نمایش نتایج: از 1 به 15 از 15

موضوع: رفتار عجیب خانواده همسر

1334
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Nov 2015
    شماره عضویت
    23704
    نوشته ها
    14
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    رفتار عجیب خانواده همسر

    سلام،دختر ۳۲ ساله ای هستم که ۱ سال پیش نامزد کردم، تا قبل از نامزدی از خونواده نامزدم هیچ شناختی نداشتم، اما من و نامزدم ۲ سال با هم دوست بودیم، به مشکلاتی توی رفتارش برخوردم که میدونم باید درمان بشه اما نمیدونم مشکلش چیه؟؟شاید شما بتونید کمکم کنید،مثلا اینکه اعتماد به نفسش پایین بود جوری که اکثرا در مواجه با دیگران اونها رو مقدم به خودش میدونست یا اگه از چیزی ناراضی بود، حرفی نمیزد حتی اگه حق با اون بود (البته فقط با دیگران نه من و خونوادش)، یا موقع صحبت کردن با دیگران دچار استرس میشد وجوری که کاملا استرسش مشخص میشه و یه کلمه رو چند بار تکرار میکرد، و دیگه اینکه یه نوع حس بدبینی مخصوصا به گذشته من داشت (من همون اول دوستی گفته بودم که قبلا به پسری علاقه داشتم و در جریان کامل بود ) و در این مورد به دروغ یا حرفی پشت سر من بر نخورده بود اما مداااام میپرسید دیگه با کسی دوست بودی؟ رابطت در چه حد بوده؟ دروغ که به من نمیگی؟ و ....... و یا توی انتخاب مثلا لباس یا هرچیز دیگه ای خیلی وسواس بخرج میداد و برای انتخاب ۱ کفش دم دستی ۱ ساعت توی مغازه بودیم، البته روی تمیزی و نظافت هم وسواس داشت اما ادم منظمی نبود، موقع بیرون رفتن از خونه شیر گاز و برق و چند بار چک میکرد و در ورودی رو که مطمئن بشه بسته است، وقتی ازش پرسیدمچرا اینقد چک میکنی گفت من تنها زندگی میکنم اینجا و اگه دزد بیاد یا اتفاقی بیفته من جوابگو هستم!! که به نظرم اینها توجیح بود چون خودش یک بار گفت این وسواس خود من رو هم اذیت میکنه اما اگه نکنم عصبی میشم! البته بینهایت مهربون و دوست داشتنی هم هست که با وجود این مسائل من باز هم برای ازدواج قبولش کردم، اما بعد از نامزدی که خونوادش رو دیدم و به مشکلاتی با اونها برخوردیم من و خونوادم، احساس میکنم این مسائل نامزدم ارثی هست، چون پدرش هم وسواسی هست به شدت،جوری که حتی الان به نامزدم قبل از غذا خوردن میگه دستاتو شستی؟ مریض میشی یا موقع پارک کردن ماشین همه درای ماشین و چک میکنه که قفل باشه .... حالا چیزی که من و بشدت نگران کرده رفتار عجیب خونواده نامزدمه، چون علارغم اینکه خونواده بزرگی دارن با همه قطع رابطه هستند، از همه ناراحت میشن،و به همه بدبینن و فکر میکنن دیگران قصد توهین داشتن به اونها رو داشتن، پدر نامزدم به کوچکترین و بی ارزش ترین چیزها هم توجه میکنه جوری که من وقتی باهاشون حرف میزنم میترسم نکنه چیزی بگم که ناراحت شن! و اینکه وقتی با دیگران صحبت میکنه حتی با نامزد من حرف معمولیشون هم در مورد مسایل روزمره با بحثه!! الان هم با خونواده من قطع رابطه کردن سر چیزی که حتی درست نمیدونیم چیه! و حاضر به صحبت در موردش هم نیستن و نامزدی من هم معلقه! اگه بدونم مشکل اینا چیه شاید بتونم حل کنم این مشکلی که واسم به وجود امده رو ، مرسیی و ببخشید که طولانی بود.

  2. بالا | پست 2

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Oct 2015
    شماره عضویت
    23370
    نوشته ها
    288
    تشکـر
    43
    تشکر شده 192 بار در 128 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : نمیتونم نوع بیماری روانی نامزدم و خونوادش رو تشخیص بدم!!!

    نقل قول نوشته اصلی توسط Morvarid_ir نمایش پست ها
    سلام،دختر ۳۲ ساله ای هستم که ۱ سال پیش نامزد کردم، تا قبل از نامزدی از خونواده نامزدم هیچ شناختی نداشتم، اما من و نامزدم ۲ سال با هم دوست بودیم، به مشکلاتی توی رفتارش برخوردم که میدونم باید درمان بشه اما نمیدونم مشکلش چیه؟؟شاید شما بتونید کمکم کنید،مثلا اینکه اعتماد به نفسش پایین بود جوری که اکثرا در مواجه با دیگران اونها رو مقدم به خودش میدونست یا اگه از چیزی ناراضی بود، حرفی نمیزد حتی اگه حق با اون بود (البته فقط با دیگران نه من و خونوادش)، یا موقع صحبت کردن با دیگران دچار استرس میشد وجوری که کاملا استرسش مشخص میشه و یه کلمه رو چند بار تکرار میکرد، و دیگه اینکه یه نوع حس بدبینی مخصوصا به گذشته من داشت (من همون اول دوستی گفته بودم که قبلا به پسری علاقه داشتم و در جریان کامل بود ) و در این مورد به دروغ یا حرفی پشت سر من بر نخورده بود اما مداااام میپرسید دیگه با کسی دوست بودی؟ رابطت در چه حد بوده؟ دروغ که به من نمیگی؟ و ....... و یا توی انتخاب مثلا لباس یا هرچیز دیگه ای خیلی وسواس بخرج میداد و برای انتخاب ۱ کفش دم دستی ۱ ساعت توی مغازه بودیم، البته روی تمیزی و نظافت هم وسواس داشت اما ادم منظمی نبود، موقع بیرون رفتن از خونه شیر گاز و برق و چند بار چک میکرد و در ورودی رو که مطمئن بشه بسته است، وقتی ازش پرسیدمچرا اینقد چک میکنی گفت من تنها زندگی میکنم اینجا و اگه دزد بیاد یا اتفاقی بیفته من جوابگو هستم!! که به نظرم اینها توجیح بود چون خودش یک بار گفت این وسواس خود من رو هم اذیت میکنه اما اگه نکنم عصبی میشم! البته بینهایت مهربون و دوست داشتنی هم هست که با وجود این مسائل من باز هم برای ازدواج قبولش کردم، اما بعد از نامزدی که خونوادش رو دیدم و به مشکلاتی با اونها برخوردیم من و خونوادم، احساس میکنم این مسائل نامزدم ارثی هست، چون پدرش هم وسواسی هست به شدت،جوری که حتی الان به نامزدم قبل از غذا خوردن میگه دستاتو شستی؟ مریض میشی یا موقع پارک کردن ماشین همه درای ماشین و چک میکنه که قفل باشه .... حالا چیزی که من و بشدت نگران کرده رفتار عجیب خونواده نامزدمه، چون علارغم اینکه خونواده بزرگی دارن با همه قطع رابطه هستند، از همه ناراحت میشن،و به همه بدبینن و فکر میکنن دیگران قصد توهین داشتن به اونها رو داشتن، پدر نامزدم به کوچکترین و بی ارزش ترین چیزها هم توجه میکنه جوری که من وقتی باهاشون حرف میزنم میترسم نکنه چیزی بگم که ناراحت شن! و اینکه وقتی با دیگران صحبت میکنه حتی با نامزد من حرف معمولیشون هم در مورد مسایل روزمره با بحثه!! الان هم با خونواده من قطع رابطه کردن سر چیزی که حتی درست نمیدونیم چیه! و حاضر به صحبت در موردش هم نیستن و نامزدی من هم معلقه! اگه بدونم مشکل اینا چیه شاید بتونم حل کنم این مشکلی که واسم به وجود امده رو ، مرسیی و ببخشید که طولانی بود.
    دوست عزیز
    همسر شما و خانوادش وسواس مزمن دارند...که باید سعی میکردند خودشونو درمان کنند
    حقیقت اینه که زمانی که بیش از حد به موضوعی گیر بدیم و یا در موردش فکر کنیم و این نگرانی طولانی مدت باشه تبدیل به وسواس خاطر میشه
    حالا همینطوری که شما فرمودین خانواده ایشون و خودشون در تمام زمینه ها نگران هستند و وسواس دارند...
    ایشون هم یه نوع وسواس خاطر داره که نکنه شما قبلا با کس دیگه ای هم بودین و این حرفها
    نهایتا دو کار میشه انجام داد
    1- هم خانواده و هم شوهرتون برند پیش مشاور و روانشاس و به مرور زمان و در طی چند جلسه درمان بشند
    2- شما اونها رو همونطوری که هستند قبول کنی و باهاشون سازگار بشی...
    چند تا سوال هم دارم
    1- با شوهرت خونه گرفتین یا با والدینش یه جا زندگی میکنید؟
    2- غیر از وسواس خاطر مشکل دیگه ای که نداره؟
    3- تحصیلات شما و همسرتون چقدره؟
    4- عقد کرده هم هستین یا نیستین؟
    امضای ایشان
    برای تشکرکردن به جای زدن پست میتوانید از دکمه ستاره زیر عکس کاربری استفاده کنید.

