کراپلین گفت که همانند بیماریهای جسمی می‌توانیم از بیماریهای روانی را که دارای نشانه‌های مرضی مشخصی هستند، در یک گروه طبقه‌بندی کنیم. او یک طرح طبقه بندی ارائه داد که اساس طبقه بندیهای جدید قرار گرفت.






مهمترین اقدام اميل كراپلين طبقه بندی بیماریهای روانی بود.




یکی از کسانی که نقش مسلطی در ایجاد نظریه عضوی ایجاد کرد «امیل کراپلین» (Emil Kraepline) است. او علاوه ‌بر تاکید براهمیت آسیب شناسی مغزی در بیماریهای روانی نیز کمک شایانی کرد.
کراپلین گفت که همانند بیماریهای جسمی می‌توانیم از بیماریهای روانی را که دارای نشانه‌های مرضی مشخصی هستند، در یک گروه طبقه‌بندی کنیم. او یک طرح طبقه بندی ارائه داد که اساس طبقه بندیهای جدید قرار گرفت.
- در1858 امیل کراپلین نقش مهمی در ایجاد نظریه بدنی ایفا کرد و مهمترین اقدام او طبقه بندی بیماریهای روانی بود.

- عمر واژه اسكيزوفرني به بیش از صد سال نمی رسد، در حالیکه نخستین بار در سال 1887 توسط دکتر امیلی کراپلین بطور مجزا به عنوان یک بیماری روانی شناخته شد و همواره این اعتقاد وجود داشته که این بیماری در طول تاریخ همراه بشر بوده اس امیل کراپلین و یوگین بلولر، دو شخصیت کلیدی در تاریخ اسکیزوفرنی هستند. قبل از کراپلین، مورل، اصطلاح دمانس پره کوژه(زوال عقل پیش‌رس) را درباره این بیماری به‌کار برده است. کراپلین، این اصطلاح را به شکل لاتین درآورد. بلولر، اصطلاح اسکیزوفرن را ابداع کرد.
اميل كراپلين اولين كسي بود كه در 1893 ميلادي ، اين اختلال را به عنوان يك سندرم توصيف كرد. اما مفاهيم جديد درباره اين بيماري بيشتر توسط ايوجي بلوئر و كورت اشنايدر شكل گرفته است اميل كراپلين فقط به عنوان يكي از پيشگامان روان پزشكي جديد اين اختلال را به عنوان زوال عقل زود رس بيان كرد و كمي در مورد حالات آن توصيف و تشريح كرد.
-در سال 1893، امیل کراپلین، پارانوئیا را از پارافرنیا که یک اصطلاح متداول در اروپاست و معادل اصطلاح واکنش پارانوئید و یا حالت پارانوئید در آمریکا می‌باشد، تمیز داده و تفکیک نمود. کراپلین، همچنین بیماری پارانوئید را از اسکیزوفرنی پارانوئید متمایز ساخت. حالات بیماری پارانوئید تا حد بسیار زیادی شبیه حالات بیمار مبتلا به اسکیزوفرنی پارانوئید است، اما از جهاتی با آن تفاوت دارد. اگر چه احتمالاً بیماری اسکیزوفرنی برای هزاران سال با ما بوده است. اما فقط از اواخر قرن نوزدهم این بیماری به عنوان یک اختلال متمایز شناخته شده است. اولین بار این بیماری در سال 1896 ، هنگامی که امیل کراپلین پیشنهاد کرد که سه نوع اصلی روان پریشی وجود دارد شناسایی گردید. کراپلین اعتقاد داشت که این بیماری معمولا در نوجوانی شروع می‌شود و موجب یک تباهی غیر قابل برگشت می‌شود. از دوره کراپلین و بلولر، اسکیزوفرن به انواع فرعی تقسیم شده است.
بر اساس نوشته هاي نجاريان و همكاران (1371) گرسينگر روانپزشك آلماني عقيده دارد كه اغلب اختلالات رواني معلول تأثير مستقيم با غير مستقيم آشفتيگهايي در كنش مغز است اميل كراپلين كه مطالعاتش تحت تأثير گرسنيگر قرار دارد بر اين باور است كه رفتار غير عادي آشفتگيهاي عضوي مي باشد.

-در زمينه هنر درماني، امیل کراپلین در سال 1912 و یوجین بلولر در سال 1918 پیشنهاد کردند که نقاشی بیماران روانی باید در تشخیص بیماری آن ها مورد توجه قرار گیرد.