سلام من پسری 27 ساله دانشجوی فوق لیسانس ام ترم پایانامه .6 سال پیش عاشق دختری شدم که تو یه عروسی دیدم او ن فامیل بود فامیل دور که خیلی نمی دیدمشان .بعد مدتها خانواده اش فهمیدن که من عاشق شدم خیلی استقبال کردن و لی گفتن دخترمان فعلا قصد ازدواج نداره بلاخره گذشت تا اینکه تو تانگو پیداش کردم و براش پیغام دادم اولش گف که من اصلا قصد ازدواج ندارم نه با شما نه با هیچ کس .بعدش قسم خورد که قصد ازدواج ندارد از این حرفا ولی فرداش بهم گف که یکی دیکه را دوس داره من خیلی داغون شدم بعد اینهمه مدت خیلی راحت گفت که یکی دیکه را دوس داره نمیدونم درست یا غلط داغونم کرد ازتون میخوام کمکم کنید افسرده شم چکار میتونم بکنم میشه دلشو بدست اورد یا چگار کنم تورا خدا کمکم کنید تازه اونم 27 سالشه و دیپلمه و یه ارایشگره