نظرسنجی: ادامه زندگی؟

این یک نظرسنجی عمومی است . کاربران دیگر می توانند انتخاب شما را مشاهده کنند.

نمایش نتایج: از 1 به 6 از 6

موضوع: زندگی با شوهری که دزدی میکنه

4426
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Dec 2015
    شماره عضویت
    24732
    نوشته ها
    3
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    زندگی با شوهری که دزدی میکنه

    سلام دوستان.خواهش میکنم خودتون رو جای من قرار بدین و کمکم کنید.چون واقعا مستاصل شدم و اصلا امکان رفتن پیش مشاور رو ندارم
    من شش ساله ازدواج کردم با فردی که با ریا اومد جلو و من درست نتونستم بشناسمش.من و خانواده ام کاملا مذهبی ولی اونا اصلا.با هر سختی که بود با وجود خیلی تفاوتها و رفتارهای بدش باهاش ساختم به خاطر خودم و آبروم و سلامتی پدر و مادرم و آینده خواهر برادرام و حالا هم به خاطر بچه ام کوچگم البته ما به هم علاقه هم داریم ولی جفتمون هم به این نتیجه رسیدیم که این ازدواج کاملا اشتباه بوده.ما خیلی پیش میاد سر هر چیزی بحث و ناراحتی و قهر داشته باشیم و بارها بیشتر در این یکی دو سال اخیر حین دعوا و موقع پیش قدم شدن من برای آشتی بحث جدایی و .. پیش کشیده شده ولی با گریه های من برای آشتی حل و فصل شده.البته گریه نه بخاطر اینکه من کار اشتباهی کرده باشم نه .به خاطر التماس به او برای درست کردن رفتار و اعمالش حتی شده بخاطر فرزندمان.من کمی احساس نا امیدی وافسردگی دارم.کارهای اشتباه شوهرم خیلی جدی است.شاید هرکس دیگر بود نمیتوانست اینقدر دوام بیاورد.اولاش مشکلم سر کاهل نمازی و خساست و بد اخلاقی و عصبی بودنش بود.یکی دوبار هم متوجه شدم مشروب کسی تعارفش کند میخورد ولی مستقیم برویش نیاوردم که مطمئنم خورده.ولی حالا چرا .یا دزدی از سوپری که یه دوباری مشکوک شدم ولی اصلا نگفتم نا قبحش نرود.ولی اوضاع از 1 سال پیش خیلی بد شد.دزدی هایش را متوجه میشدم از سوپری که بیشتر شده .من حتی شک دارم به چند وسیله که میگوید از دوستش دست دو خریده.من هر بار که بهش میگویم و میپرسم شکهایم را خیلی خیلی ناراحت میشه.و انکار میکنه که دیگه مرتکب نمیشه ولی من میدونم اینطور نیست.البته خودش اقرار کرده به اینکه قبلا از مغازه دزدی میکرده و مثلا الان دیگه نه.من که تهدیدش میکنم به طلاق یا اینکه به پدرم میگم بیاد تکلیفمو مشخص کنه جواب عکس میده چون اون آدم خیلی لجباز و کله خریه.من نمیخوام زندگی خودم و بچم به خاطر لقمه حرام یا طلاق خراب شه چیکار کنم؟ محیط زندگی و اطرافیان تربیت بد و ضعف ایمان تاثیر رویش داشتهاز نظر شرعی چی؟به نظرتون خدا راضیه از اینکه من این زندگیو ادامه بدم؟اگه آدم خوبی میشد من وافعا دوستش داشتم.حالا هم دارم ولی کم.
    ویرایش توسط maryamblessed : 12-02-2015 در ساعت 01:50 PM

  2. بالا | پست 2

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    May 2015
    شماره عضویت
    16357
    نوشته ها
    486
    تشکـر
    301
    تشکر شده 249 بار در 171 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : شوهرم دزدی میکند.تکلیف من چیست؟

    نظر دادن راجب شرایط شما سخته...آدم نمیدونه بگه که ممکنه شوهرتون کاراشو بزاره کنار و زندگی خوبی رو شروع کنید یا اینکه نه به همین کاراش ادامه میده و شما بهتره طلاق بگیرید..سخته اینکه خودمونو جای شما بزاریم ولی این کاراش برای فرزندتون و آیندش چندان خوشایند نیست.
    بنظر من بهتره اگر پدرشون در قید حیات هستن باهاشون صحبت کنید که یه جوری بهشون گوشزد کنن تا شاید گوش بدن اگر پدرشون نشد یه فردی که خیلی ازش حرف شنوی داشته باشی و ریش سفید باشه..اینجوری اگر گوش نداد و به کاراش ادامه داد میتونید فکر اقدام جدیتری باشید.

  3. بالا | پست 3

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    May 2014
    شماره عضویت
    3710
    نوشته ها
    9,699
    تشکـر
    4,204
    تشکر شده 10,202 بار در 5,111 پست
    میزان امتیاز
    21

    پاسخ : زندگی با شوهری که دزدی میکنه

    نقل قول نوشته اصلی توسط maryamblessed نمایش پست ها
    سلام دوستان.خواهش میکنم خودتون رو جای من قرار بدین و کمکم کنید.چون واقعا مستاصل شدم و اصلا امکان رفتن پیش مشاور رو ندارم
    من شش ساله ازدواج کردم با فردی که با ریا اومد جلو و من درست نتونستم بشناسمش.من و خانواده ام کاملا مذهبی ولی اونا اصلا.با هر سختی که بود با وجود خیلی تفاوتها و رفتارهای بدش باهاش ساختم به خاطر خودم و آبروم و سلامتی پدر و مادرم و آینده خواهر برادرام و حالا هم به خاطر بچه ام کوچگم البته ما به هم علاقه هم داریم ولی جفتمون هم به این نتیجه رسیدیم که این ازدواج کاملا اشتباه بوده.ما خیلی پیش میاد سر هر چیزی بحث و ناراحتی و قهر داشته باشیم و بارها بیشتر در این یکی دو سال اخیر حین دعوا و موقع پیش قدم شدن من برای آشتی بحث جدایی و .. پیش کشیده شده ولی با گریه های من برای آشتی حل و فصل شده.البته گریه نه بخاطر اینکه من کار اشتباهی کرده باشم نه .به خاطر التماس به او برای درست کردن رفتار و اعمالش حتی شده بخاطر فرزندمان.من کمی احساس نا امیدی وافسردگی دارم.کارهای اشتباه شوهرم خیلی جدی است.شاید هرکس دیگر بود نمیتوانست اینقدر دوام بیاورد.اولاش مشکلم سر کاهل نمازی و خساست و بد اخلاقی و عصبی بودنش بود.یکی دوبار هم متوجه شدم مشروب کسی تعارفش کند میخورد ولی مستقیم برویش نیاوردم که مطمئنم خورده.ولی حالا چرا .یا دزدی از سوپری که یه دوباری مشکوک شدم ولی اصلا نگفتم نا قبحش نرود.ولی اوضاع از 1 سال پیش خیلی بد شد.دزدی هایش را متوجه میشدم از سوپری که بیشتر شده .من حتی شک دارم به چند وسیله که میگوید از دوستش دست دو خریده.من هر بار که بهش میگویم و میپرسم شکهایم را خیلی خیلی ناراحت میشه.و انکار میکنه که دیگه مرتکب نمیشه ولی من میدونم اینطور نیست.البته خودش اقرار کرده به اینکه قبلا از مغازه دزدی میکرده و مثلا الان دیگه نه.من که تهدیدش میکنم به طلاق یا اینکه به پدرم میگم بیاد تکلیفمو مشخص کنه جواب عکس میده چون اون آدم خیلی لجباز و کله خریه.من نمیخوام زندگی خودم و بچم به خاطر لقمه حرام یا طلاق خراب شه چیکار کنم؟ محیط زندگی و اطرافیان تربیت بد و ضعف ایمان تاثیر رویش داشتهاز نظر شرعی چی؟به نظرتون خدا راضیه از اینکه من این زندگیو ادامه بدم؟اگه آدم خوبی میشد من وافعا دوستش داشتم.حالا هم دارم ولی کم.

    دوست عزیز این مورد اگر درست نباشه یک توهینه و اگر درست نباشه یک تهمت

    ولی هر کسی بهتر از دیگران میتونه زندگیش رو بسنجه ...و تصمیم گیری کنه

    شما انتخاب و ازدواجتون با این اختلافات اشتباه بوده و الان لازمه با قرار دادم تمام این موارد در کنار هم به این نتیجه برسید

    که ایا ادامه زندگی به نفع شماست یا خیر ؟

    که همونطور که خودتون گفتید در این مورد تصمیم و اراده شما مشخصه
    امضای ایشان

    خـــــدانـگهــــــدار


  4. بالا | پست 4

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Dec 2015
    شماره عضویت
    24732
    نوشته ها
    3
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : زندگی با شوهری که دزدی میکنه

    من هر چی فکر میکنم بازم نمیدونم باید چیکار کنم.نمیخوام آبروشو پیش کسی ببرم.بهر حال پدر بچه ام است .نمیخوام بچم بعد ها از داشتن همچین پدری احساس سر شکستگی کنه.از طرف اونا کسی واسه ریش سفیدی هم نیس که ازش کمک بخوام. ازطرف خودم هم از تنها کسی که میشه خواست پدرمه که خیلی شوهرم براش احترام قائله و دوستش داره.شوهرم از آبرو ریزی و اینکه بخوام از اختلافاتمون و دعوا هامون چیزی به خانوادم بگم خیلی خیلی بدش میاد و خجالت میکشه .من فقط این مورد را به انها نگفتم.البته شوهرم نمیدونه.اونا هم وانمود میکنن هیچی نشده و بهش احترام میذارن.احتمالا اگه بگم، پدرم اینا بگن طلاق بگیر.من کمی افسرده شدم.حوصله هیچ کاری و اقدام مهمی رو ندارم.کارم شده دعا برای هدایتش.همش دلم میخواد زودتر بمیرم.به آینده خوب امییدی ندارم.میدونم اوضاعم بعد از طلاق ازین بدتر میشه چه روحی چه جسمی چه اجتماعی.و اینکه تنهایی تا آخر عمر زندگی کردن.از طرفی زندگی با آدمی که خیلی باهاش اختلاف فکری و عقیدتی و فرهنگی داری و کلا آدم درستی نیست خیلی سخته.همش با خودم فکر میکنم من تو این 6 سال اصلا احساس خوشبختی نکردم.اصلا بهم خوش نگذشته.فکر نمیکنم ازین به بعدهم خوش بگذره.دارم به خاطر بچم تحمل میکنم.آیا آدمی که اینطور قلبش سیاه شده از گناه ،و هر چی میخوای بهش امر به معروف کنی مسخرت میکنه و با حرفاش بیشتر آزارت میده درست میشه؟دقیقا مثل جریان دشمنان امام حسین که فرمودن شکم هاتون از حرام پر شده و حرف حق رو نمیپذیرید.اکثر گناهان کبیره رو انجام میده.ولی گاهی هم به خدا امید دارم که هرکسی رو بخواد هدایت میکنه.
    ازتون خواااهششش میکنم دقیقتر و جدی تر راهنماییم کنین.سردرگمم

  5. بالا | پست 5

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Dec 2015
    شماره عضویت
    24732
    نوشته ها
    3
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : زندگی با شوهری که دزدی میکنه

    چرا هیچ کس راجع به مشکل من نطری نمیده ،خیلی عجیبه.واقعا هیشکی نیس یه کمک فکری به من بده.در جهت راهنمایی و هدایتش چکار کنم؟

  6. بالا | پست 6

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Dec 2015
    شماره عضویت
    24894
    نوشته ها
    7
    تشکـر
    0
    تشکر شده 2 بار در 2 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : زندگی با شوهری که دزدی میکنه

    سلام خانم محترم.اول ببینید انگیزش از دزدی کردن چیه.آیا بخاطر شما این کارو میکنه یا نه دزدی کردن براش ی نوع عادت و پیشه شده.سعی کنید بهش توجه کنید باهاش حرف بزتید بهش بگید که حاضرید گرسنگی را درکنارش تحمل کنید ولی هیچوقت نون حرام نیاره سرسفرتون.سعی کنید طوری جملاتتون را بیان کنید که نصیحت برداشت نکنه آروم آروم حرفهاتونو بهش بزنید.بین صحبتهاتون مکث کنید.احساسات قاطی حرفهاتون بکنید.انشالله که مشکلتون حل میشه و دست از این کار میکشه

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. سندرم پاهای بی قرار چیست؟
    توسط Artin در انجمن بیماریهای جسمی
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 01-13-2014, 02:25 PM
  2. ترس و اضطراب چیست؟ - روش مقابله به آن
    توسط Artin در انجمن روانشناسی کودک و نوجوان
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 01-10-2014, 11:45 AM
  3. حسن خلق و خوب بودن به نفع کیست؟
    توسط Artin در انجمن روانشناسی شغلی
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 01-06-2014, 12:55 AM
  4. علل ایجاد اضطراب مرضی چیست؟
    توسط Artin در انجمن بیماریهای اعصاب و روان
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 01-05-2014, 03:01 PM
  5. دلایل لق شدن دندانها چیست؟
    توسط R e z a در انجمن سلامت دهان و دندان
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 10-22-2013, 01:35 AM

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد