نمایش نتایج: از 1 به 6 از 6

موضوع: نکاتی که باید یاد گرفته باشید

1451
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    Jun 2015
    شماره عضویت
    17322
    نوشته ها
    3,619
    تشکـر
    3,638
    تشکر شده 6,747 بار در 2,688 پست
    میزان امتیاز
    13

    نکاتی که باید یاد گرفته باشید

    هر چقدر که از دوران مدرسه دور شده باشیم، چیزهایی هست که هر ازگاهی باعث میشن که فکر کنیم: “آه…کاش اینو تو مدرسه بهم یاد داده بودن..” کاش به جای یکی از ساعت های زبان خارجه و ریاضی و فارسی، یک بار هم یه کلاس درباره ی زندگی کردن برگزار می شد. شاید هم هر از گاهی معلمی پیدا شده که سعی کنه حرف های خارج از درس بزنه…اما احتمالا ما حرفهاشون رو جدی نگرفتیم و ترجیح دادیم به جای فکر کردن به حرفهاش، به شیوه ی زندگی خودمون ادامه بدیم.

    خیلی موارد هست که شاید دیر، ولی بالاخره روزی توی زندگی بهشون می رسیم. فکر کنید چقدر عالی می شد اگه توی سن کمتر اینها رو یاد می گرفتیم.

    این نکات کاربردی رو بخونید و سعی کنید ازینجا به بعد توی زندگی جدی ترشون بگیرید.




    1)قانون ۸۰/۲۰:

    این یکی از بهترین روش ها برای اینه که بهترین استفاده رو از وقتتون بکنید. چیزی که قانون ۸۰/۲۰ میگه اینه که ۸۰ درصد ارزشی که بدست می آورید، نتیجه ی ۲۰ درصد از تلاشیه که انجام داده اید.

    این یعنی اینکه اکثر کارها و مشغولیت های ما مفید نیستند. پس میتونیم خیلی از کارها رو از لیست انجام کارمون خط بزنیم. در عوض وقت و انرژی بیشتری روی کارهای دیگه، که به نظر میرسه بازده بیشتری – چه از لحاظ موفقیت و چه از لحاظ حس رضایت درونی – دارن بذاریم.


    2)قانون پارکینسون:

    میتونی کارها رو خیلی سریع تر از اونچه که فکر می کنی انجام بدی! این قانون میگه کاری که قراره انجام بدی متناسب با وقتی که براش در نظر میگیری خودش رو کش میده و درجه ی سختی اش رو تعیین میکنه! یعنی اگه به خودت بگی ظرف یه هفته یه راهکار برای فلان مشکل پیدا می کنم، اون مشکل خودش رو سخت تر و سخت تر جلوه میده و ممکنه نتونی حتی توی یک هفته هم براش راه حلی پیدا کنی.

    پس وقتت رو روی پیدا کردن راه حل متمرکز کن. به جای یک روز یک ساعت، و به جای یک هفته یک روز به خودت فرصت بده. این کار باعث میشه که مغزت فقط روی راه حل و کار کردن متمرکز بشه، نه سختی کار!


    3)تراکتوری کار کردن!:

    کارهای خسته کننده و تکراری میتونن باعث پایین اومدن سطح هیجان و به تعویق افتادن کار بشن. یکی از راه هایی که بشه اونها رو سریع انجام داد اینه که اونها رو تراکتوری انجام بدیم. یعنی چی؟ یعنی همه رو پشت سر هم انجام بدیم. اینجوری اون زمانی که برای کندن از وضعیت فعلی و راضی کردن خودتون صرف می کنید، فقط برای کار اول لازم میشه و کارهای بعدی سریع تر انجام می شن.

    مثلا یه نمونه از تراکتوری کار کردن اینجوریه:

    میزتون رو تمیز کنید/ قبض آب و برق پرداخت بشه/ سه تا تماس تلفنی که باید انجام میدادی رو انجام بده/ یه لیست خرید تره بار بنویس.

    4)اول چیزی بده تا چیزی بگیری:

    شاید این قضیه با حستون جور در نیاد. چون معمولا همه این ذهنیت رو داریم که تا کسی برامون کاری انجام نداده نباید براش کاری انجام بدیم. مشکل اینجاست که خیلی ها اینجوری فکر می کنند، و خب طبیعتا نتیجه این میشه که درآخر هیچ کدوم کاری انجام نمی دن.

    اگر میخواید ارزشی که بدست می آورید بیشتر بشه (اون ارزش میتونه پول، عشق، محبت ، فرصت و خیلی چیزهای دیگه باشه…)، بهتره ارزشی که خودتون میدید رو افزایش بدید. چون در گذشت زمان شما بالاخره اونچه که از دستی دادین رو از دست دیگه ای میگیرین. پس فکر کنید چقدر خوب میشه که هیچ کاری انجام ندین و چیزی بگیرین. اما این اتفاق خیلی کم پیش میاد…

    5) فعالیت کن، واکنش نشون نده!:

    این هم به نکته ی قبل مربوط میشه. اگه همه رفتارشون واکنشی بود، شاید خیلی از اتفاقات هیچ وقت نمی افتاد و همه منتظر می نشستند تا کسی فعالیتی بکنه… این اتفاق ممکنه بالاخره بیفته، ولی خیــــلی طول خواهد کشید!

    پس یه فکر به صرفه تر اینه که خودتون فعالیت کنید. به سادگی میتونید اولین نفری باشید که حرکتی میزنه و یه سری آدم واکنشی به دنبالش راه میفتن.
    این کار نه تنها شما رو از حس وحشتناک انتظـــار دور می کنه، بلکه باعث میشه احساس کنید اون کسی که زندگیتون رو تو دست داره و در حال کنترل کردنشه خودتون هستید، نه نیروهای جورواجور بیرونی!



    6)اشتباهات و شکست ها بد نیستند:

    وقتی سنمون کمتر و به اصطلاح “مغزمون هنوز بوی قرمه سبزی میده”، انقدر کارهای مختلف رو امتحان میکنیم و شکست می خوریم تا یاد بگیریم. اما هر چی بزرگتر میشیم، محتاط تر عمل میکنیم و کمتر از قبل روحیه ی “فعال بودن” رو داریم. چون از شکست خوردن می ترسیم، ترجیح میدیم که بشینیم تا یک نفر دیگه کاری رو شروع کنه.

    حالا اگه واقعا شکست بخوریم چه اتفاقی میفته؟ همه بهمون می خندن؟

    آره خب، شاید بخندن. اما وقتی همچین تجربه ای داشته باشی، خیلی زود بعدش می فهمی که بابا آخر دنیا که نرسیده! و حقیقت اینه که مردم خیلی زود شکست های ما رو فراموش می کنند. اونها انقدر درگیر زندگی و مشکلات خودشون هستن که اینجور موارد براشون اهمیتی نداشته باشه!

    و فراموش نکنید که موفقیت توی زندگی از تسلیم نشدنه!

    یادتون بیاد وقتی که ۵ ساله بودین و میخواستین دوچرخه سواری یاد بگیرین.زانو ها درب و داغون می شد و شاید هم یه کم گریه میکردید. ولی بلند می شدید، لباس ها رو می تک*ندید و دوباره روی صندلی اش می نشستید. پس سعی کنیداون روحیه ی بچه ی ۵ ساله رو درون خودتون زنده کنید و با یکی دو بار شکست خوردن توی کاری تسلیم نشید!

    7)به خودت سخت نگیر:

    چرا آدمها بعد از یکی دوبار اشتباه کردن و شکست خوردن از کاری دست می کشند؟ خب، یه دلیل خیلی بزرگ اینه که دارن از درون خودشون رو میزنن! این عادت به درد نخوریه! چون فقط به ناراحتی و درد درونی ات اضافه می کنه و وقت با ارزشت رو ازت می گیره. پس این عادت رو از خودتون بگیرید و انقدر خودتون رو ملامت نکنید.

    8) یک دفعه صمیمی بشو!

    آشنا شدن با آدمهای جدید خیلی کیف داره، ولی میتونه باعث به وجود اومدن استرس بشه. همه ی ما دوست داریم تو برخورد اول آدمهای خیلی جالب و جذابی به نظر بیایم و از صحبت های عجیب و غریب و سکوت های طولانی فرار می کنیم.

    بهترین راه برای انجام این کار اینه که تو برخورد اولتون با کسی، تصور کنید که اون صمیمی ترین دوستتونه. اینجوری اضطراب رو از ذهنتون دور می کنیدو راحت تر با طرفتون ارتباط برقرار می کنید.

    9) روی چیزی که میخوای تمرکز کن، نه چیزی که نمیخوای!

    شما در مغزتون سیستمی به نام سیستم فعالیت مشبک دارید که بهتون اجازه میده چیزهایی که ذهنتون روشون تمرکز کرده رو ببینید. این یعنی شما هرچقدر تمرکزتون رو روی اهدافتون بیشتر کنید، بشتر با اونها مواجه میشید.

    یکی از کارهایی که برای تمرکز روی چیزهایی که میخواین میتونید انجام بدید اینه که اهداف تعیین کنید و به این فکر کنید که چه چیزی در این شرایط مهم تره. میتونید از یادآوری های بیرونی استفاده کنید. مثلا روی کاغذی که به دیوار چسبوندید بنویسید : “فعالیت کن، واکنش نشون نده!” تا هر روز به چشمت بخوره و یادت بندازه.

    10)رفتار تو واقعیت رو عوض می کنه:

    همه ی ما شنیدیم که باید رفتار مثبت داشته باشیم و ممکنه خیلیها بهمون بگن: “یه فکری به حال رفتارت بکن!”

    این نصیحت خیلی با ارزشیه، ولی معمولا چه اتفاقی میفته؟ از یه گوش میره تو و از گوش دیگه میاد بیرون و فردا ما باز همون رفتار قبلی رو داریم.

    ولی نکته ی خیلی ظریف و قابل توجهی که وجود داره اینه که رفتار ما، واقعیت های اطرافمون رو عوض می کنه. ممکنه که توی ذهن همه بدبینی به عنوان واقعیت زندگی پذیرفته شده باشه، اما اینها به خاطر اینه که سیستم فعالیت شبکه ای مغزمون عادت به پیدا کردن چیزهای
    بد داره.

    اگه سعی کنید رفتارتون رو به طور جدی عوض کنید – و با این کار واقعیت اطرافتون رو تغییر بدید – به نتایج متحیر کننده ای می رسید.

    11)شکر کردن یه راه آسون برای خوشحال کردن خودتونه:

    معلومه که این یکی رو تو مدرسه بهمون یاد دادن…خیلی زیـــــاد! احتمالا می گفتن قدر چیزهایی که دارید و بدونید و شکر گذار باشید چون کار درست اینه…یا اینکه کلا کاریه که باید انجام داد!

    ولی حالا اینجوری به قضیه نگاه کنید که یکی دو دقیقه وقت گذاشتن برای شکر کردن، خیلی راحت میتونه یه حال بد رو به یه حال خوب تبدیل کنه.

    این کار میتونه برای خوشحال نگه داشتن روحیه تون، و تمرکز روی چیزهای خوبی که میخواین به دست بیارین کمکتون کنه.

    12)خودت رو با کسی مقایسه نکن:

    امان از این “من” درون که همیشه دنبال مقایسه کردنه! “آخ جون من یه دوچرخه ی جدید خریدم!” احتمالا این جمله خوشحالتون می کنه، ولی بعدش فکر میکنید که “ای وای! دوچرخه ای که علیرضا گرفته که خیلی بهتــــــره!!” و اینجوری میشه که حال خوبتون دووم زیادی نمیاره و باز حس می کنید از خودتون راضی نیستید. اگه دست از مقایسه کردن خودتون با دیگران برندارید، در واقع دارید به دنیا اجازه میدید که احساسی که نسبت به خودتون دارید رو کنترل کنه.

    بهترین راه اینه که خودت رو با خودت مقایسه کنی. ببین چقدر از جایی که بودی فاصله گرفتی، چه چیزهایی به دست آوردی و چقدر رشد کردی. شاید خیلی کارهیجان انگیزی به نظر نرسه، اما در طولانی مدت کلی بهت قدرت و ثبات درونی میده!

    13)80-90% اون چیزهایی که ازشون وحشت داریم، اتفاق نمیفتن!

    این یکی خیلی مهمه! اینها فقط هیولاهایی هستن که ما تو ذهن خودمون ساختیم، و اگرهم اتفاق بیفتن، قطعا به اون دردناکی و وحشتناکی که فکر می کردیم نخواهند بود.

    البته که حرف زدن از این کار همیشه آسونه، اما سعی کنید به خودتون یادآوری کنید که درصد خیلی کمی از ترس ها و وحشت های گذشته تون به واقعیت پیوستن…پس چرا فکر می کنید این بار با بقیه ی وقت ها فرق می کنه؟؟

    14) هیچ چیزی رو خیـــــلی جدی نگیر:

    خیلی راحت میشه درگیر مسائل شد. ولی اون احتمالات بدی که میدیم معمولا اتفاق نمیفتن و چیزی که الان براش نگرانیم و حرص میخورم به احتمال خیلی زیاد در سه سال بعد اصلا به یادمون نمیاد!

    پس خودت، افکار، و احساساتت رو اونقدر جدی نگیر که اسباب شکنجه ی خودت بشه. راحت باش و به چیزهای خوب زندگیت فکر کن.

    15)همه چیز رو بنویس:

    اگه مغزتون یه سطل پر سوراخه و هر چیزی که توش میریزین یهو ناپدید میشه،پس خطر اینکه ایده های ناب و خوبی که به ذهنتون میرسه خیلی راحت ازذهنتون پاک بشن، وجود داره. خودتون رو عادت بدید به اینکه افکار و اهدافتون رو بنویسید – همه چی رو! اینطوری راحت تر میتونید روی چیزهایی که میخواید متمرکز بشید.

    16)توی هر تجربه ی بدی یه فرصت وجود داره:

    توی هر شکست یا تجربه ی تلخی، چیزهایی وجود داره که میتونی ازشون درس بگیری و برای رشد خودت استفاده کنی. شاید حتی بشه گفت که تجربه های منفی، چیزهای بیشتری برای یاد دادن نسبت به تجربه های موفقیت آمیز دارن. بعضی وقتها، نکته ای که از یه تجربه ی بد یاد گرفته میشه، از توی ده ها تجربه ی موفقیت آمیز در نمیاد!

    پس هر بار که یه “تجربه ی منفی” برات پیش اومد، از خودت بپرس: چه چیزی راجع به این شرایط میتونه خوب باشه؟ اون چیزی که من الان باید یاد بگیرم چیه؟

    یه تجربه ی منفی میتونه باعث بشه چندین تجربه ی مثبت برات اتفاق بیفتن.


    چیزی تو ذهن شما هست که دوست داشتین توی مدرسه بهتون یاد میدادن؟
    ویرایش توسط ستیلا : 12-08-2015 در ساعت 01:54 PM
    امضای ایشان
    خدا مرهم تمام دردهاست هر چه عمق

    خراش های وجودت بیشتر باشد

    خدا برای پر کردن آن بیشتر در وجودت جای می گیرد

    خدایا دردهایم دلنشین می شود

    وقتی درمانم " تویی "

  2. 14 کاربران زیر از ستیلا بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  3. بالا | پست 2

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jul 2014
    شماره عضویت
    4839
    نوشته ها
    1,260
    تشکـر
    920
    تشکر شده 1,137 بار در 614 پست
    میزان امتیاز
    11

    پاسخ : ۱۶ نکته که ای کاش تو مدرسه بهمون یاد داده بودن!

    نقل قول نوشته اصلی توسط Neo_110 نمایش پست ها
    دوس داشتم یه زبان خارجی بهمون یاد میدادن، ترجیحا انگلیسی.
    هيچ چيزي درست و حسابي يادمون ندادن چه دانشگاه چه مدرسه نه انگليسي نه رياضي ماها خونديم واسه امتحان
    الان ميگن دانشجويان پيامنور اطلاعاتشون بيشتره بعد از يكسال فارغ التحصيلي بري ببيني انگار نه انگار اين چهار سال درس خونده منم همينطورم حالا يا من خنگم يا سيستم سيستم نيس

  4. 3 کاربران زیر از محمدزاده بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  5. بالا | پست 3

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Apr 2014
    شماره عضویت
    3222
    نوشته ها
    196
    تشکـر
    356
    تشکر شده 287 بار در 145 پست
    میزان امتیاز
    11

    پاسخ : ۱۶ نکته که ای کاش تو مدرسه بهمون یاد داده بودن!

    مدرسه های ما مدرسه نبود
    جغرافی الان تو زندگی ما تاثیری نداره !
    عربی تاثیری نداره !
    حرفه و فن تاثیری آنچنان زیادی نداشته !
    و ...

    اگر واقع بینانه ببینم ریاضی و زیست و شیمی و فیزیک زندگی ما رو نمیسازن ، درسته که آینده شغلی ما رو میسازن و مهم هستن
    اما به همون اندازه ای که اینا مهم بودن باید درس اخلاق و زندگی هم اهمیت میداشت و به بچه ها درس واقعی رو میدادن چون کسی که درس زندگی رو پاس نکنه انتگرال و مشتق و باکتری تو زندگی واقعیش به دردش نمیخوره !

    Sent from my SM-N910C using Tapatalk

  6. 2 کاربران زیر از positive بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  7. بالا | پست 4

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Nov 2014
    شماره عضویت
    8192
    نوشته ها
    6,105
    تشکـر
    8,084
    تشکر شده 8,594 بار در 3,929 پست
    میزان امتیاز
    19

    پاسخ : ۱۶ نکته که ای کاش تو مدرسه بهمون یاد داده بودن!

    من خیلی دوست داشتم بهمون یاد میدادن چطور خودمون باشیم

    صرف اینکه یه دوست چون پولداره به حرفاش گوش ندیم

    صرف اینکه پدر و مادر بزرگتر ما هستن هرچی گفتن بی برو برگرد قبول نکنیم

    یا از اون طرف چون اختلاف نسل داریم با والدینمون این معنیش اختلاف بین خودمون نیست

    دوست داشتم بهمون یاد میدادن چطوری عاشقی کنیم نه اینکه مدام بترسوننمون از عشق

    دوست داشتم بهمون میگفتن خدا همونقدر که عذاب میکنه خیلی بیشتر از اون رحمت داره

    همیشه ما رو ترسوندن، از حرف زدن، از اظهار عقیده کردن

    فقط یادمون دادن چشم بگیم و به دور و برمون نگاه نکنیم

    انقدر از ممنوعه ها گفتن که اصلا نفهمیدیم غیر ممنوعه کدومان

    انقدر از بدی های دنیا گفتن که نفهمیدیم چطور میشه خوب زندگی کرد

    همیشه بهمون ماهی دادن به جای اینکه بهمون ماهی گیری یاد بدن

    هیچکس نگفت برو دنیا بگرد تجربه کن شکست بخور از شکستت درس بگیر موفق شو

    همه گفتن بگو چشم، نباید شکست بخوری، نباید تجربه کنی...

    حتی درسای خودشونم خوب توضیح نمیدادن چه برسه به درس زندگی

  8. 9 کاربران زیر از رزمریم بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  9. بالا | پست 5

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Sep 2014
    شماره عضویت
    6495
    نوشته ها
    322
    تشکـر
    492
    تشکر شده 306 بار در 164 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : نکاتی که باید یاد گرفته باشید

    عاشق معلمی هستم که اندیشیدن را بیاموزد نه اندیشه ها را. (شریعتی)

    تو مدرسه چیزای بیشتری می تونستیم یاد بگیریم. اما خوب،
    به نظر من تمام زندگی درس و دانشگاست.
    از هر لحظه می تونیم درس بگیریم و توی زندگی به کار ببندیم.

    اگه خودمون دنبال یاد گرفتن و حقیقت باشیم. می بینیم معلمای زیادی داریم...
    که درسای بزرگی بهمون می دن.

  10. 2 کاربران زیر از arameshh بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  11. بالا | پست 6

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Sep 2014
    شماره عضویت
    6383
    نوشته ها
    1,127
    تشکـر
    5,296
    تشکر شده 3,316 بار در 981 پست
    میزان امتیاز
    11

    پاسخ : نکاتی که باید یاد گرفته باشید

    سلام .پست طولانی بود انا انقد جذاب بود ک همه رو خوندم.


    دکتر حلت توی صحبتاش میگفت زندگی چند سال دیگه اتونو بنویسید از نظر تحصیلات ۱۰سال دیگه چه جایگاهی دارید؟از نظر مالی؟از نظر مذهبی...مثبت اندیش باشید...

    و حرفای دیگه ای که با پست شما موافق هست ...من شخصا همه اینارو تحربه کردم.ما اگه بدونیم چه قدرتی داریم دیگه هیچ چیزی جلودارمون نیست....


    من دوست داشتم تو مدرسه ی ساز یاد بگیرم.

    به نظر من تو مدارس چیزای واجبتری ک به درد بخوره میشه یاد داد.ولی متاسفانه سیاست پاش تو مدارسم باز شده.


    مدرسه ما دین رو هم تحریف کردن.دینی که برای پسر و دختر از ی سنی شروع میشه قبلش به طوره اجباری به بچه ها یاد میدن!!!

    تو مدرسه ها باید شغل یاد بدن.علم واقعی یاد بدن.معیار رفتن به مرحله بعد توان علمی باشه نه نمره....

  12. 2 کاربران زیر از sr1494 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. تو محکومی
    توسط مرسانا 19 در انجمن اس ام اس و نوشته های زیبا
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 06-14-2015, 08:55 PM
  2. برخورد با شوهر بدقلق(بیاین تو کمک کنین)
    توسط ســتــیلا در انجمن اخلاق و رفتار همسر
    پاسخ: 23
    آخرين نوشته: 09-16-2014, 01:42 PM
  3. دخالت های بیش از حد مادرم
    توسط tvivident در انجمن روابط والدین و فرزندان
    پاسخ: 5
    آخرين نوشته: 09-14-2014, 05:26 PM
  4. افکار تکراری و آزاردهنده من
    توسط elahe_naz در انجمن وسواس فکری - عملی
    پاسخ: 1
    آخرين نوشته: 09-11-2014, 10:16 AM

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد