طلاق توافقی

[zohre.b]

سلام دوستان خوب.
من راهنمایی یا مشاوره از طرف همه تون لازم دارم.
خیلی به راهنمایی یا کمکتون نیاز دارم دارم مراحل طلاق توافقی رو طی میکنم و میخوام راهنماییم کنین.
من و همسرم 10 ساله با هم هستیم و 4 سالی میشه عروسی کردیم.
تو این چندسال کلی مشکل جورواجور داشتیم و بزرگترینش بی حرمتی اون به خانواده من بوده.
من هربار تحمل کردم چون از اولش میدونستم اینجور آدمیه اما چون دوسش داشتم همیشه بیخیال میشدم.
اما ایندفعه نمیدوتونم تحمل کنم ولی بازم دو دلم درخواست طلاق توافقی دادم و اونم قبول کرده.
درضمن اینم بگم آدم شکاکی هم هست اما نه خیلی زیاد
حالا شما بگین بنظرتون کارم درسته که دیگه میخوام طلاق بگیرم؟

[sam127]

به این موضوع هم فکر کردی بعد از طلاق قراره چیکار کنی؟و چجوری زندگی کنی؟

[zohre.b]

همه همینو بهم میگن.
نمیدونم موندم چیکار کنم.
خانواده م هم دیگه اصلا قبولش ندارن

[omidd]

سلام
شما ده سال از عمرت با ایشون گذروندی ، حالا یک مدت طلاق و غیره و بعدش افسردگی بعد طلاق تا یکی دیگه پیدا بشه و بخواین آشنا بشین و زندگی شروع کنین و خانواده تشکیل بدین و معلوم هم نیست حالا کسی پیدا بشه یا نشه اونم ادم خوبی باشه یا نه و الی اخر و این عمر شماست که داره میره حالا اگر درست تصمیم نگرید ممکنه با سختی همراه بشه

طلاق اخرین راه هستش اگر مشکل شما با حرف و زدن ومشاوره حل بشه چه لوزمی داره که خرابش کنین و همینطور اینکه گفتین دوسش دارین و بعدا ممکنه پشیمون بشین .

[zohre.b]

از همین الانشم افسرده شدم.
اما این اختلافات ما بار اول نیست که پیش میاد و شوهرمم هربار قول میداد که تکرار نمیکنه و .... اما بازم ادامه داده...
ایندفعه دیگه خانواده م دارن بهم فشار میارن که تمومش کنم

[ghazal1]

بچه ندارین ؟؟

ویژگی های مثبت و منفی همسرتون رو لیست کنید اینجا

[zohre.b]

نه بچه ندارم.
منفی اینکه عصبی ، بعضی وقتا بی ادب و بد دهن میشه اما زود از حرفش پشیمون میشه،اصلا صبر و تحمل مواجه شدن با مشکلات رو نداره،معنی احترام رو اصلا نمیفهمه و همیشه فک میکنه حق با اونه و اینکه همه باید در خدمتش باشنو...
مثبتاش قلب صافش و اینکه تقریبا من هرچی بگم انجام میده

[sam127]

شغل همسرت چیه ؟

[zohre.b]

کارمنده

[sam127]

کارمنده کجا؟
جز شغل کارمندی شغل دیگه هم داره

[zohre.b]

کارمند شهرداریه.ناظر
نه شغل دیگه ای نداره

[ستیلا]

خواهر گلم ده سال از عمرت رو با این اقا گذروندی .

به گفته خودت عاشقش بودی ودوستش داشتی که تا الان تحملش کردی .با وجود ویژگی های منفی که داشته .

فکر می کنی اگر طلاق گرفتی به همین راحتی فراموش می کنی ده سال خاطره تلخ وشیرین رو با این اقا .

عزیزم زندگی بیشتر خانم ها رو همین عشق ودوست داشتن پابر جا نگه داشته .

اون بی احترامی وبد دهنی می کنه شما با احترام بر خورد کن .عصبی میشه شما از ادامه بحث جلوگیری کن .شکاکه سعی کن طوری رفتار کنی که شک برانگیز نباشه .

به هر حال خانوادتون یک طرفه به قاضی رفتن واین طبیعیه .

خودت میگی هر بار پشیمون میشه وقول میده که تکرار نکنه ولی باز هم نمیتونه .

این نشون دهنده اینه که همسرتون سعی در بهبود روابط داره ولی نمیتونه .چرا کمکش نمی کنی .

شما وخانوادتون چقدر مقصر بودید ؟اصلا شما وخانواده هم کاری کردید که نشون دهنده این باشه که سعی دارید این زندگی حفظ بشه

ورابطتون بهبود پیدا کنه .شما که در خواست طلاق دادید البته اینطور که خودتون میگین به در خواست خانوادتون .

همین خانواده تا کی میخوان شما رو از نظر عاطفی کمک کنن .چقدر میتونن تکیه گاه شما باشن

شاید موقعیت ازدواج بهتر از این نداشتید باید یا جدا زندگی کنید که کار درستی نیست یا سر بار اون ها باشید .

[zohre.b]

خب به نظر شما الان که من درخواست طلاق دادم اون نباید حداقل بگه اینکارو نکن؟نباید الانم جلوم رو بگیره؟
ایندفعه خودشم میگه طلاق بگیر اما میگه بخاطر سرو سامان گرفتن زندگی من داره اینو میگه.
به همه ی اینایی که شما میگی من فکر کردم پشیمون میشم اما باز فکرم میره سمت طلاق.
شوهر من الکی و بدون دلیل از مادر من بدش میاد از باجناقش بدش میاد ....

[ستیلا]

این تنفر ها تو همه زندگی ها بین داماد ومادرزن وباجناق وجود داره .شاید شدتش کم وزیاد باشه ولی به جرات میتونم بگم وجود داره

دلیلش هم اینه که مادر زن بین داماماد ها خواسته یا ناخواسته فرق میزاره ونزد یکی از دیگزی تعریف می کنه .یا شاید هم خود شما به این مقایسه ها پر وبال دادید .

شما میگین خود همسرتون هم از این اخلاقش راضی نیست پس خودش رو مقصر میدونه وبا قبول درخواست طلاق توافقی سعی

داره از عذاب وجدانش کم کنه وبه نوعی خودش رو میخواد ادب کنه .

این که شما هم دو دل هستید نشون میده که شما وخانواده تون درصدی مقصرید .

سعی کنید از برخورد همسرتون با خانواده جلوگیری کنید .وقتی با هم مشکل دارن لزومی نداره هر هفته به دیدن پدر ومادر شما باشه

.ماهی یک بار هم کافیه .

این که شما دست کمک به سوی مشاورین اینجا گرفتید نشون میده که زندگی وهمسرت رو دوست داری وگرنه وقتی انسان مصمم به انجام کاری باشه دیگه مشاوره نمیگیره .

[محمدزاده]

خب به نظر شما الان که من درخواست طلاق دادم اون نباید حداقل بگه اینکارو نکن؟نباید الانم جلوم رو بگیره؟
ایندفعه خودشم میگه طلاق بگیر اما میگه بخاطر سرو سامان گرفتن زندگی من داره اینو میگه.
به همه ی اینایی که شما میگی من فکر کردم پشیمون میشم اما باز فکرم میره سمت طلاق.
شوهر من الکی و بدون دلیل از مادر من بدش میاد از باجناقش بدش میاد ....

خب ميدونه كه اينبار تصميمتون جديه و خودش هم فكراش رو كرده قبل از جدايي ازش بخواه باهم بريد يه جاي دنج و باهم صحبت كنيد بگو ميخام براي آخرين بار سنگامو باهات وا بكنم و خيالم بابت تصميمم راحت باشه
بگو من تو و زندگيمو خيلي دوست داشتم واسه ساختن زندگيم هم همه جور فداكاري كردم بخاطرتو(سعي كن از عشق خودت به اون بگي تا بدونه دوسش داري هنوز و واقعاكم آوردي)بگو اما تو هيچ سعي و تلاشي نكردي و هميشه سعي كردي بد باشي بگو تو اگر به من و زندگيت علاقه داشتي از خودگذشتگي ميكردي اخلاقاتو اصلاح ميكردي بگو مگه من دوست ندارم زندگي خوب و با ارامشي داشته باشم و وظيفه تو ساختن اين زندگي بود كه نخواستي و سعيت رو نكردي بذار ببين اون چي ميگه
حداقل اين جوري روح ادم اروم ميگيره

[پریماه.]

ضمن تایید حرف های محمد زاده عزیز

ولی اینو یادت باشه طلاق همیشه به معنای جدایی نیست به معنای زندگی و فرصت دوبارست


ممکن شوهر شما بعد از طلاق بهش یه تلنگری خورد و پی به اشتباهش برد و خودش رو اصلاح کرد و باز به سمتتون امد

[farokh]

سلام دوستان خوب.
من راهنمایی یا مشاوره از طرف همه تون لازم دارم.
خیلی به راهنمایی یا کمکتون نیاز دارم دارم مراحل طلاق توافقی رو طی میکنم و میخوام راهنماییم کنین.
من و همسرم 10 ساله با هم هستیم و 4 سالی میشه عروسی کردیم.
تو این چندسال کلی مشکل جورواجور داشتیم و بزرگترینش بی حرمتی اون به خانواده من بوده.
من هربار تحمل کردم چون از اولش میدونستم اینجور آدمیه اما چون دوسش داشتم همیشه بیخیال میشدم.
اما ایندفعه نمیدوتونم تحمل کنم ولی بازم دو دلم درخواست طلاق توافقی دادم و اونم قبول کرده.
درضمن اینم بگم آدم شکاکی هم هست اما نه خیلی زیاد
حالا شما بگین بنظرتون کارم درسته که دیگه میخوام طلاق بگیرم؟

دوست عزیز شما برای این تصمیم به احتمال زیاد فکر کردید و این نتیجه رو گرفتید

به شما توصیه میکنم اول مشاوره کنید ولی اگر به چشم انداز روشنی در این مورد نرسیدید راه طلاق رو ادامه بدید

شما بچه ندارید و جوان هستید و میتونید زندگی رو در مسیرهای دیگه ای به پیش ببرید و خداوند هم وعده داده راه رو باز کنه پس از طلاق نترسید

و گرنه باید عمرتون رو به خاطر از اینکه ممکنه بعد از طلاق از گرسنگی تلف بشید و یا چیکار کنم از دست بدید

پس اول منطقی فکر کنید و بعد قاطع عمل کنید تا هیچ وقت دچار شک و تردید نباشید

در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
021-22354282
021-88422495
021-88472864
021-22689558

[zohre.b]

این تنفر ها تو همه زندگی ها بین داماد ومادرزن وباجناق وجود داره .شاید شدتش کم وزیاد باشه ولی به جرات میتونم بگم وجود داره

دلیلش هم اینه که مادر زن بین داماماد ها خواسته یا ناخواسته فرق میزاره ونزد یکی از دیگزی تعریف می کنه .یا شاید هم خود شما به این مقایسه ها پر وبال دادید .

شما میگین خود همسرتون هم از این اخلاقش راضی نیست پس خودش رو مقصر میدونه وبا قبول درخواست طلاق توافقی سعی

داره از عذاب وجدانش کم کنه وبه نوعی خودش رو میخواد ادب کنه .

این که شما هم دو دل هستید نشون میده که شما وخانواده تون درصدی مقصرید .

سعی کنید از برخورد همسرتون با خانواده جلوگیری کنید .وقتی با هم مشکل دارن لزومی نداره هر هفته به دیدن پدر ومادر شما باشه

.ماهی یک بار هم کافیه .

این که شما دست کمک به سوی مشاورین اینجا گرفتید نشون میده که زندگی وهمسرت رو دوست داری وگرنه وقتی انسان مصمم به انجام کاری باشه دیگه مشاوره نمیگیره .

الان 6 ماهی میشه بعلت مریضی پدر شوهرم شوهرم پاشو تو خونه ما نذاشته و همه ش بهانه میگیره.
منم اصلا بهش سخت نگرفتم که حتما باید بیای یا....
همیشه هم رفتارای بدشو با خوبی جواب دادم

[zohre.b]

خب ميدونه كه اينبار تصميمتون جديه و خودش هم فكراش رو كرده قبل از جدايي ازش بخواه باهم بريد يه جاي دنج و باهم صحبت كنيد بگو ميخام براي آخرين بار سنگامو باهات وا بكنم و خيالم بابت تصميمم راحت باشه
بگو من تو و زندگيمو خيلي دوست داشتم واسه ساختن زندگيم هم همه جور فداكاري كردم بخاطرتو(سعي كن از عشق خودت به اون بگي تا بدونه دوسش داري هنوز و واقعاكم آوردي)بگو اما تو هيچ سعي و تلاشي نكردي و هميشه سعي كردي بد باشي بگو تو اگر به من و زندگيت علاقه داشتي از خودگذشتگي ميكردي اخلاقاتو اصلاح ميكردي بگو مگه من دوست ندارم زندگي خوب و با ارامشي داشته باشم و وظيفه تو ساختن اين زندگي بود كه نخواستي و سعيت رو نكردي بذار ببين اون چي ميگه
حداقل اين جوري روح ادم اروم ميگيره

اتفاقا همین تصمیم رو دارم ولی باید دور از چشم خانواده م اینکارو بکنم چون مطمئنا نمیزارن
میگم نکنه کارم اشتباه باشه

[zohre.b]

دوست عزیز شما برای این تصمیم به احتمال زیاد فکر کردید و این نتیجه رو گرفتید

به شما توصیه میکنم اول مشاوره کنید ولی اگر به چشم انداز روشنی در این مورد نرسیدید راه طلاق رو ادامه بدید

شما بچه ندارید و جوان هستید و میتونید زندگی رو در مسیرهای دیگه ای به پیش ببرید و خداوند هم وعده داده راه رو باز کنه پس از طلاق نترسید

و گرنه باید عمرتون رو به خاطر از اینکه ممکنه بعد از طلاق از گرسنگی تلف بشید و یا چیکار کنم از دست بدید

پس اول منطقی فکر کنید و بعد قاطع عمل کنید تا هیچ وقت دچار شک و تردید نباشید

در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
021-22354282
021-88422495
021-88472864
021-22689558

ممنون از راهنمایی شما و همه دوستان
من 18 سالم بود که نامزد شدیم و الان که 28 سالمه احساس میکنم تو این 10 سال اصلا تو زندگیم پیشرفت نکردم و فقط دارم درجا میزنم
از طلاقم میترسم چونکه از پشیمون شدنم میترسم وگرنه هیچ مشکل دیگه ای ندارم
فک میکنم که اگه طلاقم نگیرم چه آینده ای در انتظارمه.

[zohre.b]

ضمن تایید حرف های محمد زاده عزیز

ولی اینو یادت باشه طلاق همیشه به معنای جدایی نیست به معنای زندگی و فرصت دوبارست


ممکن شوهر شما بعد از طلاق بهش یه تلنگری خورد و پی به اشتباهش برد و خودش رو اصلاح کرد و باز به سمتتون امد

بله درسته اینجوری هم میشه اتفاق بیافته
شاید یه تلنگر باشه براش
آخه از بس همیشه هم زود کوتاه اومدم و دعوا رو تموم کردم فک میکنه ایندفعه هم ....

[محمدزاده]

اتفاقا همین تصمیم رو دارم ولی باید دور از چشم خانواده م اینکارو بکنم چون مطمئنا نمیزارن
میگم نکنه کارم اشتباه باشه

نه كاري به خانوادت نداشته باش خودت شوهرت رو بهتر از همه ميشناسي نميخاي كه منت كشي كني ميخاي فقط حرف بزني تا خيالت راحت بشه .شايد قول جدي بده كه اصلاح بشه شايدم نه اونوقت مطمعن ميشي تصميمت درست بوده و ديگه در آينده فكر نخواهي كرد كاش يكبار ديگه فرصت ميدادم يا كاش باهاش يكبار ديگه صحبت مي كردم

[ghazal1]

احساس میکنم بحث طلاق و عملی کردنش از روی لج بازی اتفاق افتاده که همسرت هنوز خیلی قانونی بهش نگاه نکرده ...ینی در مورد طلاق توافقی و حق و حقوق قانونی جفتتون ،با هم به توافق رسیدین ؟خیلی جدی بهش فکر کردین ؟
یا اینکه شما یه جایی کم اوردی و گفتی دیگه میخوام طلاق بگیرم ایشونم گفته باشه اگر فک میکنی اونجوری خوشبخت تری طلاق بگیر بعد شمام دیگه تصمیمتو گرفتی و رفتی در خواست دادی؟
اگر اینجوره که همسرت خیلی جدی بهش فکر نکرده و احتمالا اگر دوستون داشته باشه توافق نمیکنه با طلاقتون .
ولی قبل از اینکار اگر شما نیاز به یک تلنگری داری که بیاد بقول معروف نازتو بکشه و بگه دیگه سعی میکنم رفتارهای نادرستمو کنار بزارم و خوشبختت میکنم و اینها ..باید ابتدا مدتی به خونه پدرت بری تا فاصله بینتون بیفته و طعم جدایی رو تا خدودی بچشین و ببینین میتونین با این موضوع کنار بیاین یا نه ...کاری که دادگاهم میکنه اونقدر عقب میندازه مرحله نهایی رو که زن و شوهر مدتی جدی از هم جدا باشن شاید راضی شدن متوجه شدن تصمیمشون بر اساس لجبازی بوده ..غیر این باشه دیگه طلاق صورت میگیره ...
پس بهتره قبل اینکه تو کارهای دادگاعی طلاق بیفتی و همه دویت و فامیل باخبر بشن خودت یه مدت اینکارو بکن قبلش هم با همسرت صحبت کن و سنگاتونو وابکنین ...دو تایی جایی بیرون از خونه .

[niki8989]

احترام تو زندگی زن و شوهری خیلی مهمه خیلی, اگر احترام بینتون از دست رفته مطمئن باشید که اگر طلاق هم نگیرید زندگیتون اونی نمیشه که میخوایید

[sam127]

با همسرت حتما یه مشاوره برو

[ستیلا]

زهره جان اگر باهم صحبت کردید .بهش بگو انتظار نداشتم با درخواست طلاق من سریع قبول کنی .بگو دوست داشتم شما هم

برای این زندگی کاری کنی .خوب کاری می کنی که با محبت پاسخ کارهاش رو میدی .

هر وقت قرار گذاشتی باهاش بری بیرون به من اطلاع بده .

مواظب خوبی هات باش اگر قرار باشه جواب بدی رو با بدی بدیم .اون وقت ما هیچ فرقی با طرف مقابلمون نداریم .

[zohre.b]

زهره جان اگر باهم صحبت کردید .بهش بگو انتظار نداشتم با درخواست طلاق من سریع قبول کنی .بگو دوست داشتم شما هم

برای این زندگی کاری کنی .خوب کاری می کنی که با محبت پاسخ کارهاش رو میدی .

هر وقت قرار گذاشتی باهاش بری بیرون به من اطلاع بده .

مواظب خوبی هات باش اگر قرار باشه جواب بدی رو با بدی بدیم .اون وقت ما هیچ فرقی با طرف مقابلمون نداریم .

بهش گفتم اونم گفت من توقع نداشتم تو یهو بری سراغ طلاق.
یکی از فامیلامون رو با برگه طلاق توافقی فرستادم براش که امضا کنه اما امضا نکرده و بردتشون.
حرمت بین ما شکسته شده میترسم تا عمر دارم همینجوری بمونه.
مرسی دوستم از راهنماییت

[zohre.b]

احترام تو زندگی زن و شوهری خیلی مهمه خیلی, اگر احترام بینتون از دست رفته مطمئن باشید که اگر طلاق هم نگیرید زندگیتون اونی نمیشه که میخوایید

بیشتر مشکل من سر همین احترامیه که از بین رفته

[zohre.b]

احساس میکنم بحث طلاق و عملی کردنش از روی لج بازی اتفاق افتاده که همسرت هنوز خیلی قانونی بهش نگاه نکرده ...ینی در مورد طلاق توافقی و حق و حقوق قانونی جفتتون ،با هم به توافق رسیدین ؟خیلی جدی بهش فکر کردین ؟
یا اینکه شما یه جایی کم اوردی و گفتی دیگه میخوام طلاق بگیرم ایشونم گفته باشه اگر فک میکنی اونجوری خوشبخت تری طلاق بگیر بعد شمام دیگه تصمیمتو گرفتی و رفتی در خواست دادی؟
اگر اینجوره که همسرت خیلی جدی بهش فکر نکرده و احتمالا اگر دوستون داشته باشه توافق نمیکنه با طلاقتون .
ولی قبل از اینکار اگر شما نیاز به یک تلنگری داری که بیاد بقول معروف نازتو بکشه و بگه دیگه سعی میکنم رفتارهای نادرستمو کنار بزارم و خوشبختت میکنم و اینها ..باید ابتدا مدتی به خونه پدرت بری تا فاصله بینتون بیفته و طعم جدایی رو تا خدودی بچشین و ببینین میتونین با این موضوع کنار بیاین یا نه ...کاری که دادگاهم میکنه اونقدر عقب میندازه مرحله نهایی رو که زن و شوهر مدتی جدی از هم جدا باشن شاید راضی شدن متوجه شدن تصمیمشون بر اساس لجبازی بوده ..غیر این باشه دیگه طلاق صورت میگیره ...
پس بهتره قبل اینکه تو کارهای دادگاعی طلاق بیفتی و همه دویت و فامیل باخبر بشن خودت یه مدت اینکارو بکن قبلش هم با همسرت صحبت کن و سنگاتونو وابکنین ...دو تایی جایی بیرون از خونه .

دو هفته کامل حتی یه زنگ هم نزد کلا بیخیال بود و میگفت اگه میخوای طلاق بگیر طلاقت میدم.
راجع به حق و حقوق من گفتم مهریه و هر چی دارم میبخشم فقط طلاق بگیرم اما خیلی دو دل شدم واسه طلاق گرفتن یا نه ...
شوهرمم الان میگه باید فکر کنم و ..
با وکیل صحبت کردم گفتن طلاق توافقی که به همه توافقی رسیده باشین و بچه نداشته باشین 15 روزه تموم میشه
نمیدونم ....

[zohre.b]

نه كاري به خانوادت نداشته باش خودت شوهرت رو بهتر از همه ميشناسي نميخاي كه منت كشي كني ميخاي فقط حرف بزني تا خيالت راحت بشه .شايد قول جدي بده كه اصلاح بشه شايدم نه اونوقت مطمعن ميشي تصميمت درست بوده و ديگه در آينده فكر نخواهي كرد كاش يكبار ديگه فرصت ميدادم يا كاش باهاش يكبار ديگه صحبت مي كردم

آخه بار اول نیست ازش قول میگیرم شاید با 200م باشه

[شهرام2014]

سلام دوستان خوب.
من راهنمایی یا مشاوره از طرف همه تون لازم دارم.
خیلی به راهنمایی یا کمکتون نیاز دارم دارم مراحل طلاق توافقی رو طی میکنم و میخوام راهنماییم کنین.
من و همسرم 10 ساله با هم هستیم و 4 سالی میشه عروسی کردیم.
تو این چندسال کلی مشکل جورواجور داشتیم و بزرگترینش بی حرمتی اون به خانواده من بوده.
من هربار تحمل کردم چون از اولش میدونستم اینجور آدمیه اما چون دوسش داشتم همیشه بیخیال میشدم.
اما ایندفعه نمیدوتونم تحمل کنم ولی بازم دو دلم درخواست طلاق توافقی دادم و اونم قبول کرده.
درضمن اینم بگم آدم شکاکی هم هست اما نه خیلی زیاد
حالا شما بگین بنظرتون کارم درسته که دیگه میخوام طلاق بگیرم؟

سلام

متاسفم از آنچه که خواندم, ولی عزیز شما ازدواج بد و غلطی داشتید و ازدواج غلط خیلی خیلی بده ! ولی طلاق غلط خیلی خیللللللللللللللللللللللل لللللللللی بدتره!!!!

پس بهتره برای اینکه ببینید و متوجه بشید که جدائیتون تنها راهه و درسته هر دو با هم به یکی از مشاوران رجوع کنید و سپس اگر ایشون گفتند راهی نیست و شما هر دو جدا به درد هم نمیخورید. سپس

تصمیم یه جدایی بگیرید.

موفق باشید

سپاس
dr

[zramzni]

سلام دوست عزیز نمیدونم دقیقا تو زندگیتون چه اتفاقایی افتاده که کار به اینجا رسیده اما یه چیزو خوب میدونم اونم اینه که شوهر شمام شکسته شده خودش نه اما اقتدارش قطعا شکسته شده چون وقتی ادم بدون رفتن به مشاوره خودش به تنهایی تصمیم به طلاق میگیره قطعا شوهرش میشکنه سعی کنید اقتدارش را جلوی خانوادتون حفظ کنید و به حرفاش گوش بدید یعنی باهاش لجبازی نکنید وحرفای منطقیش را عملی کنید از راه احساساتتون به راهش بیارید واین ویزگی مثبتی که گفتید به حرفاتون گوش میده خیلی پتانسیل داره حتما ازش بهره بگیرید ویه استاد روانشناسی میگفت اگه فکر کنید که با همسرتون قهر کنید وخونه مادرتون بروید تا او نازکشی شما را بکند سخت در اشتباهید چراکه اقتدار مردها میشکند واز این که به کس دیگه ای تکیه کردید یعنی خانوادتان او دیگر زیر پروبال شما رانمیگیرد وچون شکسته میگوید باشه طلاق اما اگه دوباره اقتدارشو حفظ کنید وزندگیتونو بسازید او انچنان پشتوانه قوی برای شما خواهد بود که خودتون هم تعجب میکنید بیخود نیست که میگند از دامن زن مرد به معراج میرود.
من به این خیلی اعتقاد دارم که زن باید سیاست داشته باشد وبا سیاستش شوهرش را رام کند البته با عذر خواهی واحترام از همه ی اقایان سایت.اگر فکر میکنید که طلاق بگیرید ومردی وجود داشته باشد که اقتدار نداشته باشد وهمش حرف حرف شما باشد سخت در اشتباهید باخودتان بشینید وبسنجید دقیقا چرا میخواین طلاق بگیرید اگر خانواده است که بعد از طلاق خودشان سرکوفتها را به شما میزنند وشرایط جدید بدتر از شرایط فعلی است در صورتی که طلاقتان منطقی نباشد وفقط به خاطر تحریک احساساتتان باشد من پیشنهاد میکنم با روحیات مرد ها اشنا شوید وروانشناسی مردها را بخوانید اتفاقا در فطرت زنها هست که به شوهرشان احترام بگذارند واقتدارشان را حفظ کنند برای این تاکید میکنم طلاق نگیرید چون اکثر کارشناسان معتقدند 90در صد طلاقها در ایران اشتباه بوده وزندگی ها به خاطر هیچ وپوچ از هم میپاشد.با دعا برای گره گشایی زندگیتان عرضم را تمام میکنم.اگر به سی دی های دکتر حبشی دسترسی دارید عالی است حتما گوش دهید این که فکر کنیداگر طلاق بگیرید به امید این که دوباره برگردد فکر کاملا اشتباهی است چون این فکر از این نشات میگیره که ما روحیات مردها را نمیشناسیم وفکر میکنیم روحیات مردا وزنها یکیه. عرضم تمام یاعلی.

[zohre.b]

سلام دوست عزیز نمیدونم دقیقا تو زندگیتون چه اتفاقایی افتاده که کار به اینجا رسیده اما یه چیزو خوب میدونم اونم اینه که شوهر شمام شکسته شده خودش نه اما اقتدارش قطعا شکسته شده چون وقتی ادم بدون رفتن به مشاوره خودش به تنهایی تصمیم به طلاق میگیره قطعا شوهرش میشکنه سعی کنید اقتدارش را جلوی خانوادتون حفظ کنید و به حرفاش گوش بدید یعنی باهاش لجبازی نکنید وحرفای منطقیش را عملی کنید از راه احساساتتون به راهش بیارید واین ویزگی مثبتی که گفتید به حرفاتون گوش میده خیلی پتانسیل داره حتما ازش بهره بگیرید ویه استاد روانشناسی میگفت اگه فکر کنید که با همسرتون قهر کنید وخونه مادرتون بروید تا او نازکشی شما را بکند سخت در اشتباهید چراکه اقتدار مردها میشکند واز این که به کس دیگه ای تکیه کردید یعنی خانوادتان او دیگر زیر پروبال شما رانمیگیرد وچون شکسته میگوید باشه طلاق اما اگه دوباره اقتدارشو حفظ کنید وزندگیتونو بسازید او انچنان پشتوانه قوی برای شما خواهد بود که خودتون هم تعجب میکنید بیخود نیست که میگند از دامن زن مرد به معراج میرود.
من به این خیلی اعتقاد دارم که زن باید سیاست داشته باشد وبا سیاستش شوهرش را رام کند البته با عذر خواهی واحترام از همه ی اقایان سایت.اگر فکر میکنید که طلاق بگیرید ومردی وجود داشته باشد که اقتدار نداشته باشد وهمش حرف حرف شما باشد سخت در اشتباهید باخودتان بشینید وبسنجید دقیقا چرا میخواین طلاق بگیرید اگر خانواده است که بعد از طلاق خودشان سرکوفتها را به شما میزنند وشرایط جدید بدتر از شرایط فعلی است در صورتی که طلاقتان منطقی نباشد وفقط به خاطر تحریک احساساتتان باشد من پیشنهاد میکنم با روحیات مرد ها اشنا شوید وروانشناسی مردها را بخوانید اتفاقا در فطرت زنها هست که به شوهرشان احترام بگذارند واقتدارشان را حفظ کنند برای این تاکید میکنم طلاق نگیرید چون اکثر کارشناسان معتقدند 90در صد طلاقها در ایران اشتباه بوده وزندگی ها به خاطر هیچ وپوچ از هم میپاشد.با دعا برای گره گشایی زندگیتان عرضم را تمام میکنم.اگر به سی دی های دکتر حبشی دسترسی دارید عالی است حتما گوش دهید این که فکر کنیداگر طلاق بگیرید به امید این که دوباره برگردد فکر کاملا اشتباهی است چون این فکر از این نشات میگیره که ما روحیات مردها را نمیشناسیم وفکر میکنیم روحیات مردا وزنها یکیه. عرضم تمام یاعلی.

ر
ممنون از پاسخ مفصل و خوبتون.
اگه حرمت ها شکسته باشه و همین کارهایی که میگید من کرده باشم چی؟
بازم باید صرفنظر کنم از طلاق؟
خیلی پیش اومده که من تکیه م به شوهرم بوده و با وجود اینکه 100%مشکل از اون بوده من طرف اونو گرفتم نه خانواده م.
واینم بگم که بعد اینهنه سال و اینهمه مشکلی که داشتم اولین باره به عنوان قهر به خونه پدرم اومدم.
بارها خطا کرده و بخشیده شده از طرف همه اعضای خانواده م.
اما انگار هیچ تاثیری روش نداشته.میگه من مرد زن گرفتن نبودم اشتباه کردم؟
واقعا من میتونم بازم باهاش باشم؟میتونه کسی باشه که بهش تکیه کنم؟

[zramzni]

ر
ممنون از پاسخ مفصل و خوبتون.
اگه حرمت ها شکسته باشه و همین کارهایی که میگید من کرده باشم چی؟
بازم باید صرفنظر کنم از طلاق؟
خیلی پیش اومده که من تکیه م به شوهرم بوده و با وجود اینکه 100%مشکل از اون بوده من طرف اونو گرفتم نه خانواده م.
واینم بگم که بعد اینهنه سال و اینهمه مشکلی که داشتم اولین باره به عنوان قهر به خونه پدرم اومدم.
بارها خطا کرده و بخشیده شده از طرف همه اعضای خانواده م.
اما انگار هیچ تاثیری روش نداشته.میگه من مرد زن گرفتن نبودم اشتباه کردم؟
واقعا من میتونم بازم باهاش باشم؟میتونه کسی باشه که بهش تکیه کنم؟

سلام دوست عزیز اگه همه اینها که گفتید درست باشه حق باشماست اما بازم برای طلاق عجله نکنید شاید وضعیت شغلیش یا وضعیت اقتصادی جامعه دلسردش کرده باشه شاید بایه تغییر شغل یا تغییر محل زندگیتون همه چیز درست بشه اگه توانایی مشاوره رفتن دارید که فبها اگرنه میتوانید با09640قسمت مشاوره نوبت بگیرید وبه صورت تلفنی مشاوره بگیرید که انها هیچ هزینه مشاوره از شما نمیگیرند وشماره دیگر 1480مشاوره بهزیستی است که ان هم هزینه مشاوره ندارد منم در حد بضاعتم کمکتان کردم بقیه اش در حد توانم نیست اما یه استاد داشتیم که میگفت همه مراجعینی که نزد من امدن فقط یک مورد را گفتم طلاق بگیرند.اتفاقا دیروز این سوال برام مطرح شد که طلاق مبغوضترین حلال خداست وعرش خدا را به لرزه در می اورد ولی با این وجود خداوند انرا قرار داده پس چه موقع میشود از ان استفاده کرد؟
از دوستان هم خواهشمندم بیان وبه این سوال جواب بدن برای اینکار زیر همین پست سوالمو تکرار میکنم تا جواب خوبی براش با بچه هایی که حال خوندن این پست طولانی را ندارند پیدا کنیم.خودمم تحقیق میکنم وجواب را براتون میذارم انشا.

[zramzni]

طلاق مبغوضترین حلال خداست اما با این وجود خداوند متعال انرا حلال کرده در چه جاهایی میتوان از ان استفاده کرد؟از همه دوستان گلم میخوام بیان ونظرشونو بدن؟

[پریماه.]

طلاق مبغوضترین حلال خداست اما با این وجود خداوند متعال انرا حلال کرده در چه جاهایی میتوان از ان استفاده کرد؟از همه دوستان گلم میخوام بیان ونظرشونو بدن؟

اینجا تایپک یکی دیگست

میتونید برای مطرح کردن سوالتون تایپک. جدا بزنید ...

[zramzni]

اتفاقا جاش همین جاست چون دوستمون میخواد با نظرات دیگران برای زندگیش تصمیم بگیره.

[پریماه.]

اتفاقا جاش همین جاست چون دوستمون میخواد با نظرات دیگران برای زندگیش تصمیم بگیره.

دوست عزیز لطفا رعایت کنید!!!! پس قوانین واسه چی؟؟!!
اینجوری اسپم میشه میتونید تایپک دیگه. بزنید تا بحث ازاد باشه و لینکش رو اینجا بگذارید اینجا تا استاتر عزیز هم بیان و موضوع رو بخونن


ممنون روز خوش

[zramzni]

بلد نیستم لینکشو بذارم خوب؟؟؟؟؟

[پریماه.]

بلد نیستم لینکشو بذارم خوب؟؟؟؟؟

من تایپکش رو میذارم لینکش میارم اینجا

[zramzni]

همیشه میگن ماهیگیری یاد طرف بده نه اینکه ماهی وبذار دهنش.

[پریماه.]

بلد نیستم لینکشو بذارم خوب؟؟؟؟؟

http://forum.moshaver.co/f83/بحث-ازا...00/#post147222

بفرماید

[seyyedmahdifatemi]

اگه شما در مرحله عقد بودید می گفتم طلاق بگیرید.
اما متاسفانه این ژست خانواده دوستی که شما دارید بیشتر زن ها دارن و این دلایلی هست که همیشه شکست می خورید .
من یه بحث منطقی می کنم ببینید درسته یا نه :
شما یه پدر دارید و یه مادر که در بهترین حالت 20 سال بعد از ازدواج شما فوت می کنن ، اما همسر شما تا آخر عمرتون یا عمرش کنارت هست ، کدومشوناز نظر اجتماعی بهتره
شما خواهر دارید آیا می تونید مدت یک ماه خونه خواهرتون زندگی کنید ؟ مسلما نه حتی بهتون قول میدم یک هفته هم نمی تونید به عبارتی نمی زارن چون اونم شوهر داره و اختیارش دست شوهرشه ، پس چرا باید برا کسی که چنین شرایطی داره زندگی تو خراب کنی .
شما برادر داری آیا می تونی یک هفته خونه برادرت باشی ؟ مساما نه چرا ؟ چون بعد یک هفته زنش این قدر رو اعصابش راه میره که باید بین شما و اون یکی رو انتخاب کنه ، به نظرت کی رو انتخاب می کنه ؟ آیا ارزش داره زندگی تو برا چنین کسی داغون کنی ؟

از نظر شرعی تو این عالم کی حق داره با شما ارتباط جنسی داشته باشه و اون نیازتو که قویترین نیاز هم هست رو برطرف کنه ؟
از نظر عاطفی کی می تونه با شما معاشقه داشته باشه ؟ مادرت ، پدرت ، خواهرت ، برادرت یا همسرت ؟
ببین علت بدبینی های همسرت چی هست اگه منطقی هست بیا کاری کن : به قول دکتر هلاکویی یه نامه بنویس و در اون عنوان کن که خوانواده من همه پستن اصلا حیونن و من خودم این رو دارم می گم و اعتراف می کنم ، این کارو که کردی دیگه همسرت چیزی بهت نمی گه چرا ؟ چون می دونه دیگه تو نسبت به این بدگویی ها نقطه ضعفی نداری و دیگه نمی گه . البته خیلی معزرت می خوام که این طور گفتم.
اما اگه خانوادت مشکلی ندارن و ایشون خیلی بدبین هست باید به صورت تدریجی و با ترفندهایی این مشکل رو حل کنی مثل نزدیک کردن خانوادت به همسرت یا ...

[maryam551]

اگه شما در مرحله عقد بودید می گفتم طلاق بگیرید.
اما متاسفانه این ژست خانواده دوستی که شما دارید بیشتر زن ها دارن و این دلایلی هست که همیشه شکست می خورید .
من یه بحث منطقی می کنم ببینید درسته یا نه :
شما یه پدر دارید و یه مادر که در بهترین حالت 20 سال بعد از ازدواج شما فوت می کنن ، اما همسر شما تا آخر عمرتون یا عمرش کنارت هست ، کدومشوناز نظر اجتماعی بهتره
شما خواهر دارید آیا می تونید مدت یک ماه خونه خواهرتون زندگی کنید ؟ مسلما نه حتی بهتون قول میدم یک هفته هم نمی تونید به عبارتی نمی زارن چون اونم شوهر داره و اختیارش دست شوهرشه ، پس چرا باید برا کسی که چنین شرایطی داره زندگی تو خراب کنی .
شما برادر داری آیا می تونی یک هفته خونه برادرت باشی ؟ مساما نه چرا ؟ چون بعد یک هفته زنش این قدر رو اعصابش راه میره که باید بین شما و اون یکی رو انتخاب کنه ، به نظرت کی رو انتخاب می کنه ؟ آیا ارزش داره زندگی تو برا چنین کسی داغون کنی ؟

از نظر شرعی تو این عالم کی حق داره با شما ارتباط جنسی داشته باشه و اون نیازتو که قویترین نیاز هم هست رو برطرف کنه ؟
از نظر عاطفی کی می تونه با شما معاشقه داشته باشه ؟ مادرت ، پدرت ، خواهرت ، برادرت یا همسرت ؟
ببین علت بدبینی های همسرت چی هست اگه منطقی هست بیا کاری کن : به قول دکتر هلاکویی یه نامه بنویس و در اون عنوان کن که خوانواده من همه پستن اصلا حیونن و من خودم این رو دارم می گم و اعتراف می کنم ، این کارو که کردی دیگه همسرت چیزی بهت نمی گه چرا ؟ چون می دونه دیگه تو نسبت به این بدگویی ها نقطه ضعفی نداری و دیگه نمی گه . البته خیلی معزرت می خوام که این طور گفتم.
اما اگه خانوادت مشکلی ندارن و ایشون خیلی بدبین هست باید به صورت تدریجی و با ترفندهایی این مشکل رو حل کنی مثل نزدیک کردن خانوادت به همسرت یا ...

قبول دارم ببین عزیزم خواهر بزرگ من دقیقا مشکل شما را داشت حتی یک سال پیش علنی دامادمون جلوی بابا وایساد وبهشون فحش داد اما بهنظرت کی مقصربود؟شاید همه بگید دامادمون اما من میگم پدرم چون وقتی اون میدونه دامادش بداخلاقه وحاضر جواب وبی ادب و وراج چرا باید دهن به دهن اون بشه؟منم بادامادمون دعوا داشتم مادرم خواهر کوچیکم و.............همه حل شد با سیاست خواهرم که زنشه جالبه تو خانواده ما دیگه دامادمون مشکل نداره اما هنوز با خانواده خودش دعوا داره تو به من بگو چرا؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ببین با طلاق هیچ چیزی حل نمیشه خانوادت باید دامادشونو بپذیرند وقتی داره حق به جانب حرف میزنه هیچی بهش نگن کاری که ما میکنیم اون از نظر ما بی عقله ما چرا باید بایه آدم عصبی که نمیدونه چی میگه دهن به دهن بشیم ؟؟؟؟؟؟؟ یعنی ماهم مثل اونیم؟ من نمیدونم ولی چیزایی که از شوهرت گفتی خیلی دیدم وتجربه کردم به نظر من قابل حله اما بازم اگه بتونی مشاوره حضوری بری بهتره ببخشیداگه گفتم بی عقل منظورم با همسر شما نبود باید بگم داماد ما که تا 2سال پیش قداره میکشید حلا طوری شده که حتی اگه فحش خواهر مادرم بهش بدن هیچ واکنشی نشون نمیده با این حال خواهر من موند سر زندگیش تا الان یکم زندگیش اروم شده هرچند راضی نیس اون مجبوره بمونه سر زندگیش چون ما تومحله بومی زندگی میکنیم اما تو نه عجولانه تصمیم بگیر طلاق بگیری نه اینکه طلاق نگیری به خانوادت هم بگو بجای اینکه چوب زیر چرخ آسیابت بکنن کمک کنند درست تصمیم بگیری ببخشید خیلی حرفیدم

[maryam551]

یه چیز دیگه اگه مدونی با کم کردن رفت وآمد بزار آبا از آسیاب بیفته بعدشم از بزرگترای فامیل کسی که شوهرتم حساب میبره بخواه بین شوهرت وخانوادتو پیوند بزنند به نظرم خیلی موثره اما خب بعد درست شدن رابطه هم باید حواست باشه درسته رابطه ها لکه دار شده وسخته پیوندش ومثل اول نمیشه اما کاچی بعض هیچی هست چقدر ضرب المثل بکار بردم دیگه اینکه امیدوارم موفق باشی

[Javid_110]

سلام دوستان خوب.
من راهنمایی یا مشاوره از طرف همه تون لازم دارم.
خیلی به راهنمایی یا کمکتون نیاز دارم دارم مراحل طلاق توافقی رو طی میکنم و میخوام راهنماییم کنین.
من و همسرم 10 ساله با هم هستیم و 4 سالی میشه عروسی کردیم.
تو این چندسال کلی مشکل جورواجور داشتیم و بزرگترینش بی حرمتی اون به خانواده من بوده.
من هربار تحمل کردم چون از اولش میدونستم اینجور آدمیه اما چون دوسش داشتم همیشه بیخیال میشدم.
اما ایندفعه نمیدوتونم تحمل کنم ولی بازم دو دلم درخواست طلاق توافقی دادم و اونم قبول کرده.
درضمن اینم بگم آدم شکاکی هم هست اما نه خیلی زیاد
حالا شما بگین بنظرتون کارم درسته که دیگه میخوام طلاق بگیرم؟

6 سال باهم دوست بودید و در طول این 6 سال با اخلاقهای ایشون اشنا نشدید؟!!!
جزو معدود دفعاتیه که من نمیدونم واقعا چی بگم
هم کار شما اشتباه بوده هم کار دوست پسرتون که بعدا شده شوهرتون.

یعنی واقعا این 6 سال رو حروم همدیگه کردید به امید این روزها؟ روزهای طلاق؟

[zohre.b]

6 سال باهم دوست بودید و در طول این 6 سال با اخلاقهای ایشون اشنا نشدید؟!!!
جزو معدود دفعاتیه که من نمیدونم واقعا چی بگم
هم کار شما اشتباه بوده هم کار دوست پسرتون که بعدا شده شوهرتون.

یعنی واقعا این 6 سال رو حروم همدیگه کردید به امید این روزها؟ روزهای طلاق؟

یه چیز دیگه اگه مدونی با کم کردن رفت وآمد بزار آبا از آسیاب بیفته بعدشم از بزرگترای فامیل کسی که شوهرتم حساب میبره بخواه بین شوهرت وخانوادتو پیوند بزنند به نظرم خیلی موثره اما خب بعد درست شدن رابطه هم باید حواست باشه درسته رابطه ها لکه دار شده وسخته پیوندش ومثل اول نمیشه اما کاچی بعض هیچی هست چقدر ضرب المثل بکار بردم دیگه اینکه امیدوارم موفق باشی

اگه شما در مرحله عقد بودید می گفتم طلاق بگیرید.
اما متاسفانه این ژست خانواده دوستی که شما دارید بیشتر زن ها دارن و این دلایلی هست که همیشه شکست می خورید .
من یه بحث منطقی می کنم ببینید درسته یا نه :
شما یه پدر دارید و یه مادر که در بهترین حالت 20 سال بعد از ازدواج شما فوت می کنن ، اما همسر شما تا آخر عمرتون یا عمرش کنارت هست ، کدومشوناز نظر اجتماعی بهتره
شما خواهر دارید آیا می تونید مدت یک ماه خونه خواهرتون زندگی کنید ؟ مسلما نه حتی بهتون قول میدم یک هفته هم نمی تونید به عبارتی نمی زارن چون اونم شوهر داره و اختیارش دست شوهرشه ، پس چرا باید برا کسی که چنین شرایطی داره زندگی تو خراب کنی .
شما برادر داری آیا می تونی یک هفته خونه برادرت باشی ؟ مساما نه چرا ؟ چون بعد یک هفته زنش این قدر رو اعصابش راه میره که باید بین شما و اون یکی رو انتخاب کنه ، به نظرت کی رو انتخاب می کنه ؟ آیا ارزش داره زندگی تو برا چنین کسی داغون کنی ؟

از نظر شرعی تو این عالم کی حق داره با شما ارتباط جنسی داشته باشه و اون نیازتو که قویترین نیاز هم هست رو برطرف کنه ؟
از نظر عاطفی کی می تونه با شما معاشقه داشته باشه ؟ مادرت ، پدرت ، خواهرت ، برادرت یا همسرت ؟
ببین علت بدبینی های همسرت چی هست اگه منطقی هست بیا کاری کن : به قول دکتر هلاکویی یه نامه بنویس و در اون عنوان کن که خوانواده من همه پستن اصلا حیونن و من خودم این رو دارم می گم و اعتراف می کنم ، این کارو که کردی دیگه همسرت چیزی بهت نمی گه چرا ؟ چون می دونه دیگه تو نسبت به این بدگویی ها نقطه ضعفی نداری و دیگه نمی گه . البته خیلی معزرت می خوام که این طور گفتم.
اما اگه خانوادت مشکلی ندارن و ایشون خیلی بدبین هست باید به صورت تدریجی و با ترفندهایی این مشکل رو حل کنی مثل نزدیک کردن خانوادت به همسرت یا ...

قبول دارم ببین عزیزم خواهر بزرگ من دقیقا مشکل شما را داشت حتی یک سال پیش علنی دامادمون جلوی بابا وایساد وبهشون فحش داد اما بهنظرت کی مقصربود؟شاید همه بگید دامادمون اما من میگم پدرم چون وقتی اون میدونه دامادش بداخلاقه وحاضر جواب وبی ادب و وراج چرا باید دهن به دهن اون بشه؟منم بادامادمون دعوا داشتم مادرم خواهر کوچیکم و.............همه حل شد با سیاست خواهرم که زنشه جالبه تو خانواده ما دیگه دامادمون مشکل نداره اما هنوز با خانواده خودش دعوا داره تو به من بگو چرا؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ببین با طلاق هیچ چیزی حل نمیشه خانوادت باید دامادشونو بپذیرند وقتی داره حق به جانب حرف میزنه هیچی بهش نگن کاری که ما میکنیم اون از نظر ما بی عقله ما چرا باید بایه آدم عصبی که نمیدونه چی میگه دهن به دهن بشیم ؟؟؟؟؟؟؟ یعنی ماهم مثل اونیم؟ من نمیدونم ولی چیزایی که از شوهرت گفتی خیلی دیدم وتجربه کردم به نظر من قابل حله اما بازم اگه بتونی مشاوره حضوری بری بهتره ببخشیداگه گفتم بی عقل منظورم با همسر شما نبود باید بگم داماد ما که تا 2سال پیش قداره میکشید حلا طوری شده که حتی اگه فحش خواهر مادرم بهش بدن هیچ واکنشی نشون نمیده با این حال خواهر من موند سر زندگیش تا الان یکم زندگیش اروم شده هرچند راضی نیس اون مجبوره بمونه سر زندگیش چون ما تومحله بومی زندگی میکنیم اما تو نه عجولانه تصمیم بگیر طلاق بگیری نه اینکه طلاق نگیری به خانوادت هم بگو بجای اینکه چوب زیر چرخ آسیابت بکنن کمک کنند درست تصمیم بگیری ببخشید خیلی حرفیدم

ممنون از راهنمایی های همه دوستان
من کارای طلاق توافقیمو انجام دادم
دادگاه خانواده هم 3جلسه مشاوره برامون گذاشت
با صحبت با مشاوره به این نتیجه رسیدیم که جدا شیم.
البته هنوزم دو دلم واسه طلاق....

[zohre.b]

قبول دارم ببین عزیزم خواهر بزرگ من دقیقا مشکل شما را داشت حتی یک سال پیش علنی دامادمون جلوی بابا وایساد وبهشون فحش داد اما بهنظرت کی مقصربود؟شاید همه بگید دامادمون اما من میگم پدرم چون وقتی اون میدونه دامادش بداخلاقه وحاضر جواب وبی ادب و وراج چرا باید دهن به دهن اون بشه؟منم بادامادمون دعوا داشتم مادرم خواهر کوچیکم و.............همه حل شد با سیاست خواهرم که زنشه جالبه تو خانواده ما دیگه دامادمون مشکل نداره اما هنوز با خانواده خودش دعوا داره تو به من بگو چرا؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ببین با طلاق هیچ چیزی حل نمیشه خانوادت باید دامادشونو بپذیرند وقتی داره حق به جانب حرف میزنه هیچی بهش نگن کاری که ما میکنیم اون از نظر ما بی عقله ما چرا باید بایه آدم عصبی که نمیدونه چی میگه دهن به دهن بشیم ؟؟؟؟؟؟؟ یعنی ماهم مثل اونیم؟ من نمیدونم ولی چیزایی که از شوهرت گفتی خیلی دیدم وتجربه کردم به نظر من قابل حله اما بازم اگه بتونی مشاوره حضوری بری بهتره ببخشیداگه گفتم بی عقل منظورم با همسر شما نبود باید بگم داماد ما که تا 2سال پیش قداره میکشید حلا طوری شده که حتی اگه فحش خواهر مادرم بهش بدن هیچ واکنشی نشون نمیده با این حال خواهر من موند سر زندگیش تا الان یکم زندگیش اروم شده هرچند راضی نیس اون مجبوره بمونه سر زندگیش چون ما تومحله بومی زندگی میکنیم اما تو نه عجولانه تصمیم بگیر طلاق بگیری نه اینکه طلاق نگیری به خانوادت هم بگو بجای اینکه چوب زیر چرخ آسیابت بکنن کمک کنند درست تصمیم بگیری ببخشید خیلی حرفیدم

عزیزم من الان دیگه واسه این تسلیم خانواده م شدم چون 100 بار تاحالا جلو خونواده م وایسادم و گفتم درست میشه اما اینبار دیگه نمیتونم...
شوهر من یه آدم مغرور و قدر نشناسه

[seyyedmahdifatemi]

بزار برا خانوادت قدر نشناس اشه ولی باسه تو که نیست ، بعدشم غرور تو وجود همه مردها هست ،
فردا که رفتی خونه پدرت به این نتیجه می رسی که اشتباه کردی الان خانوادت پشتت هستن اما کافیه دو ماه تو خونه پدرت باشی همه بهت یه طوری نگاه می کنن ، فامیل ها هم همین طور ، پدر و برادرت همش بازخواستت می کنن که چرا شب دیر اومدی و ...
در کل بگم اگه با شوهرت می تونه زندگی کنی بشین سر زندگیت و خانواده رو بی خیال شو
به این فکر کردی تو در این مورد داری ضرر می کنی و شوهرت بعد از طلاق می ره یه دختر 18 ساله می گیره و کیف خودشو می کنه و از اون طرف تو سی تا صاحب پیدا می کنی و همه بهت پیشنهاد صیغه می دن .
اگه هم هنوز هم رو لج بازیت هستی حداقل مهریه تو کامل بگیر تا یه پشتوانه باشه برات و فردا شوهرت بهت نخنده و گستاختر نشه و دستت جلو پدر و مادرت دراز نکنی

[ghazal1]

اگه شما در مرحله عقد بودید می گفتم طلاق بگیرید.
اما متاسفانه این ژست خانواده دوستی که شما دارید بیشتر زن ها دارن و این دلایلی هست که همیشه شکست می خورید .
من یه بحث منطقی می کنم ببینید درسته یا نه :
شما یه پدر دارید و یه مادر که در بهترین حالت 20 سال بعد از ازدواج شما فوت می کنن ، اما همسر شما تا آخر عمرتون یا عمرش کنارت هست ، کدومشوناز نظر اجتماعی بهتره
شما خواهر دارید آیا می تونید مدت یک ماه خونه خواهرتون زندگی کنید ؟ مسلما نه حتی بهتون قول میدم یک هفته هم نمی تونید به عبارتی نمی زارن چون اونم شوهر داره و اختیارش دست شوهرشه ، پس چرا باید برا کسی که چنین شرایطی داره زندگی تو خراب کنی .
شما برادر داری آیا می تونی یک هفته خونه برادرت باشی ؟ مساما نه چرا ؟ چون بعد یک هفته زنش این قدر رو اعصابش راه میره که باید بین شما و اون یکی رو انتخاب کنه ، به نظرت کی رو انتخاب می کنه ؟ آیا ارزش داره زندگی تو برا چنین کسی داغون کنی ؟

از نظر شرعی تو این عالم کی حق داره با شما ارتباط جنسی داشته باشه و اون نیازتو که قویترین نیاز هم هست رو برطرف کنه ؟
از نظر عاطفی کی می تونه با شما معاشقه داشته باشه ؟ مادرت ، پدرت ، خواهرت ، برادرت یا همسرت ؟
ببین علت بدبینی های همسرت چی هست اگه منطقی هست بیا کاری کن : به قول دکتر هلاکویی یه نامه بنویس و در اون عنوان کن که خوانواده من همه پستن اصلا حیونن و من خودم این رو دارم می گم و اعتراف می کنم ، این کارو که کردی دیگه همسرت چیزی بهت نمی گه چرا ؟ چون می دونه دیگه تو نسبت به این بدگویی ها نقطه ضعفی نداری و دیگه نمی گه . البته خیلی معزرت می خوام که این طور گفتم.
اما اگه خانوادت مشکلی ندارن و ایشون خیلی بدبین هست باید به صورت تدریجی و با ترفندهایی این مشکل رو حل کنی مثل نزدیک کردن خانوادت به همسرت یا ...

ایییییییین بهترین نظری بود که تاحالا خوندم ..مرررسی