نمایش نتایج: از 1 به 8 از 8

موضوع: سردشدن رابطه دوستی

1751
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Dec 2015
    شماره عضویت
    24983
    نوشته ها
    1
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    Unhappy سردشدن رابطه دوستی

    سلام دختر20ساله ای هستم که باپسری دوست هستم که مادرم اطلاع دارد وتحت فشارهستم
    من بی انداره به این محبت کردم خیلی یعنی راهی نبوده که نرفته باشم
    چندروزبودسردشده بود من ازش دلیل خواستم که بهم گفت من خیلی دوست دارم ولی عاشقت نیستم
    بمن گقت تومادرت میدونه و بمن گقتی سریع تربیا خواستگاری منو اجبارکردی اصلا نزاشتی این جس عشق درمن شکل بگیره
    نمیدونم ولی میدونم دوسم داره الان من سردشدم که کمبودمنو حس کنه
    باتوچه به این موضوع که من خودم رفتم جلوولی اونم دوسم داشته الان بایدچه کاری انجام بدم موثرباشه واین وضعیت دربیام

  2. بالا | پست 2

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jul 2015
    شماره عضویت
    18605
    نوشته ها
    53
    تشکـر
    80
    تشکر شده 26 بار در 18 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : سردشدن رابطه که یک دفعه گفت دوسم داره عاشقم نیست

    اون آقا چند سالشه؟
    نه عزیزم اینا بهانه هست
    بازی با کلماته !! که نشون میده این آقا در حد سن خودت یا همون21-22 هست
    یعنی چی دوست داره ولی عاشقت نیست !!!
    جای دیگه سرش گرمه مطمنم
    دقیقا عین همین حرفا رو تجربه کردم
    بذار بره چون کسی که موندنی نیست نمیمونه

  3. 3 کاربران زیر از sara_1993 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  4. بالا | پست 3

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    May 2015
    شماره عضویت
    15635
    نوشته ها
    147
    تشکـر
    61
    تشکر شده 283 بار در 121 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : سردشدن رابطه که یک دفعه گفت دوسم داره عاشقم نیست

    ببینید شما هر کاری براشون کردید و کلی محبت کردین به ایشون
    و نشون دادید که دوستشون دارید(در حالی که نباید این کار رو میکردید)
    ولی ایشون چیکار کردن برای شما . حتی جرئت یه خواستگاری اومدنم ندارند
    مطمعن باشید که تا حالا حتی فکر خواستگاری کردن از شما رو هم نکرده

    الان که دیده قضیه داره جدی میشه و فهمیده مادرتون اطلاع دارن دارن بهونه میارند
    تا حالا کمتر کسی معنی عشق رو فهمیده چه برسه به این که تفاوت بین عشق و دوست داشتن رو هم بدونن
    شما سنتون کمه و کلی وقت دارین برای ازدواج .ازدواج بحث یک روز و دو روز نیست که بحث یه عمره
    ایشون معلومه نه کار دارن و نه شرایط ازواج تا کی میخواین منتظر ایشون بمونید
    اگه چندین سال منتظر ایشون بمونید تا ایشون عشق هم تجربه کنند به قول خودشون
    تعهدی نیست که با شما ازدواج کنه.تکلیف خودتون رو روشن کنید
    لطفا این احساستون رو کنترل کنید ایشون دارند از شما سو استفاده میکنند نه چیز دیگه ای

    یه مدتی صبر کنید خواستگار های خیلی بهتر از ایشون هم خواهین داشت
    بعد از این که از کسی خوشتون اومد این احساستون رو بزارید کنار و منتطق فکر کنید
    شما باید با در نظر گرفتن معیار هایی که دارید طرفتون رو بسنجید بعد ازدواج کنید
    بهتره این محبت کردن رو هم نگه دارید برای همسر ایندتون نه برای هر کسی
    خوشبختی و دوست داشتن زمانی معنی میده که زیر سایه ازدواج باشه
    امیدوارم یک بار هم که شده بشینید و منطقی فکر کنید

  5. 4 کاربران زیر از khoshans بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  6. بالا | پست 4

    عنوان کاربر
    تیم مشاوره
    تاریخ عضویت
    Aug 2014
    شماره عضویت
    5400
    نوشته ها
    698
    تشکـر
    99
    تشکر شده 657 بار در 378 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : سردشدن رابطه دوستی

    نقل قول نوشته اصلی توسط نیلوفرجون نمایش پست ها
    سلام دختر20ساله ای هستم که باپسری دوست هستم که مادرم اطلاع دارد وتحت فشارهستم
    من بی انداره به این محبت کردم خیلی یعنی راهی نبوده که نرفته باشم
    چندروزبودسردشده بود من ازش دلیل خواستم که بهم گفت من خیلی دوست دارم ولی عاشقت نیستم
    بمن گقت تومادرت میدونه و بمن گقتی سریع تربیا خواستگاری منو اجبارکردی اصلا نزاشتی این جس عشق درمن شکل بگیره
    نمیدونم ولی میدونم دوسم داره الان من سردشدم که کمبودمنو حس کنه
    باتوچه به این موضوع که من خودم رفتم جلوولی اونم دوسم داشته الان بایدچه کاری انجام بدم موثرباشه واین وضعیت دربیام

    عزیزم این اصل رو به خاطر داشته باشه این روابط میتونه هیچ نتیجه ای در بر نداشته باشه

    و شما ممکنه احساسات و عواطف زیادی رو خرج کنید ولی به نتیجه ای که میخوایت نرسید

    اتفاقا" با تمام سختی ها همین امروز این ارتباط به هم بخوره بهتره تا در اینده باشه ... شما هم باید از این اتفاق تجربه کسب کنید

    و اینو بدونید زندگی واقعی و عشق و عاشق اون چیزی نیست که شما در ذهنتون پرورش دادید

  7. کاربران زیر از Bita moein بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  8. بالا | پست 5

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    May 2016
    شماره عضویت
    27947
    نوشته ها
    4
    تشکـر
    0
    تشکر شده 1 بار در 1 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : سردشدن رابطه دوستی

    سلام به همه دوستان عزیز و مشاوران گل

    دوستان عزیز یه مشکل مسخره ای ما پیدا کردیم خواستم شرحش بدم شما عزیزان جوابمو بدید


    والا ما از یه دختری خوشمون اومد بقول دوستان رفتیم تو نخش :| (قبل از ایشون با یکی حدود یکسال رفیق بودم داشتیم مثل بچه ادم ادامه میدادیم ککه یهو رفت کانادا بعد یکی دوماهم از اونجا خبری نگرفت ازما:|)


    داشتم میگفتم یجورایی حدود یکی دوماه ما با این حرف مزدیم شبیه دوتا رفیق تازه اومدم بهش پیشنهاد بدم که دیدم از یه پسری خوشش میاد

    (داخله پرانتز من 18 سالمه این دخترم 17 سالشه و از یه پسره 25 ساله خوشش میاد، اما پسره خوشش نمیاد ازش) اون پسره هم رفیق بندس یجورایی شده فیلم ترکیه ای تا اینجای داستان
    ما صبر کردیم تا یروز اون دختره گفت به پسره پسره هم خرابش کرد جوری که این دختر عزیز بیخیالش شد. من جدا ددوسش داشتم هنوزم دارمش! بعدش چند وقتی که از این مجرا گذشت من بهش پیشنهاد دادم (قبلشم داده بودم اما میگفت دوست ندار باکسی دوست باشه اما خالی بندی بود منتظر ایین پسره بود) . اولش قبول نکرد! بعد که یکی دوروز خودش اومد گفت قبوله دوستان من جدا برا ایشون کم نزاشتم اصلا یعنی شما خودت حساب کن وقتی میخواستم برم ببینمش همیشه با دسته گل میرفتم از همه چیم راضی بود از اخلاق قیافه وضع مالی و...... یعد یکی دوماهی که گذشت گفت میخوام همون دوست عادی باشیم
    یعنی گند زد به عواطف من ! (اینم بگم من کل اعضای خانوادم میدونن با ایشون دوست بودم هنوزم فک میکنن دوستیم،و ایشون فقط مادرش میدونه)
    من اولش یکم پا فشاری کردم هرچی گفتم نمیشه قبول نکرد هرچیم میپرسیدم مشکل چیه میگفت هیچ مشکلی ندارم.فقط برای رفاقت نمیخوام باهم باشیم میخوام مثل دوتا دوست عادی باشیم

    الان من اومدم اینجا بپرسم چیکار کنم خودش راضیشه برگرده چون من واقعا دوسش دارم خیلی بیش از حد اما اون منو در این اندازه که هیچ خیلی کمتر از اون دوست داره


    حالا خصوصیات فردیشم بگم (خیلی مغروره بیش از حد یعنی چیزی که بخواد نشه دیگه محل نمیزاره با همه اینجوریه،،،،،،،دوست داره شوهرش ازش بالاتر از 5 سال اختلاف سنی داشته باشه درصورتی که ما کلا 6 ماه اختلاف سنی داری)


    بنظرتون راهی هست بشه ایشونو برگردوند سر زندگی



    یکم فک کنم بچه گانست این سوالم اما جدا کسی نیست تو همین مسائل مسخره هم کمکم کنه

  9. بالا | پست 6

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Sep 2014
    شماره عضویت
    6159
    نوشته ها
    13,512
    تشکـر
    10,854
    تشکر شده 13,741 بار در 6,989 پست
    میزان امتیاز
    24

    پاسخ : سردشدن رابطه دوستی

    نقل قول نوشته اصلی توسط amir021 نمایش پست ها
    سلام به همه دوستان عزیز و مشاوران گل

    دوستان عزیز یه مشکل مسخره ای ما پیدا کردیم خواستم شرحش بدم شما عزیزان جوابمو بدید


    والا ما از یه دختری خوشمون اومد بقول دوستان رفتیم تو نخش :| (قبل از ایشون با یکی حدود یکسال رفیق بودم داشتیم مثل بچه ادم ادامه میدادیم ککه یهو رفت کانادا بعد یکی دوماهم از اونجا خبری نگرفت ازما:|)


    داشتم میگفتم یجورایی حدود یکی دوماه ما با این حرف مزدیم شبیه دوتا رفیق تازه اومدم بهش پیشنهاد بدم که دیدم از یه پسری خوشش میاد

    (داخله پرانتز من 18 سالمه این دخترم 17 سالشه و از یه پسره 25 ساله خوشش میاد، اما پسره خوشش نمیاد ازش) اون پسره هم رفیق بندس یجورایی شده فیلم ترکیه ای تا اینجای داستان
    ما صبر کردیم تا یروز اون دختره گفت به پسره پسره هم خرابش کرد جوری که این دختر عزیز بیخیالش شد. من جدا ددوسش داشتم هنوزم دارمش! بعدش چند وقتی که از این مجرا گذشت من بهش پیشنهاد دادم (قبلشم داده بودم اما میگفت دوست ندار باکسی دوست باشه اما خالی بندی بود منتظر ایین پسره بود) . اولش قبول نکرد! بعد که یکی دوروز خودش اومد گفت قبوله دوستان من جدا برا ایشون کم نزاشتم اصلا یعنی شما خودت حساب کن وقتی میخواستم برم ببینمش همیشه با دسته گل میرفتم از همه چیم راضی بود از اخلاق قیافه وضع مالی و...... یعد یکی دوماهی که گذشت گفت میخوام همون دوست عادی باشیم
    یعنی گند زد به عواطف من ! (اینم بگم من کل اعضای خانوادم میدونن با ایشون دوست بودم هنوزم فک میکنن دوستیم،و ایشون فقط مادرش میدونه)
    من اولش یکم پا فشاری کردم هرچی گفتم نمیشه قبول نکرد هرچیم میپرسیدم مشکل چیه میگفت هیچ مشکلی ندارم.فقط برای رفاقت نمیخوام باهم باشیم میخوام مثل دوتا دوست عادی باشیم

    الان من اومدم اینجا بپرسم چیکار کنم خودش راضیشه برگرده چون من واقعا دوسش دارم خیلی بیش از حد اما اون منو در این اندازه که هیچ خیلی کمتر از اون دوست داره


    حالا خصوصیات فردیشم بگم (خیلی مغروره بیش از حد یعنی چیزی که بخواد نشه دیگه محل نمیزاره با همه اینجوریه،،،،،،،دوست داره شوهرش ازش بالاتر از 5 سال اختلاف سنی داشته باشه درصورتی که ما کلا 6 ماه اختلاف سنی داری)


    بنظرتون راهی هست بشه ایشونو برگردوند سر زندگی



    یکم فک کنم بچه گانست این سوالم اما جدا کسی نیست تو همین مسائل مسخره هم کمکم کنه
    سلاام دوست عزیز تایپک جدا بزنید
    امضای ایشان
    زندگی سه دیدگاه داره

    دیدگاه شما
    دیدگاه من
    حقیقت

  10. بالا | پست 7

    عنوان کاربر
    کاربر محروم
    تاریخ عضویت
    May 2016
    شماره عضویت
    27925
    نوشته ها
    2,306
    تشکـر
    3,118
    تشکر شده 3,059 بار در 1,592 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : سردشدن رابطه دوستی

    نیلوفر جان مثل یه خواهر میگم من خودم تا حالا با پسری دوست نبودم که بفهمم چه حسی داری ولی دوستای زیادی داشتم که ازشون تجربه گرفتم متاسفانه اکثر پسرای ایرانی جنبه ی دوستی ندارن و دله هستن خودشون قبل ازدواج همه غلطی میکنن بعدبا کمال پرویی یه زن افتاب مهتاب ندیده میخوان وبادوس دخترشون ازدواج نمیکنن وبهانه میارن اگرم ازدواج کنن دووم نمیاره و جدا میشن اینو من خیلی بین دوستام دیدم به خاطر همین پیشنهاد میدم سریع باهاش بهم بزنی واز روی منطق تصمیم بگیری تا از روی احساس

  11. 3 کاربران زیر از saba95 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  12. بالا | پست 8

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Oct 2015
    شماره عضویت
    23156
    نوشته ها
    364
    تشکـر
    593
    تشکر شده 396 بار در 211 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : سردشدن رابطه دوستی

    نقل قول نوشته اصلی توسط نیلوفرجون نمایش پست ها
    سلام دختر20ساله ای هستم که باپسری دوست هستم که مادرم اطلاع دارد وتحت فشارهستم
    من بی انداره به این محبت کردم خیلی یعنی راهی نبوده که نرفته باشم
    چندروزبودسردشده بود من ازش دلیل خواستم که بهم گفت من خیلی دوست دارم ولی عاشقت نیستم
    بمن گقت تومادرت میدونه و بمن گقتی سریع تربیا خواستگاری منو اجبارکردی اصلا نزاشتی این جس عشق درمن شکل بگیره
    نمیدونم ولی میدونم دوسم داره الان من سردشدم که کمبودمنو حس کنه
    باتوچه به این موضوع که من خودم رفتم جلوولی اونم دوسم داشته الان بایدچه کاری انجام بدم موثرباشه واین وضعیت دربیام
    سلام ، سن اون آقا را ذکر کنید حتما .

    در این مورد چندتا مشکل وجود داره ، یکیش این که شما بیش از حد به ایشون محبت کردید ، ایشون سیر شده ، باید یه مقداری تشنگی محبتو همیشه توی طرفتون بزارید باشه ، نه اینکه کلا محل بهش نذارید اونقدر که کامل بهتون سرد بشه ، تعادل را رعایت کنید که زده نشه . مشکل دوم اینکه شما به ایشون گفتید که مادرتون در جریانه (اینکه مادرتون را در جریان گذاشتید خیلی کار خوبیه ، ولی اینکه به دوستتون گفتید که مادرتون در جریانه یه شوک به ایشون وارد کردید ، چرا که باید به یک جمعبندی کامل از هم برسید بعد مراحل بعدی ، ایشون به اون درصد شناخت مورد نظرش به شما نرسیده و شما یکم عجله کردید )

    حالا اینجا چندتا احتمال وجود داره ، یکی اینکه ایشون ترسیده از آینده (ترس از خیانت -چه از جانب خودش چه شما- ، ترس از وضعیت اقتصادی خودش در آینده و اینکه احتمال میده نتونه جوابگوی نیازهای یه خونواده از لحاظ اقتصادی باشه ) یا از شما یه مورد خاصی دیده و فکر میکرده که میتونه با اون مورد کنار بیاد و حالا دیده غیرت یا تعصبش اجازه نمیده و داره اذیتش میکنه (مثل پوشش یا ارتباطهای مغمولی وعادی با جنس مخالف یا مواردی از این دست) ایشون داره میزنه زیر این رابطه به خاطر اینکه اون قدرت لازم برای اداره رابطه را توی خودش نمیبینه . شما هم به جای اینکه زانوی غم بغل بگیرید ، یکم به ایشون فرصت بدید و آزادش بزارید ، اگه واقعا دوست داشتنش واقعی باشه ، خودش برمیگرده با نشونه های کوچیک ، اگه هم نه که خب ولش کنید ، هیچوقت زورکی از کسی التماس عشق نکنید ، التماس کنید خودشو بالا میبینه و دیگه اون آدم قبلی نمیشه و همیشه میخواد حرف حرف خودش باشه و رابطه ارباب رعیتی با طرفش داشته باشه . . . بهش فرصت بدید و صبر داشته باشید . از اعماق وجودش دوستتون داشته باشه با خونوادش مطرح میکنه و میاد خواستگاری به هر قیمتی که شده .
    امضای ایشان
    There is a charm about the forbidden that makes it unspeakably desirable

    -Mark Twain

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. رابطه دوستی یکطرفه
    توسط yegane در انجمن مخالفت پسر با ازدواج
    پاسخ: 8
    آخرين نوشته: 09-27-2015, 10:59 AM
  2. شک در رابطه دوستی
    توسط Sayeraad در انجمن روابط دختر و پسر
    پاسخ: 1
    آخرين نوشته: 12-09-2014, 10:03 AM

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد