نمایش نتایج: از 1 به 16 از 16

موضوع: دختری 19 ساله با کلی مشکل

2279
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Oct 2015
    شماره عضویت
    22989
    نوشته ها
    23
    تشکـر
    4
    تشکر شده 11 بار در 7 پست
    میزان امتیاز
    0

    دختری 19 ساله با کلی مشکل

    سلام
    اصلا دلم نمیخواست حرفایی که قراره اینجا بگم رو به کسی بگم ولی واقعا دارم از فکر و خیال و عذاب دیونه میشم.فقط خواهشا یه راه کلی بهم نشون بدید درباره هر کدوم از مشکلاتم کلی توی اینترنت سرچ کردم ولی ب نتیجه شفافی نرسیدم.
    از دوران بچگی هیچوقت با بابام رابطه خوبی نداشتم فقط عصبانیتش و کتک ها یی ک ب ما میزد یادمه و وقتی گوشه انباری با گریه التماس خدا رو میکردم که همه چی تموم بشه نمیدونم میفهمین ی دختر بچه بخاطر همه بدبختی هاش ارزوی مرگ بکنه اونم روزی هزاربار یعنی چی ولی همیشه از نبودن بابام میترسیدم و از بودنش وحشت داشتم.مادر و پدرم از همون اول با هم مشکل داشتن این مشکل منم شد.
    همه فامیل میدونستن که پدرم اخلاق تندی داره و من ازش میترسم وقتی 10 11 سالم پسر عمو و پسر عمم میخواستن از ترس من از بابام سواستفاده کنند و منو بکشن ی جای خلوت تا بهم تجاوز کنند خیلی خدا بهم رحم کرد که این اتفاق نیافتد ولی متاسفانه شروعی شد برای کنجکاوی های بیشتر من در مورد روابط جنسی.سراغ کانال های قفل ماهواره میرفتم و وقتی تنها بودم میدیدم من خیلی با خدا رابطه خوبی داشتم و دارم اون موقع توی سن 13 14 سالگی هم هوای نفسم و شهوتم قوی بود هم از خدا خجالت میکشیدم بماند که اون موقع من چ عذابی میکشیدم .تا ی مدت همه چی خوب تا این که اینترنت به خونه ماهم اومد و چت کردن تو فضای مجازی رو یاد گرفتم من زیاد درگیر نشدم ولی مادرم...بالاخره فهمیدم خیانت میکنه به پدرم و من بازم عذاب کشیدم که من باعث شدم ک اینترنت بیاد توی خونه و مامانم همچین کاری کنه بابام ب مامانم شک کرد و اوضاع خونه بدتر از قبل شد منم بیشتر از قبل با شهوتم مبارزه میکردم ولی مگ چقدر توان داشتم خودمو توجیه نمیکنم ولی توی اون سن واقعا سخته.میبخشید ولی از اینجا به بعد رو شفاف صحبت میکنم وقتی اختلاف ها بالا گرفت مامانم رفت و من درگیر خود ارضایی شدم اون موقع خیلی زیاد بود تا این ک منم اومدم پیش مادرم ولی حالت های عصبی خیلی زیادی داشتم طوری که تشنجات عصبی بهم دست میداد ی مدت تحت نظر روانپزشک بودم ولی نه توان مالی داشتم که بخوام درمانم کامل بشه و نه مادرم اجازه داد توی همون دوران ی بار ک خیلی عصبی بودم و طی خود ارضایی پرده بکارتم رو از دست دادم الان دو سال از اون موقع میگذره و تحت مشکلات زیادیم و متاسفانه بخاطر زیبایی ظاهری ک کاش هیچوقت نداشتم مرکز توجه شهوت مردا میشم واسه همینم بیرون نمیرم من از مردا و ارتباط باهاشون میترسم بار ها با این که رفتار بدی انجام نمیدم و ظاهر اجتماعی خوب و حتی نسبتا مذهبی دارم مورد هجوم درخواست های بدجنسی شون قرار گرفتم ولی با وجود شهوت بالام و نیاز به محبتم همیشه خودمو کنترل کردم و خود ارضایی رو گذاشتم کنار.با خدا رابطه خیلی خوبی دارم و توکلم به خداست ولی منم دلم میخواد مث همه دختره ی دیگ هم درسم رو بخونم و هم ازدواج کنم و زندگی خوبی داشته باشم ولی چجوری دختری ک حتی حتی ی خانواده خوب نداره و و بکارتش رو از دست داده هرچقدرم که ی مرد واقعا واسه خودش دوسش داشته بازم باور میکنه که پاکه که توبه کرده که دلش میخواد اونم اجازه عاشق شدن رو داشته باشه من چکار کنم یکی ی راهی نشونم بده
    تروخدا خیلی دارم با این افکار عذاب میکشم

  2. بالا | پست 2

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Feb 2015
    شماره عضویت
    12257
    نوشته ها
    11
    تشکـر
    0
    تشکر شده 3 بار در 2 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : دختری 19 ساله با کلی مشکل

    سلام

    جای شکر باقی هستش که بدن پاکتون رو نذاشتین به کسی آلوده بشه واین اجازه رو ندادید کسی ازتون سوء استفاده بکنه
    خداروشکر ، همین عملتون نعمته همین ایمانی که توی هرشرایطی از یاد خدا غافل نشدید نعمته
    خب اول بگم خود ارضایی یک امر تقریبا طبیعی هست که هرچه زودتر ترک بشه بهتره
    شاید بعضی ها بگن که آره خودارضایی گناه نداره وضررش فقط به ما میرسه واین حرفا...
    اما اگه از اول به این موضوع هم ایمان داشتید که خودارضایی هم گناهه هم عوارض شدیدی داره دیگه کار به اینجا نمیکشید که پرده عفافتون توسط خودتون از بین میره

    خب من چندتا سوال میپرسم و شما جواب بدید تا راه حل اصلی رو بیان کنم

    1) از این موضوع صحت پیدا کردید که پرده بکارت واقعا ندارید؟ پیش دکتر مامای رفتید؟ دکتر ادعای شما رو در مورد نداشتن پرده تایید کرده؟
    2) شما چند سالتونه؟ واهل کدوم شهر هستید؟
    3) وضعیت مالی تون در چه حد؟
    4) میزان تحصیلاتتون چقد؟
    5) و چقد از گذشتتون پیشمان هستید و آیا واقعا قصد توبه دارید؟

  3. بالا | پست 3

    عنوان کاربر
    کاربر محروم
    تاریخ عضویت
    Sep 2015
    شماره عضویت
    21877
    نوشته ها
    2,577
    تشکـر
    2,345
    تشکر شده 1,788 بار در 1,138 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : دختری 19 ساله با کلی مشکل

    سلام
    دوست عزیز زندگی پر از فراز و نشیب هستش خب متاسفانه مال شما یکم با ناملایمت ها بیشتر بوده و خدا روشکر که خدا باشما بوده و شمارو از تجاوز نجات داده که خدانکرده معلوم نبود الان چه وضع بدی می تونست برات پیش بیاد.

    خب نمی خوام بگم می تونی پرده بکارتت حالا قانونی یا غیر قانونی بدوزی خب این خودت هم می دونی ، خب شما دختر پاکی هستین که در اثر ناآگاهی این وضع برا شما پیش اومده ، خب رابطه شما با مادرتون خوب بود می تونستی با اون درمیان بگذرید خب مشاور هم میگین نمی تونید خب می تونید کتاب بخونید واز اون کمک بگیرید
    ،
    خب زندگی ادامه بدید و ادامه تحصیل بدید و شغل مناسب پیدا کنید و جایگاه اجتماعی بالای برای خودت جور کنید و خیلی کارا که دور از دسترس نیست ، عشق هم نگرانش نباش مسیر زندگی درست طی کنید همون خدای که نجاتت داده یه فرد مناسب هم قسمتت می کنه.....

  4. کاربران زیر از omidd بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  5. بالا | پست 4

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Oct 2015
    شماره عضویت
    22989
    نوشته ها
    23
    تشکـر
    4
    تشکر شده 11 بار در 7 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : دختری 19 ساله با کلی مشکل

    نه نرفتم ولی چون بعد از اون اتفاق چند بار دیگ اون اتفاق افتاد غیر ممکنه که از بین نرفته باشه
    با مادرم قبلا درباره این موضوع صحبت کروم ولی ب نتیجه ای نرسیدم
    امسال تازه 19 سالم میشه بزرگ شدهی تهرانم ولی الان توی شهرستان زندگی میکنم
    وضعیت مالی جالبی ندارم فقط نفقه ای ک بابام به من میده ی مدت سرکار میرفتم ولی بخاطر نظر بد صاحبکارم مجبور شدم ک دیگ نرم
    دیپلم دارم و دارم امسال برای کنکور درس میخونم نمیخوام از خودم تعریف کنم ولی ادم باهوشی م و درس خوبی دارم حتی توی یکی از جشنواره های مطرح کشور رتبه قابل توجهی اوردم ولی الان اعصابم و فکرم خیلی ریخته بهم
    واقعا دلم میخواد ی بار دیگ زندگیم رو شروع کنم از صفر دلم میخواد به ارزو هام برسم از این عذاب وجدان و این همه درد راحت بشم

  6. بالا | پست 5

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Oct 2015
    شماره عضویت
    22989
    نوشته ها
    23
    تشکـر
    4
    تشکر شده 11 بار در 7 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : دختری 19 ساله با کلی مشکل

    درسته سنم کمه ولی دلیل این که حرف ازدواج و عشق رو زدم واسه این ک هم تحت فشار پدرمم برای ازدواج تا حدودی و هم این ک متاسفانه خیلی زودر از نظر روانی احساس علاقه ب م پیدا میکنم درسته ک گفتم با کسی ارتباط ندارم ولی نیاز ب محبتم اینقدر زیاد شده ک وقتی ی معلم مرد کمی بهم شاید واقعا خیرخواهانه بهم محبت یا لطفی میکنه واقعا دلم میخواد همیگشی باشه نمیدونم شایدم عقده ای شدم

  7. بالا | پست 6

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Feb 2015
    شماره عضویت
    12257
    نوشته ها
    11
    تشکـر
    0
    تشکر شده 3 بار در 2 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : دختری 19 ساله با کلی مشکل

    نه نرفتم ولی چون بعد از اون اتفاق چند بار دیگ اون اتفاق افتاد غیر ممکنه که از بین نرفته باشه
    میشه واضح تر بگین ؟ کدوم اتفاق؟

  8. بالا | پست 7

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Oct 2015
    شماره عضویت
    22989
    نوشته ها
    23
    تشکـر
    4
    تشکر شده 11 بار در 7 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : دختری 19 ساله با کلی مشکل

    منظورم خود ارضایی یعنی بعد از اون ب نحوی شد که غیرر مکنه ک از بین نرفته باشه میبخشید نمیتونم بهتر توضیح بدم

  9. بالا | پست 8

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Feb 2015
    شماره عضویت
    12257
    نوشته ها
    11
    تشکـر
    0
    تشکر شده 3 بار در 2 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : دختری 19 ساله با کلی مشکل

    خب بذارید من روشنتون کنم
    شما نمیتونید بگید که آره من مطمئنم پرده بکارت ندارم(اگه دخول انجام نداده باشید)
    خیلی ها هم بودن که اشتباهی دخول انجام دادن خون هم آمده اما پرده شون پارگی نداشته و فقط لبه های پرده شون پاره شده وتا زمانی هم که دکتر نرفتن فکر میکردن پرده ندارن و از این موضوع رنج میبردن
    خیلی ها هم بودن که مطمئن بودن پرده ندارن وبا خودشون دخول انجام میدادن بعدها که دکتر رفتن ، دکتر بعد از معاینه بهش گفته که شما پرده تون حلقوی و اصلا پاره نمیشه
    شما همین امروز بردید دکتر ماما ، من مطمئنم شما اشتباه فکر میکنید
    به خدا توکل کنید خدا مهربونه ، ان شاءالله که خیره
    ویرایش توسط csan : 11-05-2015 در ساعت 04:06 PM

  10. بالا | پست 9

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    May 2015
    شماره عضویت
    16357
    نوشته ها
    486
    تشکـر
    301
    تشکر شده 249 بار در 171 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : دختری 19 ساله با کلی مشکل

    با شنیدن گذشتت ناراحت شدم ولی ببین عزیز گذشته گذشت..سعی کن بزاریش یه گوشه ذهنت که کمتر به یادش بیفتی..همین یادآوری هست که حالتو و روحیتو و اعتماد به نفستو بدتر میکنه..
    نمیخوام اینکارو تایید کنم ولی همینکه به جای تن دادن به گناه با خودارضایی آتیش درونتو کم کردی خودش جای شکر داره چون اگر وارد رابطه های جنسی میشدی عادت میکردی و ترکش برات سخت میشد و گناهش بیشتر.
    همینکه زیبایی مهربونی باهوشی خودش دلایل خوبی هست که بتونی آینده خوبی برا خودت بسازی..سعی کن اگر پسری بهت محبت کرد تا قصدشو نفهمیدی باهاش رابطه ای برقرار نکنی...نزار نیاز به محبت باعث بشه کسی بخواد ازت سوء استفاده کنه...برای اینکه بتونی با گذشته کنار بیای و نیاز به محبتت رو کنترل کنی بنظرم یکی دوبار بتونی بری پیش یه مشاور خانم خیلی خوب هست.
    توکل کن به خدا و درستو خوب بخون تا یه دانشگاه و رشته خیلی خوب قبول بشی بعد که وارد شدی انشاالله هم زندگی خوبی در پیش خواهی داشت هم خواستگارهای خوبی که بتونی بهترینشون رو انتخاب کنی.

  11. بالا | پست 10

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Nov 2015
    شماره عضویت
    23680
    نوشته ها
    19
    تشکـر
    18
    تشکر شده 14 بار در 11 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : دختری 19 ساله با کلی مشکل

    سلام
    ناراحتیت رو درک می کنم ولی اگه خودت رو به بی خیالی بزنی بهتره
    تمام تمرکزت رو بده به درس
    با گذر زمان درست میشه عزیزم
    امضای ایشان
    به زندگی فکر کن!ولی برای زندگی غصه نخور. دیدن حقیقت است،

    ولی درست دیدن فضیلت!ادب خرجی ندارد ولی همی چیز را

    می خرد!با شروع هر صبح فکر کن تازه به دنیا امدی!

    مهربان باش و دوست بدار،شاید فردایی نباشد،

    شاید فردایی باشد، اما عزیزی نباشد

  12. بالا | پست 11

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Oct 2015
    شماره عضویت
    22989
    نوشته ها
    23
    تشکـر
    4
    تشکر شده 11 بار در 7 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : دختری 19 ساله با کلی مشکل

    از همه ممنون که جواب دادن حرفاهی همگی هم درست
    ولی اگ ی روز بخوام با قصد ازدواج با کسی باشم یا حتی ازدواج کنم تا چه حد از گذشته من رو باید همسرم بدونه

  13. بالا | پست 12

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Oct 2015
    شماره عضویت
    22989
    نوشته ها
    23
    تشکـر
    4
    تشکر شده 11 بار در 7 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : دختری 19 ساله با کلی مشکل

    ممنونم ازهمه نظرات
    فقط اگ روزی ی اقایی ب عنوان هنسرم قرار باشه وارد زندگیم بشه تا چه حد باید درباره گذشته من بدونه و ممکنه ک گذشته ام توی اینده م نتونه تاثیر زیادی بزاره

  14. بالا | پست 13

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Nov 2015
    شماره عضویت
    23680
    نوشته ها
    19
    تشکـر
    18
    تشکر شده 14 بار در 11 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : دختری 19 ساله با کلی مشکل

    درباره این موضوع باید با مشاور صحبت کنی عزیزم
    امضای ایشان
    به زندگی فکر کن!ولی برای زندگی غصه نخور. دیدن حقیقت است،

    ولی درست دیدن فضیلت!ادب خرجی ندارد ولی همی چیز را

    می خرد!با شروع هر صبح فکر کن تازه به دنیا امدی!

    مهربان باش و دوست بدار،شاید فردایی نباشد،

    شاید فردایی باشد، اما عزیزی نباشد

  15. بالا | پست 14

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Aug 2015
    شماره عضویت
    21182
    نوشته ها
    1,442
    تشکـر
    764
    تشکر شده 1,211 بار در 755 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : دختری 19 ساله با کلی مشکل

    نقل قول نوشته اصلی توسط sayana نمایش پست ها
    از همه ممنون که جواب دادن حرفاهی همگی هم درست
    ولی اگ ی روز بخوام با قصد ازدواج با کسی باشم یا حتی ازدواج کنم تا چه حد از گذشته من رو باید همسرم بدونه


    اصلا لازم نیست همسر ایندت اون کاراتو که با خودت کردی رو بدونه .در موردش هم حتما دکتر برو و خجالت نکش .چون الان برا دکترها عادیه .چیزی ازت نمیپرسن .
    بعدشم راجع به خانوادت هیچوقت این حس واقعیت رو که گفتی اینجا بهش نگو .سعی کن با اعتماد به نفس و علاقه ازشون یاد کنی .خودت رو دست کم نگیر که دست کم میگیرنت.

  16. بالا | پست 15

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Nov 2014
    شماره عضویت
    8594
    نوشته ها
    1,659
    تشکـر
    74
    تشکر شده 1,314 بار در 743 پست
    میزان امتیاز
    11

    پاسخ : دختری 19 ساله با کلی مشکل

    نقل قول نوشته اصلی توسط sayana نمایش پست ها
    سلام
    اصلا دلم نمیخواست حرفایی که قراره اینجا بگم رو به کسی بگم ولی واقعا دارم از فکر و خیال و عذاب دیونه میشم.فقط خواهشا یه راه کلی بهم نشون بدید درباره هر کدوم از مشکلاتم کلی توی اینترنت سرچ کردم ولی ب نتیجه شفافی نرسیدم.
    از دوران بچگی هیچوقت با بابام رابطه خوبی نداشتم فقط عصبانیتش و کتک ها یی ک ب ما میزد یادمه و وقتی گوشه انباری با گریه التماس خدا رو میکردم که همه چی تموم بشه نمیدونم میفهمین ی دختر بچه بخاطر همه بدبختی هاش ارزوی مرگ بکنه اونم روزی هزاربار یعنی چی ولی همیشه از نبودن بابام میترسیدم و از بودنش وحشت داشتم.مادر و پدرم از همون اول با هم مشکل داشتن این مشکل منم شد.
    همه فامیل میدونستن که پدرم اخلاق تندی داره و من ازش میترسم وقتی 10 11 سالم پسر عمو و پسر عمم میخواستن از ترس من از بابام سواستفاده کنند و منو بکشن ی جای خلوت تا بهم تجاوز کنند خیلی خدا بهم رحم کرد که این اتفاق نیافتد ولی متاسفانه شروعی شد برای کنجکاوی های بیشتر من در مورد روابط جنسی.سراغ کانال های قفل ماهواره میرفتم و وقتی تنها بودم میدیدم من خیلی با خدا رابطه خوبی داشتم و دارم اون موقع توی سن 13 14 سالگی هم هوای نفسم و شهوتم قوی بود هم از خدا خجالت میکشیدم بماند که اون موقع من چ عذابی میکشیدم .تا ی مدت همه چی خوب تا این که اینترنت به خونه ماهم اومد و چت کردن تو فضای مجازی رو یاد گرفتم من زیاد درگیر نشدم ولی مادرم...بالاخره فهمیدم خیانت میکنه به پدرم و من بازم عذاب کشیدم که من باعث شدم ک اینترنت بیاد توی خونه و مامانم همچین کاری کنه بابام ب مامانم شک کرد و اوضاع خونه بدتر از قبل شد منم بیشتر از قبل با شهوتم مبارزه میکردم ولی مگ چقدر توان داشتم خودمو توجیه نمیکنم ولی توی اون سن واقعا سخته.میبخشید ولی از اینجا به بعد رو شفاف صحبت میکنم وقتی اختلاف ها بالا گرفت مامانم رفت و من درگیر خود ارضایی شدم اون موقع خیلی زیاد بود تا این ک منم اومدم پیش مادرم ولی حالت های عصبی خیلی زیادی داشتم طوری که تشنجات عصبی بهم دست میداد ی مدت تحت نظر روانپزشک بودم ولی نه توان مالی داشتم که بخوام درمانم کامل بشه و نه مادرم اجازه داد توی همون دوران ی بار ک خیلی عصبی بودم و طی خود ارضایی پرده بکارتم رو از دست دادم الان دو سال از اون موقع میگذره و تحت مشکلات زیادیم و متاسفانه بخاطر زیبایی ظاهری ک کاش هیچوقت نداشتم مرکز توجه شهوت مردا میشم واسه همینم بیرون نمیرم من از مردا و ارتباط باهاشون میترسم بار ها با این که رفتار بدی انجام نمیدم و ظاهر اجتماعی خوب و حتی نسبتا مذهبی دارم مورد هجوم درخواست های بدجنسی شون قرار گرفتم ولی با وجود شهوت بالام و نیاز به محبتم همیشه خودمو کنترل کردم و خود ارضایی رو گذاشتم کنار.با خدا رابطه خیلی خوبی دارم و توکلم به خداست ولی منم دلم میخواد مث همه دختره ی دیگ هم درسم رو بخونم و هم ازدواج کنم و زندگی خوبی داشته باشم ولی چجوری دختری ک حتی حتی ی خانواده خوب نداره و و بکارتش رو از دست داده هرچقدرم که ی مرد واقعا واسه خودش دوسش داشته بازم باور میکنه که پاکه که توبه کرده که دلش میخواد اونم اجازه عاشق شدن رو داشته باشه من چکار کنم یکی ی راهی نشونم بده
    تروخدا خیلی دارم با این افکار عذاب میکشم
    سلام

    عزیزم متاسفم از آنچه که خواندم, خانواده جالب و آگاهی و دانایی نداشتی و صد البته اینها هیچ کدام تقصیر تو نیست و حتی ورود اینترنت به خانه !!!! چون اینترنت به خودی خود هیچ چیز بدی نیست

    بلکه نوع استفاده از آن مهمه که مادر به نوع غلطی از آن استفاده کردهاند که آن هم تقصیر تو نیست.

    دختر گلم (از نظر علمی و روانشناسی ) خود ارضایی امریست طبیعی که در اثر نبود و یا عدم امکان رابطه عادی جنسی انجام میگیره(مثل سوپاپ اطمینان) در این مورد من با هیچ غیر متخصصی بحثی ندارم!!!!!

    در آینده نیز چون شما رابطه جنسی با شخصی نداشتی و دخول پس حتما نیازی نیست که اشاره ای بکنی.

    و واقعا اونی که برای بکارت به سراغ کسی میره و سوال اصلیش اونجاست بهتره که باهاش ازدواج نکنی.

    فعلا بهتره به درس و جمع دوستان خوب و ورزش و مطالعه بگذرانی و اگر واقعا بتوانی از یکی از همکاران خوب خانم ما مشاوره بگیری چه بهتر.


    موفق باشی عزیز

    سپاس

    dr
    امضای ایشان
    وقتی که بدن فیزیکی بیمار شد باید به پزشک رجوع کرد

    و وقتی که بدن روانی مجروح و بیمار شد باید به روانشناس رجوع کرد

  17. بالا | پست 16

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Oct 2015
    شماره عضویت
    22989
    نوشته ها
    23
    تشکـر
    4
    تشکر شده 11 بار در 7 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : دختری 19 ساله با کلی مشکل

    نقل قول نوشته اصلی توسط شهرام2014 نمایش پست ها
    سلام

    عزیزم متاسفم از آنچه که خواندم, خانواده جالب و آگاهی و دانایی نداشتی و صد البته اینها هیچ کدام تقصیر تو نیست و حتی ورود اینترنت به خانه !!!! چون اینترنت به خودی خود هیچ چیز بدی نیست

    بلکه نوع استفاده از آن مهمه که مادر به نوع غلطی از آن استفاده کردهاند که آن هم تقصیر تو نیست.

    دختر گلم (از نظر علمی و روانشناسی ) خود ارضایی امریست طبیعی که در اثر نبود و یا عدم امکان رابطه عادی جنسی انجام میگیره(مثل سوپاپ اطمینان) در این مورد من با هیچ غیر متخصصی بحثی ندارم!!!!!

    در آینده نیز چون شما رابطه جنسی با شخصی نداشتی و دخول پس حتما نیازی نیست که اشاره ای بکنی.

    و واقعا اونی که برای بکارت به سراغ کسی میره و سوال اصلیش اونجاست بهتره که باهاش ازدواج نکنی.

    فعلا بهتره به درس و جمع دوستان خوب و ورزش و مطالعه بگذرانی و اگر واقعا بتوانی از یکی از همکاران خوب خانم ما مشاوره بگیری چه بهتر.


    موفق باشی عزیز

    سپاس

    dr
    خ
    یلی ممنونم حرفاتون خیلی بهم ارامش داد

  18. کاربران زیر از sayana بابت این پست مفید تشکر کرده اند


اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد