نمایش نتایج: از 1 به 2 از 2

موضوع: بریدن از شوهر

842
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Nov 2015
    شماره عضویت
    24506
    نوشته ها
    1
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    Angry بریدن از شوهر

    6 سال است باهم زندگی می کنیم اما 6 ماه بعد از عروسی متوجه شدم او با شماره های دوستانم که از موبالم برداشته تماس می گیرد و با آنها دوست می شود. بارها توبه کرده و معذرت خواسته ولی تا کنون بیش از 6 نفر بمن ثابت شده که با آنها ارتباط کلامی داشته. حتی به خواهرم نیز پیامک های جنسی می فرستاده.
    بازم بخشیدم بریا دوام زندگی عشق ورزیدم اما از زمانی که پسرمان بدنیا آمده تا کنون که 2 سالش شده رفتارش عوض شده. دیگه خیانت تلفنی ازش ندیدم اما همیشه بارفتارهاش سعی می کنه من رو عصبی کنه آنقدر گیر می ده و فحش که عصبی می شم و دوست دارم سرمو بزن به دیوار. تا حرفی می زنی میاد کتک می زنه اونم جلوی پسرم.
    دیگه دوستش ندارم اونم می گه که دوستم نداره او حتی به مادر زنش که محرمشه هم فحش ناموسی می ده تا منو عصبی کنه بعد میگه تو روانی هستی. دیگه خسته شدم . از طلاق می ترسم و اینکه بچمو ازم بگیره. هیچوقت تو این 6 سال با من درد دل نکرد اما به دوست دختراش می گفت من تنهام. هرکاری کردم تنهایش پر شه نشد.
    فرسنگ ها از خانواده ام دوره حتی یکسال هم میشه اونارو ندیدم در این شرایط سخت هر شب فحش و ناسزا داریم توقع داره همه رو با فحش کفن کنه من هیچی نگم. با اینکه کارمندم اما هیچکاری کمک نمی کنه و می گه باید جونت دربیاد. عوضش حقوق رو از من می گیره. بدتر از همه اینه که تا حرفی می زنم می ره تو اتاق با موبایلش ور می ره و مسئولیتی قبول نمی کنه.
    خسته شدم از زندگی بارها به طلاق فکرکردم و زندگی که اون نباشه اما آرزوی مرگشو دارم تا طلاق اینقد عصبی ام کرده تو این سال ها که هرچه عشق بهش داشتم نابود شده. لطفا راهنماییم کنین چکارکنم بریدم .

  2. بالا | پست 2

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Nov 2014
    شماره عضویت
    8594
    نوشته ها
    1,659
    تشکـر
    74
    تشکر شده 1,314 بار در 743 پست
    میزان امتیاز
    11

    پاسخ : بریدن از شوهر

    نقل قول نوشته اصلی توسط samaneh36 نمایش پست ها
    6 سال است باهم زندگی می کنیم اما 6 ماه بعد از عروسی متوجه شدم او با شماره های دوستانم که از موبالم برداشته تماس می گیرد و با آنها دوست می شود. بارها توبه کرده و معذرت خواسته ولی تا کنون بیش از 6 نفر بمن ثابت شده که با آنها ارتباط کلامی داشته. حتی به خواهرم نیز پیامک های جنسی می فرستاده.
    بازم بخشیدم بریا دوام زندگی عشق ورزیدم اما از زمانی که پسرمان بدنیا آمده تا کنون که 2 سالش شده رفتارش عوض شده. دیگه خیانت تلفنی ازش ندیدم اما همیشه بارفتارهاش سعی می کنه من رو عصبی کنه آنقدر گیر می ده و فحش که عصبی می شم و دوست دارم سرمو بزن به دیوار. تا حرفی می زنی میاد کتک می زنه اونم جلوی پسرم.
    دیگه دوستش ندارم اونم می گه که دوستم نداره او حتی به مادر زنش که محرمشه هم فحش ناموسی می ده تا منو عصبی کنه بعد میگه تو روانی هستی. دیگه خسته شدم . از طلاق می ترسم و اینکه بچمو ازم بگیره. هیچوقت تو این 6 سال با من درد دل نکرد اما به دوست دختراش می گفت من تنهام. هرکاری کردم تنهایش پر شه نشد.
    فرسنگ ها از خانواده ام دوره حتی یکسال هم میشه اونارو ندیدم در این شرایط سخت هر شب فحش و ناسزا داریم توقع داره همه رو با فحش کفن کنه من هیچی نگم. با اینکه کارمندم اما هیچکاری کمک نمی کنه و می گه باید جونت دربیاد. عوضش حقوق رو از من می گیره. بدتر از همه اینه که تا حرفی می زنم می ره تو اتاق با موبایلش ور می ره و مسئولیتی قبول نمی کنه.
    خسته شدم از زندگی بارها به طلاق فکرکردم و زندگی که اون نباشه اما آرزوی مرگشو دارم تا طلاق اینقد عصبی ام کرده تو این سال ها که هرچه عشق بهش داشتم نابود شده. لطفا راهنماییم کنین چکارکنم بریدم .

    سلام

    عزیز متاسفم از آنچه که خواندم, نمیدونم هر دو چند سالتونه ولی ازدواج بسیار غلط و اشتباهی داشته اید و بدتر از آن آوردن یک فرزند آنهم توی آن شرایط!!!!!!!!!؟؟؟

    اگر گفته های شما درست باشن صد در صد همسر شما مریض هستن و بیمار. و مسئله اصلی پسر 2 ساله شماست عزیز.

    کودکان تنش و دعوا حتما بیشتر از کودکان تک سرپرست و یا طلاق آسیب میبینند. اولا از ایشان بخواهین حضورا به یک مشاور مرد خانواده رجوع کنند اگر بکنند این کار رو که چقدر خوب و اگر نه که خودتان رجوع کنید به یکی از مشاوران همکار خانم و سپس با مشورت با ایشان تصمیم بگیرید.

    ازدواج و طلاق عزیز هم میتونه خوب باشه و هم بد ازدواج بدی داشتید ولی اگر تصمیم به جدایی داشتید طلاق درستی رو بگیرید لطفا.

    موفق باشید

    سپاس
    dr
    امضای ایشان
    وقتی که بدن فیزیکی بیمار شد باید به پزشک رجوع کرد

    و وقتی که بدن روانی مجروح و بیمار شد باید به روانشناس رجوع کرد

  3. کاربران زیر از شهرام2014 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد