نمایش نتایج: از 1 به 3 از 3

موضوع: افکار عحیب و غریب

2341
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Sep 2015
    شماره عضویت
    22350
    نوشته ها
    3
    تشکـر
    0
    تشکر شده 1 بار در 1 پست
    میزان امتیاز
    0

    افکار عحیب و غریب

    سلام لطفا کمکم کنید افکار عجیب غریب میکنم
    چیکار کنم

    افکارم یه طوری ذهنمو درگیر میکنه ولی نمیدونم در مورد چی فکر میکنم.
    مثلا داریم صبحانه میخوریم مادرم تو چاییم شکر میریزه من به چیزی فکر نمیکنم ولی نمیدونم چرا نمیفهمم مادرم شکر ریخت از تازه بهش میگم شکر بریزم!یا خیلی چیزا شبیه به این. همیشه رفتارم سوالیه از مادرم که این کارو بکنم یا نه. خودم تصمیم گیری ندارم.

    افکارم همون طور که گفتم عجیب و غریب و قابل گفتن نیست. مثلا وقتی تو اجتماع هستم همش فکر میکنم بقیه در موردم چی فکر میکنن به صورت ناخودآگاه یا چحوری به نظر میرسم از نظر دیگران نمیخوام این افکارو داشته باشم ولی مدام وقتی تو یه جمعی هستم این افکار میاد تو ذهنم ولی جلومو میگیره.
    تقریبا وقتی که تنها هستم هم همچین افکاری به سراغم میاد که چطوری نفس میکشم و نمیتونم فکرمو به چیز دیگه ای ببرم و مدام به این نفس کشیدن فکر میکنم تا یه طوری فکرمو منحرف کنم ازین قضیه.
    افکارم تقریبا همین شکلی یه وقتایی هم انگار میرم تو فکر ولی به چیزی فکر نمیکنم در اصل ولی تو فکرم.

  2. بالا | پست 2

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    May 2014
    شماره عضویت
    3710
    نوشته ها
    9,699
    تشکـر
    4,204
    تشکر شده 10,202 بار در 5,111 پست
    میزان امتیاز
    21

    پاسخ : افکار عحیب و غریب

    نقل قول نوشته اصلی توسط akharozaman نمایش پست ها
    سلام لطفا کمکم کنید افکار عجیب غریب میکنم
    چیکار کنم

    افکارم یه طوری ذهنمو درگیر میکنه ولی نمیدونم در مورد چی فکر میکنم.
    مثلا داریم صبحانه میخوریم مادرم تو چاییم شکر میریزه من به چیزی فکر نمیکنم ولی نمیدونم چرا نمیفهمم مادرم شکر ریخت از تازه بهش میگم شکر بریزم!یا خیلی چیزا شبیه به این. همیشه رفتارم سوالیه از مادرم که این کارو بکنم یا نه. خودم تصمیم گیری ندارم.

    افکارم همون طور که گفتم عجیب و غریب و قابل گفتن نیست. مثلا وقتی تو اجتماع هستم همش فکر میکنم بقیه در موردم چی فکر میکنن به صورت ناخودآگاه یا چحوری به نظر میرسم از نظر دیگران نمیخوام این افکارو داشته باشم ولی مدام وقتی تو یه جمعی هستم این افکار میاد تو ذهنم ولی جلومو میگیره.
    تقریبا وقتی که تنها هستم هم همچین افکاری به سراغم میاد که چطوری نفس میکشم و نمیتونم فکرمو به چیز دیگه ای ببرم و مدام به این نفس کشیدن فکر میکنم تا یه طوری فکرمو منحرف کنم ازین قضیه.
    افکارم تقریبا همین شکلی یه وقتایی هم انگار میرم تو فکر ولی به چیزی فکر نمیکنم در اصل ولی تو فکرم.

    خب این تفکرات به نوبه خودشون بد نیستن و شما میتونید با هدایتشون به سمت کاوش علمی و ذهنی اطلاعات خودتون رو به روز کنید

    شما میتونید با مرور دانستنه های علمی خودتون به اینکه چطور نفس کشیدن ، هم شاکر خدا باشید و هم مرور علمی براین لطف خدا داشته باشید

    ولی ماندن و درگیر شدن در این تفکرات چیزی جز سرگردانی بین توهم و واقعیت نیست که ممکنه به این بیماری ختم بشه

    شخصیت اسکیزوتایپال سر، واژه یی گزیده و گویا برای عجیب و غریب ترین شخصیت دیده شده در اجتماع آدمیان است. به ترتیب حرف های این سرواژه نماد اندیشه جادویی، دوره های روان پریشی گذرا (میکروسایکوز)، پندارهای غریب و شگفت انگیز، افکار انتساب به خود، فریفتار ها و خطاهای ادراکی (ایلوژن ها)، واقعیت زدودگی (مسخ واقعیت) و افسردگی های شدید هر از گاه هستند که در کنار افکار بدبینانه و تنهایی گزینی دیده شده در شخصیت های «کلاستر (دسته) آ» بیانگر مهم ترین ویژگی های زندگی هر روزه شخصیت اسکیزوتایپال هستند.

    شرح :
    افراد دارای اختلال شخصیت اسکیزوتیپال راحتتر هستند که در خود و دور از دیگران باشند، تا اینکه یاد بگیرند روابط بین فردی معناداری داشته باشند.
    این ترجیحِ انزوا، در ادراکات تحریف شده در مورد چگونگی رخدادِ روابط بین فردی، شرکت می کند.
    این افراد در پیرامون زندگی باقی می مانند و اکثرا به سمت فعالیت های بدون هدف با روابط کم و بی معنی با دیگران (اگر روابطشان بیش از هیچ باشد) انحراف پیدا می کنند.
    فردی که دارای اختلال شخصیت اسکیزوتیپال است، رفتارهای عجیب و غریبی دارد و می اندیشد که اکثرا دیگران او را به عنوان یک فرد عجیب، غیر قابل پیش بینی و نامانوس می بینند. آنها در هنگام لزوم با دوره های کوتاهی از روان رنجوری شناخته می شوند.
    گفتار آنها ،هنگامی که منسجم باشد، به عنوان گفتاری متمرکز بر جزئیات بی ارزش شناخته می شود. فرآیند تفکر در اسکیزوتایپ ها شامل افکار جادویی، سوء ظن، و وهم است.
    طرح های تفکر آنها بر این باور استوار است که اسکیزوتیپال بودن راهی ناهشیار برای کنار آمدن با اضطراب اجتماعی ست. در حد یکسانی، رفتار آنها از انزوای اجتماعی و داشتن دیدگاه تحریف شده از روابط بین فردی، ریشه می گیرد.


    علل:
    اختلال شخصیت اسکیزوتیپال به عنوان تاثیراتی بر فرد، دارای ریشه های خانوادگی یا گروهی از دلایل همبسته شناخته شده است. اکثر والدینِ افراد تحت تاثیر این اختلال، از لحاظ عاطفی به صورت رسمی از یکدیگر دورند و روابط گیج کننده ی والدینی را نشان می دهند. این طرح از روابط جزئیِ غیر صمیمی، در هنگام رویارویی فرد با روابط اجتماعی در سالهای رشد، نقش بازآفرینی کننده دارد.
    رشد اجتماعی افراد دارای اختلال شخصیت اسکیزوتیپال نشان می دهد که بسیاری از آنان به صورت معناداری به وسیله والدین، خویشاوندان و همسالان در نتیجه ی بدگمانی های معنادار خویشی، تحقیر شده اند.

    بسیاری خودپنداره ی ضعیف، انتقاد از خود بالا و رفتارهایی حاکی از ناراضی بودن از خود را نشان می دهند. این نشانه ها در حسی دخیل می شوند که آنها را از لحاظ اجتماعی برای داشتن روابط معنادار بین فردی، نالایق نشان می دهد.
    اختلال شخصیت اسکیزوتایپال در بستگان تنی بیماران اسکیزوفرنی، بیشتر از گروه های شاهد دیده شده و همگامی بیشتر دوقلوهای تک تخمکی نسبت به دوقلوهای دوتخمکی از نظر ابتلا نشانه وجود ساختارهای نیرومند زیست شناختی و ژنتیکی در پیدایش این شخصیت است.


    مبتلايان به اختلال شخصيت اسكيزوتايپال حتي به نظر افراد غير متخصص نيز، بسيار عجيب و غريب مي آيند. تفكر جادويي، عقايد منحصربه فرد، افكار انتساب به خود، خطاهاي ادراكي و واقعيت زدودگي، همگي جزو زندگي روزمره فرد اسكيزوتايپال است.

    در اختلال اسكيزوتايپال، تفكر و نحوه ارتباط برقراركردن، مختل شده است. مبتلايان گرچه اختلال فكر واضحي ندارند اما تكلمشان متمايز يا ويژه است، ممكن است معنايش را فقط خودشان بفهمند و اغلب نيازمند تفسير است.

    بيماران اسكيزوتايپال مثل اسكيزوفرن ها ممكن است از احساسات خود باخبر نباشند اما به كشف احساسات ديگران بويژه حالات عاطفي منفي اي مثل خشم، بسيار حساس اند. آنها ممكن است افكاري خرافي داشته باشند يا مدعي غيب بيني و داشتن ساير قدرتهاي فكري و بصيرتهاي ويژه باشند.

    جهان دروني آنها ممكن است پر از ترسها و تخيلات كودكانه و نيز رابطه با افرادي خيالي و تصوري باشد كه آنها را به وضوح مي بينند. ممكن است اعتراف كنند كه خطاي ادراك يا درشت بيني (مايكروپسي) دارند و افراد را مثل آدمهاي چوبي يا چيزي شبيه آن مي بينند.

    آنها روابط بين فردي مخدوشي دارند و ممكن است اعمال نامناسبي از آنها سربزند درنتيجه آدمهايي منزوي اند و دوستي ندارند يا بسيار كم دارند. اين بيماران ممكن است برخي از خصايص اختلال شخصيت مرزي را هم از خود نشان دهند و در واقع مي شود اين دو تشخيص را همزمان نيز در كسي مطرح كرد. افراد مبتلا اگر تحت فشار رواني واقع شوند، ممكن است از حال عادي خارج شوند و علايم سايكوتيك پيدا كنند، اما مدت اين علايم معمولاً كوتاه است. در حالات شديد بي لذتي و افسردگي شديد هم ممكن است وجود داشته باشد.

    در تفکر بالینی امروز اسکیزوتایپال را شخصت پیش از بیماری اسکیزوفرنی معرفی می‌کنند. بدلیل همبستگی این دو بیماری در علائم و نشانه‌ها این فرض وجود دارد که ژنتیک (توارث) علت ایجاد این اختلال باشد. این اختلال شخصیت یك وضعیت مؤمن و فرا گیر است که مشخصه‌اش الگوهای تحریف شده فکری، رفتاری و کارکردی است. حدس زده می‌شود که این نوع اختلال شخصیت در سه درصد بالغین وجود داشته باشد. افرادی که دچار اختلال شخصیت اسکیزوفرنی‌گونه هستند بیشتر در معرض افسردگی و اختلالات روان‌پریشی قرار دارند.
    امضای ایشان

    خـــــدانـگهــــــدار


  3. کاربران زیر از farokh بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  4. بالا | پست 3

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Sep 2015
    شماره عضویت
    22350
    نوشته ها
    3
    تشکـر
    0
    تشکر شده 1 بار در 1 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : افکار عحیب و غریب

    خوب باید چیکار کنم؟

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد