نمایش نتایج: از 1 به 24 از 24

موضوع: خواستگاری از روی دلسوزی

3132
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Dec 2015
    شماره عضویت
    24704
    نوشته ها
    38
    تشکـر
    35
    تشکر شده 21 بار در 15 پست
    میزان امتیاز
    0

    خواستگاری از روی دلسوزی

    سلام،ممنون که میخونین و خواهش میکنم هر برداشتی داشتین بگین.جریان اینجوری شروع شد که من تو بیمارستان با یه خانم از همکارای جدید آشنا شدم،برا کارای ورودیش باید تاییدش میکردم،بهشون تماس گرفتم که بیان و کاراشونو انجوم بدن،اومدن و شروع شد حرف زدن هردومون.ازش خوشم اومد و شب باهم حرف زدیم.نمیدونم چرا ولی همون شب شروع کرد به درد و دل کردن با من،از رابطه بدش با خانوادش گفت تا ارتباطای قبلیش.خیلی دلم براش سوخت،خیلی تنها بود.دو هفته بعد از سر دلسوزی ازش خاستگاری کردم،ولی با یه شرایطی که شرایط مالیم خوب نیست و بهم وقت بده ،اونم قبول کرد حتی با یه انگشتر فقط.منم پدر و مادرمو برداشتم و رفتیم خونشون و اوناهم جواب مثبت دادن.هرچی رسمی تر میشد رابطه،خواستها بیشتر میشد.هرجوری بود گذشت

    Sent from my HUAWEI Y530-U00 using Tapatalk

  2. بالا | پست 2

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Jan 2015
    شماره عضویت
    11132
    نوشته ها
    3,135
    تشکـر
    6,908
    تشکر شده 4,097 بار در 2,142 پست
    میزان امتیاز
    14

    پاسخ : نمیدونم بگم خیانت،بگم بی معرفتی،بگم انتخاب بد،...شاید این تجربه بدردتون بخوره.

    خواسته ها بیشتر میشد !!!!

    یعنی چی ؟

    یعنی الان شما عقد هستیدو توقعات همسرتون بالاست ؟

    یعنی الان پشیمونید ؟

    هرجوری بود گذشت یعنی چی ؟

    الان تو چه مرحله ای هستید ؟

    عنوانتون نوشتید خیانت !! چرا خیانت ؟
    ویرایش توسط love : 12-06-2015 در ساعت 09:36 PM

  3. 2 کاربران زیر از love بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  4. بالا | پست 3

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    May 2014
    شماره عضویت
    3710
    نوشته ها
    9,699
    تشکـر
    4,204
    تشکر شده 10,202 بار در 5,111 پست
    میزان امتیاز
    21

    پاسخ : خواستگاری از روی دلسوزی

    نقل قول نوشته اصلی توسط mohsen27000 نمایش پست ها
    سلام،ممنون که میخونین و خواهش میکنم هر برداشتی داشتین بگین.جریان اینجوری شروع شد که من تو بیمارستان با یه خانم از همکارای جدید آشنا شدم،برا کارای ورودیش باید تاییدش میکردم،بهشون تماس گرفتم که بیان و کاراشونو انجوم بدن،اومدن و شروع شد حرف زدن هردومون.ازش خوشم اومد و شب باهم حرف زدیم.نمیدونم چرا ولی همون شب شروع کرد به درد و دل کردن با من،از رابطه بدش با خانوادش گفت تا ارتباطای قبلیش.خیلی دلم براش سوخت،خیلی تنها بود.دو هفته بعد از سر دلسوزی ازش خاستگاری کردم،ولی با یه شرایطی که شرایط مالیم خوب نیست و بهم وقت بده ،اونم قبول کرد حتی با یه انگشتر فقط.منم پدر و مادرمو برداشتم و رفتیم خونشون و اوناهم جواب مثبت دادن.هرچی رسمی تر میشد رابطه،خواستها بیشتر میشد.هرجوری بود گذشت

    Sent from my HUAWEI Y530-U00 using Tapatalk

    هيچ گاه از روي ترحم ازدواج نکنيد
    من به طور اتفاقي با دختر خانمي که از لحاظ مکاني فاصله زيادي با هم داريم آشنا شدم. ايشان قبلا از آقايان نفرت داشت. طوري با او حرف زدم که به من وابسته شده است. هر کار کردم زياد وابسته نشود، نشد. به او پيشنهاد ازدواج دادم حالا نمي دانم چه کنم؟ علاوه بر دوري راه، من هم به لحاظ طبقاتي از او پايين تر و هم وابسته به مادرم هستم. شما کمکم کنيد.




    گرفتار شدن در تعارضي جدي
    به نظر مي رسد در تعارضي جدي گرفتار شده ايد. از يک سو ايشان به شما وابسته شده است و از سوي ديگر، شما به ايشان پيشنهاد ازدواج داده ايد. در عين حال به مادرتان هم وابسته هستيد. با توجه به دوري راه، نگران هستيد که اين وابستگي برايتان مشکل ساز شود. بنابراين احتمالا تنها دو گزينه پيش رو داريد:


    ۱ - با خودتان فکر کنيد که اولا او به من وابسته شده است و ثانيا قبل از آشنايي اش با من از مردان نفرت داشت.
    بنابراين اگر با او ازدواج نکنم ضربه بسيار سختي خواهد خورد. شايد هيچ گاه ديگر به هيچ مردي اعتماد نکند و تا آخر عمر ازدواج نکند، پس بايد با او ازدواج کنم.


    ۲ -با خودتان فکر کنيد که با وجود تمام اين مسائل، من نمي توانم با مشکلاتي که با اين ازدواج برايم ايجاد مي شود کنار بيايم، پس بايد از اين ازدواج صرف نظر کنم.



    اطلاعات ضروري براي تصميم به ازدواج
    اما به نظر مي رسد اطلاعات تان براي تصميم گيري چندان کامل نيست. براي مثال آيا مي دانيد که اگر به طور رسمي و به همراه خانواده به خواستگاري ايشان برويد، نظرات هر دو خانواده در اين باره چه خواهد بود؟ آيا تفاوت ها بارزتر خواهد بود يا شباهت ها؟ آيا دوري راه به معناي فرهنگ هاي مختلف هم هست يا خير؟ از نظر فرهنگي شباهتي داريد؟ آيا ايشان موافقت مي کند که زندگي مشترک خود را در شهر شما آغاز کند؟بنابراين مي توانيد خواستگاري را به طور رسمي انجام دهيد و بعد تصميم گيري کنيد. در اين صورت ممکن است مشکلات کمتر يا بيشتر از الان به نظر برسد.

    اگر نخواهيد با ايشان ازدواج کنيد، پس...


    اگر قصد ازدواج با ايشان را نداريد، صادقانه دلايل آن را با ايشان در ميان بگذاريد. يادگاري ها و هدايا را از بين ببريد و به يک باره هر نوع ارتباطي را قطع کنيد. زيرا قطع تدريجي تماس ها، به سخت تر شد اين فرآيند منجر خواهد شد.به خاطر داشته باشيد هيچ گاه از روي ترحم و دلسوزي و به خاطر ديگري، نبايد ازدواج کرد زيرا با اين کار علاوه بر خودتان به ايشان نيز خيانت کرده ايد.
    امضای ایشان

    خـــــدانـگهــــــدار


  5. 6 کاربران زیر از farokh بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  6. بالا | پست 4

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jun 2015
    شماره عضویت
    17566
    نوشته ها
    998
    تشکـر
    1,418
    تشکر شده 873 بار در 505 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : خواستگاری از روی دلسوزی

    نقل قول نوشته اصلی توسط mohsen27000 نمایش پست ها
    سلام،ممنون که میخونین و خواهش میکنم هر برداشتی داشتین بگین.جریان اینجوری شروع شد که من تو بیمارستان با یه خانم از همکارای جدید آشنا شدم،برا کارای ورودیش باید تاییدش میکردم،بهشون تماس گرفتم که بیان و کاراشونو انجوم بدن،اومدن و شروع شد حرف زدن هردومون.ازش خوشم اومد و شب باهم حرف زدیم.نمیدونم چرا ولی همون شب شروع کرد به درد و دل کردن با من،از رابطه بدش با خانوادش گفت تا ارتباطای قبلیش.خیلی دلم براش سوخت،خیلی تنها بود.دو هفته بعد از سر دلسوزی ازش خاستگاری کردم،ولی با یه شرایطی که شرایط مالیم خوب نیست و بهم وقت بده ،اونم قبول کرد حتی با یه انگشتر فقط.منم پدر و مادرمو برداشتم و رفتیم خونشون و اوناهم جواب مثبت دادن.هرچی رسمی تر میشد رابطه،خواستها بیشتر میشد.هرجوری بود گذشت

    Sent from my HUAWEI Y530-U00 using Tapatalk

    الان من متوجه نشدم ..چی شد؟
    الان ازدواج کردی؟
    پشیمونی؟
    یا میخای ازدواج نکنی باهاش
    امضای ایشان


    باید یکبار به خاطر همه چیز گریه کرد
    آن قدر که اشک ها خشک شوند
    باید این تن اندوهگین را چلاند
    و
    بعد دفتر زندگی را ورق زد
    به چیز دیگری فکر کرد
    باید پاها را حرکت داد
    و
    همه چیز را از نو شروع کرد



  7. 2 کاربران زیر از شقایقم بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  8. بالا | پست 5

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Dec 2015
    شماره عضویت
    24704
    نوشته ها
    38
    تشکـر
    35
    تشکر شده 21 بار در 15 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : خواستگاری از روی دلسوزی

    نقل قول نوشته اصلی توسط شقایقم نمایش پست ها
    الان من متوجه نشدم ..چی شد؟
    الان ازدواج کردی؟
    پشیمونی؟
    یا میخای ازدواج نکنی باهاش
    عذر میخوام،نت قط شد،متن کامل نیومد.......خواستها و بهونها که اکثرا مالی بود زیاد شد،با بهونه های مختلف جنگ و دعوا راه مینداخت ،کوچیکترین بحثی بین ما پیش میومد همه روخبردار میکرد.بحثارو کشوند به خانواده ها و حتی زنگ زد و با مادر و خواهرم دعواش شد .مادرم فقط گفت بیشتر فکر کن درباره ی این دختر .نمیدونم واقعا چرا،ولی به بهونه های مختلف دعوا راه مینداخت.من صبوری کردم تا شاید تغییر کنه.آخرش با پدرش و پدرم صحبت کردم و این نامزدی رو تمومش کردیم که ادامه پیدا نکنه.چندروز گذشت و اومد و شروع کرد به معذرت خواهی و حتی تا پای خودکشی رفت،اونم دو بار.باز نگرانش شدم و گفتم باشه.کنارم باش تا درستش کنم.وقتی من صحبت کردم با خانوادها قول نکردن،یه مدت طول کشید تا قبول کنن.دقیقا روزی که همه چیز درست شده بود،سر یه بحث بی ارزش دعوا راه انداخت و زنگ زد به پدرم که من جوابم منفیه و من نمیخوام و این منو ول نمیکنه در صورتی که خودش اومده بود جلو.باز بهمش زد و من از اون روز به بعد عصبی شدم که چرا اینجوری کرد.من رابطمو باهاش قط کردم تا یه هفته بعدش که پیام داد که میخوام ببینمت.هرکاری کرد قبول نکردم.دید من قبول نمیکنم هرچی بد و بیراه بود گفت و بعدش یه پسره زنگ زد که دست از سر این بردار،من با پسره صحبت کردم تا اینا چهارماهه باهمن و خودش هم تایید کرد،یعنی وقتی که با من بود.اینم خیانتش.دیگه تموم شد برام.الان دوهفته میگذره ازین اتفاق ولی بعضی وقتی دلم براش تنگ میشه،خاطرات خوب و خوشی هم داشتیم ولی بد هم داشتیم.کمکم کنین بهش فکر نکنم.

    Sent from my HUAWEI Y530-U00 using Tapatalk

  9. بالا | پست 6

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    Jun 2015
    شماره عضویت
    17322
    نوشته ها
    3,619
    تشکـر
    3,638
    تشکر شده 6,747 بار در 2,688 پست
    میزان امتیاز
    13

    پاسخ : خواستگاری از روی دلسوزی

    من یه خانمم طبیعتا باید طرف اون خانم رو بگیرم .ولی..........

    این ازدواج از اول هم به صلاح شما نبوده وهمونطور که خودتون عنوان کردید از روی دلسوزی بوده .

    مطمئن باشید در صورت ادامه شما بیشتر لطمه میخوردید .اون خانم خیلی زود خودش رو به شما نشون داد .

    این دلتنگی شما هم نه تنها از روی عشق نیست بلکه فقط از روی وابستگی هست که به ایشون این چند وقت داشتید .

    ایشون هم عاشق شما نبوده چون بلافاصله وارد یک رابطه دیگه شده .

    ان شاالله وقتی عشق رو با یک دختر خانم پاک ونجیب تجربه کردید متوجه این تفاوت ها میشید .

    خوش بختی نگاه خداست دعا می کنم خداوند مهربان هیچگاه نگاه از شما بر نگیرد .
    امضای ایشان
    خدا مرهم تمام دردهاست هر چه عمق

    خراش های وجودت بیشتر باشد

    خدا برای پر کردن آن بیشتر در وجودت جای می گیرد

    خدایا دردهایم دلنشین می شود

    وقتی درمانم " تویی "

  10. 3 کاربران زیر از ستیلا بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  11. بالا | پست 7

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jul 2014
    شماره عضویت
    4839
    نوشته ها
    1,260
    تشکـر
    920
    تشکر شده 1,137 بار در 614 پست
    میزان امتیاز
    11

    پاسخ : خواستگاری از روی دلسوزی

    نقل قول نوشته اصلی توسط mohsen27000 نمایش پست ها
    عذر میخوام،نت قط شد،متن کامل نیومد.......خواستها و بهونها که اکثرا مالی بود زیاد شد،با بهونه های مختلف جنگ و دعوا راه مینداخت ،کوچیکترین بحثی بین ما پیش میومد همه روخبردار میکرد.بحثارو کشوند به خانواده ها و حتی زنگ زد و با مادر و خواهرم دعواش شد .مادرم فقط گفت بیشتر فکر کن درباره ی این دختر .نمیدونم واقعا چرا،ولی به بهونه های مختلف دعوا راه مینداخت.من صبوری کردم تا شاید تغییر کنه.آخرش با پدرش و پدرم صحبت کردم و این نامزدی رو تمومش کردیم که ادامه پیدا نکنه.چندروز گذشت و اومد و شروع کرد به معذرت خواهی و حتی تا پای خودکشی رفت،اونم دو بار.باز نگرانش شدم و گفتم باشه.کنارم باش تا درستش کنم.وقتی من صحبت کردم با خانوادها قول نکردن،یه مدت طول کشید تا قبول کنن.دقیقا روزی که همه چیز درست شده بود،سر یه بحث بی ارزش دعوا راه انداخت و زنگ زد به پدرم که من جوابم منفیه و من نمیخوام و این منو ول نمیکنه در صورتی که خودش اومده بود جلو.باز بهمش زد و من از اون روز به بعد عصبی شدم که چرا اینجوری کرد.من رابطمو باهاش قط کردم تا یه هفته بعدش که پیام داد که میخوام ببینمت.هرکاری کرد قبول نکردم.دید من قبول نمیکنم هرچی بد و بیراه بود گفت و بعدش یه پسره زنگ زد که دست از سر این بردار،من با پسره صحبت کردم تا اینا چهارماهه باهمن و خودش هم تایید کرد،یعنی وقتی که با من بود.اینم خیانتش.دیگه تموم شد برام.الان دوهفته میگذره ازین اتفاق ولی بعضی وقتی دلم براش تنگ میشه،خاطرات خوب و خوشی هم داشتیم ولی بد هم داشتیم.کمکم کنین بهش فکر نکنم.

    Sent from my HUAWEI Y530-U00 using Tapatalk
    سلام
    برادر من شما بايد الان يه آهنگ بندري بذاري بيوفتي وسط برقصي()
    كه اين خانم رو زود شناختي و زود از زندگيت بيرون رفت و كار به جاهاي باريك كشيده نشد
    واقعا الان بايد خوشحال باشي چون خيلي به موقع بود اگر با هم زير يك سقف ميرفتيد چي اون موقع خيلي سخت بود ميگن جلو ضرر و هر وقت بگيري
    خاطره ها هم كم كم تو ذهنت كم رنگ ميشن حتي فراموش هم ميكني به اين فكر كن دختري كه خيانت ميكنه به نامزد و شوهر آيندش لياقت زندگي با شما رو نداشته اينو مطمعن باشين پس زياد فكر نكنيد بهش

  12. 4 کاربران زیر از محمدزاده بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  13. بالا | پست 8

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Sep 2014
    شماره عضویت
    6159
    نوشته ها
    13,512
    تشکـر
    10,854
    تشکر شده 13,741 بار در 6,989 پست
    میزان امتیاز
    24

    پاسخ : خواستگاری از روی دلسوزی

    وای خدا خیلیییی دوستت داشته که همه چیز اول کار نشونت داده خدارو هزاررر مرتبه شکر کن
    ویرایش توسط پریماه. : 12-07-2015 در ساعت 12:22 PM
    امضای ایشان
    زندگی سه دیدگاه داره

    دیدگاه شما
    دیدگاه من
    حقیقت

  14. 3 کاربران زیر از پریماه. بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  15. بالا | پست 9

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Jan 2015
    شماره عضویت
    11132
    نوشته ها
    3,135
    تشکـر
    6,908
    تشکر شده 4,097 بار در 2,142 پست
    میزان امتیاز
    14

    پاسخ : خواستگاری از روی دلسوزی

    دوست عزیز این خیلی خوبه که این قدرتو شهامتو داشتید نامزدی رو بهم بزنید ، مطمئنا بهترین کارو کردید که با این خانم وارد زندگی نشدید ، الانم از هیچی ناراحت نباش به این فکر کن که اگه باهاش زندگی میکردی یه عمر باید زجر میکشیدیو تحمل میکردی .

    سعی کن به خاطرات خوبتون فکر نکنی درعوض به دعواها و خاطرات بد فکر کن ، به این فکر کن که تفاهم نداشتید با هم ، هرچی که شمارو یاد اون میندازه حذف کن ، آهنگ گوش نده به خصوص آهنگای غمگین . خودتو شاد بگیر ، تو جمع دوستاتو خانوادت بیشتر باش تا بهش فکر نکنی ، بعد یه مدت همه چیز کمرنگ میشه تو ذهنت .

    تصور کن با مرور خاطراتتو یاد اون داری یه آتیش درست میکنیو خودتو میسوزونی تو این آتیش ، پس خودتو بیرون بکش ازش .

  16. 3 کاربران زیر از love بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  17. بالا | پست 10

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Dec 2015
    شماره عضویت
    24704
    نوشته ها
    38
    تشکـر
    35
    تشکر شده 21 بار در 15 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : خواستگاری از روی دلسوزی

    نقل قول نوشته اصلی توسط ستیلا نمایش پست ها
    من یه خانمم طبیعتا باید طرف اون خانم رو بگیرم .ولی..........

    این ازدواج از اول هم به صلاح شما نبوده وهمونطور که خودتون عنوان کردید از روی دلسوزی بوده .

    مطمئن باشید در صورت ادامه شما بیشتر لطمه میخوردید .اون خانم خیلی زود خودش رو به شما نشون داد .

    این دلتنگی شما هم نه تنها از روی عشق نیست بلکه فقط از روی وابستگی هست که به ایشون این چند وقت داشتید .

    ایشون هم عاشق شما نبوده چون بلافاصله وارد یک رابطه دیگه شده .

    ان شاالله وقتی عشق رو با یک دختر خانم پاک ونجیب تجربه کردید متوجه این تفاوت ها میشید .

    خوش بختی نگاه خداست دعا می کنم خداوند مهربان هیچگاه نگاه از شما بر نگیرد .
    ممنون از لطفتون و دعای خیرتون

    Sent from my HUAWEI Y530-U00 using Tapatalk

  18. کاربران زیر از mohsen27000 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  19. بالا | پست 11

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Dec 2015
    شماره عضویت
    24704
    نوشته ها
    38
    تشکـر
    35
    تشکر شده 21 بار در 15 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : خواستگاری از روی دلسوزی

    نقل قول نوشته اصلی توسط محمدزاده نمایش پست ها
    سلام
    برادر من شما بايد الان يه آهنگ بندري بذاري بيوفتي وسط برقصي()
    كه اين خانم رو زود شناختي و زود از زندگيت بيرون رفت و كار به جاهاي باريك كشيده نشد
    واقعا الان بايد خوشحال باشي چون خيلي به موقع بود اگر با هم زير يك سقف ميرفتيد چي اون موقع خيلي سخت بود ميگن جلو ضرر و هر وقت بگيري
    خاطره ها هم كم كم تو ذهنت كم رنگ ميشن حتي فراموش هم ميكني به اين فكر كن دختري كه خيانت ميكنه به نامزد و شوهر آيندش لياقت زندگي با شما رو نداشته اينو مطمعن باشين پس زياد فكر نكنيد بهش
    خخخخخ،دمت گرم.

    Sent from my HUAWEI Y530-U00 using Tapatalk

  20. کاربران زیر از mohsen27000 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  21. بالا | پست 12

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Dec 2015
    شماره عضویت
    24704
    نوشته ها
    38
    تشکـر
    35
    تشکر شده 21 بار در 15 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : خواستگاری از روی دلسوزی

    نقل قول نوشته اصلی توسط پریماه. نمایش پست ها
    وای خدا خیلیییی دوستت داشته که همه چیز اول کار نشونت داده خدارو هزاررر مرتبه شکر کن
    ممنون از لطفتون

    Sent from my HUAWEI Y530-U00 using Tapatalk

  22. بالا | پست 13

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Dec 2015
    شماره عضویت
    24704
    نوشته ها
    38
    تشکـر
    35
    تشکر شده 21 بار در 15 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : خواستگاری از روی دلسوزی

    نقل قول نوشته اصلی توسط love نمایش پست ها
    دوست عزیز این خیلی خوبه که این قدرتو شهامتو داشتید نامزدی رو بهم بزنید ، مطمئنا بهترین کارو کردید که با این خانم وارد زندگی نشدید ، الانم از هیچی ناراحت نباش به این فکر کن که اگه باهاش زندگی میکردی یه عمر باید زجر میکشیدیو تحمل میکردی .

    سعی کن به خاطرات خوبتون فکر نکنی درعوض به دعواها و خاطرات بد فکر کن ، به این فکر کن که تفاهم نداشتید با هم ، هرچی که شمارو یاد اون میندازه حذف کن ، آهنگ گوش نده به خصوص آهنگای غمگین . خودتو شاد بگیر ، تو جمع دوستاتو خانوادت بیشتر باش تا بهش فکر نکنی ، بعد یه مدت همه چیز کمرنگ میشه تو ذهنت .

    تصور کن با مرور خاطراتتو یاد اون داری یه آتیش درست میکنیو خودتو میسوزونی تو این آتیش ، پس خودتو بیرون بکش ازش .
    سره دلسوزی رفتم جلو.ولی قطعا دوسش داشتم که اینقد پای رفتار و کاراش موندم.الانم بیشتر نگرانشم که چیزیش نشه،کجاست یا چیکار میکنه!

    Sent from my HUAWEI Y530-U00 using Tapatalk

  23. بالا | پست 14

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Jan 2015
    شماره عضویت
    11132
    نوشته ها
    3,135
    تشکـر
    6,908
    تشکر شده 4,097 بار در 2,142 پست
    میزان امتیاز
    14

    پاسخ : خواستگاری از روی دلسوزی

    نقل قول نوشته اصلی توسط mohsen27000 نمایش پست ها
    سره دلسوزی رفتم جلو.ولی قطعا دوسش داشتم که اینقد پای رفتار و کاراش موندم.الانم بیشتر نگرانشم که چیزیش نشه،کجاست یا چیکار میکنه!

    Sent from my HUAWEI Y530-U00 using Tapatalk

    ببینید این طبیعیه که دو جنس مخالف دلبسته ی هم بشن ، به قول خودتون خاطرات خوب هم داشتید ولی این فکرو کنید که شما تازه توی دوران نامزدی بودید ، هنوز اوله راه بخواد اینقدر خودشو بهتون نشون بده آخره راه چیه دیگه !!!

    قطعا توی زندگی این عشق و حلاوتی که الان دارید کمرنگ میشه اونوقت دیگه حتی شاید از دهنت در نیاد بگی دوسش دارم چون الان شورو اشتیاقو آتیشت غالبه به منطقت برای دیدنه واقعیتا !! الان به قول خودت پای رفتارا و کاراش موندی چون مشتاق بودی بهش ، همین باعث شد که رفتارا و کاراشو تحمل کنی !! ولی بعدا تو زندگی که اشتیاقو تب و تاب الانو نداری ، اونوقت کاراش و رفتاراش میشدن سوهان روحت ، اونوقت دیگه نمیتونستی تحمل کنی .

    پس الانم رو خودت کار کن که کمرنگش کنی تو ذهنت ، بدون بعدا با انتخاب بهتر و عاقلانه تر شیرینی و لذت زندگی رو چندبرابر میتونی بچشی .

  24. کاربران زیر از love بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  25. بالا | پست 15

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Dec 2015
    شماره عضویت
    24704
    نوشته ها
    38
    تشکـر
    35
    تشکر شده 21 بار در 15 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : خواستگاری از روی دلسوزی

    نقل قول نوشته اصلی توسط love نمایش پست ها
    ببینید این طبیعیه که دو جنس مخالف دلبسته ی هم بشن ، به قول خودتون خاطرات خوب هم داشتید ولی این فکرو کنید که شما تازه توی دوران نامزدی بودید ، هنوز اوله راه بخواد اینقدر خودشو بهتون نشون بده آخره راه چیه دیگه !!!

    قطعا توی زندگی این عشق و حلاوتی که الان دارید کمرنگ میشه اونوقت دیگه حتی شاید از دهنت در نیاد بگی دوسش دارم چون الان شورو اشتیاقو آتیشت غالبه به منطقت برای دیدنه واقعیتا !! الان به قول خودت پای رفتارا و کاراش موندی چون مشتاق بودی بهش ، همین باعث شد که رفتارا و کاراشو تحمل کنی !! ولی بعدا تو زندگی که اشتیاقو تب و تاب الانو نداری ، اونوقت کاراش و رفتاراش میشدن سوهان روحت ، اونوقت دیگه نمیتونستی تحمل کنی .

    پس الانم رو خودت کار کن که کمرنگش کنی تو ذهنت ، بدون بعدا با انتخاب بهتر و عاقلانه تر شیرینی و لذت زندگی رو چندبرابر میتونی بچشی .
    حرفت درسته،همین کارو میکنم.ولی چجوری یعنی برای کمرنگ شدنش چه چیکار کنم!؟

    Sent from my HUAWEI Y530-U00 using Tapatalk

  26. بالا | پست 16

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Jan 2015
    شماره عضویت
    11132
    نوشته ها
    3,135
    تشکـر
    6,908
    تشکر شده 4,097 بار در 2,142 پست
    میزان امتیاز
    14

    پاسخ : خواستگاری از روی دلسوزی

    نقل قول نوشته اصلی توسط mohsen27000 نمایش پست ها
    حرفت درسته،همین کارو میکنم.ولی چجوری یعنی برای کمرنگ شدنش چه چیکار کنم!؟

    Sent from my HUAWEI Y530-U00 using Tapatalk

    تو پست اولم گفتم ، اینکه بهش فکر نکنی ، ببین این فکر کردن !!! خودت هم میدونی عذابت میده ولی انگار دوست داری بازم بهش فکر کنیو خودتو بسوزونی توش ، مثل اینه که خودت یه آتیش درست کنیو خودتو بندازی وسطش !!

    ولی واقعا باید تلاشتو کنی تا فکرت نره سمتش ، اگه رفت حواس خودتو پرت کن ، اگه تو جمع دوستات بیشتر باشی کمتر بهش فکر میکنی ، برو پیش دوستات باهاشون حرف بزن ، بگو بخند باید خودت به خودت کمک کنی ، به خاطرات خوبتون فکر نکن ، به اختلاف نظراتون فکر کن . آهنگ گوش نده مخصوصا آهنگ غمگین گوش نده و گریه کنی که اینجوری فقط خودتو عذاب میدی ، واقعا میگم شانس اوردی که از الان جلوشو گرفتی وگرنه میرفتی تو زندگیو نه راه پس داشتی نه راه پیش ، فقط مجبور بودی دعواها رو تحمل کنیو بسازی .
    ویرایش توسط love : 12-07-2015 در ساعت 05:57 PM

  27. کاربران زیر از love بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  28. بالا | پست 17

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Feb 2015
    شماره عضویت
    12274
    نوشته ها
    380
    تشکـر
    444
    تشکر شده 347 بار در 199 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : خواستگاری از روی دلسوزی

    ااااااااااااااااا پسر تو چقد ساده اي اون از سادگيت سو استفاده كرد خودشو تو دلت جا انداخت اصلا اين موجود ارزش نداره بهش فكر كني ولي خداروشكر كه خودشو زود نشون داد
    واقعا خداروشكر كن ميدوني چرا؟؟؟؟؟ چون خيلي دوستت داره رفيق خوش بحالت

    گفتي چطور بهش فكر نكني؟ خب هروقت يادش افتادي به كارهاي بدش فكر كن مخصوصا ارتباطش با چند نفر!!!!!

  29. 2 کاربران زیر از عباس 95 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  30. بالا | پست 18

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Dec 2015
    شماره عضویت
    24704
    نوشته ها
    38
    تشکـر
    35
    تشکر شده 21 بار در 15 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : خواستگاری از روی دلسوزی

    نقل قول نوشته اصلی توسط .:: عباس ::. نمایش پست ها
    ااااااااااااااااا پسر تو چقد ساده اي اون از سادگيت سو استفاده كرد خودشو تو دلت جا انداخت اصلا اين موجود ارزش نداره بهش فكر كني ولي خداروشكر كه خودشو زود نشون داد
    واقعا خداروشكر كن ميدوني چرا؟؟؟؟؟ چون خيلي دوستت داره رفيق خوش بحالت

    گفتي چطور بهش فكر نكني؟ خب هروقت يادش افتادي به كارهاي بدش فكر كن مخصوصا ارتباطش با چند نفر!!!!!
    ممنون عباس جان،از سادگیم زیاد ضربه خوردم،اینم یکیش.نمیدونم چرا ولی زود باورم.بازم ممنون از راهنماییت.

    Sent from my HUAWEI Y530-U00 using Tapatalk

  31. بالا | پست 19

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jul 2014
    شماره عضویت
    4481
    نوشته ها
    92
    تشکـر
    2
    تشکر شده 25 بار در 19 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : خواستگاری از روی دلسوزی

    بدترین ازدواج ازدواجیه که از روی ترحم باشه من خودم این کار رو کردم و با کله رفتم توی چاه الان 2 ساله زندگیم شده دادگاه حالا همونی که دلم براش سوخت و گفتم با نیت خیر میرم جلو شده بلای جونم مهریه نفقه شکایتهای بی جا تحمت اتحام و.... پوست سرم و کندن خدارو شکر کن بخدا کاش من جای تو بودم منه احمق بلافاصله عقد کردم و حال و روزم شد این ... ذره ای ناراحتی به دلت راه نده واسه کی دلت تنگ میشه؟؟؟ واسه کسی که بهت خیانت کرده و میخواسته یک عمر بدبختت کنه دست از احساسات بردار و منطقی فکر کن که مثل من نشی موفق باشی

  32. 3 کاربران زیر از سامان12 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  33. بالا | پست 20

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Dec 2015
    شماره عضویت
    24704
    نوشته ها
    38
    تشکـر
    35
    تشکر شده 21 بار در 15 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : خواستگاری از روی دلسوزی

    نقل قول نوشته اصلی توسط سامان12 نمایش پست ها
    بدترین ازدواج ازدواجیه که از روی ترحم باشه من خودم این کار رو کردم و با کله رفتم توی چاه الان 2 ساله زندگیم شده دادگاه حالا همونی که دلم براش سوخت و گفتم با نیت خیر میرم جلو شده بلای جونم مهریه نفقه شکایتهای بی جا تحمت اتحام و.... پوست سرم و کندن خدارو شکر کن بخدا کاش من جای تو بودم منه احمق بلافاصله عقد کردم و حال و روزم شد این ... ذره ای ناراحتی به دلت راه نده واسه کی دلت تنگ میشه؟؟؟ واسه کسی که بهت خیانت کرده و میخواسته یک عمر بدبختت کنه دست از احساسات بردار و منطقی فکر کن که مثل من نشی موفق باشی
    ممنون سامان جان از راهنماییت.حتما

    Sent from my HUAWEI Y530-U00 using Tapatalk

  34. بالا | پست 21

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Feb 2015
    شماره عضویت
    12274
    نوشته ها
    380
    تشکـر
    444
    تشکر شده 347 بار در 199 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : خواستگاری از روی دلسوزی

    نقل قول نوشته اصلی توسط mohsen27000 نمایش پست ها
    ممنون عباس جان،از سادگیم زیاد ضربه خوردم،اینم یکیش.نمیدونم چرا ولی زود باورم.بازم ممنون از راهنماییت.

    Sent from my HUAWEI Y530-U00 using Tapatalk
    داداش اجازه بده مادرت واست دختر نشون كنه تو فقط سر ظاهر انتخاب كن

  35. کاربران زیر از عباس 95 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  36. بالا | پست 22

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Dec 2015
    شماره عضویت
    24704
    نوشته ها
    38
    تشکـر
    35
    تشکر شده 21 بار در 15 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : خواستگاری از روی دلسوزی

    نقل قول نوشته اصلی توسط .:: عباس ::. نمایش پست ها
    داداش اجازه بده مادرت واست دختر نشون كنه تو فقط سر ظاهر انتخاب كن
    ایشالا هرچی خیره پیش بیاد.

    Sent from my HUAWEI Y530-U00 using Tapatalk

  37. کاربران زیر از mohsen27000 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  38. بالا | پست 23

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Feb 2015
    شماره عضویت
    12274
    نوشته ها
    380
    تشکـر
    444
    تشکر شده 347 بار در 199 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : خواستگاری از روی دلسوزی

    نقل قول نوشته اصلی توسط mohsen27000 نمایش پست ها
    ایشالا هرچی خیره پیش بیاد.

    Sent from my HUAWEI Y530-U00 using Tapatalk
    ايشالا خوش بخت شي

  39. کاربران زیر از عباس 95 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  40. بالا | پست 24

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Dec 2015
    شماره عضویت
    24704
    نوشته ها
    38
    تشکـر
    35
    تشکر شده 21 بار در 15 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : خواستگاری از روی دلسوزی

    نقل قول نوشته اصلی توسط .:: عباس ::. نمایش پست ها
    ايشالا خوش بخت شي
    مرسی،همچنین برادر

    Sent from my HUAWEI Y530-U00 using Tapatalk

  41. کاربران زیر از mohsen27000 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. خواستگاری از روی سکوی قهرمانی (+عکس)
    توسط خليلي در انجمن خواستگاری
    پاسخ: 4
    آخرين نوشته: 08-03-2015, 01:31 PM
  2. عکس/ علت خودسوزی دختر شیرازی
    توسط saeed021 در انجمن عکس های دیدنی
    پاسخ: 44
    آخرين نوشته: 05-19-2015, 08:18 PM
  3. پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 03-03-2014, 07:13 PM
  4. آتش سوزی جنگل های کالیفرنیا
    توسط R e z a در انجمن عکس های دیدنی
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 11-04-2013, 02:24 AM
  5. خود دلسوزی و مقابله با آن
    توسط R e z a در انجمن روانشناسی شغلی
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 08-09-2013, 12:48 PM

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد