نوشته اصلی توسط
آبی
سلام و وقت بخیر
من ۳۹ ساله (مرد) و همسرم ۴۱ ساله حدود دوازده سال قبل ازدواج کردیم و متاسفانه به خاطر اختلاف فرهنګی و سنی -مشاجرات زیادی داشتیم
دختری ده ساله داریم که بسیار باهوش و با استعداد است و ما تجربه ۵ سال زندګی خارج از کشور رو داریم
همسرم به خاطر عشق به کارش -تصمیم ګرفت و اصرار زیادی کرد که به ایران برګرده و دخترمون رو هم با خودش برد-من هم طبق وظیفه براشون خونه اجاره کردم و دخترم رو درمدرسه ثبت نام کردیم
ولی خودم اینجا در کار هتلداری مشغولم و هزینه های زندګیشون رو تامین میکنم
همسرم توی این چندسال ګذشته بعلت بیکاری و غربت -تبدیل شده به یک موجود افسرده و برخاشګر و خیلی عصبی که حاضر به مشاوره نیست ولی داروی ضد اضطراب مصرف میکنه و میګه اګر از دخترمون جدا بشه -میمیره
حالا بعد از دوماه از این اتفاق -مرتبا از طرف دخترم -تماس دارم که نمیتونه اونجا زندګی کنه و میخواد بیاد و با من زندګی کنه و ګریه و زاری میکنه و مادرش هم دیګه حاضر نیست ایران رو ترک کنه
سر دوراهی موندم -نجات یکیشون منجر به نابودی آینده اون یکی میشه
به شدت نګران وضع هر دوشون هستم چون زندګی بدون مرد توی ایران سخته
لطفا راهنمایی کنین که باید به وضع موجود ادامه بدم تا عادت کنند یا اقدامی کنم؟