نوشته اصلی توسط
alenreza
سلام
44 سال سن دارم همسرمو با عشق انتخاب کردم و حقیقتا دوستش دارم ولی بعد از 7 سال از زندگی با من خسته شده طوری که از دیدنم هم مضطرب میشه . البته حق داره . هر دومون یه زندگی مشترک دردناک قبلی رو تجربه کردیم . من از خانوادم بریده ام و هیچ مراوده ای باهاشون ندارم . همسرم هم زنمه هم دوستمه هم مادرمه و همه چیزمه ولی بی فکری من و تکیه بیش از حدم بهش اونو خسته کرده خسته و شکننده . ضمن اینکه ازم دلگیر شدید هم هست . چند سال پیش حدود 4 سال پیش همسر سابقم یهو کلش پیدا شد و از طریق این شبکه های اجتماعی باهام شروع کرد به صحبت و ... همسرم از این مبادلات ایمیلی مطلع شد . خیلی بد . خیلی بد . حقیقتا من نمیخواستم کوچکترین خدشه ای به زندگی مشترکمون وارد کنم ولی خیلی احمقانه عمل کردم . اون موقع بعد از کلی دلخوری از این مسئله گذشت کرد . فکر کردم که دیگه تموم شد و منم عبرتم شد ولی الآن بعد از 4 سال دوباره این زخم باز شده طوری که دیگه تحملم نمیتونه بکنه و میگه فقط جدایی . مشکلات اقتصادی هم که دیگه ...
خواهش میکنم مشاوران گروه کمکم کنند .