با سلام.
کمتر از یک سال است ک عقد کرده ام و کمتر از سه ماه است ک مراسم عروسیم برپا شده است.
با شوهرم مشکل دارم.
اوایل با کوچکترین بحثی ک بیشتر اوقات خودش راه می انداخت حرف طللاق را میزد.
عرق میخورد و به خانواده ام ناسزا میدهد و به آنها در جلو من بی احترامی میکند این در حالیست ک من حتی مادرش را هم به دکتر میبرم و با اینکه باردار هستم از ایشان پرستاری میکنم.
چند مدت پیش این برایم روشن شد ک مصرف هم دارد مخذا با اینکه خودم دیده ام انکار میکند و مهدرشان نیز به او بال و پر میدهد و همیشه ستارالعیوبش میشود و با من سرستیزه دارند.
من بدون اجازه او حتی آب هم نمیخورم اما ب من شک دارد و هر وقت اجازه میدهد بیرون بروم وقتی به خانه باز میگردم به من میگوید ک دست روی قرآن بگذارم و قسم بخورم ک خلافی نکرده ام.
یک بار هم بر سر همین موضوع با او بحث کردم ک نهایتا سرم را شکست
نزدیک به دو ماه است ک اباردارم ولی خرجی نمیدهد و نه پول دکتر.
چند روزی نزد مادر شوهرم بودیم و به دلیل ویار شدید من او آشپزی میکرد ولی سر آخر به من گفت ک ب خانه ی پدرم بروم ولی شوهرم ب خانه پدرم نمیاید و با شوهرم جوری رفتار میکند ک اگر مشکلی با من دارد شوهرم بر سر من خالی کند.
لطفا کمکم کنید.