باسلام از همسرم بصورت توافقی به دلیل اختلاف فرهنگی،دخالت خانواده همسرم،بی مهری و بی تفاوتی های همسرم و غربت جداشدم.بعد1ماه از جدایی همسرم به دیدنم اومد و زمینه سازی کرد برای برگشتن.این زمینه سازی6ماه طول کشید.توی این6ماه حرفامون وخواسته هامون و مطرح کردیم و خواستیم دوباره برای زندگی مون تلاش کنیم.البته اینم بگم خانواده من از طلاقم خبر نداشتن و هنوزم ندارن.الان3ماهه که برگشتم که اونم به شرایط تنهاییم و حساس بودن و احساساتی بودنم برمیگرده واز همه مهمتر ترس ازینکه پدرم بفهمه البته ما از همون هفته اول عقدمون مشکل داشتیم من از پدرم خواستم که جداشم اما حمایتم نکرد.شرایط منو مجبور کرد که به این زندگی تن بدم. اما هنوزعقد نکردیم بصورت موقت باهمیم.اما دوباره اختلافات فرهنگی و غربت داره بهم فشار میاره.مخصوصا تعصب بیجای همسرم روی شهروفرهنگش خیلی اذیتم میکنه.تازه فهمیدم منو همسرم اصلا تفاهم جنسی نداریم.قبلاچون همش درگیر قهر و دعوا بودیم شاید متوجه این مسئله نبودم اما الان فهمیدم شوهرم آدم سردیه به قول خودش بود و نبود این قضیه براش فرقی نداره.ازش خواستم بریم مشاوره اما قبول نداره میگه همین مونده که بخوام برم مسائل جنسیم و واسه مردم بازگو کنم.منم الان جوری شدم که هیچ گونه حسی بهش ندارم فقط وقتی ازش دورم شاید1کوچولو دلتنگش بشم.ازین شرایط ناراحتم نمیدونم باید چیکار کنم.