سلام ، من نامزدم يك سالو نيمه كه نامزدم عاشق نامزدمم اونم دوسم داره قبل نامزديم باهم دوست بوديم سه سال خواستگاريمون طول كشيد تا بابام رضايت داد ولى حالا واقعا موندم������نامزدم دوستاشو ول نميكنه التماسشم ميكنم حتى أشك ميريزم پيشش واسش مهم نيست ترياك مصرف ميكنه سيگار ميكشه شبا با دوستاش تاصب ميمونه موندم واقعا موندم چيكار كنم كه اين كاراشو ول كنه من به خاطرش جلو همه واييستادم از اين ميترسم كه يه روز خونوادم بفهمن و بهم سركوفت بزنن ميشكنم داغون ميشم تو رو خدا كمكم كنيد
ویرایش توسط S697 : 11-14-2015 در ساعت 10:22 PM
...
ویرایش توسط زرند : 11-14-2015 در ساعت 10:55 PM
من دلم ميخواد درستش كنم راحت به دستش نياوردم كه راحت از دستش بدم جونش برام درميره ولى تو اين يه مورد اصلا به حرفام گوش نميكنه فقط كمكم كنيد واقعا موندم بهم بگيد چجورى درستش كنم؟؟؟
خداخودش کمکت کنه
هيشكى از درد دلم خبر نداره فقط خود خدا ميدونهنوشته اصلی توسط مهندس24
هيچكسو اينجا نيس به من كمك كنه ؟؟ واقعا درموندم تو رو به ابوالفضل كمكم كنيد
آخه ما چیکار میتونیم بکنیم....تریاک میکشه؟!!!!!!تو میتونی با این موضو کنار بیای؟اصلن خانوادت هیچی...
به نظر من كسي كه ترياك مي كشي يه عمر زندگي باهاش زجر كشيدن وتحقير شدنه
بي خيال عشق وعلاقه شو چشات روباز كن دختر جون
نه اصلا ، ميگه به خاطر كمر دردشه معتادم نيست ولى ترس من از معتاد شدنشه
اگه ميتونستم حتما اين كارو ميكردم ، ولى نميتونم
من يه راه حلى ميخوام كه بتونم يه كارى كنم دوستاشو ول كنه
چی بگم والا..تریاک تریاکه دیگه...من نمیدونم واسه کمردرد یا هرچی مگه فرقیم داره؟!!ببین دختره خوب منم عینه خودت دخترم خیلی هم احساساتی...پس خوب میفهمم یه دختر وقتی کسیو بخاد ینی میخاد و حاضره همه جوره واسه هر ایرادی که داره مایه بزاره...و درحالیکه دوس دارم بت بگم این رابطه رو تموم کن فقط به خاطره خودت...اما اینو نمیگم چون میدونم گوش نمیدی چون جنسه خودمو میشناسم...
اما حالا دو تا راهکار برات دارم....که بستگی به هدفت داره
اگه هدفت اینه که به عاقبت بخیریتم فک کنی...به خوشحالیو و خوشیختیتم فک کنی و نمیخای احتمالا چندسال دیگه پشیمون شی و برات آرامش و به دست آوردنه یه زندگیه خوب مطرحه و در عینه حال هم نمیخای عشقتو از دست بدی....ینی در درجه ی اول چیزایی که قرمز کردم برات مهمه و بعد آبیا...راهکار اینه: یه روز که حالش کاملا خوبه و باهات خوبه و احساس میکنی از اون روزاس که میشه باش منطقی حرف زد :برو بش بگو میخام بات 5 دقیقه منطقی حرف بزنم...گریه و زاریو التماسم نکن...با قدرت...با جدیت و با یه تصمیمه قطعیو مصمم...."بگو خودت میدونی که عاشقتم و به هیچ قیمتی حاضر نیستم از دستت بدم مگه به قیمته نابود کردنه خودت...بگو یبار میگم برایه همیشه...همین امروز باید قول بدی اینکارارو انجام ندی چون انجام دادنش مساویه با نابودیت و من نمیخام جلویه چشمم نابودیتو ببینم و صدام درنیاد..(هیچ توجیهو توضیحیم نپذیر و اگه وسطه حرفت خاس توضیحی بده یا هرچی...اجازه نده و بگو 5 دقیقه به حرفام فقط گوش کن...آخرشم بگو این حرفه آخرمه چیزه زیادی ازت نمیخام...میتونی انجامش بدی حداقل بخاطره من...اگر انجام دادی که منتظرت میمونم...اگرم که نه ...پا رویه دلم میزارم...."
و این حرفو جدی بگو و سریع از اونجا برو...بیشتر موندنه تو تو اون مکان به معنایه اینه که ممکنه با توجیهاتش قانع شی و جدیته حرفات مسخره به نظر بیاد...بدشم واقعا اگه تورو بخاد هیچ توجیهو توضیحی نباید بده و باید به حرفت گوش بده...اگه نداد شک نکن و واقعا پا رویه دلت بزار....که اگه نزاری ممکنه به هدفی که اون بالا آبیش کردم برسی ...ولی شک نکن به هدفهایی که قرمزش کردم نمیرسی...بهت قول میدم ....!!!!!!!!!!!!!!
اما راهکاره دومم واسه حالتیه که تو دوس داری ه به عاقبت بخیریتم فک کنی...به خوشحالیو و خوشیختیتم فک کنی و نمیخای احتمالا چندسال دیگه پشیمون شی و برات آرامش و به دست آوردنه یه زندگیه خوب مطرحه ولی مهمتر از اون واست اینه که از عشقت جدا نشی....که اونوقت قضیه فرق میکنه و چون اولویتات عوض میشه راهکارتم عوض میشه
و اونم اینه که همون کارایه بالارو انجام بدی ولی تهش براش خط و نشون نکشی "که اگه حرفمو گوش نکنی پا رو دلم میزارم..."و باید بگی "اگه حرفمو گوش کنی میفهمم که خیلی بیشتر از اون چیزی که فکر میکردم برام ارزش قائلی...چون حاضر شدی بخاطره من از چیزی دل بکنی که به هیچ وجه نمیتونستی...و اونوقت مطمئن باش منم اونجایی که فکرشو نمیکنی بیشتر برات مایه میزارم..."و باز اونجارو ترک کنی...و دیگه این بحثو ادامه ندی...اگه گذاشت کنار که هیچ ...خیلی هم عالی...اگه نزاشت...هیچ وقتم دیگه تا آخره عمرت حرفشم به میون نیاری...چون فقط خودتو کوچیک کردی و فقط سکوت کنی...اونقدر که خودش شرمنده بشه و ممکنم هس هیچ وقت شرمنده نشه و ادامه بده به کاراش....در هرصورت تو دیگه نباید به رویه خودت بیاری...چون نه تنها فایده ای نداره بلکه نتیجه ی عکس میده...و فقط باید بش آرامش بدی و براش دعا کنی و اینو پیشه خودت نگهداریو نزاری خانوادت بفهمن...چون دلیلی نداره بفهمن...!!!!اونوقت ممکنه به هدفه اصلیت ینی موندن باهاش برسی ولی حواست باشه اگه این راهو انتخاب کردی...امکانش زیاده که به چیزایی که اون بالا قرمز کردم نرسی....و باید از همین حالا آمادگیشو داشته باشی و پس فردا هیچ گله و شکایتی نه از خدا نه از خانوادت نه از من و نه از هیچکسه دیگه داشته باشی و بدونی تنها مقصر خودت بودی....چون این تویی که داری مسیره اول یا دومو انتخاب میکنی...عواقبشم دارم بت میگم و نمیتونی بگی نمیدونستم...دیگه خودت میدونی...
واقعا ممنونم ازتون مرسى
خاهش میکنم...خوشبخت بشی
چه كارايى باعث ميشه نامزدمو وابسته تَر كنم به خودم؟
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)
نظرت چیه؟