دوستان لطفا راهنمايي كنيد
من سه ساله ازدواج كردم بيست و شش سالمه مادرشوهرم مرداد ماه واسه جاريم كه يه زنه مطعلقه بودو ازدواج دومش با برادر شوهر م بود جشن تولد گرفت و چه بريز و بپاشي راه انداخت در صورتي كه پشت سرش پيش من خيلي بد ميگن قبل همه اين حرفها من بهش گفته بودم كه شما واسه جاريم مهموني ميگيريد چرا واسه من و همسرم نمي گيريد.چيزي نگفتن من و همسرم دعواي جدي داشتيم بعد من به خواهر شوهرم گفته بودم عامل اصلي دعواي ما دخالت مادرشوهرمه بعد مادر شوهر زنگ زد امشب تولد گرفتم واسه فريبا شام بيايد اينجا .گذشت اونروز
رسيد سالگرد ازدواج ما به شوهرم گفتم ببين حتي نگفت امشب شام بيايد خونمون كنارهم باشيد رفت به مادرش گفت مادرش زنگ زد معلوم بود به اجبار زنگ زده كه آي پول ندارم آي بدهكارم آي قرض دارم نمي تونم مهموني بگيرم خلاصه من به شوهرم گفتم كه ما مهموني نميخواستيم اونا حتي ارزش قايل نشدند بگن امشب شام بيايد اينجا دور هم باشيم
خلاصه ديشب اونجا بوديم بازم گفت نداريم بدهكاريم تا اينكه امروز زنگ زده كه تولد گرفتم واسه اون يكي پسرم شام بيايد اينجا.نمي دونم هدفش چيه نمي دونم چيكار كنم
از طرفي همه برادر شوهرام براي جاريم كادو خريدند تولدش اما تولد من و شوهرم نه در صورتيكه من هر سال و هر سال واسشون كادو ميخريدم اما تصميم گرفتم جاي برادرشوهر م واسه خواهر شوهرم كادو بخرم چون خواهرشوهرم تو همه مناسبتا واسم سنگ تموم گذاشته
امشب ميخام دسته خالي برم و بهشون بگم كه بهار هم خواهر شوهرمه هم برادر شوهرم هم مادرشوهر و من واسه خواهر شوهرم كادو خريدم به نظرتون كار بدي ميكنم آيا من حق ندارم اعتراض كنم به اين تبعيض