نوشته اصلی توسط
مهسا90
سلام
این مسئله ای که می خوام بگم مربوط به دوستمه.ایشون در یک خانواده متشنج زندگی می کنن.پدر اش معتاده و مادر و خودش خرج خونه رو در میارن.مشکل ایشون بر میگرده به دوران بچگی اش .پدر و مادر بی فکر شبا در حضور ایشون با هم رابطه جسی برقرار می کردن و ایشونم نمی تونسته کاری بکنه اوضاع اونقدر بد بوده که این بچه همه سر وصدا ها و اعمال براش محسوس بوده.حالا پس از گذشت 20 سال هر شب که ژدر و مادراش با هم رابطه برقرار می کنن تا زمانی که این برنامه تمام بشه دوستم عذاب می کشه انگار که این اعمال روی خودش انجام می شه.دوستم می گفت فرقی نمی کنه تو دل خواب باشم متوجه می شم و عذاب می کشم.خوشبختانه خودش که بزرگتر می شه اجازه نمی ده خواهر کوچک اش با ژدر و مادرش بخوابن.برای رهایی دوستم چه پیشنهادی دارید؟