  3. بالا | پست 3

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Nov 2015
    شماره عضویت
    23680
    نوشته ها
    19
    تشکـر
    18
    تشکر شده 14 بار در 11 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : نمیتونم نوع بیماری روانی نامزدم و خونوادش رو تشخیص بدم!!!

    عزیزم شما که نمیتونی خانواده شوهرت رو تغییر بدی اگه واقعا نامزدت رو دوست داری باهاش صحبت کن که بره پیش یه مشاور یا اگه راضی نمیشه خودت برو پیش یه مشاور یه تصمیم درست بگیرین.
    انشا...که مشکلت حل میشه.
    امضای ایشان
    به زندگی فکر کن!ولی برای زندگی غصه نخور. دیدن حقیقت است،

    ولی درست دیدن فضیلت!ادب خرجی ندارد ولی همی چیز را

    می خرد!با شروع هر صبح فکر کن تازه به دنیا امدی!

    مهربان باش و دوست بدار،شاید فردایی نباشد،

    شاید فردایی باشد، اما عزیزی نباشد

  4. بالا | پست 4

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Nov 2015
    شماره عضویت
    23704
    نوشته ها
    14
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : نمیتونم نوع بیماری روانی نامزدم و خونوادش رو تشخیص بدم!!!

    مرسی از جوابتون، راستش ما هنوز عقد نکردیم( فقط نشون کردیم) و هردومون مهندس و تحصیلکرده هستیم و خوشبختانه نامزدم مستقل از پدر و مادرش زندگی میکنه، اما چون تک فرزند بوده بیش از حد تحت نظر خونوادش بوده و روش وسواس دارند، از قبل هم که پدرش وسواس فکری و رفتاری داشته که مزید بر علت شده و این رفتارش و تا حدودی منتقل کرده به نامزدم، اما چیزی که خیلی من و رنج میده و نگران میکنه رفتار پدر و مادر ایشونه ،چون کلا چند برخورد اونهم بصورتی که میزبان بودیم و سعی کردیم نهایت احترام و بذاریم بیشتر نداشتیم ،اما باز از هر حرف و رفتار ما ناراحت شدن، مثلا پدرشون ناراحت شد که چرا مادرم یک ربع رفت اشپزخونه که. چای بریزه!!!!! گفته بود که چون داشتیم حرف مهریه و... میزدیم ناراحت شده بوده و رفته بود در حالی که اصلا اینطور نبود، اما بدون اینکه مطمئن باشن ، از روی بدبینی طبیعی که به همه دارن اینطور برداشت میکنن و عکس العمل نشون دادن، در حال حاضر نه جواب تلفن ما رو میدن نه حاضر هستند که بشینند و صحبت کنند با خونوادم بلکه سو تفاهم برطرف بشه، من و نامزدم هم موندیم چیکار کنیم،خونواده من هم همه چیز رو به عهده خودم گذاشتن، و نمیدونم با این خونواده چیکار کنم

  5. بالا | پست 5

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Oct 2015
    شماره عضویت
    23370
    نوشته ها
    288
    تشکـر
    43
    تشکر شده 192 بار در 128 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : نمیتونم نوع بیماری روانی نامزدم و خونوادش رو تشخیص بدم!!!

    نقل قول نوشته اصلی توسط Morvarid_ir نمایش پست ها
    مرسی از جوابتون، راستش ما هنوز عقد نکردیم( فقط نشون کردیم) و هردومون مهندس و تحصیلکرده هستیم و خوشبختانه نامزدم مستقل از پدر و مادرش زندگی میکنه، اما چون تک فرزند بوده بیش از حد تحت نظر خونوادش بوده و روش وسواس دارند، از قبل هم که پدرش وسواس فکری و رفتاری داشته که مزید بر علت شده و این رفتارش و تا حدودی منتقل کرده به نامزدم، اما چیزی که خیلی من و رنج میده و نگران میکنه رفتار پدر و مادر ایشونه ،چون کلا چند برخورد اونهم بصورتی که میزبان بودیم و سعی کردیم نهایت احترام و بذاریم بیشتر نداشتیم ،اما باز از هر حرف و رفتار ما ناراحت شدن، مثلا پدرشون ناراحت شد که چرا مادرم یک ربع رفت اشپزخونه که. چای بریزه!!!!! گفته بود که چون داشتیم حرف مهریه و... میزدیم ناراحت شده بوده و رفته بود در حالی که اصلا اینطور نبود، اما بدون اینکه مطمئن باشن ، از روی بدبینی طبیعی که به همه دارن اینطور برداشت میکنن و عکس العمل نشون دادن، در حال حاضر نه جواب تلفن ما رو میدن نه حاضر هستند که بشینند و صحبت کنند با خونوادم بلکه سو تفاهم برطرف بشه، من و نامزدم هم موندیم چیکار کنیم،خونواده من هم همه چیز رو به عهده خودم گذاشتن، و نمیدونم با این خونواده چیکار کنم
    اگه اینطوری باشه سعی کن با نامزدت بیشتر در این مورد حرف بزنی
    البته از والدینش بدگویی نکن بلکه بهش بگو که بهتره اجازه ندین زندگیتون به خاطر حرف خانواده های همدیگه از هم پاشیده بشه
    اگه تنها مشکلتون این حرفها و حدیثا هست و غیر این هیچ مشکلی با نامزدت نداری و همه چی اکی هست... در اون صورت
    زیاد این نامزدی رو کش ندین چونکه بیشتر از 6 ماه نامزدی باعث میشه اینجور مشکلات سرباز کنند و حتی تا مرز جدایی میبرند
    سعی کن با نامزدت کارو تموم کنی و هرچه سریعتر عقد کنید و برید زیر یه سقف دوتایی زندگی کنید
    البته ضمن احترام به خانواده هاتون و دوری از هرگونه بدگویی سعی کن نامزدتو متوجه کنی که نباید اجازه داد که کسی با حرفها و شکاش زندگی شما دو تا جوون رو خراب کنه
    به امید خوش بختی شما
    امضای ایشان
    برای تشکرکردن به جای زدن پست میتوانید از دکمه ستاره زیر عکس کاربری استفاده کنید.

  6. بالا | پست 6

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Nov 2015
    شماره عضویت
    23704
    نوشته ها
    14
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : نمیتونم نوع بیماری روانی نامزدم و خونوادش رو تشخیص بدم!!!

    البته این رو هم بگم که خونواده ایشون اصلا قبول نمبکنن که مشکل دارن، یعنی کاملا حق به جانب هستن حتی حاضر به حرف زدن در مورد سرنوشت پسرشون نیستن ،چه برسه به اینکه قبول کنن برن پیش مشاور!!!

  7. بالا | پست 7

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Nov 2015
    شماره عضویت
    23704
    نوشته ها
    14
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : نمیتونم نوع بیماری روانی نامزدم و خونوادش رو تشخیص بدم!!!

    نقل قول نوشته اصلی توسط ALI.ENG نمایش پست ها
    اگه اینطوری باشه سعی کن با نامزدت بیشتر در این مورد حرف بزنی
    البته از والدینش بدگویی نکن بلکه بهش بگو که بهتره اجازه ندین زندگیتون به خاطر حرف خانواده های همدیگه از هم پاشیده بشه
    اگه تنها مشکلتون این حرفها و حدیثا هست و غیر این هیچ مشکلی با نامزدت نداری و همه چی اکی هست... در اون صورت
    زیاد این نامزدی رو کش ندین چونکه بیشتر از 6 ماه نامزدی باعث میشه اینجور مشکلات سرباز کنند و حتی تا مرز جدایی میبرند
    سعی کن با نامزدت کارو تموم کنی و هرچه سریعتر عقد کنید و برید زیر یه سقف دوتایی زندگی کنید
    البته ضمن احترام به خانواده هاتون و دوری از هرگونه بدگویی سعی کن نامزدتو متوجه کنی که نباید اجازه داد که کسی با حرفها و شکاش زندگی شما دو تا جوون رو خراب کنه
    به امید خوش بختی شما
    باور کنید من هم همینو میخوام که زودتر عقد کنیم اما خونواده ایشون کلا خودشون رو کشیدن عقب و برای عقد هیچ کاری نمیکنن، من به نامزدم گفتم که با خونوادم صحبت کردم و مشکلی نیست اگه خودمون بریم عقد کنیم، اما نامزدم میگه من به فکر جایگاه تو توی خوانوادم هستم ، نمیخوام بعدش مشکلی پیش بیاد، سعی میکنه با صحبت کردن حل کنه اما هردفعه دعواشون میشه و یه مدت قهر میکنن و این مسئله یک ساله که همینطور بلاتکلیفه، چون پدرش یکبار میگه خودت عاقل و بالغی خودت میدونی اگه میخوای بری عقد کنی، یکبار میگه باید قید خونوادتو بزنی اگه اینکارو کنی، و نامزدم میگه اینها نگران زندگی منن و خودشون هم نمیدونن چیکار کنن و گیجن ...

  8. بالا | پست 8

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Oct 2015
    شماره عضویت
    23370
    نوشته ها
    288
    تشکـر
    43
    تشکر شده 192 بار در 128 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : نمیتونم نوع بیماری روانی نامزدم و خونوادش رو تشخیص بدم!!!

    نقل قول نوشته اصلی توسط Morvarid_ir نمایش پست ها
    باور کنید من هم همینو میخوام که زودتر عقد کنیم اما خونواده ایشون کلا خودشون رو کشیدن عقب و برای عقد هیچ کاری نمیکنن، من به نامزدم گفتم که با خونوادم صحبت کردم و مشکلی نیست اگه خودمون بریم عقد کنیم، اما نامزدم میگه من به فکر جایگاه تو توی خوانوادم هستم ، نمیخوام بعدش مشکلی پیش بیاد، سعی میکنه با صحبت کردن حل کنه اما هردفعه دعواشون میشه و یه مدت قهر میکنن و این مسئله یک ساله که همینطور بلاتکلیفه، چون پدرش یکبار میگه خودت عاقل و بالغی خودت میدونی اگه میخوای بری عقد کنی، یکبار میگه باید قید خونوادتو بزنی اگه اینکارو کنی، و نامزدم میگه اینها نگران زندگی منن و خودشون هم نمیدونن چیکار کنن و گیجن ...
    رابطه جنسی داشتین تو این مدت نامزدیتون؟
    اگه اینقدر خانوادش بهش اهمیت نمیدند چرا نامزد شما عقدتون نمیکنه؟
    در هر صورت بهتره نامزدتو قانع کنی هرطوری شده یا خانوادشو راضی کنه یا با شما ازدواج کنه
    چون این بلاتکلیفی الان دقیقا به ضرر شما تموم میشه نه نامزدت
    پس حتما حتما مجابش کن که هرچه زودتر هرطوری که شده عقدت کنه
    امضای ایشان
    برای تشکرکردن به جای زدن پست میتوانید از دکمه ستاره زیر عکس کاربری استفاده کنید.

  9. بالا | پست 9

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Nov 2015
    شماره عضویت
    23704
    نوشته ها
    14
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : نمیتونم نوع بیماری روانی نامزدم و خونوادش رو تشخیص بدم!!!

    راستش از طرفی ناراحتم که در شأن و شخصیت من و خونوادم نیست که اینجوری بخوام عقد کنم ، با وجود خاستگار های خیلی خوب و سرشناسی که داشتم، و از طرفی واقعا به نامزدم علاقه دارم و نمیخوام از دستش بدم چون به غیر از وسواسی که داره ( که خیلی هم من و اذیت نمیکنه) مشکل جدی با هم نداریم و خیلی با هم همفکر و هم عقیده هستیم، نظراتمون و دیدگاهامون بهم خیلی نزدیکه و واقعا به هم وابسه و علاقمندیم ،ولی این مشکلات روحی روانی پدر و مادرش ما رو مجبور میکنه یا بهم بزنیم یا تنهایی بریم محضر و عقد کنیم.

  10. بالا | پست 10

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Oct 2015
    شماره عضویت
    23370
    نوشته ها
    288
    تشکـر
    43
    تشکر شده 192 بار در 128 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : نمیتونم نوع بیماری روانی نامزدم و خونوادش رو تشخیص بدم!!!

    نقل قول نوشته اصلی توسط Morvarid_ir نمایش پست ها
    راستش از طرفی ناراحتم که در شأن و شخصیت من و خونوادم نیست که اینجوری بخوام عقد کنم ، با وجود خاستگار های خیلی خوب و سرشناسی که داشتم، و از طرفی واقعا به نامزدم علاقه دارم و نمیخوام از دستش بدم چون به غیر از وسواسی که داره ( که خیلی هم من و اذیت نمیکنه) مشکل جدی با هم نداریم و خیلی با هم همفکر و هم عقیده هستیم، نظراتمون و دیدگاهامون بهم خیلی نزدیکه و واقعا به هم وابسه و علاقمندیم ،ولی این مشکلات روحی روانی پدر و مادرش ما رو مجبور میکنه یا بهم بزنیم یا تنهایی بریم محضر و عقد کنیم.
    جواب منو ندادین : رابطه جنسی هم باهاش دارین یا نه؟
    اگه اینقدر بهش نزدیکید و حس میکنید واقعا باهاش خوش بخت میشید پس نباید از دستش بدین
    اگه همدیگرو دوست دارید و کاملا اینده خوبی فکر میکنید داشته باشید بهتره ازدواج کنید و مطمئن باشید بعد عقد
    خانواده ایشون هم قبول میکنه هردوی شما رو
    ولی اگه فهمیدین خانواده ها ممکنه به رابطه شما دو تا اسیب برسونند ازشون دوری کنید و به زندگی خودتون برسید و این
    زندگی رو به هیچ عنوان از دست ندین
    امضای ایشان
    برای تشکرکردن به جای زدن پست میتوانید از دکمه ستاره زیر عکس کاربری استفاده کنید.

  11. بالا | پست 11

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Nov 2015
    شماره عضویت
    23704
    نوشته ها
    14
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : نمیتونم نوع بیماری روانی نامزدم و خونوادش رو تشخیص بدم!!!

    بله رابطه داشتیم، خوشبختانه شانسی که داریم اینه که نامزدم ایران زندگی نمیکنه و قرار نیست برای زندگیش برگرده ایران و میتونیم از خونوادش دور باشیم، اما اینو هم باید در نظر بگیرم که چون نامزدم همونطور که گفتم وسواس داره و حتی تو خرید کوچیکترین چیزها شک داره و خونوادش از این قضیه استفاده میکنن و دائم اون رو در مورد من دچار شک میکنن و میگن باهاش خوشبخت نمیشی، خونوادش تو زندگیت دخالت میکنن، اون دختر ولت میکنه و تنهات میزاره . اینها چیزایی بود که خود نامزدم نقل قول کرده از پدر و مادرش! اما باعث نمیشه از علاقش به من کم بشه جوری که حتی یک لحظه هم نمیتونه فکر از دست دادنم و بکنه اما این حرفا دقیقا جایی که باید عزمش و جزم کنه و یه حرکت اساسی انجام بده اون رو دچار شک میکنه.

  12. بالا | پست 12

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Oct 2015
    شماره عضویت
    23370
    نوشته ها
    288
    تشکـر
    43
    تشکر شده 192 بار در 128 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : نمیتونم نوع بیماری روانی نامزدم و خونوادش رو تشخیص بدم!!!

    نقل قول نوشته اصلی توسط Morvarid_ir نمایش پست ها
    بله رابطه داشتیم، خوشبختانه شانسی که داریم اینه که نامزدم ایران زندگی نمیکنه و قرار نیست برای زندگیش برگرده ایران و میتونیم از خونوادش دور باشیم، اما اینو هم باید در نظر بگیرم که چون نامزدم همونطور که گفتم وسواس داره و حتی تو خرید کوچیکترین چیزها شک داره و خونوادش از این قضیه استفاده میکنن و دائم اون رو در مورد من دچار شک میکنن و میگن باهاش خوشبخت نمیشی، خونوادش تو زندگیت دخالت میکنن، اون دختر ولت میکنه و تنهات میزاره . اینها چیزایی بود که خود نامزدم نقل قول کرده از پدر و مادرش! اما باعث نمیشه از علاقش به من کم بشه جوری که حتی یک لحظه هم نمیتونه فکر از دست دادنم و بکنه اما این حرفا دقیقا جایی که باید عزمش و جزم کنه و یه حرکت اساسی انجام بده اون رو دچار شک میکنه.
    نامزدت ایران زندگی نمیکنه پس شما الان خودتون هم ایران نیستین؟
    خب نهایتا ببین دوست عزیز....نامزدی یه مدت زمان خاص داره که 6-9 ماه هست
    از این بیشترش مناسب نیست چون که باعث میشه حرف و حدیثها بیشتر بشه و حتی باعث جدایی بشه
    پس لطفا هرکاری میتونی بکنی بکن ولی نامزدتو راضی کن هرچه سریعتر عقدت کنه و این ماجرا تموم بشه
    چون که با این وسواسی که نامزدت یا خانوادش داره ممکنه این وضعیت باعث نابودی ازدواجتون بشه
    پس بهش قوت قلب بدین و کارو تموم کنید
    امضای ایشان
    برای تشکرکردن به جای زدن پست میتوانید از دکمه ستاره زیر عکس کاربری استفاده کنید.

  13. بالا | پست 13

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Nov 2015
    شماره عضویت
    23704
    نوشته ها
    14
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : نمیتونم نوع بیماری روانی نامزدم و خونوادش رو تشخیص بدم!!!

    من و نامزدم هردو خارج از ایران هستیم البته من از زمانی که نامزد کردم رفت و امد میکنم به ایران اما پدر و مادر من و والدین ایشون ایران هستند، یکی از دلایلی که بطور جدی نشده صحبت کنه با خونوادش همین دور بودن بوده، چون پشت تلفن هر دفعه دعواشون شده، البته یکبار هم اردیبهشت بلیط خریده بود که بیاد و عقد کنیم که پدرش همون موقع اعلام کرد که مخالف هستن و مشکلمون بطور جدی از همونجا شروع شد و نامزدم هم باهاشون ۴ ماه قهر کرد وایران هم نیومد، و چون کار میکنه اونجا و مرخصی نداره نمیتونه همینطوری بیاد و ترجیح میده از مرخصیش برای عقد و ایران اومدنش استفاده کنه، اما اینبار گفتم بعد از ماه صفر بیاد که تکلیف این قضیه به هر صورت مشخص بشه. مرسی از که وقتی میذارید

  14. بالا | پست 14

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Oct 2015
    شماره عضویت
    23370
    نوشته ها
    288
    تشکـر
    43
    تشکر شده 192 بار در 128 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : نمیتونم نوع بیماری روانی نامزدم و خونوادش رو تشخیص بدم!!!

    نقل قول نوشته اصلی توسط Morvarid_ir نمایش پست ها
    من و نامزدم هردو خارج از ایران هستیم البته من از زمانی که نامزد کردم رفت و امد میکنم به ایران اما پدر و مادر من و والدین ایشون ایران هستند، یکی از دلایلی که بطور جدی نشده صحبت کنه با خونوادش همین دور بودن بوده، چون پشت تلفن هر دفعه دعواشون شده، البته یکبار هم اردیبهشت بلیط خریده بود که بیاد و عقد کنیم که پدرش همون موقع اعلام کرد که مخالف هستن و مشکلمون بطور جدی از همونجا شروع شد و نامزدم هم باهاشون ۴ ماه قهر کرد وایران هم نیومد، و چون کار میکنه اونجا و مرخصی نداره نمیتونه همینطوری بیاد و ترجیح میده از مرخصیش برای عقد و ایران اومدنش استفاده کنه، اما اینبار گفتم بعد از ماه صفر بیاد که تکلیف این قضیه به هر صورت مشخص بشه. مرسی از که وقتی میذارید
    خواهش میکنم دوست گلم اینکه حرفام بتونه بهت کمک کنه باعث خوشحالی منه
    ایشالا که مشکلتون حل میشه نگرانش نباش...ولی حالا که پیش نامزدت هستی و خانوادش دورند ازتون من فکر میکنم کنترل بیشتری میتونی روش داشته باشی
    باهاش بیشتر صحبت کن...آگاهش کن بهش بگو ما دو انسانیم که قراره تا اخر عمر کنار هم باشیم و زندگی کنیم
    پدر و مادرمون که بعد یه مدت تنهامون میزارند و میرند ولی ما میمونیم و از هر نظر هم شبیهیم....
    پس بهتره که ازداجمون رو قطعی کنیم و رسما زن و شوهر بشیم و اجازه ندیم حرفهای بقیه که میتونه از سر لج و لجبازی باشه زندگی ما رو خراب کنه
    من مطمئنم راحتی میتونی قانعش کنی که کارو تموم کنه و رسما زن و شوهر بشین بعدش هم خوشخبت میشید و زندگی توام با خوشبختی خواهید داشت
    امضای ایشان
    برای تشکرکردن به جای زدن پست میتوانید از دکمه ستاره زیر عکس کاربری استفاده کنید.

  15. بالا | پست 15

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    May 2014
    شماره عضویت
    3710
    نوشته ها
    9,699
    تشکـر
    4,204
    تشکر شده 10,202 بار در 5,111 پست
    میزان امتیاز
    21

    پاسخ : نمیتونم نوع بیماری روانی نامزدم و خونوادش رو تشخیص بدم!!!

    نقل قول نوشته اصلی توسط Morvarid_ir نمایش پست ها
    سلام،دختر ۳۲ ساله ای هستم که ۱ سال پیش نامزد کردم، تا قبل از نامزدی از خونواده نامزدم هیچ شناختی نداشتم، اما من و نامزدم ۲ سال با هم دوست بودیم، به مشکلاتی توی رفتارش برخوردم که میدونم باید درمان بشه اما نمیدونم مشکلش چیه؟؟شاید شما بتونید کمکم کنید،مثلا اینکه اعتماد به نفسش پایین بود جوری که اکثرا در مواجه با دیگران اونها رو مقدم به خودش میدونست یا اگه از چیزی ناراضی بود، حرفی نمیزد حتی اگه حق با اون بود (البته فقط با دیگران نه من و خونوادش)، یا موقع صحبت کردن با دیگران دچار استرس میشد وجوری که کاملا استرسش مشخص میشه و یه کلمه رو چند بار تکرار میکرد، و دیگه اینکه یه نوع حس بدبینی مخصوصا به گذشته من داشت (من همون اول دوستی گفته بودم که قبلا به پسری علاقه داشتم و در جریان کامل بود ) و در این مورد به دروغ یا حرفی پشت سر من بر نخورده بود اما مداااام میپرسید دیگه با کسی دوست بودی؟ رابطت در چه حد بوده؟ دروغ که به من نمیگی؟ و ....... و یا توی انتخاب مثلا لباس یا هرچیز دیگه ای خیلی وسواس بخرج میداد و برای انتخاب ۱ کفش دم دستی ۱ ساعت توی مغازه بودیم، البته روی تمیزی و نظافت هم وسواس داشت اما ادم منظمی نبود، موقع بیرون رفتن از خونه شیر گاز و برق و چند بار چک میکرد و در ورودی رو که مطمئن بشه بسته است، وقتی ازش پرسیدمچرا اینقد چک میکنی گفت من تنها زندگی میکنم اینجا و اگه دزد بیاد یا اتفاقی بیفته من جوابگو هستم!! که به نظرم اینها توجیح بود چون خودش یک بار گفت این وسواس خود من رو هم اذیت میکنه اما اگه نکنم عصبی میشم! البته بینهایت مهربون و دوست داشتنی هم هست که با وجود این مسائل من باز هم برای ازدواج قبولش کردم، اما بعد از نامزدی که خونوادش رو دیدم و به مشکلاتی با اونها برخوردیم من و خونوادم، احساس میکنم این مسائل نامزدم ارثی هست، چون پدرش هم وسواسی هست به شدت،جوری که حتی الان به نامزدم قبل از غذا خوردن میگه دستاتو شستی؟ مریض میشی یا موقع پارک کردن ماشین همه درای ماشین و چک میکنه که قفل باشه .... حالا چیزی که من و بشدت نگران کرده رفتار عجیب خونواده نامزدمه، چون علارغم اینکه خونواده بزرگی دارن با همه قطع رابطه هستند، از همه ناراحت میشن،و به همه بدبینن و فکر میکنن دیگران قصد توهین داشتن به اونها رو داشتن، پدر نامزدم به کوچکترین و بی ارزش ترین چیزها هم توجه میکنه جوری که من وقتی باهاشون حرف میزنم میترسم نکنه چیزی بگم که ناراحت شن! و اینکه وقتی با دیگران صحبت میکنه حتی با نامزد من حرف معمولیشون هم در مورد مسایل روزمره با بحثه!! الان هم با خونواده من قطع رابطه کردن سر چیزی که حتی درست نمیدونیم چیه! و حاضر به صحبت در موردش هم نیستن و نامزدی من هم معلقه! اگه بدونم مشکل اینا چیه شاید بتونم حل کنم این مشکلی که واسم به وجود امده رو ، مرسیی و ببخشید که طولانی بود.

    دوست عزیز شما در دوران نامزدی هستید که دوره طلایی شناخت به حساب میاد پس این دروان شما باید شناخت پیدا کنید

    که اگر نتونستید به نتیجه ای برسید سریع از رابطه خارج بشید نه اینکه دنبال کشف بیماری باشید

    متاسفانه خیلی از افراد در این دوران دچار تردید و بی خیالی میشن و وارد زندگی خواهند شد که نیتجه اش به شکست و سقوط ختم خواهد شد
    امضای ایشان

    خـــــدانـگهــــــدار


اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد