با عرض سلام و خسته نباشید.پسری هستم 30 ساله ،مجرد و شاغل در یکی از شرکت های نیمه دولتی میباشم. از کودکی تاکنون با حجم سنگینی از مشکلات عصبی درگیربودم.از کودکی معمولا از سوی پدر کتک فراوان می خوردم و از بدی شانس حتی از سوی هم و سن و سالان خودم نیز اذیت میشدم و نوع تربیت و هم چنین اتفاقاتی که افتاد باعث شد از همان بچگی بسیار ترسو باشم ..این وضعیت تاکنون که 30 سال دارم دارم ادامه پیدا کرده است. این ترسو و کمرو بودن بسیار غیرعادی و غیرطبیعی هستش طوری که با کوچکترین درگیری لفظی و تهدید دیگران دچار ترس عجیبی،تبش قلب شدید و لرزش دست و پا می شوم و قدرت دفاعی و خشم خود را به طور کامل از دست میدهم و موجودی بسیار ضعیف و بی دفاع می شوم.البته این حس برایم بسیار عذاب آور و غیر قابل تحمل شده است.مشکلات و گرفتاریهای دیگری نیز گریبانگیر من هستش که به صورت تیتر وار اشاره می کنم
1- مبتلا به وسواسی اجباری(فکری)شدید در واکنش به رفتارها و سخنان دیگران و هم چنین شرایط نامناسب خودم به طوری که روزها و شب ها چار عذاب شدید روحی می شوم البته چندین بار قویترین داروهای تجویزی روانپزشک از جمله (هالوپریدول و ریسپریدون و.........)مصرف کردم
2- عدم قدرت تصمیم گیری و تردید در کوچکترین موارد
3- عدم دارا بودن شخصیت مستقل به طوری که همیشه در شرایط گوناگون به صورت هیجانی تابع رفتارها و شخصیت افراد مختلف هستم
4- بسیار خیالباف و دارای هیجانات روحی بسیار زیاد طوری که ناکامی های و شخصیت دلخواه خودم رو با خیالبافی های بسیار زیاد جبران میکنم.
دوستان گرامی موارد بالا خلاصه ای از گرفتاریهای عذاب آور من هستش.من برای ادامه زندگی و کسب در آمد مجبور به ارتباط با دیگران هستم اگر اوضاع به همین صورت ادامه پیدا کنه باید قید زندگی رو بزنم خواهشمندم به خاطر اعتقاداتتون و واژه مقدس انسانیت منو کمک کنید منتظر شما هستم