نمایش نتایج: از 1 به 6 از 6

موضوع: عاشق شدن

1176
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Dec 2015
    شماره عضویت
    25032
    نوشته ها
    2
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    عاشق شدن

    سلام من پسری 27 ساله دانشجوی فوق لیسانس ام ترم پایانامه .6 سال پیش عاشق دختری شدم که تو یه عروسی دیدم او ن فامیل بود فامیل دور که خیلی نمی دیدمشان .بعد مدتها خانواده اش فهمیدن که من عاشق شدم خیلی استقبال کردن و لی گفتن دخترمان فعلا قصد ازدواج نداره بلاخره گذشت تا اینکه تو تانگو پیداش کردم و براش پیغام دادم اولش گف که من اصلا قصد ازدواج ندارم نه با شما نه با هیچ کس .بعدش قسم خورد که قصد ازدواج ندارد از این حرفا ولی فرداش بهم گف که یکی دیکه را دوس داره من خیلی داغون شدم بعد اینهمه مدت خیلی راحت گفت که یکی دیکه را دوس داره نمیدونم درست یا غلط داغونم کرد ازتون میخوام کمکم کنید افسرده شم چکار میتونم بکنم میشه دلشو بدست اورد یا چگار کنم تورا خدا کمکم کنید تازه اونم 27 سالشه و دیپلمه و یه ارایشگره

  2. بالا | پست 2

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Feb 2015
    شماره عضویت
    12497
    نوشته ها
    390
    تشکـر
    1,041
    تشکر شده 580 بار در 275 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : عاشق شدن

    ضمن عرض سلام و احترام

    درک میکنم که شرایط و حال و احوال سختیه...اما بزارین صادقانه و صریح موضوع رو خاتمه بدیم...برادر عزیز یه ضرب المثل و شعر قدیمی هست تقریبا با این مضمون که میگه :

    خواهی که جهان در کفِ دستان تو باشد / خواهانِ کسی باش که خواهانِ تو باشد ... فکر میکنم این بیت تموم چیزی که شما لازم دارین بدونین رو تماما" به شما بگه...

    شما احساسی پیدا کردین به شخصی...و مدتها هم منتظر بودین و در آخر هم جواب ناراحت کننده ای شنیدین...درسته که سخته...اما یه پسر 27 ساله دیگه به اندازه ای مرد شده

    و دنیادیده هست که بدونه عشق یک طرفه هیچ آینده ای نداره...عشق و علاقه و خواستن باید کاملا دو طرفه و بی هیچ عذر و بهانه ای باشه...وقتی یک طرف برگرده بگه کس دیگه ای رو میخواد

    دیگه همه چیز تمومه...درک میکنم که سخته...اما بالاخره باید واقعیت رو قبول کنید و عاقلانه و منطقی باهاش کنار بیاین...انشاالله که گزینه ی بهتری در آینده در انتظارتون خواهد بود...

    سلامت و سربلند باشید.
    امضای ایشان
    ***
    If You Always Put Limits On Everything You Do
    Physical Or Anything Else
    It Will Spread Into Yor Work And Into Yor Life
    There Are No Limits
    There Are Only Plateaus , And You Must Not Stay There

    You Must Go Beyond Them

    ***

  3. بالا | پست 3

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Jul 2015
    شماره عضویت
    19153
    نوشته ها
    2,540
    تشکـر
    1,726
    تشکر شده 5,759 بار در 1,860 پست
    میزان امتیاز
    12

    پاسخ : عاشق شدن

    نقل قول نوشته اصلی توسط عشق و بی انصافی نمایش پست ها
    سلام من پسری 27 ساله دانشجوی فوق لیسانس ام ترم پایانامه .6 سال پیش عاشق دختری شدم که تو یه عروسی دیدم او ن فامیل بود فامیل دور که خیلی نمی دیدمشان .بعد مدتها خانواده اش فهمیدن که من عاشق شدم خیلی استقبال کردن و لی گفتن دخترمان فعلا قصد ازدواج نداره بلاخره گذشت تا اینکه تو تانگو پیداش کردم و براش پیغام دادم اولش گف که من اصلا قصد ازدواج ندارم نه با شما نه با هیچ کس .بعدش قسم خورد که قصد ازدواج ندارد از این حرفا ولی فرداش بهم گف که یکی دیکه را دوس داره من خیلی داغون شدم بعد اینهمه مدت خیلی راحت گفت که یکی دیکه را دوس داره نمیدونم درست یا غلط داغونم کرد ازتون میخوام کمکم کنید افسرده شم چکار میتونم بکنم میشه دلشو بدست اورد یا چگار کنم تورا خدا کمکم کنید تازه اونم 27 سالشه و دیپلمه و یه ارایشگره
    سلام
    چرا بی انصافی؟
    شما عاشق کسی شدید که اون شخص یک نفر دیگر رو دوست داره
    این امسش بی انصافی نیست
    چون هرکسی حق داره برای زندگیش تصمیم بگیره
    ایشون به شما جواب قاطعانه ای دادن پس سعی نکنید و بگذارید زندگی اش رو بکند
    مطمن باشید بازم ادمهایی دیگه ای هستند که شما بتونید دلتون رو بهش بدید
    امضای ایشان
    آیا دوست دارید برای

    صلح جهانی کاری انجام دهید ؟

    به خانه بروید و به خانواده تان
    عشق بورزید


  4. کاربران زیر از سمیراه بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  5. بالا | پست 4

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Oct 2015
    شماره عضویت
    23156
    نوشته ها
    364
    تشکـر
    593
    تشکر شده 396 بار در 211 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : عاشق شدن

    اینجور که نوشتی ظاهرا 6 سال ازش بی خبر بودی ، یکم بی انصافیه که انتظار داشته باشی برات بمونه ، به خصوص که همسن هستید ، اگه شما از نیتت مطمین بودی باید زودتر به هر دو خونواده میگفتی که برای هم نشون بشید ، نه بعد این همه سال ... من حس میکنم برای این گفته کسی را دوست داره که شما ولش کنی و احتمالا واقعا قصد ازدواج نداشته باشه کلا و اینو صرفا برای این گفته که شما بهش فکر نکنی دیگه . . . خیلی سخته داداش میدونم ، ولی خب باید باهاش بسازی ، اگه واقعا دوستش داری درست تحقیق کن ببین عاشق کس دیگه ایه یا صرفا برای این گفته که ولش کنی

  6. بالا | پست 5

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Dec 2015
    شماره عضویت
    25032
    نوشته ها
    2
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : عاشق شدن

    ممنون اره روز اول خیلی می کفت قصد ازدواج نداره اصلا تنهایی دوس نداره خیلی وقت قید ازدواج را زده هیچ خواستگاری نداره ولی فرداش یدفه گف به خدا یکی دیگه را دوس داره من خبرداشتم ازش ولی ندیده بودمش اونم میدونست که من دوسش دارم و پدرومادرشان نیز بشدت استقبال کرده بودند و گفته بودن هروقت قصد ازدواج داشت چه بهتر از شما ... حتی همه فامیلاش هم استقبال کرده بودن که من اورا می خوام

  7. بالا | پست 6

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Nov 2015
    شماره عضویت
    24659
    نوشته ها
    92
    تشکـر
    69
    تشکر شده 77 بار در 48 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : عاشق شدن

    ازمن دختر این نصیحت آویزه گوشتون کنید هردختری گفت قصد ازدواج نداره دروغ گفته در اصل بهانه داره .....
    بنظر موقعیت خوبی داری یا خواهی داشت ازاون دختر بت نساز دوباره عاشق شو...

  8. 2 کاربران زیر از mahsan91 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد