نمایش نتایج: از 1 به 9 از 9

موضوع: احساس خوکشی

1425
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Apr 2015
    شماره عضویت
    15607
    نوشته ها
    615
    تشکـر
    1,907
    تشکر شده 458 بار در 284 پست
    میزان امتیاز
    9

    احساس خوکشی

    روانم داغون شده

    از فکر کردن خسته شدم

    خیلی وقته که فقط فکر بد میکنم

    این روزا به سرم زده انگار میخوام بلای سر خودم بیارم

    مثلآ همین امشب یه ظرف چینی دستم بود یهو

    آوردمش بالا که محکم بزنم تو سر خودم

    همون لحظه خودم رو که غرق در خون بودم و افتاده بودم روی زمین تصور کردم

    همه چیز تویه 4/5 ثانیه‌ بود

    به خودم اومدم و ظرف رو گذاشتم پایین.

    من ضربه عاطفی بزرگی خوردم

    کسی که نامزدم بود ازم جدا شد

    اتفاقات بدی برام افتاد خیلی تنهایی کشیدم

    4/5 ماهه فقط دارم فکر میکنم.

    مثلا به اینگه اگه یروزی نامزد سابقم رو ببینم با یه پسر دیگه ای! من چه حالی میشم؟ !

    یا اینکه اگه باکسی دیگه ازدواج کنه؟! !!

    این فکرا پیرم کرده دیوانه شدم

    جلوی زندگی کردن منو گرفته

    هیچکسی منو درک نمیکنه که واقعا دارم دیوانه میشم

  2. بالا | پست 2

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Sep 2014
    شماره عضویت
    6159
    نوشته ها
    13,512
    تشکـر
    10,854
    تشکر شده 13,740 بار در 6,988 پست
    میزان امتیاز
    24

    پاسخ : احساس میکنم ناخواسته میخوام خود کشی کنم

    رامش جان مگه نگفتی نامزدت بهت برگشته؟؟؟چیشد باز
    امضای ایشان
    زندگی سه دیدگاه داره

    دیدگاه شما
    دیدگاه من
    حقیقت

  3. کاربران زیر از پریماه. بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  4. بالا | پست 3

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Apr 2015
    شماره عضویت
    15607
    نوشته ها
    615
    تشکـر
    1,907
    تشکر شده 458 بار در 284 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : احساس میکنم ناخواسته میخوام خود کشی کنم

    نقل قول نوشته اصلی توسط پریماه. نمایش پست ها
    رامش جان مگه نگفتی نامزدت بهت برگشته؟؟؟چیشد باز
    آره برگشت ولی اون دیگه بیش از حد حساس شده

    خودم دیگه کلافه شدم از زود رنجی هاش

    خیلی عصبی شده نمیشه حرف زد باهاش

    دیگه از پسش بر نمیام .

    درسته داغون میشم از نبودش ولی انگار تقدیر من جدای بود

  5. کاربران زیر از ramesh بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  6. بالا | پست 4

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Sep 2014
    شماره عضویت
    6159
    نوشته ها
    13,512
    تشکـر
    10,854
    تشکر شده 13,740 بار در 6,988 پست
    میزان امتیاز
    24

    پاسخ : احساس میکنم ناخواسته میخوام خود کشی کنم

    واقعا متاسفم

    ولی ادامه دادنش حال خودتون بد و بدتر میکنید
    امضای ایشان
    زندگی سه دیدگاه داره

    دیدگاه شما
    دیدگاه من
    حقیقت

  7. کاربران زیر از پریماه. بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  8. بالا | پست 5

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Apr 2015
    شماره عضویت
    15607
    نوشته ها
    615
    تشکـر
    1,907
    تشکر شده 458 بار در 284 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : احساس میکنم ناخواسته میخوام خود کشی کنم

    نقل قول نوشته اصلی توسط پریماه. نمایش پست ها
    واقعا متاسفم

    ولی ادامه دادنش حال خودتون بد و بدتر میکنید
    ممنونم.

    آره انگار بهتره ادامه نداشته باشه

    اگه این بارم برگشت شاید من دیگه نخوام

    خسته شدم از این وضعیت

  9. کاربران زیر از ramesh بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  10. بالا | پست 6

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    May 2015
    شماره عضویت
    16452
    نوشته ها
    202
    تشکـر
    220
    تشکر شده 173 بار در 110 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : احساس میکنم ناخواسته میخوام خود کشی کنم

    اگه تصمیمت واقعا اینه که بیخیالش بشی پس اصلا بهش فکر نکن
    این فکری که میگی با پسر دیگه ببینیش یا اگه ازدواج کنه برای هر ادمی که جدا میشه میاد و طبیعیه
    بهتره اصلا این دو موردی که گفتی بیاد تو ذهنت و سعی کنی اصلا اگه به خودشم فکر کردی بی اختیار به این دو تا حداقل فکر نکنی چون حساسیتتو بیشتر میکنه باعث میشه بیشتر بری تو فکر
    یه نکته خیلی جالب که زودتر بتونی فراموشش کنی اینه که نکات منفی نامزدتو رو کاغذ بنویسی و توش کمی اغراق هم داشته باشی. یعنی حتی کوچیک ترین چیز منفی رو هم به عنوان یک نکته منفی قابل تامل به حساب بیاری (نوشتن رو یه برگه یا یه فایل یا حتی دفترچه یادداشت گوشی) و وقتی احساس کردی که حالت خوب نیست و دل تنگشی یا میاد تو فکرت به این نکات رو که به صورت تیتروار نوشتی یه دور بخونی. مطمئن باش بعد اینکه نامزدت با پسر دیگه ای باشه یا ازدواج کنه برات تبدیل به کم اهمیت ترین موضوع میشه شک نکن
    اینم یادت باشه مهم ترین چیز اول خودتی و خودت باید راننده این قضیه باشی نه افکار و ذهنیتت در مورد اینکه اینده نامزدت. باید رو این افکارت سوار بشی. اگه یکم همت کنی شدنیه ولی مسلما اگه مدت طولانی باهاش بودی مثلا یک سال یا بیشتر سخت تره ولی بازم شدنیه و چاره ای هم نیست.

  11. کاربران زیر از Dark Knight بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  12. بالا | پست 7

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Apr 2015
    شماره عضویت
    15607
    نوشته ها
    615
    تشکـر
    1,907
    تشکر شده 458 بار در 284 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : احساس میکنم ناخواسته میخوام خود کشی کنم

    نقل قول نوشته اصلی توسط Dark Knight نمایش پست ها
    اگه تصمیمت واقعا اینه که بیخیالش بشی پس اصلا بهش فکر نکن
    این فکری که میگی با پسر دیگه ببینیش یا اگه ازدواج کنه برای هر ادمی که جدا میشه میاد و طبیعیه
    بهتره اصلا این دو موردی که گفتی بیاد تو ذهنت و سعی کنی اصلا اگه به خودشم فکر کردی بی اختیار به این دو تا حداقل فکر نکنی چون حساسیتتو بیشتر میکنه باعث میشه بیشتر بری تو فکر
    یه نکته خیلی جالب که زودتر بتونی فراموشش کنی اینه که نکات منفی نامزدتو رو کاغذ بنویسی و توش کمی اغراق هم داشته باشی. یعنی حتی کوچیک ترین چیز منفی رو هم به عنوان یک نکته منفی قابل تامل به حساب بیاری (نوشتن رو یه برگه یا یه فایل یا حتی دفترچه یادداشت گوشی) و وقتی احساس کردی که حالت خوب نیست و دل تنگشی یا میاد تو فکرت به این نکات رو که به صورت تیتروار نوشتی یه دور بخونی. مطمئن باش بعد اینکه نامزدت با پسر دیگه ای باشه یا ازدواج کنه برات تبدیل به کم اهمیت ترین موضوع میشه شک نکن
    اینم یادت باشه مهم ترین چیز اول خودتی و خودت باید راننده این قضیه باشی نه افکار و ذهنیتت در مورد اینکه اینده نامزدت. باید رو این افکارت سوار بشی. اگه یکم همت کنی شدنیه ولی مسلما اگه مدت طولانی باهاش بودی مثلا یک سال یا بیشتر سخت تره ولی بازم شدنیه و چاره ای هم نیست.
    مرسی . حتما این چیزی که گفتید رو انجام میدم

    ولی جز این که فکر بد منو اذیت میکنه

    یاد خاطرات هم خیلی اذیتم میکنه

    ما 2 سال باهم بودیم خیلی خاطره خوش واسه هم ساختیم.

    هنوز نمیدونم باید بیخیالش بشم یا نه

    خودش که میگه دیگه همه چیز تمام شده

    منم کاری از دستم بر نمیاد دیگه

    من یه مدت بهونه گیر شده بودم زود رنج بودم و زود عصبی میشدم ولی خودم رو درست کردم

    تمام کارای بدم رو گذاشتم کنار سعی کردم با آرامش زندگیم رو جلو ببرم .

    ولی اون الان دقیقا داره کارای سابق منو انجام میده

    انگار یجور انتقامم میگیره .

    ولی من هیچوقت انقدر بد نبودم باهاش

  13. بالا | پست 8

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    May 2015
    شماره عضویت
    16452
    نوشته ها
    202
    تشکـر
    220
    تشکر شده 173 بار در 110 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : احساس میکنم ناخواسته میخوام خود کشی کنم

    ببخشید موقع نقل قول کلا هنگ میکنه .. سرور انجمن خیلی داغونه
    من داستان شما رو کامل نمیدم ولی به نظر خودت هم اشتباهاتی داشتی قبلا ولی بعضی وقتا جبرانش هم طرف مقابل رو راضی نمیکنه. نباید خودتو سرزنش کنی بالاخره هر ادمی اشتباهاتی میکنه
    اما در کل باید تلاشتو بکنی.. چون بخوای 1 سالم رو این قضیه ایست کنی نهایتا مجبور میشی بپذیری و به سختی فراموش کنی. یا اینکه میتونی از همین امروز تصمیم بگیری دیگه بهش فکر نکنی. خاطرات رو هم بهش فکر نکن . البته یه وقتایی لامصب میاد تو ذهن ادم مخصوصا شبا ولی بهتره زیاد خونه نباشی و تنها هم نباشی . برنامه بریز برای بیرون و چیزای تفریحی فیلم ببین موزیک شاد یا هم صبحتی و ارتباط سالم با افراد غیر هم جنس (منظور صحبت و گپ و خنده)

    در اخر هم من مشاور یا روانشناس نیستم اما اون چیزی که فکر میکنم درسته یا تو نت خوندم یا تو دنیای واقعی دیدم و شنیدم رو بهت گفتم و اگه مشکل شما رو داشتم همین چیزارو در پیش میگرفتم

  14. کاربران زیر از Dark Knight بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  15. بالا | پست 9

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Apr 2015
    شماره عضویت
    15607
    نوشته ها
    615
    تشکـر
    1,907
    تشکر شده 458 بار در 284 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : احساس میکنم ناخواسته میخوام خود کشی کنم

    نقل قول نوشته اصلی توسط Dark Knight نمایش پست ها
    ببخشید موقع نقل قول کلا هنگ میکنه .. سرور انجمن خیلی داغونه
    من داستان شما رو کامل نمیدم ولی به نظر خودت هم اشتباهاتی داشتی قبلا ولی بعضی وقتا جبرانش هم طرف مقابل رو راضی نمیکنه. نباید خودتو سرزنش کنی بالاخره هر ادمی اشتباهاتی میکنه
    اما در کل باید تلاشتو بکنی.. چون بخوای 1 سالم رو این قضیه ایست کنی نهایتا مجبور میشی بپذیری و به سختی فراموش کنی. یا اینکه میتونی از همین امروز تصمیم بگیری دیگه بهش فکر نکنی. خاطرات رو هم بهش فکر نکن . البته یه وقتایی لامصب میاد تو ذهن ادم مخصوصا شبا ولی بهتره زیاد خونه نباشی و تنها هم نباشی . برنامه بریز برای بیرون و چیزای تفریحی فیلم ببین موزیک شاد یا هم صبحتی و ارتباط سالم با افراد غیر هم جنس (منظور صحبت و گپ و خنده)

    در اخر هم من مشاور یا روانشناس نیستم اما اون چیزی که فکر میکنم درسته یا تو نت خوندم یا تو دنیای واقعی دیدم و شنیدم رو بهت گفتم و اگه مشکل شما رو داشتم همین چیزارو در پیش میگرفتم
    ممنونم از وقتی که گذاشتی

    امیدوارم بتونم کنار بیام با این قضیه

  16. کاربران زیر از ramesh بابت این پست مفید تشکر کرده اند


اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد