نوشته اصلی توسط
شهرام2014
سلام
عزیز اولا تولد دوقولهاتون مبارک و ثانیا متاسفم برای آنچه که خواندم همیشه گفتم و میگم بیزینس و معامله خانوادگی تا آنجا که ممکنه نباید انجام بشه و غلطه چون 98 درصد مواقع حتما باعث دردسر میشه.
در مورد کیس شما باید عرض کنم گذشته که درگذشته, بهتره با همسر خود بشنید 2 نفری و یا با حضور یک مشاور ایرانی و دوستانه تصمصم بگیرید هر دو که تو کار خانواده شما و ایشون دخالت نکنید . و یک
گوش هر دوی شما در باشه و یک گوشتون دروازه( چون همیشه در ازدواج این مهم نیست که خانواده همسر چی میگن این مهمه که همسر چه واکنشی در ارتباط با زوجش به آن گفته نشان میده)
درسته همسر شما هم درگیر این قضیه مالی هستند و متضرر شده اند در رابطه با پدر شما. ولی خوب حتما به شما ربطی نداره و تازه شکایت کرده اند پس میمانه قانون و دادگاه که آنهم مسیر خودش رو داره.
کوتاه سخن لشکر و لشکر کشی رو بگذارید کنار شما دو تا هستید و استرالیا و دو فرزند دلبندتان(خانواده هسته ای) و بقیه فقط هم خون و یا آشنا.
موفق باشید
سپاس
dr
ممنون از پاسختون.
مشكل الان من ديگه بيروني نيست چرا كه اگه رابطه بين من و شوهرم اونقدر بر پايه گفتگو و راه حل پيدا كردن نبود ادامه پيدا نميكرد. الان اون براي اينكه من اذيت نشم حتي مشكلات دادگاه رو تا اونجايي كه ميشه به من نميگه.
در حال حاضر مشكل درونيه منه كه اذيتم ميكنه، چون فشار زيادي رومه با كوچكترين حرفي يا دخالتي از طرف خانواده شوهرم، به هم ميريزم. البته اونها هم در اين زمينه چيزي رو دريغ نميكنن و كم اذيتم نميكنن. منطقا حرف شما كه ميفرماييد بهتره يه گوش در باشه يه گوش دروازه صحيحه ولي همين يه فشار مضاعفه چون منطقم ميگه برات مهم نباشه، زندگيت رو بكن ولي درونم دائم مشغول يادآوري ضرباتيه كه خوردم، قبلا با
روانشناس صحبت كردم ولي متاسفم كه به شخصه نتونستم كسي رو پيدا كنم كه بهم راهكار براي ترميم آسيبهام ارائه كنه.