استرس و دعوای خانوادگی

[alireza1375]

سلام
بنده 19 سالمه و کارم طراحی، برنامه نویسی و ... هست
پدر و مادرم با هم خیلی اختلاف زیادی دارن و همین باعث میشه من ناراحت و غمگین بشم. روز به روز هم اختلاف هایشان زیاد میشه و منم روز به روز افسرده تر میشم، بنده بیش از حد احساسیم و همیشه در پی آرامش و صلح هستم ولی هیچ موقع آرامش ندارم و همشه اختلاف توی زندگیم هست
نمیدونم دیگه چیکار کنم، مادر پدرم سر کوچکترین مسائل باهم بحث و دعوا میکنن و اصلا اصلا اصلا با هم کنار نمیان
من میدونم مشکلشون چیه و هر بار که میام اختلافشون رو حل کنم به من میگن به تو ربطی نداره و نمیزارن حرف بزنم
تورو خدا راهنماییم کنید. هر روز داره وضع زندگیمون بد و بدتر میشه

[tanha88]

سلام شمابایدسعی کنیددرشرایطی که درحین دعوانیستندباآنهاصحبت کنیدیعنی اول سعی کنیدجداگانه باآنهاصحبت کنیدحتی درصورتی که به شمااجازه صحبت کردن ندادند سریع دلسردنشید.دعواوسروصدامهمت� �ین عللش میتونه این باشه که هریک ازدوطرف دعوانمی خوان زره ای به نظرطرف مقابل اهمیت بدن یاحتی اگراشتباه هم یک طرف صحبت میکندبه جای اینکه باآرامش صحبت کنندومشکل راحل کنندسعی میکنندباخشم وبلندکردن صدایشان حرفشان رابه طرف مقابل دیکته کنند.پدرومادرشمایابایدقبو� � کنندودست ازلجبازی بردارندمشکلشان راباآرامش حل کنندچون این رفتارهاازیه جاشروع شده وسرهرمسئله کوچک و بزرگی ادامه پیدامیکنه دوم اینکه یا پیش مشاوررون وسوم هم شماسعی کنیدهرجورشده پدرومادرتان رامتقاعدکنیدکه نظرشماهم به عنوان عضوی ازخانواده مهم است وگوش دادنش خالی ازلطف نیست شایدصحبتهای شمابتواندمشکل پدرومادرتان راحل کنددرعین حال لازمه که آنهابپذیرندکه هرکسی میتونه دررفتارش اشتباهاتی باشدو کوچکتربودن شمانسبت به آنهادلیل براین نمیشودکه شمانتوانیدبین آنهابه درستی قضاوت کنید.

[alireza1375]

سلام شمابایدسعی کنیددرشرایطی که درحین دعوانیستندباآنهاصحبت کنیدیعنی اول سعی کنیدجداگانه باآنهاصحبت کنیدحتی درصورتی که به شمااجازه صحبت کردن ندادند سریع دلسردنشید.دعواوسروصدامهمت� �ین عللش میتونه این باشه که هریک ازدوطرف دعوانمی خوان زره ای به نظرطرف مقابل اهمیت بدن یاحتی اگراشتباه هم یک طرف صحبت میکندبه جای اینکه باآرامش صحبت کنندومشکل راحل کنندسعی میکنندباخشم وبلندکردن صدایشان حرفشان رابه طرف مقابل دیکته کنند.پدرومادرشمایابایدقبو� � کنندودست ازلجبازی بردارندمشکلشان راباآرامش حل کنندچون این رفتارهاازیه جاشروع شده وسرهرمسئله کوچک و بزرگی ادامه پیدامیکنه دوم اینکه یا پیش مشاوررون وسوم هم شماسعی کنیدهرجورشده پدرومادرتان رامتقاعدکنیدکه نظرشماهم به عنوان عضوی ازخانواده مهم است وگوش دادنش خالی ازلطف نیست شایدصحبتهای شمابتواندمشکل پدرومادرتان راحل کنددرعین حال لازمه که آنهابپذیرندکه هرکسی میتونه دررفتارش اشتباهاتی باشدو کوچکتربودن شمانسبت به آنهادلیل براین نمیشودکه شمانتوانیدبین آنهابه درستی قضاوت کنید.

ممنون دوست عزیز
ولی اونها نمیخوان به حرف من گوش کنن و هر کدوم فکر میکنن حق با اونه و وقتی هم مثلا به مادرم میگم کارش اشتباه بوده فکر میکنه دارم از پدرم دفاع میکنم و تازه کار بدتر میشه
به خدا دیگه نمیدونم چیکار کنم
خسته شدم از این وضعیت

[tanha88]

ممنون دوست عزیز
ولی اونها نمیخوان به حرف من گوش کنن و هر کدوم فکر میکنن حق با اونه و وقتی هم مثلا به مادرم میگم کارش اشتباه بوده فکر میکنه دارم از پدرم دفاع میکنم و تازه کار بدتر میشه
به خدا دیگه نمیدونم چیکار کنم
خسته شدم از این وضعیت

خواهش می کنم واقعیت اینه که وقتی یه نفرمشکلی داشته باشه وخودش بخواهدمشکلش حل بشه کارخیلی راحت تره اماوقتی مشکلات ازسوی کسانی دیگراست وخودشان هم نخواهندوضعیت تغییرکندکاردشوارترمیشودمط معناازاین اعصاب خوردی نه تنهاشمابلکه خودشان هم ضررمیکنندپدرومادرشماتاخود شان تصمیم نگیرندبدون اعصاب خوردی وناراحتی باهم صحبت نکنندمشکلشان حل نمیشودواین وضع ادامه داردفکرمیکنم اگراونهادرباره هرموضوعی نظرشان راعلنی نگویندحتی اگرمخالف هم هستندیعنی یه کم هرکدام ازپافشاری برنظرشان کوتاه بیایندمشکلاتشان خیلی کمترمیشودودرعین حال دراین مواردمردوقتی که ببیندروی هرنظری که میدهدهمسرش واکنش نشان میدهدسعی میکندهرجورشده حرف خودش رابرترنشان دهد.مادرشماحتی اگربعضی ازحرفهای پدرتان راهم قبول نداردبالحن تندجواب ندهدمطمئناپدرشماهم کمترعصبانی میشودصحبت سراین نیست که کی درست می گویدوکی اشتباه حرف سراینه که ازلجبازی وکل کل کردن اعصاب همه تان به هم میریزدنیازنیست همیشه مادرتان درهرصحبتی باپدرتان جوابش راتنددهدآنهایه جورایی به این بحث کردن عادت کردن وبرای حلش یک نفربایدکوتاه بیادازمادرتان بخواهیدیه مدت ازبحث کردن کوتاه بیادبه احتمال زیاداین وضعیت بهترمیشودمادرشمابایدبگذار ددربعضی مواردپدرتان احساس کندحق بااواست حتی به اشتباه درآن صورت اوهم ازبعضی رفتارش به مرورکوتاه می آید.هیچ وقت نبایدتوقع داشت بخواهیدآتش راباآتش خاموش کنیدوآتش شعله ورترنشودبایدیه طرف نقش آب راایفاکندکه این آتش خاموش شود موفق باشید.

[farokh]

سلام
بنده 19 سالمه و کارم طراحی، برنامه نویسی و ... هست
پدر و مادرم با هم خیلی اختلاف زیادی دارن و همین باعث میشه من ناراحت و غمگین بشم. روز به روز هم اختلاف هایشان زیاد میشه و منم روز به روز افسرده تر میشم، بنده بیش از حد احساسیم و همیشه در پی آرامش و صلح هستم ولی هیچ موقع آرامش ندارم و همشه اختلاف توی زندگیم هست
نمیدونم دیگه چیکار کنم، مادر پدرم سر کوچکترین مسائل باهم بحث و دعوا میکنن و اصلا اصلا اصلا با هم کنار نمیان
من میدونم مشکلشون چیه و هر بار که میام اختلافشون رو حل کنم به من میگن به تو ربطی نداره و نمیزارن حرف بزنم
تورو خدا راهنماییم کنید. هر روز داره وضع زندگیمون بد و بدتر میشه

در این موارد سعی میشه از وساطت افراد قابل اعتماد در فامیل برای رفع این مشکل استفاده شود

به هر حال شما نمیتونید اخلاقشون رو تغییر بدی ... پس بهتره راه خودتون رو ادامه بدید و بی اهمیت باشید

تا بتونید لااقل مسیری رو برای زندگی و استقلال خودتون پیدا کنید

با استرس و نگرانی نمیشه کاری از پیش برد و هر روز خودتون رو به عقب میبرید