سلام من رشته تحصیلیم هوشبریه وتوی محیط اتاق عمل کار میکنم این ترم آخرمه و کارورزم 1شنبه تا2شنبه اتاق عملم و3و4 شنبه ICU البته این برنامه دائمی نیست به هر حال همیشه از کارم میترسیدم اعتماد به نفسم کم بود و ترسو بودم اما سعی کردم این ترم فقط نقاط مثبتمو در نظر بگیرم و خیلی خوب از کارا بر بیام اگرم نشد بیخود خودمو سرزنش نکنم و بتونم بدون ناراحتی مشکلو رفع کنم خودمو از کار کنار نکشمو با روحیه واقتدار جلوبرم از غم دور باشم واخم الکی نکنم اما اتفاقی که 2 شنبه برام افتاد بد جور زد توبرجکم طوری که اصلا دلم نمیخواد توی اون محیط کار کنم احساس میکنم اعتماد به نفس داشتن مسخره ترین کار دنیاس اون روز اینقدر حالم بد بود که حتی میترسم بهش فک کنم وحشت دارم از کارم دلم میخواد ترک تحصیل کنم اما خونوادم واقعا نمیدونم چیکار کنم واقعا میترسم جوری که عرق میکنم میلرزم حالت تهوع میگیرم بغض میکنم ودلم میخواد اون محیطو ترک کنم اصلا نمیدونم باچه رویی پاشم برم شنبه اتاق عمل توروخدا امید بیخودی ندین وزود جواب بدین من باید چه کار کنم ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟راستش هرموقع شادم همه چی خراب میشه بخاطر همین تصمیم گرفتم هیچوقت خوشحال نباشم حرصم گرفته از این اتفاقا وبدتراز این که فقط برای من اتفاق میفته اخه چقدر ادم خرو نفهم باشه دنبال ارامشم وهرچی سعی میکنم به دست بیارم وبدتر میشه خسته شدم من واقعا شکست خوردم