نمایش نتایج: از 1 به 3 از 3

موضوع: طلاق و وابستگی شدید

1521
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Sep 2015
    شماره عضویت
    21920
    نوشته ها
    1
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    Post طلاق و وابستگی شدید

    با سلام

    الان به مدت 4 روزه از همسرم خبری ندارم و در حال جدا شدن از هم هستیم همسرم همیشه تو زندگی می گفت که منو و ابن زندگی را نمیخواهد اما من با اصرار زیاد او را نگه داشته بودم ولی هر بار سر کوچکترین مسئله دعوا راه می انداخت و حرف از جدایی میزد تا اینکه بهم خیانت کرد و این خیانتش را بدون هیچ ابایی علنی کرد ما یه بچه 6 ساله هم داریم که اون حتی برای بجه اش هم ارزشی قائل نیست

    با وجود تمام بی محبتی و توهینها و تحقیر هایی که از همسرم دیدم به دلیل وابستگی زیادی که بهش داشتم الان حالم خیلی بده با وجود اینکه می دونم بازگشت هیچ سودی نداره اما وسوسه تماس گرفتن و اصرار برای برگشت و دلتنگی خیلی داره بهم فشار میاره میخوام مقاومت کنم اما نمیدونم چطوری فراموش کنم و وابستگی را از خودم دور کنم لطفا کمکم کنید ما 10سال با هم دوست بودیم و 8 سال هم باهم زندگی کردیم این جدایی برام واقعا عذاب آوره مخصوصا که تو این سالها مدام اصرار می کردم که منو و زندگیمونو بخواد اما هر بار بعد از کلی گریه و زاری قبول میکرد الان همسرم بدون هیچ ناراحتی و حتی دلتنگی حتی برای بچه اش به زندگی اش ادامه میده اما من چون واقعا عاشق همسرم بودم در وضیعت بدی به سر میبرم

    لطفا راهنمایی ام کنید که چگونه می توانم فراموشش کنم و بهش زنگ نزنم یا اصراری برای برگشتش نکنم
    ویرایش توسط ندا60 : 09-16-2015 در ساعت 01:03 PM

  2. بالا | پست 2

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    May 2014
    شماره عضویت
    3710
    نوشته ها
    9,699
    تشکـر
    4,204
    تشکر شده 10,202 بار در 5,111 پست
    میزان امتیاز
    21

    پاسخ : طلاق و وابستگی شدید

    نقل قول نوشته اصلی توسط ندا60 نمایش پست ها
    با سلام

    الان به مدت 4 روزه از همسرم خبری ندارم و در حال جدا شدن از هم هستیم همسرم همیشه تو زندگی می گفت که منو و ابن زندگی را نمیخواهد اما من با اصرار زیاد او را نگه داشته بودم ولی هر بار سر کوچکترین مسئله دعوا راه می انداخت و حرف از جدایی میزد تا اینکه بهم خیانت کرد و این خیانتش را بدون هیچ ابایی علنی کرد ما یه بچه 6 ساله هم داریم که اون حتی برای بجه اش هم ارزشی قائل نیست

    با وجود تمام بی محبتی و توهینها و تحقیر هایی که از همسرم دیدم به دلیل وابستگی زیادی که بهش داشتم الان حالم خیلی بده با وجود اینکه می دونم بازگشت هیچ سودی نداره اما وسوسه تماس گرفتن و اصرار برای برگشت و دلتنگی خیلی داره بهم فشار میاره میخوام مقاومت کنم اما نمیدونم چطوری فراموش کنم و وابستگی را از خودم دور کنم لطفا کمکم کنید ما 10سال با هم دوست بودیم و 8 سال هم باهم زندگی کردیم این جدایی برام واقعا عذاب آوره مخصوصا که تو این سالها مدام اصرار می کردم که منو و زندگیمونو بخواد اما هر بار بعد از کلی گریه و زاری قبول میکرد الان همسرم بدون هیچ ناراحتی و حتی دلتنگی حتی برای بچه اش به زندگی اش ادامه میده اما من چون واقعا عاشق همسرم بودم در وضیعت بدی به سر میبرم

    لطفا راهنمایی ام کنید که چگونه می توانم فراموشش کنم و بهش زنگ نزنم یا اصراری برای برگشتش نکنم

    باور کنید راهنمایی برای کسی که چشماش با عشق و علاقه بسته شده بسیار سخته و بهتره بگیم غیرممکن

    دوست عزیز شما بهتر از هر کسی میدونید که ایشون مناسب ادامه زندگی هست یا خیر

    به هر حال طلاق عاطفی خیلی وقت پیش اتفاق افتاده و شما فقط بخاطر عشق یکطرفه به این زندگی ادامه دادید

    پس بهتره یک بار برای همیشه درست و منطقی در مورد ادامه زندگی تصمیم گیری کنید چون شوهر شما تغییری در رفتارش اتفاق نخواهد افتاد

    و شما باید این واقعیت رو بپذیرید
    امضای ایشان

    خـــــدانـگهــــــدار


  3. کاربران زیر از farokh بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  4. بالا | پست 3

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Aug 2015
    شماره عضویت
    21172
    نوشته ها
    125
    تشکـر
    13
    تشکر شده 203 بار در 81 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : طلاق و وابستگی شدید

    نقل قول نوشته اصلی توسط ندا60 نمایش پست ها
    با سلام

    الان به مدت 4 روزه از همسرم خبری ندارم و در حال جدا شدن از هم هستیم همسرم همیشه تو زندگی می گفت که منو و ابن زندگی را نمیخواهد اما من با اصرار زیاد او را نگه داشته بودم ولی هر بار سر کوچکترین مسئله دعوا راه می انداخت و حرف از جدایی میزد تا اینکه بهم خیانت کرد و این خیانتش را بدون هیچ ابایی علنی کرد ما یه بچه 6 ساله هم داریم که اون حتی برای بجه اش هم ارزشی قائل نیست

    با وجود تمام بی محبتی و توهینها و تحقیر هایی که از همسرم دیدم به دلیل وابستگی زیادی که بهش داشتم الان حالم خیلی بده با وجود اینکه می دونم بازگشت هیچ سودی نداره اما وسوسه تماس گرفتن و اصرار برای برگشت و دلتنگی خیلی داره بهم فشار میاره میخوام مقاومت کنم اما نمیدونم چطوری فراموش کنم و وابستگی را از خودم دور کنم لطفا کمکم کنید ما 10سال با هم دوست بودیم و 8 سال هم باهم زندگی کردیم این جدایی برام واقعا عذاب آوره مخصوصا که تو این سالها مدام اصرار می کردم که منو و زندگیمونو بخواد اما هر بار بعد از کلی گریه و زاری قبول میکرد الان همسرم بدون هیچ ناراحتی و حتی دلتنگی حتی برای بچه اش به زندگی اش ادامه میده اما من چون واقعا عاشق همسرم بودم در وضیعت بدی به سر میبرم

    لطفا راهنمایی ام کنید که چگونه می توانم فراموشش کنم و بهش زنگ نزنم یا اصراری برای برگشتش نکنم
    سلام دوست عزیز
    همانطور که خودتان گفتید همسرتان از روز اول گفته است که شما را نمیخواهد و این علاقه یک طرفه میباشد. انچه که نیاز به درمان دارد حس وابستگی شماست ،افرادی که شخصیت وابسته دارند با وجود تمام بی حرمتی و بی توجهی باز هم در ان رابطه میمانند و تحقیر را قبول میکنند. انچه برایشان مهم است فقط قطع نشدن ارتباط است.
    شما وارد یک رابطه زناشویی معیوب شده اید بنام تعقیب کننده / گریزان
    هرچقدر بیشتر به سمت او بروید بیشتر از شما گریزان خواهد شد.
    میدانم شرایط سختی است قطع این رابطه شاید برای شما به معنای اتمام زندگی باشد.
    اما سوالم این است ایا کسیکه عزیزی را از دست میدهد( که رابطه حتی خوبی هم با هم داشتند) بعد از گذشت مدتی به نبودش عادت نمیکند؟ فراموش نمیکند؟
    شخصی که وابستگی عاطفی دارد حالات و احساساتش در زمان جدایی دقیقا همانند شخص سوگوار است.در شوک و ناباوری از دست دادن عزیزش میباشد ،دچار حالتهای افسردگی میشود از خدا خشمگین میشود ... اما نهایتا با صبر و گذشت زمان، به حالت عادی و روال زندگی طبیعی باز خواهد گشت.
    شما باید این مسیر جدایی را طی کنید اما در کنار یک مشاور راحت تر میتوانید این مساله را بپذیرید .
    هر زمان که خواستید اقدامی جهت برگرداندن همسرتان انجام دهید یادتان باشد که تعقیب شما به فرار ایشان منجر میشود پس دست نگه دارید.
    موفق باشید
    تصاوير کوچک فايل پيوست تصاوير کوچک فايل پيوست ra42382.jpg  
    امضای ایشان
    نیازی نیست انسانها را امتحان کنید کمی صبر کنید خودشان امتحانشان را پس میدهند.

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. آیا خواستن توانستن است ؟؟
    توسط ali502902700 در انجمن بحث آزاد
    پاسخ: 16
    آخرين نوشته: 10-03-2022, 03:02 AM

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد