نمایش نتایج: از 1 به 1 از 1

موضوع: پدیده بیزاری چشایی چیست؟

1188
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jul 2013
    شماره عضویت
    25
    نوشته ها
    2,627
    تشکـر
    52
    تشکر شده 531 بار در 311 پست
    میزان امتیاز
    13

    پدیده بیزاری چشایی چیست؟

    این پدیده در حالی اتفاق می‌افتاده که او می‌دانسته بیماریش ارتباطی به خوردن آن غذا نداشته، بلکه نوعی ویروس معده بوده که از یکی از همسفرانش به او سرایت کرده بوده است.



    من دوستی داشتم که برایم تعریف کرد یکبار در یکی از مسافرت‌هایش، نوعی غذای مکزیکی به نام انچیلادای مرغ خورده و چند ساعت پس از آن به شدّت مریض شده بوده است. او تا چند سال پس از آن دیگر نمی‌توانسته انچیلادای مرغ بخورد و حتی هنگامی که بوی غذاهایی شبیه به آن غذای خاص به مشامش می‌رسیده حالت تهوّع پیدا می‌کرده است. این پدیده در حالی اتفاق می‌افتاده که او می‌دانسته بیماریش ارتباطی به خوردن آن غذا نداشته، بلکه نوعی ویروس معده بوده که از یکی از همسفرانش به او سرایت کرده بوده است.

    بلکه نوعی ویروس معده بوده که از یکی از همسفرانش به او سرایت کرده بوده است. این نوع بیزاری از طعم، بسیار شایع است و می‌تواند از چند روز تا چند سال باقی بماند. آیا شما نیز از غذای خاصی بیزاری دارید؟ آیا می‌توانید بین این حالت خود و یک دوره بیماری یا تهوّع ارتباط برقرار کنید؟ در مورد خود من، این اتفاق روی داده است. من یکبار تا مدت‌ها از خوردن چیپس سیب‌زمینی با یک طعم خاص اجتناب می‌کردم زیرا یک روز قبل از این که بیمار شوم از آن خورده بودم.

    درک پدیده بیزاری چشایی

    بیزاری از طعم می‌تواند هم به طور خودآگاه و هم ناخودآگاه بروز کند. در بسیاری از موارد، افراد کاملاً از علّت زمینه‌ای بیزاری خود از یک نوع غذا آگاهی ندارند. چرا بیزاری چشایی اتفاق می‌افتد، به ویژه هنگامی که ما می‌دانیم بیماریمان ارتباطی به مصرف یک غذای خاص ندارد؟ شاید به نظرتان رسیده باشد که این نوع بیزاری چشایی مثالی از شرطی شدن کلاسیک است. یک محرک قبلاً خنثی (غذا) با یک محرک شرطی (بیماری) ترکیب شده و به یک واکنش غیرشرطی (احساس بیماری) منجر می‌شود. پس از این ترکیب شدن، محرک شرطی (غذا) باعث واکنش شرطی (احساس بیماری) می‌گردد.
    همان گونه که احتمالاً می‌دانید این سناریو به طور دقیق با انتظارات استاندارد از شرطی شدن کلاسیک تطبیق ندارد. نخست آن که شرطی شدن، تنها پس از یکبار ترکیب شدن محرک شرطی و محرک غیرشرطی اتفاق می‌افتد. دیگر این که همان گونه که احتمالاً به یاد دارید فاصله زمانی بین محرک شرطی و محرک غیرشرطی، در حدود چند ثانیه است در حالی که در بیزاری چشایی، این فاصله زمانی به چند ساعت می‌رسد.
    با وجودی که ظاهراً اصول اولیه شرطی شدن کلاسیک نقض شده است امّا پژوهشگران توانسته‌اند تأثیرات بیزاری چشایی شرطی را در نمونه‌های آزمایشگاهی نشان دهند. جان گارسیا، روان‌شناس، در یک آزمایش، آب طعم‌دار (محرک قبلاً خنثی) را به موش‌های آزمایشگاهی خوراند. چند ساعت بعد، موادی به موش‌ها تزریق شد (محرک غیرشرطی) که باعث بیماری آن‌ها گردید. از آن پس، هنگامی که از آن آب طعم‌دار به موش‌ها داده می‌شد از خوردن آن خودداری می‌کردند.

    توضیحاتی درباره بیزاری چشایی شرطی


    افرادی که پراشتهایی دارند غالباً وزن از آنجا که پژوهش‌های گارسیا با آنچه قبلاً درباره شرطی شدن کلاسیک می‌دانستیم تناقض داشت بسیاری از روان‌شناسان از نتایج آن متقاعد نشدند.پاولوف گفته بود که "هر" محرک خنثی می‌تواند باعث واکنش شرطی گردد. اگر این نظر درست بود، پس چرا احساس بیماری با غذایی که چند ساعت قبل خورده شده بود، ارتباط یافته بود؟ چرا بیماری با چیزی که درست قبل از بروز علائم آن اتفاق افتاده بود ارتباط نیافته بود؟
    چیزی که گارسیا و دیگر پژوهشگران قادر به نمایشش بودند این بود که در بعضی حالات نوع محرک خنثی استفاده شده، بر فرایند شرطی شدن تاثیر دارد. بنابراین چرا نوع محرک این قدردر این حالت خاص اهمیت دارد؟ بخشی از توضیحاتی که در این مورد می‌توان ارائه کرد به مفهوم آمادگی بیولوژیکی باز می‌گردد. اساساً هر ارگانیسمی آماده و مستعد ایجاد ارتباط خاصی بین محرک‌های خاص است. اگر حیوانی غذایی بخورد و سپس بیمار شود ممکن است اجتناب از خوردن آن غذا برای ادامه حیات آن حیوان بسیار مهم باشد. این گونه ارتباطات غالباً برای بقا ضرورت دارند و بنابراین جای تعجب نیست که به سادگی شکل می‌گیرند. من دوستی داشتم که برایم تعریف کرد یکبار در یکی از مسافرت‌هایش، نوعی غذای مکزیکی به نام انچیلادای مرغ خورده و چند ساعت پس از آن به شدّت مریض شده بوده است. او تا چند سال پس از آن دیگر نمی‌توانسته انچیلادای مرغ بخورد و حتی هنگامی که بوی غذاهایی شبیه به آن غذای خاص به مشامش می‌رسیده حالت تهوّع پیدا می‌کرده است. این پدیده در حالی اتفاق می‌افتاده که او می‌دانسته بیماریش ارتباطی به خوردن آن غذا نداشته، بلکه نوعی ویروس معده بوده که از یکی از همسفرانش به او سرایت کرده بوده است.

    بلکه نوعی ویروس معده بوده که از یکی از همسفرانش به او سرایت کرده بوده است. این نوع بیزاری از طعم، بسیار شایع است و می‌تواند از چند روز تا چند سال باقی بماند. آیا شما نیز از غذای خاصی بیزاری دارید؟ آیا می‌توانید بین این حالت خود و یک دوره بیماری یا تهوّع ارتباط برقرار کنید؟ در مورد خود من، این اتفاق روی داده است. من یکبار تا مدت‌ها از خوردن چیپس سیب‌زمینی با یک طعم خاص اجتناب می‌کردم زیرا یک روز قبل از این که بیمار شوم از آن خورده بودم.

    درک پدیده بیزاری چشایی


    بیزاری از طعم می‌تواند هم به طور خودآگاه و هم ناخودآگاه بروز کند. در بسیاری از موارد، افراد کاملاً از علّت زمینه‌ای بیزاری خود از یک نوع غذا آگاهی ندارند. چرا بیزاری چشایی اتفاق می‌افتد، به ویژه هنگامی که ما می‌دانیم بیماریمان ارتباطی به مصرف یک غذای خاص ندارد؟ شاید به نظرتان رسیده باشد که این نوع بیزاری چشایی مثالی از شرطی شدن کلاسیک است. یک محرک قبلاً خنثی (غذا) با یک محرک شرطی (بیماری) ترکیب شده و به یک واکنش غیرشرطی (احساس بیماری) منجر می‌شود. پس از این ترکیب شدن، محرک شرطی (غذا) باعث واکنش شرطی (احساس بیماری) می‌گردد.
    همان گونه که احتمالاً می‌دانید این سناریو به طور دقیق با انتظارات استاندارد از شرطی شدن کلاسیک تطبیق ندارد. نخست آن که شرطی شدن، تنها پس از یکبار ترکیب شدن محرک شرطی و محرک غیرشرطی اتفاق می‌افتد. دیگر این که همان گونه که احتمالاً به یاد دارید فاصله زمانی بین محرک شرطی و محرک غیرشرطی، در حدود چند ثانیه است در حالی که در بیزاری چشایی، این فاصله زمانی به چند ساعت می‌رسد.
    با وجودی که ظاهراً اصول اولیه شرطی شدن کلاسیک نقض شده است امّا پژوهشگران توانسته‌اند تأثیرات بیزاری چشایی شرطی را در نمونه‌های آزمایشگاهی نشان دهند. جان گارسیا، روان‌شناس، در یک آزمایش، آب طعم‌دار (محرک قبلاً خنثی) را به موش‌های آزمایشگاهی خوراند. چند ساعت بعد، موادی به موش‌ها تزریق شد (محرک غیرشرطی) که باعث بیماری آن‌ها گردید. از آن پس، هنگامی که از آن آب طعم‌دار به موش‌ها داده می‌شد از خوردن آن خودداری می‌کردند.

    توضیحاتی درباره بیزاری چشایی شرطی


    افرادی که پراشتهایی دارند غالباً وزناز آنجا که پژوهش‌های گارسیا با آنچه قبلاً درباره شرطی شدن کلاسیک می‌دانستیم تناقض داشت بسیاری از روان‌شناسان از نتایج آن متقاعد نشدند.پاولوف گفته بود که "هر" محرک خنثی می‌تواند باعث واکنش شرطی گردد. اگر این نظر درست بود، پس چرا احساس بیماری با غذایی که چند ساعت قبل خورده شده بود، ارتباط یافته بود؟ چرا بیماری با چیزی که درست قبل از بروز علائم آن اتفاق افتاده بود ارتباط نیافته بود؟
    چیزی که گارسیا و دیگر پژوهشگران قادر به نمایشش بودند این بود که در بعضی حالات نوع محرک خنثی استفاده شده، بر فرایند شرطی شدن تاثیر دارد. بنابراین چرا نوع محرک این قدردر این حالت خاص اهمیت دارد؟ بخشی از توضیحاتی که در این مورد می‌توان ارائه کرد به مفهوم آمادگی بیولوژیکی باز می‌گردد. اساساً هر ارگانیسمی آماده و مستعد ایجاد ارتباط خاصی بین محرک‌های خاص است. اگر حیوانی غذایی بخورد و سپس بیمار شود ممکن است اجتناب از خوردن آن غذا برای ادامه حیات آن حیوان بسیار مهم باشد. این گونه ارتباطات غالباً برای بقا ضرورت دارند و بنابراین جای تعجب نیست که به سادگی شکل می‌گیرند.
    ویرایش توسط R e z a : 11-01-2013 در ساعت 09:53 AM

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. بیماری های منجر به ریزش مو و راه درمان آن
    توسط R e z a در انجمن زیبایی پوست و مو
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 10-24-2013, 02:30 AM
  2. ریزش مو در کودکان
    توسط R e z a در انجمن زیبایی پوست و مو
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 10-09-2013, 11:53 PM
  3. کتاب مدیریت خشم به زبان آدمیزاد
    توسط R e z a در انجمن معرفی کتب روانشناسی
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 10-08-2013, 01:12 AM
  4. کاربرد لــیزر در دندانپزشکــی و معـایب و مزایـای آن
    توسط R e z a در انجمن سلامت دهان و دندان
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 09-24-2013, 08:37 AM
  5. دلیل نابینایی در افراد دیابتی چیست؟
    توسط R e z a در انجمن بیماریهای جسمی
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 09-13-2013, 12:16 AM

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد