صفحه 1 از 2 12
نمایش نتایج: از 1 به 50 از 92

موضوع: مشکل با صاحبکار

9081
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jun 2015
    شماره عضویت
    18413
    نوشته ها
    48
    تشکـر
    53
    تشکر شده 28 بار در 13 پست
    میزان امتیاز
    0

    مشکل با صاحبکار

    سلام. خواهــــــــــــــــــش میکنم مشاورین محترم کمکـــــم کنید...

    من به تازگی تو یه شرکت مشغول به کار شدم... با زحمت و به سختی تونستم کارپیدا کنم چون شدیـــــــــــــــدا نیاز مالی دارم .اما.....
    مشکل اینجاست که صاحبکارم با وجودی که ظاهرا آدم درستی به نظر میرسه و متاهل هم هست ولی کم کم خودشو بهم نزیک و نزدیکتر کرده ( مثلا از روز دوم کار کنارم نشست برای آموزش یه سری چیزا ومثلا برای اینکه توجهمو به کار جلب کنه روی پام میزد یا وقتی دستمو میذاشتم روی دسته ی صندلی یه جوری که مثلا بی هوا ویک دفعه ای به نطر برسه دستشو میذاشت رو دستم و....)

    من دختری هستم که حجابم کامله و خیلی کم آرایش میکنم . اصلا جلب توجه یا هیچ رفتاری که تحریک آمیز باشه ندارم اصـــــــــلا و اتفاقا خیلی هم جدی هستم!
    میترسم ... آخه من و ایشون روزا تقریبا 5 ساعت با هم تنها هستیم . من سعی میکنم خودمو مشغول کارم کنم تا فرصتی پیدا نکنه که... ولی میاد برام نوشیدنی میاره میگه خسته شدی و استراحت کن و میگه بریم تو اتاقش بشینیم چون خنک تره...! البته تا حالا هیچ جوری که واضح باشه حرفی یا حرکتی نداشته( از اون حرفا!) اما اینجوری که داره پیش میره میـــــــــــــــترسم کم کم که.........

    من شدیدا به درآمد این کار احتیاج دارم و واقعا شرایطم انقدر سخت شده که زمانی ندارم این کارو رها کنم و دنبال کار بگردم.... چیکار کنم؟؟؟؟؟؟

  2. کاربران زیر از shivakhanum بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  3. بالا | پست 2

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jun 2015
    شماره عضویت
    18413
    نوشته ها
    48
    تشکـر
    53
    تشکر شده 28 بار در 13 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : صاحبکار هرزه...

    منشی هستم .22

  4. بالا | پست 3

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jun 2015
    شماره عضویت
    18413
    نوشته ها
    48
    تشکـر
    53
    تشکر شده 28 بار در 13 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : صاحبکار هرزه...

    ببخشید اشتباه تایپ شد 25

  5. بالا | پست 4

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Sep 2014
    شماره عضویت
    6159
    نوشته ها
    13,512
    تشکـر
    10,854
    تشکر شده 13,740 بار در 6,988 پست
    میزان امتیاز
    24

    پاسخ : صاحبکار هرزه...

    عزیزم دید منشی تو ایران خوب نیست

    هرچقدر احتیاج به این پول هم داشته باشی بازم ابروت و جونت درخطر

    برو جاهای که خانم صاحبکار هست منشی شو اینجوی خیلی بهتره

    اگه بتونی ترک کنی محل کارت که خیلی بهتره. ...و رک و راست به صاحبکار بگو از اینکار اصلا خوشت نمیاد فوقش این که اخراج میکنه
    امضای ایشان
    زندگی سه دیدگاه داره

    دیدگاه شما
    دیدگاه من
    حقیقت

  6. 6 کاربران زیر از پریماه. بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  7. بالا | پست 5

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jun 2015
    شماره عضویت
    17566
    نوشته ها
    998
    تشکـر
    1,418
    تشکر شده 873 بار در 505 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : صاحبکار هرزه...

    ب نظرم بیخیال شو
    اینکه بری جای دیگه دنبال کار
    حتی اگه چندین ماه طول بکشه
    خیلی بهتر از اینه که اونجا باشی
    چون واقعا معلوم نیس چ اتفاقایی بیفته در اینده
    ولی ب نظرم ریسک نکن
    امضای ایشان


    باید یکبار به خاطر همه چیز گریه کرد
    آن قدر که اشک ها خشک شوند
    باید این تن اندوهگین را چلاند
    و
    بعد دفتر زندگی را ورق زد
    به چیز دیگری فکر کرد
    باید پاها را حرکت داد
    و
    همه چیز را از نو شروع کرد



  8. 4 کاربران زیر از شقایقم بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  9. بالا | پست 6

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jul 2015
    شماره عضویت
    19503
    نوشته ها
    518
    تشکـر
    48
    تشکر شده 227 بار در 159 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : صاحبکار هرزه...

    عزیزم شک نکن که باید بلافاصله اونجا رو ترک کنی
    تا یه روز تنها گیرت نیاورده و یه بلایی سرت نیاورده زودتر جونتو بردار و بیا بیرون
    میدونی الان اون مرتیکه تو کله کثیفش چی راجب تو فکر می کنه؟
    اونکه فکر نمیکنه که تو بخاطر حقوقت مجبوری و داری تحمل می کنی این کاراشو نادیده میگیری
    بلکه پیش خودش فکر میکنه آهان ببین اونم خودش میخواد که وقتی دستمو میذارم رو دستش چیزی نمیگه اگه نمیخواست که جیغ و داد می کرد و ... پس خودشم دلش میخواد که هیچی نمیگه این میشه که کم کم وقیحتر میشه . فکر نکن معنی نجابت و سکوتتو میفهمه و از رو میره بلکه سکوتتو میذاره به نشانه رضایت
    هرچه سریعتر شرکت این آشغال کثیفو ترک کن تا کار به جای باریک نرسیده

  10. 6 کاربران زیر از دختر شاد بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  11. بالا | پست 7

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Aug 2015
    شماره عضویت
    21119
    نوشته ها
    255
    تشکـر
    252
    تشکر شده 188 بار در 121 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : صاحبکار هرزه...

    منم با بقیه دوستان موافقم
    خدایی نکرده اگه به موقع از اون کارت استعفا ندی ممکنه مشکل بدی پیش بیاد که ضررش خیلی بیشتر از کمبود های مالی بشه و جبرانش حتی غیر امکانپذیر. این حرکاتش یه زنگ خطر می تونه باشه برات و کاملا میشه از یع اتفاق بد جلوگیری کرد.ماندن بیشتر شما یه ریسک بزرگ و کاملا غیر معقولانس.
    امضای ایشان

    تنها کسی که با من درست رفتار می کند، خیاط من است
    که هربار اندازه های جدیدم را می گیرد. بقیه به همان اندازه های قبلی چسبیده اند
    و توقع دارند من خودم را با آنها جور کنم.


    جرج برنارد شاو



  12. 3 کاربران زیر از کرانه آسمان بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  13. بالا | پست 8

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jun 2015
    شماره عضویت
    18214
    نوشته ها
    50
    تشکـر
    32
    تشکر شده 55 بار در 26 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : صاحبکار هرزه...

    عزیزم از طریق سایتهایی مثل banki.ir دنبال کار باش من یه نمونشو برات میفرستم رزومتو بفرست ایشالا خدا کمکت میکنه:
    listing-استخدام همکار منشی خانم | منشی و کارمند اداری در تهران

  14. کاربران زیر از aram37 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  15. بالا | پست 9

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jun 2015
    شماره عضویت
    18372
    نوشته ها
    72
    تشکـر
    182
    تشکر شده 55 بار در 38 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : صاحبکار هرزه...

    سلام خوشحالم که ادم خوبی هستید. اما عزیزم هزچند لازم باشه نباید انجا کار کنی چندروزی بگو مریضی برو دنبال کار دیگه ومن جای تو بودم همون جا میزدم تو دهنش

  16. 2 کاربران زیر از ebrahim777 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  17. بالا | پست 10

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jun 2015
    شماره عضویت
    18413
    نوشته ها
    48
    تشکـر
    53
    تشکر شده 28 بار در 13 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : صاحبکار هرزه...

    از همتون ممنونم دوستای مهربونم... و گله دارم از مشاورین سایت چون موضوع حیاتیه ولی اهمیتی ندادید.......

    مجبــــــــــــــــــــور م این ریسک رو بکنم و به کارم ادامه بدم چون فعلا کار دیگه ای نمیتونم پیدا کنم( اوضاع مالیم افتضاحه)....

    امروزم باز منو برد تو اتاق خودش به بهانه ی چایی خوردن و نشست صندلی کارم..دستشو گذاشت روی پام ولی صحبت هاش تماما در مورد کار مون بود... مثل غربی هاست طرز رفتارش ...! انگار نه انگار که ما مسلمونیم و محرم و نا محرم داریم....!!!!

    من نیاز دارم راهنمایی بشم که چطور ضمن ادامه ی کارم، مانع این بشم که اگه نیت پلیدی داره نتونه اجرا کنه...؟؟؟؟؟ممنون


  18. بالا | پست 11

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Sep 2014
    شماره عضویت
    6159
    نوشته ها
    13,512
    تشکـر
    10,854
    تشکر شده 13,740 بار در 6,988 پست
    میزان امتیاز
    24

    پاسخ : صاحبکار هرزه...

    نقل قول نوشته اصلی توسط shivakhanum نمایش پست ها
    از همتون ممنونم دوستای مهربونم... و گله دارم از مشاورین سایت چون موضوع حیاتیه ولی اهمیتی ندادید.......

    مجبــــــــــــــــــــور م این ریسک رو بکنم و به کارم ادامه بدم چون فعلا کار دیگه ای نمیتونم پیدا کنم( اوضاع مالیم افتضاحه)....

    امروزم باز منو برد تو اتاق خودش به بهانه ی چایی خوردن و نشست صندلی کارم..دستشو گذاشت روی پام ولی صحبت هاش تماما در مورد کار مون بود... مثل غربی هاست طرز رفتارش ...! انگار نه انگار که ما مسلمونیم و محرم و نا محرم داریم....!!!!

    من نیاز دارم راهنمایی بشم که چطور ضمن ادامه ی کارم، مانع این بشم که اگه نیت پلیدی داره نتونه اجرا کنه...؟؟؟؟؟ممنون


    اخه عزیزم میدونم شرایط مالی داری ولی دور از جون دور از جون یهویی بلایی خواست سرت بیاره تو دختری و زورت بهش میرسه اون موقع یک عمر پشیمون هستی و میگی کاش ول کرده بودم اینکار

    شاید از کار حرف بزن ولی مرد ها با حرف زدن هم ارضا میشن این اقا ممکن همزمان دست به پای شما میزن. ارضا بشه



    پس زبون داشته باش بهش بگو این کار خوشتون نمیاد

    یا اینکه موقع چایی خوردن استراحت هست گوشی بردار برو با تلفن الکی حرف بزن یا ازش دور تر بشین


    والا دیگه نمیدونم چی بگیم


    به خدا توکل کن ازش یه چند روزی مرخصی بخواه بگو حالت روبه راه نیست برو دنبال یه کار دیگه شاید خدا برات قرار داد نا امید نباش دختر ....این راه و هم برو برا یک هفته ضرر نمیکنی
    امضای ایشان
    زندگی سه دیدگاه داره

    دیدگاه شما
    دیدگاه من
    حقیقت

  19. کاربران زیر از پریماه. بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  20. بالا | پست 12

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Sep 2014
    شماره عضویت
    6159
    نوشته ها
    13,512
    تشکـر
    10,854
    تشکر شده 13,740 بار در 6,988 پست
    میزان امتیاز
    24

    پاسخ : صاحبکار هرزه...

    حالا من بقیه هم دعوت کردم اگه راه دیگه ای به ذهنشون میرسه بهت بگن


    ولی ما عاقلانه ترین راه رو پیشنهاد دادیم
    امضای ایشان
    زندگی سه دیدگاه داره

    دیدگاه شما
    دیدگاه من
    حقیقت

  21. 3 کاربران زیر از پریماه. بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  22. بالا | پست 13

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jun 2015
    شماره عضویت
    18413
    نوشته ها
    48
    تشکـر
    53
    تشکر شده 28 بار در 13 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : صاحبکار هرزه...

    قربونت برم دوست خوب و مهربونم پریماه خانومتوی شرایط بدی هستم و گیج و ناامیدم.....................

  23. کاربران زیر از shivakhanum بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  24. بالا | پست 14

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Sep 2014
    شماره عضویت
    6159
    نوشته ها
    13,512
    تشکـر
    10,854
    تشکر شده 13,740 بار در 6,988 پست
    میزان امتیاز
    24

    پاسخ : صاحبکار هرزه...

    نقل قول نوشته اصلی توسط shivakhanum نمایش پست ها
    قربونت برم دوست خوب و مهربونم پریماه خانومتوی شرایط بدی هستم و گیج و ناامیدم.....................
    میسپارمت دست خدا ..ان شاالله خودش اوضاعت رو روبه راه کنه




    بقیه دوستان اگه راهنمایی بهتری دارید لطفا دریغ نکنید و کمک. شیوا جون کنید
    امضای ایشان
    زندگی سه دیدگاه داره

    دیدگاه شما
    دیدگاه من
    حقیقت

  25. 2 کاربران زیر از پریماه. بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  26. بالا | پست 15

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jun 2015
    شماره عضویت
    18413
    نوشته ها
    48
    تشکـر
    53
    تشکر شده 28 بار در 13 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : صاحبکار هرزه...

    نمیدونم چرا انقدر من بدشانسم... همه ی شرایط و ویژگیهای کارم برام ایده ال هستش و تازه بعد از کلی سختی داشتم نفس راحتی میکشیدم که...........
    دلم از زندگی گرفته......... خیلی بی رحمه........................

  27. بالا | پست 16

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jun 2015
    شماره عضویت
    18413
    نوشته ها
    48
    تشکـر
    53
    تشکر شده 28 بار در 13 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : صاحبکار هرزه...

    ممنونم عزیزم.... برام دعا کن توروخدا.....

  28. کاربران زیر از shivakhanum بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  29. بالا | پست 17

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    Jun 2015
    شماره عضویت
    17322
    نوشته ها
    3,619
    تشکـر
    3,638
    تشکر شده 6,747 بار در 2,688 پست
    میزان امتیاز
    13

    پاسخ : صاحبکار هرزه...

    خانم محترم متاسفانه اگر به کارتون ادامه بدین ایشون هر روز بیشتر از قبل به شما نزدیک میشن وبه هدف پلیدشون نزدیک میشن .

    شما آبروتون هم در خطره .ممکنه در یکی از دفعاتی که به شما نزدیک شده کسی شما رو ببینه ودر مورد شما فکر ناجور کنه .

    میتونید نرید تو اتاقش یا وقتی نزدیکتون نشست تذکر بدین بهشون وبگین از شما فاصله بگیرن یا شما سریع جاتون رو عوض کنید .

    اصلا چه لزومی داره که شما برید تو اتاقش وچایی بخورید .برای کار هم بهتره در رو باز بزارید .وتاکید کنید که در باز باشه .

    به هر حال ایشون مدیر شما هستن بخواهید جلوشون وایسید خودش اخراجتون میکنن.
    ویرایش توسط ستیلا : 09-01-2015 در ساعت 06:18 PM
    امضای ایشان
    خدا مرهم تمام دردهاست هر چه عمق

    خراش های وجودت بیشتر باشد

    خدا برای پر کردن آن بیشتر در وجودت جای می گیرد

    خدایا دردهایم دلنشین می شود

    وقتی درمانم " تویی "

  30. 2 کاربران زیر از ستیلا بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  31. بالا | پست 18

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jun 2015
    شماره عضویت
    18413
    نوشته ها
    48
    تشکـر
    53
    تشکر شده 28 بار در 13 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : صاحبکار هرزه...

    درسته اما میترسم اخراجم کنه.... مثلا وقتی دستشو گذاشت روی پام با یه نگاه سنگین سعی کردم بهش بفهمونم که من اصلا خوشم نمیاد ولی توجهی نمیکنه.....

    دارم دیوووونه میشم...

  32. بالا | پست 19

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jun 2015
    شماره عضویت
    18413
    نوشته ها
    48
    تشکـر
    53
    تشکر شده 28 بار در 13 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : صاحبکار هرزه...

    یه موضوع مهم!

    همونطور که قبلا هم گفتم من به هیــــــــــــــــچ وجه دختری نیستم که خدای نکرده اهل جلب توجه نامحرم باشم یا آرایش زننده داشته باشم یا......اما............

    تا حالا هر جنس مخالفی تحت هر عنوان باهام ارتباط داشته( چه توی محل تحصیلم ... فامیلامون ....کار هم اخیرا!) خیـــــــــلی زود سعی کرده به هر روشی که میتونه خودشو برای اهداف کثیف بهم نزدیک کنه... .... ....

    من واقعا نمیفهمم چه چیزی در من هست که اینا رو به این افکار و اهداف سوق میده؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
    نه خیلی خوشگلم نه خیلی خوش اندام نه هیچ امتیاز ویژه ای.... ( یه دختر معمولی و با حجابم)

    کسی هست بین شما دوستان گلم که شرایط مشابهی رو تجربه کرده باشه و بتونه راهنماییم کنه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
    در مورد موضوع اصلی ( صاحبکارمم) خوهــــــــــــش میکنم کمکم کنید.......................

  33. بالا | پست 20

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Aug 2015
    شماره عضویت
    21155
    نوشته ها
    372
    تشکـر
    167
    تشکر شده 192 بار در 140 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : صاحبکار هرزه...

    نقل قول نوشته اصلی توسط shivakhanum نمایش پست ها
    یه موضوع مهم!

    همونطور که قبلا هم گفتم من به هیــــــــــــــــچ وجه دختری نیستم که خدای نکرده اهل جلب توجه نامحرم باشم یا آرایش زننده داشته باشم یا......اما............

    تا حالا هر جنس مخالفی تحت هر عنوان باهام ارتباط داشته( چه توی محل تحصیلم ... فامیلامون ....کار هم اخیرا!) خیـــــــــلی زود سعی کرده به هر روشی که میتونه خودشو برای اهداف کثیف بهم نزدیک کنه... .... ....

    من واقعا نمیفهمم چه چیزی در من هست که اینا رو به این افکار و اهداف سوق میده؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
    نه خیلی خوشگلم نه خیلی خوش اندام نه هیچ امتیاز ویژه ای.... ( یه دختر معمولی و با حجابم)

    کسی هست بین شما دوستان گلم که شرایط مشابهی رو تجربه کرده باشه و بتونه راهنماییم کنه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
    در مورد موضوع اصلی ( صاحبکارمم) خوهــــــــــــش میکنم کمکم کنید.......................
    عزیزم من چیزی که حدس میزنم اینه که شما در برخورد با آقایون یا حتی این آقا نقطه ضعف نشون میدی
    نمیدونم شاید به صاحب کارت گفتی که این کار رو خیلی احتیاج داری یا با بقیه از مشکلاتت گفتی
    متاسفانه آقایون هر چقدر هم با ایمان و .... ببینن دختری به کمک احتیاج داره یا نقطه ضعفی ازشون گیر بیارن سعی میکن با همون نقطه ضعف بهش نزدیک بشن و عواطفش رو تحت تاثیر قرار بدن و به اهداف شومشون برسن

    البته من حدسم اینه
    شایدهم شما خیلی در برخورد با اقایون جدی و مغرور و قوی برخورد میکنی من که شما رو نمیشناسم
    مثلا من اجازه نمیدم کسی سعی کنه منو بخندونه سریع جدی میشم چون از همین جاها شروع میشه
    حتی با اقوامم هم اینطورم

    به هر حال به نظرم کارت رو ول کن هر چقدر هم به کار احتیاج داشته باشی از روح و روان و آسایش و امنیتت واجب تر نیس
    راستی شرمنده من نفهمیدم مجردی یا متاهل؟
    اگه مجردی خب از پدر یا برادر یا عمو یا دایی یا ... کمک مالی بخواه نه اینکه خودت رو به خطر بندازی به قیمت گرون
    اگه ازدواج کردی که وظیفه شوهرته هم ساپورت مالیت کنه هم امنیتت رو تامین کنه . بهش بگو وگرنه ممکنه بعدا بفهمه و فکر کنه تو دوس داشتی که اون آقا همچین کاری باهات بکنه
    ویرایش توسط خانوم خانومای گل : 09-01-2015 در ساعت 09:02 PM

  34. کاربران زیر از خانوم خانومای گل بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  35. بالا | پست 21

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jun 2015
    شماره عضویت
    17566
    نوشته ها
    998
    تشکـر
    1,418
    تشکر شده 873 بار در 505 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : صاحبکار هرزه...

    نقل قول نوشته اصلی توسط shivakhanum نمایش پست ها
    یه موضوع مهم!

    همونطور که قبلا هم گفتم من به هیــــــــــــــــچ وجه دختری نیستم که خدای نکرده اهل جلب توجه نامحرم باشم یا آرایش زننده داشته باشم یا......اما............

    تا حالا هر جنس مخالفی تحت هر عنوان باهام ارتباط داشته( چه توی محل تحصیلم ... فامیلامون ....کار هم اخیرا!) خیـــــــــلی زود سعی کرده به هر روشی که میتونه خودشو برای اهداف کثیف بهم نزدیک کنه... .... ....

    من واقعا نمیفهمم چه چیزی در من هست که اینا رو به این افکار و اهداف سوق میده؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
    نه خیلی خوشگلم نه خیلی خوش اندام نه هیچ امتیاز ویژه ای.... ( یه دختر معمولی و با حجابم)

    کسی هست بین شما دوستان گلم که شرایط مشابهی رو تجربه کرده باشه و بتونه راهنماییم کنه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
    در مورد موضوع اصلی ( صاحبکارمم) خوهــــــــــــش میکنم کمکم کنید.......................

    ببین عزیزم
    تا قبل این شما اتاقش نمیرفتی
    ولی الان میری اتاقش و چای میخوری

    میخوام بهت بگم ک این روند ممکنه ادامه پیدا کنه (همونطور ک الان هم پیشرفت هایی داشته)و شما هرباااار سکوت کنی و چیزی نگی
    مخالفتی نکنی
    فقط ب این دلیل ک به این کار نیاز داری

    شما دختری و اگه اون مرد بخواد کاری کنه...هیچ کاری از دست تو برنمیاد...زورشو نداری...جثشو نداری
    موندنت اونجا اشتباهه
    جوری نشه ک تا عمر داری پشیمون باشی و حسرت کار نکردرو بخوری

    راجب این سوالتم بگم
    واس کسایی ک فققققط دنبال سواستفاده هستن این چیزا مهم نیس
    بی ادبی میشه ولی اینجور ادما فقط دنبال ی راهی هستن برای تخلیه نیاز جنسیشون
    و شاید شمارو خیلی ساده میبینن ک زود خام حرف دیگران میشی واسه همین به این قصد نزدیکت میشن

    موفق باشی عزیزم
    امضای ایشان


    باید یکبار به خاطر همه چیز گریه کرد
    آن قدر که اشک ها خشک شوند
    باید این تن اندوهگین را چلاند
    و
    بعد دفتر زندگی را ورق زد
    به چیز دیگری فکر کرد
    باید پاها را حرکت داد
    و
    همه چیز را از نو شروع کرد



  36. 2 کاربران زیر از شقایقم بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  37. بالا | پست 22

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jul 2015
    شماره عضویت
    19044
    نوشته ها
    107
    تشکـر
    504
    تشکر شده 119 بار در 61 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : صاحبکار هرزه...

    نقل قول نوشته اصلی توسط shivakhanum نمایش پست ها
    یه موضوع مهم!

    همونطور که قبلا هم گفتم من به هیــــــــــــــــچ وجه دختری نیستم که خدای نکرده اهل جلب توجه نامحرم باشم یا آرایش زننده داشته باشم یا......اما............

    تا حالا هر جنس مخالفی تحت هر عنوان باهام ارتباط داشته( چه توی محل تحصیلم ... فامیلامون ....کار هم اخیرا!) خیـــــــــلی زود سعی کرده به هر روشی که میتونه خودشو برای اهداف کثیف بهم نزدیک کنه... .... ....

    من واقعا نمیفهمم چه چیزی در من هست که اینا رو به این افکار و اهداف سوق میده؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
    نه خیلی خوشگلم نه خیلی خوش اندام نه هیچ امتیاز ویژه ای.... ( یه دختر معمولی و با حجابم)

    کسی هست بین شما دوستان گلم که شرایط مشابهی رو تجربه کرده باشه و بتونه راهنماییم کنه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
    در مورد موضوع اصلی ( صاحبکارمم) خوهــــــــــــش میکنم کمکم کنید.......................
    چرا اینقد سایز نوشته هاتون رو بزرگ میکنید؟
    آدم احساس میکنه دارید داد میزنید

    100% اگه با صاحب کارتون مخالفت کنید یا ازش دوری کنید اونم شما رو اذیت میکنه یا نهایتا اخراجتون میکنه
    معمولا اکثر پسرا پیش خودشون فک میکنن اینکه چیز خاصی نداره،راحت پا میده،پس برم تو کارش...
    اونم همچین فکری کرده و تا الانم خیلی خوب پیشرفت کرده و به شما نزدیک شده
    بهترین کار اینه که به قیمت حفظ آبروتون اونجا رو ترک کنید و یکم دیگه با مشکلات مالی دست و پنجه نرم کنید تا ایشالا یه کار بهتر با یه صاحب کار بهتر پیدا کنید
    شک نکنید که اگه برای حفظ آبروتون یه قدم بردارید خدا هم 1000 تا قدم براتون برمیداره
    امضای ایشان
    .:: هاستیک ::.
    .:: WwW.HosTick.iR ::.


    الهی..،نگاهی...

  38. 5 کاربران زیر از masoud.avard بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  39. بالا | پست 23

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Aug 2015
    شماره عضویت
    21155
    نوشته ها
    372
    تشکـر
    167
    تشکر شده 192 بار در 140 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : صاحبکار هرزه...

    نقل قول نوشته اصلی توسط masoud.avard نمایش پست ها
    چرا اینقد سایز نوشته هاتون رو بزرگ میکنید؟
    آدم احساس میکنه دارید داد میزنید

    100% اگه با صاحب کارتون مخالفت کنید یا ازش دوری کنید اونم شما رو اذیت میکنه یا نهایتا اخراجتون میکنه
    معمولا اکثر پسرا پیش خودشون فک میکنن اینکه چیز خاصی نداره،راحت پا میده،پس برم تو کارش...
    اونم همچین فکری کرده و تا الانم خیلی خوب پیشرفت کرده و به شما نزدیک شده
    بهترین کار اینه که به قیمت حفظ آبروتون اونجا رو ترک کنید و یکم دیگه با مشکلات مالی دست و پنجه نرم کنید تا ایشالا یه کار بهتر با یه صاحب کار بهتر پیدا کنید
    شک نکنید که اگه برای حفظ آبروتون یه قدم بردارید خدا هم 1000 تا قدم براتون برمیداره

    دقیقا منم منظورم همین بود و کاملا موافقم

  40. 3 کاربران زیر از خانوم خانومای گل بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  41. بالا | پست 24

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Sep 2014
    شماره عضویت
    6383
    نوشته ها
    1,127
    تشکـر
    5,296
    تشکر شده 3,316 بار در 981 پست
    میزان امتیاز
    11

    پاسخ : صاحبکار هرزه...

    لزومی نداره از اونجا بیاید بیرون و دنبال کار بگردید.همزمان دنبال کار باشید.

    به منشی آنچنان حقوقی نمیدن ک دندون گیر باشه.مگه اینکه جز منشی کار دیگه ای برای رییس انجام بدن...

    کاری ک از منشی گری با شرفتر باشه خیلی زیاده.الانم ک فقط خانم هارو ترجیح میدن به آقایون.شما ویزیتور بشید

    یا فروشنده بشید بهتر از منشیه.البته فروشنده فروشگاه زنان بهتره.اندازه منشی هم حقوق میدن.

  42. 5 کاربران زیر از sr1494 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  43. بالا | پست 25

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Sep 2014
    شماره عضویت
    6383
    نوشته ها
    1,127
    تشکـر
    5,296
    تشکر شده 3,316 بار در 981 پست
    میزان امتیاز
    11

    پاسخ : صاحبکار هرزه...

    رییستونم قصد داره شمارو تحریک کنه.شما هم غریزه دارید

    و اون داره روش کار میکنه تا راضیتون کنه.ولی مطمعن باشید زوری اونکارو نمیکنه چون مجازاتش شوخی بردار نیست.

    ی بار که دست دراز کرد طرفت بتوپ بهش خودشو جمع میکنه.بقیه کارارو هم ک بقیه گفتن.

  44. 3 کاربران زیر از sr1494 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  45. بالا | پست 26

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jun 2015
    شماره عضویت
    18372
    نوشته ها
    72
    تشکـر
    182
    تشکر شده 55 بار در 38 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : صاحبکار هرزه...

    سلام من رانماییم اینه بهش بگید لطفا منو مراعات کنه چون دوس ندارید و نامزدی دارین منتظرش گذاشتین و بگید من راحترم اگه دور تر ازشما بشینم شایدم رفتارش بدنیست اگه هم بده بازبان بهش بگودرضمن هیچ وقت کنارش نخند مردا دربین خنده همه چی رابیان میکنند ودخترا ساده بین خنده گول میخورن ببخشید اینو رک گفتم

  46. کاربران زیر از ebrahim777 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  47. بالا | پست 27

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jun 2015
    شماره عضویت
    18372
    نوشته ها
    72
    تشکـر
    182
    تشکر شده 55 بار در 38 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : صاحبکار هرزه...

    نقل قول نوشته اصلی توسط sr1494 نمایش پست ها
    لزومی نداره از اونجا بیاید بیرون و دنبال کار بگردید.همزمان دنبال کار باشید.

    به منشی آنچنان حقوقی نمیدن ک دندون گیر باشه.مگه اینکه جز منشی کار دیگه ای برای رییس انجام بدن...

    کاری ک از منشی گری با شرفتر باشه خیلی زیاده.الانم ک فقط خانم هارو ترجیح میدن به آقایون.شما ویزیتور بشید

    یا فروشنده بشید بهتر از منشیه.البته فروشنده فروشگاه زنان بهتره.اندازه منشی هم حقوق میدن.

    ورییی لایک

  48. کاربران زیر از ebrahim777 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  49. بالا | پست 28

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Nov 2014
    شماره عضویت
    8192
    نوشته ها
    6,105
    تشکـر
    8,084
    تشکر شده 8,594 بار در 3,929 پست
    میزان امتیاز
    19

    پاسخ : صاحبکار هرزه...

    دوست خوبم اینکه اینهمه داد و بیداد نداره

    همه چیز به رفتار خود شما بستگی داره

    خیلی مودبانه و البته جدی بگید که من این رفتارو نمیپسندم

    وقتی هم دعوتت میکنه اتاقش تشکر کن و بگو من همینجا راحت ترم

    آخه یعنی چی دستشو بذاره بعد تو هیچی نگفتی؟؟؟ خب معلومه پرو میشه

    اصلا از خودت ضعف نشون نده که این ضعفت اونو قوی تر میکنه

    هرچی که در درونت هست با آرامش و جدیت بریز بیرون

    رفتارش اصلا درست نیست و تو هم نباید سکوت کنی

    اما قرار هم نیست داد و هوار راه بندازی که برات بد بشه

    نهایتش اینکه اخراجت میکنه چون بدرد خودش نمیخوری...

    مطمئن باش خدا خودش هواتو داره و کار بهتری نصیبت میشه

    به قول سعید الان که اونجایی، چن جا دیگه برو دنبال کار تا اگه با برخورد سرد تو اخراجت کرد جای دیگه کار گیرت بیاد

    اما اصلا اصلا اصلا اصلا کوتاه نیا...نه اون و نه هیچکس دیگه ای حق نداره به هیچ دلیلی اینهمه به تو نزدیک بشه و انقد جرات پیدا کنه

    جسارت همیشه بد نیس...مواظب خودت باش تا دیر نشده

  50. 2 کاربران زیر از رزمریم بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  51. بالا | پست 29

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Mar 2015
    شماره عضویت
    14045
    نوشته ها
    717
    تشکـر
    964
    تشکر شده 1,477 بار در 547 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : صاحبکار هرزه...

    نقل قول نوشته اصلی توسط shivakhanum نمایش پست ها
    سلام. خواهــــــــــــــــــش میکنم مشاورین محترم کمکـــــم کنید...

    من به تازگی تو یه شرکت مشغول به کار شدم... با زحمت و به سختی تونستم کارپیدا کنم چون شدیـــــــــــــــدا نیاز مالی دارم .اما.....
    مشکل اینجاست که صاحبکارم با وجودی که ظاهرا آدم درستی به نظر میرسه و متاهل هم هست ولی کم کم خودشو بهم نزیک و نزدیکتر کرده ( مثلا از روز دوم کار کنارم نشست برای آموزش یه سری چیزا ومثلا برای اینکه توجهمو به کار جلب کنه روی پام میزد یا وقتی دستمو میذاشتم روی دسته ی صندلی یه جوری که مثلا بی هوا ویک دفعه ای به نطر برسه دستشو میذاشت رو دستم و....)

    من دختری هستم که حجابم کامله و خیلی کم آرایش میکنم . اصلا جلب توجه یا هیچ رفتاری که تحریک آمیز باشه ندارم اصـــــــــلا و اتفاقا خیلی هم جدی هستم!
    میترسم ... آخه من و ایشون روزا تقریبا 5 ساعت با هم تنها هستیم . من سعی میکنم خودمو مشغول کارم کنم تا فرصتی پیدا نکنه که... ولی میاد برام نوشیدنی میاره میگه خسته شدی و استراحت کن و میگه بریم تو اتاقش بشینیم چون خنک تره...! البته تا حالا هیچ جوری که واضح باشه حرفی یا حرکتی نداشته( از اون حرفا!) اما اینجوری که داره پیش میره میـــــــــــــــترسم کم کم که.........

    من شدیدا به درآمد این کار احتیاج دارم و واقعا شرایطم انقدر سخت شده که زمانی ندارم این کارو رها کنم و دنبال کار بگردم.... چیکار کنم؟؟؟؟؟؟
    سلام.

    واقعا متاسفم که باید این رو بشنوم از زبون یه دختری که برای کار مجبور هست جایی کار کنه که واقعا از افرادی هست که نمیشه روی انسانیتشون حساب کرد.

    اما خانوم محترم باید به شما بگم که اگر این کارتون رو ترک کنید باور کنید از اون چیزی که می ترسید به سرتون نمیاد که هیچ

    البته خیلی هم از این به بعد بیشتر هواتونو داره.

    خدا برای افرادی که حیا در خلوت دارن فوق العاده ارزش قائل هست و یه حساب ویژه ای باز میکنه.

    بهتون پیشنهاد میکنم کتاب کیمیای محبت داستان زندگی نامه رجبعلی خیاط رو بخونید.

    حتما زندگی نامه و داستان ابن سیرین رو بخونید.

    راه دور نریم داستان حضرت یوسف رو که میدونید.حتی برای یک لحظه هم در اتاق نماند و حتی پیش خودش نگفت من پیامبر خدا هستم

    پس بذار زلیخا رو نصیحت کنم.و با گفتن پناه میبرم به خدا و از اتاق فرار کرد.

    اینا رو گفتم که بدونید هر کدوم از این بزرگواران زمانی که در خلوتشون با یه نامحرم قرار گرفتن فرار کردن.

    اینجایی که شما هستید و دارید کار میکنید دقیقا در لبه ی پرتگاه دارید راه میرید.

    جالبه بدونید که شیطان قسم خورده جایی که یه زن و مرد نا محرم تنها هستن نفر سومشون من هستم.

    خدایی نکرده از حضرت یوسف که قوی تر نیستید.

    پس بهترین کار اینه که با خدا معامله کنید. بهش بگید من به خاطر این که معصیت در درگاه تو نکنم از این شرکت میام بیرون تو هم در عوض مشکل منو حل کن.

    همیشه خدا ما رو امتحان میکنه حالا اینبار شما میتونید خدا رو امتحان کنید ببینید وعده ای که میده حتمی هست (که هست)پ

    شک نکنید اگر از این شرکت بیرون بیاید خدا جایی که فکرش رو نمی کنید دستتون رو میگیره.

    با خدا دست بدید تا با یه نا محرمی که واقعا ...

    امید وارم که زود تر مشکلتون هم حل به که گیر همچین افراد بدی نیافتید.

  52. 9 کاربران زیر از mahdianshakib بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  53. بالا | پست 30

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Apr 2015
    شماره عضویت
    15035
    نوشته ها
    25
    تشکـر
    55
    تشکر شده 15 بار در 12 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : صاحبکار هرزه...

    اون کسی که بهتون روزی میرسونه، خداست. بهش توکل کن و کارت رو رها کن.
    حالا هی بگو احتیاج دارم. ببین آخرش چی گیرت میاد. یه خورده پول و یه عمر پشیمونی. ببخشید که اینجوری میگم.
    بالاخره شما هم انسانید و ممکنه علاقه ای براتون بوجود بیاد.



    فرستاده شده از C6602ِ من با Tapatalk

  54. 2 کاربران زیر از hareal بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  55. بالا | پست 31

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Sep 2014
    شماره عضویت
    7052
    نوشته ها
    1,135
    تشکـر
    6,692
    تشکر شده 1,280 بار در 640 پست
    میزان امتیاز
    11

    پاسخ : صاحبکار هرزه...

    سلام .

    من موضوع رو خوندم و نظر من این که اونجا رو ترک کنی اون اقا داره بهت نزدیک میشه اون الان چیزی بهت نمیگه وقتی کم کم وابسته ات کرد ازت خواسته ات رو میخاد .
    تا زیاد کار این همه کار هست برو توی مهد کودک مربی کودک بشو کمک مربی .... بازار یاب هم خوب حداقل میدونی نجابتت حفظ میشه .

    اگرهم میخای توی محیطی کار کنی که جنس مخالف همکارت هست باید سیاست داشته باشی تا کسی به خودش اجازه نده بهت چپ نگاه کنه تو همون روز اول اجازه دادی طرف به خودش اجازه بده دستشو بزاره به حریم خصوصیت به خاطر پول و درامد ادم هرچیزی رو قبول نمیکنه کار سخت باش ولی حریم شخصیت حفظ بشه این مهمه .

  56. کاربران زیر از satare بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  57. بالا | پست 32

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jun 2015
    شماره عضویت
    18413
    نوشته ها
    48
    تشکـر
    53
    تشکر شده 28 بار در 13 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : صاحبکار هرزه...

    سلام... یه دنیا ممنونم از همگی که اینهمه با محبت و حوصله منو راهنمایی میکنید....

    آره دارم داد میزنم چون فکر میکنم دیگه صدامو هیشکی( و از همه مهمتر حتی خدا ) نمیشنوه چون هیچ موقع آرامش پیدا نمیکنه این دل من ....


    به توصیه ی دوستان خوبم از امروز دنبال یه کار جدید هستم چون مطمئنم قضیه داره بدتر هم میشه....

    امروز خیلی روز بدی بود برام..............

    از زندگی و همه متنفرم.... اول یه نفر که اینهمه دوسش داشتم به بــــــــــدترین شکل ممکن شکستم و تنهام گذاشت ..... حالا هم که بعد از کــــــــــــــــــــلی گرفتاری و بدبختی یه شغل خوب پیدا کردم صاحبکارم آدم کثیفیه....
    به هــــــــــــــــــــــــ ـــــر بهانه ای سعی میکنه منو ببره به اتاقش بی ناموس.... منو برد تو اتاقش و گفت بشین تا بیام ( به بهانه ی آموزش کاری!) بعد برام نوشیدنی آورد و نشست کنارم.... من قلبم به طور مادرزادی مشکل داره... داشتم از استرس سکته میکردم بعد دستمو کامل گرفت و به شدت بهم زل زده بود..... من بیچاره خواستم به بهانه موبایلم که داشت زنگ میخورد برم بیرون اون نذاشت و گفت کار، مهمتره الا ن ونذاشت برم.... من خیلی ترسیده بودم ولی سعی کردم خودمو خونسرد نشون بدم.......داره بدنم میلرزه حتی الان که دارم مینویسم...................

    خلاصه شروع کرد در مورد کار حرف زدن ولی کاملا با انگشتام و دستم بازی میکرد و حتی روی پام دست میذاشت .... بعد لیوان نوشیدنیش رو مثل غربی ها موقع مشروب خوردن زد به لیوانمو گفت حالا بنوش! گفتم از مزه ی شربت خوشم نیومده نخوردم و تندی کردم اما اصلا اهمیتی نداد و خیلی خونسرد رفتار کرد..... از این خونسرد بودنش خیلی ترسیدم...............

    برام دعا کنید با ترس هر روز به محل کارم میرم.......

  58. بالا | پست 33

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Sep 2014
    شماره عضویت
    6159
    نوشته ها
    13,512
    تشکـر
    10,854
    تشکر شده 13,740 بار در 6,988 پست
    میزان امتیاز
    24

    پاسخ : صاحبکار هرزه...

    نقل قول نوشته اصلی توسط shivakhanum نمایش پست ها
    سلام... یه دنیا ممنونم از همگی که اینهمه با محبت و حوصله منو راهنمایی میکنید....

    آره دارم داد میزنم چون فکر میکنم دیگه صدامو هیشکی( و از همه مهمتر حتی خدا ) نمیشنوه چون هیچ موقع آرامش پیدا نمیکنه این دل من ....


    به توصیه ی دوستان خوبم از امروز دنبال یه کار جدید هستم چون مطمئنم قضیه داره بدتر هم میشه....

    امروز خیلی روز بدی بود برام..............

    از زندگی و همه متنفرم.... اول یه نفر که اینهمه دوسش داشتم به بــــــــــدترین شکل ممکن شکستم و تنهام گذاشت ..... حالا هم که بعد از کــــــــــــــــــــلی گرفتاری و بدبختی یه شغل خوب پیدا کردم صاحبکارم آدم کثیفیه....
    به هــــــــــــــــــــــــ ـــــر بهانه ای سعی میکنه منو ببره به اتاقش بی ناموس.... منو برد تو اتاقش و گفت بشین تا بیام ( به بهانه ی آموزش کاری!) بعد برام نوشیدنی آورد و نشست کنارم.... من قلبم به طور مادرزادی مشکل داره... داشتم از استرس سکته میکردم بعد دستمو کامل گرفت و به شدت بهم زل زده بود..... من بیچاره خواستم به بهانه موبایلم که داشت زنگ میخورد برم بیرون اون نذاشت و گفت کار، مهمتره الا ن ونذاشت برم.... من خیلی ترسیده بودم ولی سعی کردم خودمو خونسرد نشون بدم.......داره بدنم میلرزه حتی الان که دارم مینویسم...................

    خلاصه شروع کرد در مورد کار حرف زدن ولی کاملا با انگشتام و دستم بازی میکرد و حتی روی پام دست میذاشت .... بعد لیوان نوشیدنیش رو مثل غربی ها موقع مشروب خوردن زد به لیوانمو گفت حالا بنوش! گفتم از مزه ی شربت خوشم نیومده نخوردم و تندی کردم اما اصلا اهمیتی نداد و خیلی خونسرد رفتار کرد..... از این خونسرد بودنش خیلی ترسیدم...............

    برام دعا کنید با ترس هر روز به محل کارم میرم.......

    الهی امیدت به خدا باشه ..اگه بتونی مرخصی بگیری یک هفته که خیلی خوب میشه
    امضای ایشان
    زندگی سه دیدگاه داره

    دیدگاه شما
    دیدگاه من
    حقیقت

  59. کاربران زیر از پریماه. بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  60. بالا | پست 34

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jun 2015
    شماره عضویت
    18413
    نوشته ها
    48
    تشکـر
    53
    تشکر شده 28 بار در 13 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : صاحبکار هرزه...

    نقل قول نوشته اصلی توسط mahdianshakib نمایش پست ها
    سلام.

    واقعا متاسفم که باید این رو بشنوم از زبون یه دختری که برای کار مجبور هست جایی کار کنه که واقعا از افرادی هست که نمیشه روی انسانیتشون حساب کرد.

    اما خانوم محترم باید به شما بگم که اگر این کارتون رو ترک کنید باور کنید از اون چیزی که می ترسید به سرتون نمیاد که هیچ

    البته خیلی هم از این به بعد بیشتر هواتونو داره.

    خدا برای افرادی که حیا در خلوت دارن فوق العاده ارزش قائل هست و یه حساب ویژه ای باز میکنه.

    بهتون پیشنهاد میکنم کتاب کیمیای محبت داستان زندگی نامه رجبعلی خیاط رو بخونید.

    حتما زندگی نامه و داستان ابن سیرین رو بخونید.

    راه دور نریم داستان حضرت یوسف رو که میدونید.حتی برای یک لحظه هم در اتاق نماند و حتی پیش خودش نگفت من پیامبر خدا هستم

    پس بذار زلیخا رو نصیحت کنم.و با گفتن پناه میبرم به خدا و از اتاق فرار کرد.

    اینا رو گفتم که بدونید هر کدوم از این بزرگواران زمانی که در خلوتشون با یه نامحرم قرار گرفتن فرار کردن.

    اینجایی که شما هستید و دارید کار میکنید دقیقا در لبه ی پرتگاه دارید راه میرید.

    جالبه بدونید که شیطان قسم خورده جایی که یه زن و مرد نا محرم تنها هستن نفر سومشون من هستم.

    خدایی نکرده از حضرت یوسف که قوی تر نیستید.

    پس بهترین کار اینه که با خدا معامله کنید. بهش بگید من به خاطر این که معصیت در درگاه تو نکنم از این شرکت میام بیرون تو هم در عوض مشکل منو حل کن.

    همیشه خدا ما رو امتحان میکنه حالا اینبار شما میتونید خدا رو امتحان کنید ببینید وعده ای که میده حتمی هست (که هست)پ

    شک نکنید اگر از این شرکت بیرون بیاید خدا جایی که فکرش رو نمی کنید دستتون رو میگیره.

    با خدا دست بدید تا با یه نا محرمی که واقعا ...

    امید وارم که زود تر مشکلتون هم حل به که گیر همچین افراد بدی نیافتید.
    سلام
    ممنونم...اما دیگه میلی به زنده بودن ندارم............خســـــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــــــ ــــــته شدم از زندگی ای که فقط بدبختی هاش برای من بوده و هست و ادامه داره

  61. بالا | پست 35

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Feb 2015
    شماره عضویت
    12274
    نوشته ها
    380
    تشکـر
    444
    تشکر شده 347 بار در 199 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : صاحبکار هرزه...

    خانم اون كه هركاري ميكنه شما ساكتي فقط! شرم و حيات كجا رفته؟ يه دادي حرف بدي چيزي اخه! بي پولي درست اما ادم شب گشنه بخوابه بهتره تا اينكه....
    مطمئنم تا چند روز كارتون به رابطه جنسي ميكشه ميدونيد بعدش چي ميشه؟‌ يه مدت نگهتون ميداره بعد مثل يه دستمال كاغذي پرتت ميكنه اونور فكر نكن خبريه
    مشخصه اميد نداري،بنظرم همين باعث شده هنوز بموني اما مطمئن باش اين روزها هم تموم ميشه اميدت به خدا باشه اون هميشه بالا سرمونه
    تورو خدا با بزرگترت برو حساب كتاب كن تا همين قدر كه كار كردي حقوقتو بگيرو از اون كار بيا بيرون
    امضای ایشان
    هدف های محدود زندگی را محدود می کنند!

  62. کاربران زیر از عباس 95 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  63. بالا | پست 36

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Jul 2015
    شماره عضویت
    19153
    نوشته ها
    2,540
    تشکـر
    1,726
    تشکر شده 5,759 بار در 1,860 پست
    میزان امتیاز
    12

    پاسخ : صاحبکار هرزه...

    [replacer_img] نوشته اصلی توسط shivakhanum [replacer_a]
    از همتون ممنونم دوستای مهربونم... و گله دارم از مشاورین سایت چون موضوع حیاتیه ولی اهمیتی ندادید.......

    مجبــــــــــــــــــــور م این ریسک رو بکنم و به کارم ادامه بدم چون فعلا کار دیگه ای نمیتونم پیدا کنم( اوضاع مالیم افتضاحه)....

    امروزم باز منو برد تو اتاق خودش به بهانه ی چایی خوردن و نشست صندلی کارم..دستشو گذاشت روی پام ولی صحبت هاش تماما در مورد کار مون بود... مثل غربی هاست طرز رفتارش ...! انگار نه انگار که ما مسلمونیم و محرم و نا محرم داریم....!!!!

    من نیاز دارم راهنمایی بشم که چطور ضمن ادامه ی کارم، مانع این بشم که اگه نیت پلیدی داره نتونه اجرا کنه...؟؟؟؟؟ممنون


    سلام
    عزیزم ماها می تونیم رفتارهای خودمون رو اصلاح کنیم اما نمی تونیم ادمهارو تغییر بدیم
    فقط یک راه داری
    اگر دوباره تکرار کرد محترمانه و اروم بگی اقای فلانی میشه لطف کنید این کار رو انجام ندید ؟
    اگر دیگه تکرار نکرد بمون
    ولی اگر عکس العمل بدی انجام داد کار دیگه ای نداری جز ترک کردن اونجا
    منشی گری زیاد هست بنظر من وقت بزاری کار دیگه ای پیدا کنی عالانه ترین کاره
    ما که بخاطر وضعیت مالی بد نمیتونیم به خفت و خاری تن بدیم
    پس از خودت دفاع کن در مقابل رفتار بدش و بدون خدا پشتت خواهد بود و بخاطر اینکه از عفتت دفاع کردی
    شغل مناسبتری رو پیش روت میزاره
    امضای ایشان
    آیا دوست دارید برای

    صلح جهانی کاری انجام دهید ؟

    به خانه بروید و به خانواده تان
    عشق بورزید


  64. 4 کاربران زیر از سمیراه بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  65. بالا | پست 37

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jun 2015
    شماره عضویت
    18413
    نوشته ها
    48
    تشکـر
    53
    تشکر شده 28 بار در 13 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : صاحبکار هرزه...

    نقل قول نوشته اصلی توسط .:: عباس ::. نمایش پست ها
    خانم اون كه هركاري ميكنه شما ساكتي فقط! شرم و حيات كجا رفته؟ يه دادي حرف بدي چيزي اخه! بي پولي درست اما ادم شب گشنه بخوابه بهتره تا اينكه....
    مطمئنم تا چند روز كارتون به رابطه جنسي ميكشه ميدونيد بعدش چي ميشه؟‌ يه مدت نگهتون ميداره بعد مثل يه دستمال كاغذي پرتت ميكنه اونور فكر نكن خبريه
    مشخصه اميد نداري،بنظرم همين باعث شده هنوز بموني اما مطمئن باش اين روزها هم تموم ميشه اميدت به خدا باشه اون هميشه بالا سرمونه
    تورو خدا با بزرگترت برو حساب كتاب كن تا همين قدر كه كار كردي حقوقتو بگيرو از اون كار بيا بيرون

    نمیدونم چم شده؟ انگار طلسم شدم.... هرچی میخوام یه واکنش تند و جدی به رفتاراش داشته باشم ولی نمیتونم..............

    امروزم ..........................
    اما امروزم گفت من با تو خیلی راحتم..... من با شوک نگاهش میکردم و سریع ببیره بهانه ای، از اتاقش زدم بیرون........

    به شدت احساس بدبختی میکنم.......به جان مادرم انقدر از خودم متنفر شدم که حد نداره........

    احساس بی هویتی میکنم..... دلم تنگ شده برای آرامش.......

    مطمئنم پررویی هاش ادامه پیدا میکنه و بدتر میشه ولی وا دادم دیگه........میگم به جهنم...... منکه قلبمو اونی که بیشتر از همه تو زندگیم دوس داشتمش، شکست..... دیگه زندگی برام معنا و مفهومی نداره.........انواع بدبختی ها دورمو احاطه کرده... نه دیگه به جهنم بذار هرچی میخواد بشه،بشه.................................... ....

    اصلا تولدم اشتباه بوده....شما نمیدونید... هنوز هیچی از بدبختیهام نمیدونید................ یه زندگی از هم پاشیده........ بی پولی........ بیماری............ فشار روانی شدید............. میگرن لعنتی..................دیگه امونم رو بریده به خدا................



  66. بالا | پست 38

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jun 2015
    شماره عضویت
    18413
    نوشته ها
    48
    تشکـر
    53
    تشکر شده 28 بار در 13 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : صاحبکار هرزه...

    شده بخوای داد بزنی ولی صدات تو حنجره خفه بشه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
    من دارم میترکم ولی همچنان محکوم به سکوتم.......................

  67. بالا | پست 39

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jun 2015
    شماره عضویت
    18413
    نوشته ها
    48
    تشکـر
    53
    تشکر شده 28 بار در 13 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : صاحبکار هرزه...

    دوس ندارم با حرفام کسی رو ناراحت کنم..........اصلا دوس ندارم...........ولی اینجا تنها جاییه که حداقل با انگشتام میتونم داد بزنم و یه کم خالی بشم............میدونم درک میکنید که چی میخوام بگم..........

  68. 2 کاربران زیر از shivakhanum بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  69. بالا | پست 40

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Aug 2015
    شماره عضویت
    21119
    نوشته ها
    255
    تشکـر
    252
    تشکر شده 188 بار در 121 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : صاحبکار هرزه...

    نقل قول نوشته اصلی توسط shivakhanum نمایش پست ها
    دوس ندارم با حرفام کسی رو ناراحت کنم..........اصلا دوس ندارم...........ولی اینجا تنها جاییه که حداقل با انگشتام میتونم داد بزنم و یه کم خالی بشم............میدونم درک میکنید که چی میخوام بگم..........
    عزیزم من می دونم بلاخره هرکی تو زندگیش کلی درد داره و حتی یه زخمایی خورده که به راحتی قابل درمان نیست. تو جرات اینو داری که تو فضای مجازی حد اقل بروزشون بدی من که این کارم نمی تونم کنم. اما خواهش می کنم نذار این چیزا بهت غلبه کنه و خودتو بازیچه یه نامرد هوس باز کنی. اون واسه خودش به خواستش برسه بدون اینکه ککشم بگزه اما همه بدبختیاش برسه به تو؟؟؟ اصلا خودتو به همچین شرایطی راضی نکن. فکر می کنی بعدش قراره چی بشه؟ این جوری شاید به اینده امیدی باشه اما اگه از همین الان خودتو نادیده بگیری و تن به خواسته های اون بدی دیگه اینده رو هم نداری.
    امضای ایشان

    تنها کسی که با من درست رفتار می کند، خیاط من است
    که هربار اندازه های جدیدم را می گیرد. بقیه به همان اندازه های قبلی چسبیده اند
    و توقع دارند من خودم را با آنها جور کنم.


    جرج برنارد شاو



  70. 2 کاربران زیر از کرانه آسمان بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  71. بالا | پست 41

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jul 2015
    شماره عضویت
    19044
    نوشته ها
    107
    تشکـر
    504
    تشکر شده 119 بار در 61 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : صاحبکار هرزه...

    به نظرم از اون کار استعفا بدید و قضیه و دلیل استعفا رو هم برای همسر رئیستون تعریف کنید که همسرش بدونه چه شوهر کثیفی داره
    امضای ایشان
    .:: هاستیک ::.
    .:: WwW.HosTick.iR ::.


    الهی..،نگاهی...

  72. 2 کاربران زیر از masoud.avard بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  73. بالا | پست 42

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Aug 2015
    شماره عضویت
    21155
    نوشته ها
    372
    تشکـر
    167
    تشکر شده 192 بار در 140 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : صاحبکار هرزه...

    دوست خوبم ببین تو اگه بمونی اونجا و به هدفش برسه به خاطر اینکه بعدش آبروش رو نبری یا کسی چیزی نفهمه قطعا چند مدت بعد اخراجت میکنه
    چه کاریه که اینقدر ضرر ببینی و بعد بندازتت بیرون؟
    خودت بیا بیرون
    تنها راه ممکن همینه
    اون فعلا طبق برنامه داره تو رو اماده خواستش میکنه که تا الان موفق شده

  74. بالا | پست 43

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jun 2015
    شماره عضویت
    17566
    نوشته ها
    998
    تشکـر
    1,418
    تشکر شده 873 بار در 505 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : صاحبکار هرزه...

    ب نظر من اصن بهش نگو دلیل رفتنت چیه
    یا اینکه دست از کاراش برداره
    چون احتمالش هس قبل اینکه بری بخواد ب خواستش برسه

    بی خبر برو
    امضای ایشان


    باید یکبار به خاطر همه چیز گریه کرد
    آن قدر که اشک ها خشک شوند
    باید این تن اندوهگین را چلاند
    و
    بعد دفتر زندگی را ورق زد
    به چیز دیگری فکر کرد
    باید پاها را حرکت داد
    و
    همه چیز را از نو شروع کرد



  75. کاربران زیر از شقایقم بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  76. بالا | پست 44

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Sep 2015
    شماره عضویت
    21436
    نوشته ها
    5
    تشکـر
    0
    تشکر شده 10 بار در 4 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : صاحبکار هرزه...

    بهتره اگه مجبور به کار هستی خیلی رک و پوست کنده محدوده روابط و حریم خودتو برایش توضیح بدی از این هم نترس که صاحبکارته . صاحبکار اصلی خداست . به خدا توکل کن نجابت یک زن خیلی بیشتر از کار می ارزه .
    اگه حریم شخصی شما را قبول کرد و رفتارش رو عوض کرد خوب شاید بتونید بازهم کار کنید اما اگر اخراج هم شدید نگران نباشید کار های بهتری در انتظار تون هست هر چند کمی سختی بکشید.
    خیلی از صاحبکار ها دنبال کارمند همه کاره هستند !

  77. کاربران زیر از hraha97 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  78. بالا | پست 45

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Feb 2015
    شماره عضویت
    12274
    نوشته ها
    380
    تشکـر
    444
    تشکر شده 347 بار در 199 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : صاحبکار هرزه...

    نقل قول نوشته اصلی توسط shivakhanum نمایش پست ها
    نمیدونم چم شده؟ انگار طلسم شدم.... هرچی میخوام یه واکنش تند و جدی به رفتاراش داشته باشم ولی نمیتونم..............

    امروزم ..........................
    اما امروزم گفت من با تو خیلی راحتم..... من با شوک نگاهش میکردم و سریع ببیره بهانه ای، از اتاقش زدم بیرون........

    به شدت احساس بدبختی میکنم.......به جان مادرم انقدر از خودم متنفر شدم که حد نداره........

    احساس بی هویتی میکنم..... دلم تنگ شده برای آرامش.......

    مطمئنم پررویی هاش ادامه پیدا میکنه و بدتر میشه ولی وا دادم دیگه........میگم به جهنم...... منکه قلبمو اونی که بیشتر از همه تو زندگیم دوس داشتمش، شکست..... دیگه زندگی برام معنا و مفهومی نداره.........انواع بدبختی ها دورمو احاطه کرده... نه دیگه به جهنم بذار هرچی میخواد بشه،بشه.................................... ....

    اصلا تولدم اشتباه بوده....شما نمیدونید... هنوز هیچی از بدبختیهام نمیدونید................ یه زندگی از هم پاشیده........ بی پولی........ بیماری............ فشار روانی شدید............. میگرن لعنتی..................دیگه امونم رو بریده به خدا................


    سلام ميدونم چي ميگي همچين ادمي الان تو فاميلم هست
    دركت ميكنم الان هيچ اميدي به اينده نداري براتم مهم نيس چي ميخواد پيش بياد اما يه نگاه به خودت بنداز همش 25 سالته يعني متولد 69 هستي اخه سني نداري شما
    بخدا حيفي بخواي برده جنسي يه نفر بشي و اخرش كه ديگه جذابيتي براش نداري ولت كنه ببخش كه رك ميگم از بس كاراي اين يارو واضح و مبرهنه مجبورم ميكنه تند و رك بهت اين حرفهارو بگم!!
    راجع به رفع ميگرنت اگه دوست داشتي با اقاي دكتر جمشيد خدادادي صحبت كن انشالله مشكلتو حل ميكنه
    شماره اش اينه: 09123176791 شب ها بين ساعت 9:30 تا 10:30 روشن ميكنه،مريضيتو بگو رايگان بهت ميگه چيكار كني
    اينم سايتش: موسسه پژوهش طب قرآنی و مائده طلائی
    و يه خواهش،سعي كن به خودت بياي تو واقعا سني نداري به اينده ات نگاه كن،آينده ات بستگي به تصميم الانت داره
    فقط ازت ميخوام منطقي تصميم بگيري گذشته ديگه تموم شده رفته پي كارش ديگه بهش فكر نكن چون هيچ سودي برات نداره فقط و فقط به اينده ات فك كن
    امضای ایشان
    هدف های محدود زندگی را محدود می کنند!

  79. 2 کاربران زیر از عباس 95 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  80. بالا | پست 46

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jun 2015
    شماره عضویت
    18413
    نوشته ها
    48
    تشکـر
    53
    تشکر شده 28 بار در 13 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : صاحبکار هرزه...

    سپاس از اینهمه محبت............ خوشحالم که شما هارو دارم..........................

  81. کاربران زیر از shivakhanum بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  82. بالا | پست 47

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jul 2014
    شماره عضویت
    4579
    نوشته ها
    109
    تشکـر
    8
    تشکر شده 103 بار در 58 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : صاحبکار هرزه...

    سلامعزیزم یه جایی رو پیدا کن که کارکن زیاد داشته باشه من خودم یه جایی کار میکنتم یازده نفر کار مند داره اصلا هیچکس به هیچکس کاری نداره ولی خدا و پیغمبری همشون ادمهای خوبی هستن

  83. کاربران زیر از سوریاش بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  84. بالا | پست 48

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jun 2015
    شماره عضویت
    18413
    نوشته ها
    48
    تشکـر
    53
    تشکر شده 28 بار در 13 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : صاحبکار هرزه...

    سلام
    نمیدونم چه جوری شروع کنم...چی بگم چی نگم ...فقط اینو بدونید که خیلی حالم داغونه .. از خودم متنفرم اینو با تمام وجودم میگم چون فوق العاده بدبخت و بدشانسم اصلا خدا منو آورده که فقط شکنجه بشم وهمین وبس

    امروز با کمال وقاحت تقریبا هرکاری دوس داشت باهام انجام داد...

  85. بالا | پست 49

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Aug 2015
    شماره عضویت
    21155
    نوشته ها
    372
    تشکـر
    167
    تشکر شده 192 بار در 140 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : صاحبکار هرزه...

    نقل قول نوشته اصلی توسط shivakhanum نمایش پست ها
    سلام
    نمیدونم چه جوری شروع کنم...چی بگم چی نگم ...فقط اینو بدونید که خیلی حالم داغونه .. از خودم متنفرم اینو با تمام وجودم میگم چون فوق العاده بدبخت و بدشانسم اصلا خدا منو آورده که فقط شکنجه بشم وهمین وبس

    امروز با کمال وقاحت تقریبا هرکاری دوس داشت باهام انجام داد...
    یعنی چی کار کرد؟
    چرا گداشتی؟

  86. بالا | پست 50

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Aug 2015
    شماره عضویت
    20970
    نوشته ها
    840
    تشکـر
    827
    تشکر شده 1,757 بار در 626 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : صاحبکار هرزه...

    نقل قول نوشته اصلی توسط shivakhanum نمایش پست ها
    سلام
    نمیدونم چه جوری شروع کنم...چی بگم چی نگم ...فقط اینو بدونید که خیلی حالم داغونه .. از خودم متنفرم اینو با تمام وجودم میگم چون فوق العاده بدبخت و بدشانسم اصلا خدا منو آورده که فقط شکنجه بشم وهمین وبس

    امروز با کمال وقاحت تقریبا هرکاری دوس داشت باهام انجام داد...
    من كل پستها رو خوندم
    متاسفانه بايد بگم خيلي متاسف شدم و اينكه تقصير خودتونه كه اين افاقا رو براي خودتون انتخاب كرديد
    تقريبا 100% دوستان راهنمايي واحد كردن
    اون محل رو ترك كنيد
    اصلا انسان عاقل اين كار رو نميكنه
    رفته رفته به اين داريد عادت مي كنيد
    در روايات هم هست.در جايي كه يك زن و يك مرد تنها باشند نفر سوم شيطان است...
    با اين همه هرجور راحتيد
    امضای ایشان
    ﺳﺎﻋﺖ ﺷﻨﯽ ﺑﻪ ﻣﻦ ﯾﺎﺩ ﺩﺍﺩ ﺑﺎﯾﺪ ﺧﺎﻟﯽ ﺷﻮﯼ ﺗﺎ ﭘُﺮ ﮐﻨﯽ ...
    ﺗﺎ ﭘُﺮ ﮐﻨﯽ ﮐﺴﯽ ﺭﺍ، ﺩﻟﯽ ﺭﺍ،ﭼﺸﻤﯽ ﺭﺍ،ﮔﻮﺷﯽ ﺭﺍ ....
    ﺧﺎﻟﯽ ﮐﻨﯽ ﺧﻮﺩﺕ ﺭﺍ ﺍﺯ ﻧﻔﺮﺕ
    ﺗﺎ ﭘُﺮ ﮐﻨﯽ ﮐﺴﯽ ﺭﺍ ﺍﺯ ﻋﺸﻖ
    ﺧﺎﻟﯽ ﮐﻨﯽ ﭼﺸﻤﺖ ﺭﺍ ﺍﺯ ﮐﯿﻨﻪ
    ﺗﺎ ﭘﺮ ﺷﻮﺩ ﭼﺸﻤﯽ ﺍﺯ ﺁﺭﺍﻣﺶ
    ﺧﺎﻟﯽ ﮐﻨﯽ ﮔﻮﺵ ﻫﺎﯾﺖ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺩﺭﻭﻍ
    ﺗﺎ ﭘﺮ ﮐﻨﯽ ﮔﻮﺵ ﻫﺎﯾﯽ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺯﻣﺰﻣﻪ ﻫﺎﯼ ﻋﺎﺷﻘﺎﻧﻪ
    ﻭ ﻣﺒﺎﺩﺍ ﺍﺷﺘﺒﺎﻩ ﮐﻨﯽ ﻣﺒﺎﺩﺍ ﺧﺎﻟﯽ ﺷﻮﯼ ﺑﻪ ﻗﯿﻤﺖ ﻟﺒﺮﯾﺰﯼ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ ...
    ﯾﺎﺩﺕ ﺑﺎﺷﺪ ﺳﺎﻋﺖ ﺷﻨﯽ ﺭﻭﺯﯼ ﻣﯽ ﭼﺮﺧﺪ ﻭ ﺍﯾﻦ ﺑﺎﺭ ﺍﯾﻦ ﺗﻮ ﻫﺴﺘﯽ ﮐﻪ ﭘُﺮ ﻣﯿﺸﻮﯼ ﺍﺯ ﺁﻧﭽﻪ ﺧﻮﺩﺕ ﭘُﺮ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﯼ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ ﺭﺍ



صفحه 1 از 2 12

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد