سلام وقت همگی بخیر
بدون مقدمه میگم چون زندگیم در خطره و سخت کمک میخام
یه پسری قبل از ازدواجم دو سه باری باهاش حرف زده بودم(تلفنی و پیامک)و زمانی که عقد کردم بهش گفتم که دیگه زنگ نزنه و کلی قانعش کردم و بعداز کلی بد و بیراه قبول کرد که ازدواج کردم و مثلا تمومش کرد
تو این 8ماه که عقد بودم چند باری زنگ زده و من با کلی سردی و تندی و رسمی باهاش صحبت کردم و تمام حرفم بهش این بوده که دیگه مزاحم نشه
من این قضیه رو به نامزدم نگفتم چون اصلا برام مهم نبود و فکر میکردم خودم میتونم درستش کنم... نامزد من (که کلا به همه چیز بدبینه)یبار که اون مزاحم پیام داده بود دیدش و بهم مشکوک شد و ازم توضیح خواست منم با گریه همه ماجرا رو براش گفتم وکلی عذر خواهی کردم و .....فرداش نامزدم زنگ زد به من و رفتیم ازش شکایت کردیم و یه عالمه نامزدم دعوام کرد و گفت میخام طلاقت بدم آبروتو میبرم بیچارت میکنمدیگه تا الانم هرچی دلخوری بینمون به وجود اومده بود رو چسبوند به این ماجرا و همش میگفت تو فلان کارو بخاطر اون کردی
فلان لباسو واسه اون پوشیدی
فلان روز با اون بحثت شده بود که ناراحت بودی؟!(اینجا مطمعن شدم که از عذر خاهیم داره سواستفاده میکنه و کلا یادش رفته من زنشم)
منم گوشی و خطمو دادم به خودش گفتم من اینارو بخاطر تو میخام حالا که تورو ناراحت میکنه نمیخامشون
بعد رفته همه ماجرا رو برای داداشم تعریف کرده وهزارتا گذاشته روش والانم دو هفتست که نه دیدمش نه باهم حرف زدیم
بنظرتون چیکار کنم؟هرچی من میرم سمتش بیشتر ازم دور میشهراستی من اون مزاحمو اصلا ندیدم ،من از یه استانم و اون از یه استان دیگه
ممنون میشم جوابمو بدید