سلام- من یه دختر 14 ساله هستم - امسال میرم هشتم - پارسال که هفتم بودم و ازمون برای مدرسه تیزهوشان دادم و قبول شدم وقتی که مدرسه شروع شد با معلمای مختلفی اشنا شدم - یکی از معلمام که تفکر و سبک زندگی تدریس میکرد- یه خانم خیلی مذهبی و مهربون - تا دو ماه اول هیچ حسی بهشون نداشتم و حتی دوست نداشتم سر کلاسش بشینم تا اینکه یه روز با دوست صمیمیم دعوا کردم ازش خواستم که با دوستم صحبت کنه که دوباره به هم دوست بشیم - بعد از امتحانات ترم اول بود که یه نامه دو سه خطی نوشتم و بردم دادم بهش و گفتم که یکی از بچه ها داد که بدم به شما - من با یکی از بچه ها تازه اشنا شدم و کنارم نشست و چون سر کلاس همش در مورد معلمم می نوشتم همش می گفت ننویس و به درست گوش کن و به خودت لطمه نزن و همش می گفت اگه بنویسی به خانم اذربهرام (معلمم) می گم سر کلاس گریه می کردم و حالم بد بود و هفته ای یه ساعت باهاش کلاس داشتم هفته ی بعدش دوباره یه صفحه کام نوشتم و بردم بهش بدم که ازم نگرفت و گفت تا نگی کی اینارو می نویسه ازت نمی گیرم ولی با هزار التماس بهش دادم و رفتم و ولی هفته ی بعد دوستم رفت با اذربهرام صحبت کرد و همه چی رو بهش گفت الان که تابستونه حالم خیلی بدتر شده جوری احساس می کنم کسی رو تو زندگیم ندارم خواهش می کنم کمکم کنید