی وفتا سعی کردم تمومش کنم ولی با گریه و زاری نذاشت البته تقسیر خودمم بود میتونستم به راحتی بزارم و برم و جوابشو ندم ولی نمیدونم چرا مثل دیونه ها گفتم باشه. با اصرار زیادش خواستگاری و نامزدی و ... به هر نحوی ( به سختی راضی کردن خانواده ام و ...) صورت گرفت.
    حالا یه ساله عقدیم ولی من زیاد دوستش ندارم ، بعضی وقتا هم بخاطر همیناست که دعوا میکنیم خیلی وقتا همه چیو میزارم کنار میگم دوست ندارم ولی وقتی ناراحتیشو و ضعیفیشو میبینم یه جورایی میترسم که مشکلی براش پیش بیاد یا بلایی سر خودش بیاره و میگم دروغ گفتم غلط کردم. بیشتر وقتا دعوامونه چون واقعا علاقه ای که باید داشته باشم رو ندارم. تقریبا یه ماهه دیگه عروسیمونه. نمیشه شرایط رو کامل توضیح داد ولی موندم که عروسی کنم یا طلاق بگیرم یا خودکشی کنم چون خیلی سختمه این زندگی و واسه آینده این دختر هم میترسیم که این همه خواستگار داشته و حالا مطلقه بمونه خونه باباش چون من جرات نداشتم روز اول بگم نه.
    تورو خدا کمکم کنید

  2. بالا | پست 2

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Mar 2015
    شماره عضویت
    14045
    نوشته ها
    717
    تشکـر
    964
    تشکر شده 1,477 بار در 547 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : دارم دیونه میشم

    سلام.
    اول روحیه حق پذیرتون رو تحسین میکنم و بهتون تبریک میگم.
    اما باید بگم که کاری که کردید با توجه به این که خودتون رو مقصر میدونید برای اگر می خوایید جدا بشيد حتما رضایت ایشون رو جلب کنید.چون واقعا ایشون فقط به شما پیشنهاد دادن و باز به گفته ی خودتون میتونستید نه بگید.
    بلاخره ایشون همدحقی دارن و به امید شما اومدن وارد زندگی شدن.
    نا امید کردن دل شخصی واقعا کار درستی نیستید.
    باید از همون اول متقاعدش میکردید که این ازدواج به صلاحتون نیست.
    الان برای این کار واقعا کمی دیر شده.
    اما باز هم راه حل داره.

  3. کاربران زیر از mahdianshakib بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  4. بالا | پست 3

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Aug 2015
    شماره عضویت
    21142
    نوشته ها
    2
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : دارم دیونه میشم

    ممنون بابت پاسخت دوست عزیز من چیکارکنم که نه دیونه بشم و نه کسی اذیت بشه؟

  5. بالا | پست 4

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Mar 2015
    شماره عضویت
    14045
    نوشته ها
    717
    تشکـر
    964
    تشکر شده 1,477 بار در 547 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : دارم دیونه میشم

    نقل قول نوشته اصلی توسط g9507718 نمایش پست ها
    ممنون بابت پاسخت دوست عزیز من چیکارکنم که نه دیونه بشم و نه کسی اذیت بشه؟
    سعی کنید وقتی تصمیمی گرفتید حتما پایبند به تصمیمتون باشید.

    همین که الان به این راه بله گفتید باستید و با همه ی سختی های راه بجنگید.

    جنگیدن شما الان اینه که به داشته های همسرتون فکر کنید.

    جدا شدن شما یه جورایی پاک کردن صورت مساله ست.

    به این فکر کنید که خیلی ها هستن که مثل شمان و فقط حسرت اینو می خورن که حتی یک لحظه

    خانومشون دوسشون داشته باشه.

    حالا همسر شما خالصانه شما رو دوست داره.

    و حتما میدونه که کمی از علاقه تون نسبت بهش کم شده اما باز هم با این حال هنوز شما رو عاضقانه دوست داره.

    این کم چیزی نیست.خیلی از دختر ها هستن که با یک بار ابراز بی علاقه گی شوهرشون در خواست جدایی میکنن.

    حالا که همسرتون به این شدت پای زندگی با شما ایستاده خیلی ناراحت کننده ست که شما دلگرم به زندگیتون نیستید.

    و یه احساسی میکنم که شما با کس در ارتباط هستید که شما رو نسبت به همسرتون دلسردتون میکنه.

    اگر همچین شخصی توی زندگیتون دارید حتما از زندگیتون بندازیدش بیرون.

    پیامبر تنها همسرشون که از بهترین زن هاست ، سال های سال از خود پیامبر عزیزمون بزرگتر بود.

    پیامبر ص تنها دخترش که فخر آسمان و زمین هست از همین همسرشون دارن.

    پس به هیچ وجه سن و سال مهم نیست.و اگر گاهی توی فکر تون میاد که چرا بزرگتر از من هست حتما دنبال کسی باشید که توو این دنیا داره زندگی میکنه که خانوم بزرگتر از مرد هست و

    بهترین زندگی رو داره انجام میده.

    احتمال داره این شخصی که ازش گفتم در درون شما باشه و نفستون داره گولتون میزنه که این چه انتخابی هست که

    کردی؟ این خرابکار ناشناس درونتون رو توی نطفه خفه کنید و نذارید از درون نابودتون کنه.

    ارتباط خودتون رو با خدا بیشتر کنید چون اگر ارتباط قوی ای با خدا داشته باشید این گونه مسائل خیلی در نظرتون کوچیک میاد.

    چون مقایسه ای نوع مسائل با خدایی که همه چیز دست خودشه _ مثل خوشی زندگی ،مثل عشق ، مثل دوست داشتن و خیلی چیزای دیگه _ مطمئنا به این باور میرسی که

    خوشی زندگی رو خودش باید به زندگی همه مون تزریق کنه.


  6. 3 کاربران زیر از mahdianshakib بابت این پست مفید تشکر کرده اند


اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. بحث آزاد: درمورد ازدواج اجباری برای آقایون
    توسط dardodel در انجمن بحث آزاد
    پاسخ: 6
    آخرين نوشته: 04-03-2016, 10:38 PM
  2. شیوه عذرخواهی مؤثر
    توسط saeed021 در انجمن روانشناسی فردی
    پاسخ: 5
    آخرين نوشته: 07-03-2015, 05:04 AM
  3. به ازای 5میلیون دختر 6 میلیون پسر مجرد
    توسط saeed021 در انجمن بحث آزاد
    پاسخ: 5
    آخرين نوشته: 05-29-2015, 05:51 PM
  4. پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 01-23-2014, 09:27 PM
  5. نقش یوگا در درمان بی خوابی
    توسط R e z a در انجمن پزشکی ورزشی
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 10-15-2013, 12:28 AM

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد