نمایش نتایج: از 1 به 20 از 20

موضوع: نامزد افسرده

2087
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Dec 2015
    شماره عضویت
    25191
    نوشته ها
    10
    تشکـر
    3
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    Unhappy نامزد افسرده

    با سلام.من 4سال پیش با شخصی آشنا شدم که افسردگی و اضطراب و وسواس فکری داشت و قرص سرترالین (آسنترا،زولوفت) مصرف میکرد.از اول آشنایی من در جریان این مشکل بودم و سعی میکردم کمکش کنم.تا اینکه با توجه به روحیه بشاش و خنده رو و شوخ او پیشنهاد کردم که مصرف این دارو را کم کم قطع کند زیرا از عوارض دارو باخبر بودم و روی احساس جنسی و بعضی از رفتارهاش تاثیر گذاشته بود.او هم این کار را انجام داد و دارو را قطع کرد اما بعد از قطع دارو حالش بد شد.شکاک شده بود و به همه چیز گیر می داد.6ماه تحمل کردم و جوری شده بود که هر روز دعوا میکردیم تا اینکه پیش مشاور رفتیم و او گفت که باید هم درمان دارویی انجام دهد و هم با کمک مشاور به وسواس فکری اش غلبه کند.ما هم قبول کردیم و قرص سرترالین و هالوپریدول را شروع کرد.ما از اول به قصد ازدواج باهم شروع کرده بودیم و خانواده اش برای بار اول بعد از 6ماه پیش خانواده من آمدند و برخورد خیلی بدی کردند و گفتند اگر دختر شما پسر مارا میخواهد باید صبر کنند.با وجود اینکه رفتارشان بد بود چون من و او همدیگر را دوست داشتیم به رابطه ادامه دادیم و 3سال گذشت.الان سر مهریه به توافق نمیرسیم و دروغ های متعددی به من گفته و زیر بار مهریه که خانواده ما باید تعیین کنند نمی رود و تمام مدت میگوید چون شما اینقدر نگران مهریه هستید پس حتما بعد از ازدواج مهریه را به اجرا میگذاری و من را بدبخت میکنی!!!
    مهریه خواهر خودش به سال تولد است اما زیر بار مهریه من که گفتیم ما هم به سال تولد میخواهیم نمیرود و میگوید بیشتر از 110 سکه مهریه نمیکنم!!!
    پدر و مادر من اصلا روی مهریه فکر هم نمیکردند و میگفتند باهم به توافق میرسیم اما دروغ های متفاوت او را دیدند.یک بار میگفت مهریه خواهرش به سال تولد است یک بار میگفت 130 سکه بیشتر نیست.مادر و پدرم گفتند در صورتی که قباله ازدواج خواهرش را بیاورد یا از دفتر اسناد بتوانیم ببینیم که واقعا مهریه او همین 130 سکه است ما هم همانقدر مهریه میزنیم اما میگوید قباله ازدواج خواهرش دست پدر شوهر خواهرش است و به آن دسترسی ندارند.حتی حاضر نیست اسم شوهر خواهرش را به من بگوید که از طریق اسناد رسمی اقدام کنیم!
    در این مدت که این شرط را گذاشته ایم رفتارش فوق العاده بد شده و مدام کارهایی انجام میدهد که میترسم! حتی مبلغی پول در حساب من گذاشته بود که پس انداز کنیم بعد از گذاشتن این شرط من را به بهانه ای به بیرون از خانه کشاند و از کیفم بدون اطلاع من کارت بانکی ام را برداشت و پول هایش را از حسابم خارج کرد.
    خانواده ام از مسئله افسردگی اش مطلع نبودند و حالا که این رفتارها را انجام داده به هیچ عنوان موافق ازدواج ما نیستند.من چکار باید انجام دهم؟

  2. بالا | پست 2

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jul 2014
    شماره عضویت
    4839
    نوشته ها
    1,260
    تشکـر
    920
    تشکر شده 1,137 بار در 614 پست
    میزان امتیاز
    11

    پاسخ : نامزد افسرده

    شما با اين وضعيت بازهم ميخواهيد باهاش ازدواج كنيد با ايشون؟؟
    البته حق دارند بترسن چون هستند دخترايي كه امروز عقد ميكنند فردا مهريه ميزارن اجرا
    اما به نظر من يه حدوسط انتخاب كنيد نه شما اصرار به يه عدد مشخص كنيد نه اونا حد وسطش رو انتخاب كنيد اگر واقعا بخوان شمارو قبول ميكنند.شوهرمن روز خواستگاري من ديدم به مامانش گفت من دويست و پنجاه تا بيشتر نميخام پاشيم بريم منم راضي بودم برن اما خواهرو مادرش نرفتن هي چك و چونه 514 تا قبول كردند كه اخرش خودمون هم صد تا تخيفيف داديم شد414ولي ازاون موقع از شوهرم ناراحتم كه چرا اونجوري گفت
    در مورد اخلاق و رفتارش يكم احتياط كنيد البته خب ترسيده ولي نبايد يواشكي كارت عابرتو برداره بايد به خودت مي گفت اجازه ميگرفت مگه شما نميخاستي بدي خب پولشه و شما هنوز با هم نسبتي نداره البته مي شه گفت اعتماد هم نداره بهتون
    يه مدت صبر كنيد زمان بهترين علاجه

  3. بالا | پست 3

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Dec 2015
    شماره عضویت
    25191
    نوشته ها
    10
    تشکـر
    3
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : نامزد افسرده

    خانواده من اصلا سخت گیری نکردن همیشه کوتاه اومدن اونا بودن که همیشه سنگ اندازی کردند...
    من ناراحتم ازش و بهم برخورده که اون هر روز به من میگه تو میخوای مهریه تو بذاری اجرا اما از اینکه اینکارو کرده اصلا اظهار پشیمونی نمیکنه.میگه شما چه حقی دارین تو زندگی خواهر من دخالت کنین؟ما آبرو داریم با این کار آبرو میره و از اینجور چیزا.حتی مامانم خواست باهاش حرف بزنه جواب تلفنش رو نداد.بعد میگه خواهر من خونه داشته موقع ازدواج به پای شوهرش 7سال وایساده تو خرج عروسی کمکش کرده در صورتی که خانواده شون به خواهرش کمک کردن خونه بخره و همه خونه رو به نام دختره زدن.اما برای پسرشون نصف خونه رو به نام خودشون گرفتن.

  4. بالا | پست 4

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Dec 2015
    شماره عضویت
    25233
    نوشته ها
    16
    تشکـر
    48
    تشکر شده 22 بار در 8 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : نامزد افسرده

    نقل قول نوشته اصلی توسط shaqayeq24 نمایش پست ها
    با سلام.من 4سال پیش با شخصی آشنا شدم که افسردگی و اضطراب و وسواس فکری داشت و قرص سرترالین (آسنترا،زولوفت) مصرف میکرد.از اول آشنایی من در جریان این مشکل بودم و سعی میکردم کمکش کنم.تا اینکه با توجه به روحیه بشاش و خنده رو و شوخ او پیشنهاد کردم که مصرف این دارو را کم کم قطع کند زیرا از عوارض دارو باخبر بودم و روی احساس جنسی و بعضی از رفتارهاش تاثیر گذاشته بود.او هم این کار را انجام داد و دارو را قطع کرد اما بعد از قطع دارو حالش بد شد.شکاک شده بود و به همه چیز گیر می داد.6ماه تحمل کردم و جوری شده بود که هر روز دعوا میکردیم تا اینکه پیش مشاور رفتیم و او گفت که باید هم درمان دارویی انجام دهد و هم با کمک مشاور به وسواس فکری اش غلبه کند.ما هم قبول کردیم و قرص سرترالین و هالوپریدول را شروع کرد.ما از اول به قصد ازدواج باهم شروع کرده بودیم و خانواده اش برای بار اول بعد از 6ماه پیش خانواده من آمدند و برخورد خیلی بدی کردند و گفتند اگر دختر شما پسر مارا میخواهد باید صبر کنند.با وجود اینکه رفتارشان بد بود چون من و او همدیگر را دوست داشتیم به رابطه ادامه دادیم و 3سال گذشت.الان سر مهریه به توافق نمیرسیم و دروغ های متعددی به من گفته و زیر بار مهریه که خانواده ما باید تعیین کنند نمی رود و تمام مدت میگوید چون شما اینقدر نگران مهریه هستید پس حتما بعد از ازدواج مهریه را به اجرا میگذاری و من را بدبخت میکنی!!!
    مهریه خواهر خودش به سال تولد است اما زیر بار مهریه من که گفتیم ما هم به سال تولد میخواهیم نمیرود و میگوید بیشتر از 110 سکه مهریه نمیکنم!!!
    پدر و مادر من اصلا روی مهریه فکر هم نمیکردند و میگفتند باهم به توافق میرسیم اما دروغ های متفاوت او را دیدند.یک بار میگفت مهریه خواهرش به سال تولد است یک بار میگفت 130 سکه بیشتر نیست.مادر و پدرم گفتند در صورتی که قباله ازدواج خواهرش را بیاورد یا از دفتر اسناد بتوانیم ببینیم که واقعا مهریه او همین 130 سکه است ما هم همانقدر مهریه میزنیم اما میگوید قباله ازدواج خواهرش دست پدر شوهر خواهرش است و به آن دسترسی ندارند.حتی حاضر نیست اسم شوهر خواهرش را به من بگوید که از طریق اسناد رسمی اقدام کنیم!
    در این مدت که این شرط را گذاشته ایم رفتارش فوق العاده بد شده و مدام کارهایی انجام میدهد که میترسم! حتی مبلغی پول در حساب من گذاشته بود که پس انداز کنیم بعد از گذاشتن این شرط من را به بهانه ای به بیرون از خانه کشاند و از کیفم بدون اطلاع من کارت بانکی ام را برداشت و پول هایش را از حسابم خارج کرد.
    خانواده ام از مسئله افسردگی اش مطلع نبودند و حالا که این رفتارها را انجام داده به هیچ عنوان موافق ازدواج ما نیستند.من چکار باید انجام دهم؟
    سلام
    این پسر شغل داره؟ اگه داره شغلش چیه؟؟

    وسواس فکری از چه موقع داره ؟یعنی چند سال افسردگی و وسواس فکری داره؟؟ چه چیزی مسبب این وسواس و افسردگیش شده و میشه؟؟(چون حتما باید اون عامل هنوز هم تو زندگیش باشه که باعث شده وسواس و افسردگیش ادامه داشته باشه.)

    وضع زندگیش چطوره خونه ماشین؟؟ کلا مزیت هاش چی هست؟؟

    این پسر چند سالشه؟

    روابط اجتماعیش چطوره؟؟ اهل رفت و آمد و بیرون رفتن هست؟؟ رفیق داره؟ اگه داره رفتارش با اونها چطوره یعنی صمیمی هست و باهاشون تفریح زیاد میره یا نه؟؟

  5. بالا | پست 5

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Dec 2015
    شماره عضویت
    25191
    نوشته ها
    10
    تشکـر
    3
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : نامزد افسرده

    30 سالشه و شغلش طراح الکترونیک هست.از زمانی که من باهاش آشنا شدم حداقل 7 بار شغلش رو عوض کرده.علت افسردگیش این بوده که از 17سالگی داشته کار میکرده و توی 25سالگیش با یکی شریک میشه که همه سرمایه اش رو میخوره.اونم از اون موقع افسردگی میگیره ولی عامل اصلی پدر و مادرش هستن.خودش میگفت من از اینکه سرمایه امو از دست دادم ناراحت بودم بعد تنها چیزی که واسه پدرم مهم بود این بود که من پیراهن آستین کوتاه نپوشم برم بیرون!!!
    کلا خانواده اش هیچ وقت روی مشکلاتش جدی نبودند و همش فکر میکنن تلقین میکنه.خانواده اش وسواس عملی دارند.دوستی نداره چون از چند تا از دوستاش نارو خورده و به هیچ کس حتی پدر و مادرش اعتماد نداره.روابط اجتماعیش با افراد خوبه ولی دوست صمیمی نداره.تنها چیزی که واسش مهمه کار و بدست آوردن پول هست.اون زمانی که برای اولین بار اومد خواستگاری هیچی از خودش نداشت با این حال پدر من میخواست با کمک خانواده اون بهمون کمک کنه و بگه که به بچه ها کمک کنیم که رشد کنن اما پدر و مادرش خیلی رفتار بدی انجام دادن و گفتن موافق نیستن و گفتن ما هیچ کمکی نمیتونیم بکنیم.بعد از این ماجرا بعد از 1سال بهش کمک کردن که خونه بخره اما نصف خونه رو به نام مادرش زدن.یه دوست داره که با زن و بچه اش چند بار رفتیم بیرون و مشاوری که میرفتیم خواهر زن این دوستش بود اما با اونا هم زیاد خوشش نیومد رفت و آمد نکردیم.تنها چیزی که خیلی تو زندگیش براش مهمه اینه که پول بدست بیاره و دو،سه جا مشغول کاره.آدم فوق العاده استرسی هست و بیشترین چیزی که روی خلق و خوش تاثیر میذاره درنیاوردن پول و سرمایه اس.

  6. بالا | پست 6

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jul 2014
    شماره عضویت
    4839
    نوشته ها
    1,260
    تشکـر
    920
    تشکر شده 1,137 بار در 614 پست
    میزان امتیاز
    11

    پاسخ : نامزد افسرده

    عزيزم به اين رابطه اميدوار نباش درسته دوسش داري ولي الان داري شرايط رو ميبيني شما الان باهم اينهمه مشكل داريد فردا زير يك سقف اصلا نميتونيد با هم بسازيد

  7. بالا | پست 7

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Dec 2015
    شماره عضویت
    25191
    نوشته ها
    10
    تشکـر
    3
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : نامزد افسرده

    نقل قول نوشته اصلی توسط محمدزاده نمایش پست ها
    عزيزم به اين رابطه اميدوار نباش درسته دوسش داري ولي الان داري شرايط رو ميبيني شما الان باهم اينهمه مشكل داريد فردا زير يك سقف اصلا نميتونيد با هم بسازيد
    چطوری باید بهش بگم؟واقعا بین دو راهی موندم...

  8. بالا | پست 8

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Dec 2015
    شماره عضویت
    25233
    نوشته ها
    16
    تشکـر
    48
    تشکر شده 22 بار در 8 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : نامزد افسرده

    نقل قول نوشته اصلی توسط shaqayeq24 نمایش پست ها
    30 سالشه و شغلش طراح الکترونیک هست.از زمانی که من باهاش آشنا شدم حداقل 7 بار شغلش رو عوض کرده.علت افسردگیش این بوده که از 17سالگی داشته کار میکرده و توی 25سالگیش با یکی شریک میشه که همه سرمایه اش رو میخوره.اونم از اون موقع افسردگی میگیره ولی عامل اصلی پدر و مادرش هستن.خودش میگفت من از اینکه سرمایه امو از دست دادم ناراحت بودم بعد تنها چیزی که واسه پدرم مهم بود این بود که من پیراهن آستین کوتاه نپوشم برم بیرون!!!
    کلا خانواده اش هیچ وقت روی مشکلاتش جدی نبودند و همش فکر میکنن تلقین میکنه.خانواده اش وسواس عملی دارند.دوستی نداره چون از چند تا از دوستاش نارو خورده و به هیچ کس حتی پدر و مادرش اعتماد نداره.روابط اجتماعیش با افراد خوبه ولی دوست صمیمی نداره.تنها چیزی که واسش مهمه کار و بدست آوردن پول هست.اون زمانی که برای اولین بار اومد خواستگاری هیچی از خودش نداشت با این حال پدر من میخواست با کمک خانواده اون بهمون کمک کنه و بگه که به بچه ها کمک کنیم که رشد کنن اما پدر و مادرش خیلی رفتار بدی انجام دادن و گفتن موافق نیستن و گفتن ما هیچ کمکی نمیتونیم بکنیم.بعد از این ماجرا بعد از 1سال بهش کمک کردن که خونه بخره اما نصف خونه رو به نام مادرش زدن.یه دوست داره که با زن و بچه اش چند بار رفتیم بیرون و مشاوری که میرفتیم خواهر زن این دوستش بود اما با اونا هم زیاد خوشش نیومد رفت و آمد نکردیم.تنها چیزی که خیلی تو زندگیش براش مهمه اینه که پول بدست بیاره و دو،سه جا مشغول کاره.آدم فوق العاده استرسی هست و بیشترین چیزی که روی خلق و خوش تاثیر میذاره درنیاوردن پول و سرمایه اس.


    خب اگه روابط اجتماعیش خوبه ! انقد هم عاشق کار هست خب پس افسردگی دقیقا کجا جا میگیره؟؟ چون اینا با افسردگی تناقض داره!!!! کسی که افسرده هست روابط اجتماعی ضعیف یا حتی صفر داره و گوشه گیر و منزوی هست.

  9. بالا | پست 9

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Dec 2015
    شماره عضویت
    25191
    نوشته ها
    10
    تشکـر
    3
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : نامزد افسرده

    نقل قول نوشته اصلی توسط edris001 نمایش پست ها
    خب اگه روابط اجتماعیش خوبه ! انقد هم عاشق کار هست خب پس افسردگی دقیقا کجا جا میگیره؟؟ چون اینا با افسردگی تناقض داره!!!! کسی که افسرده هست روابط اجتماعی ضعیف یا حتی صفر داره و گوشه گیر و منزوی هست.
    اتفاقا اصلا گوشه گیر نیست خیلی هم شوخه.افسرده از این جهت هست که همش فکر و خیال منفی می کنه و با کوچکترین چیزی عصبانی میشه و پرخاشگری میکنه.افسردگی درمان قطعی داره؟یا فقط کنترل میشه؟

  10. بالا | پست 10

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jul 2014
    شماره عضویت
    4839
    نوشته ها
    1,260
    تشکـر
    920
    تشکر شده 1,137 بار در 614 پست
    میزان امتیاز
    11

    پاسخ : نامزد افسرده

    نقل قول نوشته اصلی توسط shaqayeq24 نمایش پست ها
    چطوری باید بهش بگم؟واقعا بین دو راهی موندم...
    بگو نظر خانوادت برات اهميت داره اگر اونا ميگن نه نميشه و همم اينكه بهت اعتماد نداره دليل محكميه

  11. 2 کاربران زیر از محمدزاده بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  12. بالا | پست 11

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Dec 2015
    شماره عضویت
    25233
    نوشته ها
    16
    تشکـر
    48
    تشکر شده 22 بار در 8 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : نامزد افسرده

    نقل قول نوشته اصلی توسط shaqayeq24 نمایش پست ها
    اتفاقا اصلا گوشه گیر نیست خیلی هم شوخه.افسرده از این جهت هست که همش فکر و خیال منفی می کنه و با کوچکترین چیزی عصبانی میشه و پرخاشگری میکنه.افسردگی درمان قطعی داره؟یا فقط کنترل میشه؟
    ببین افسردگی یا کلا بیماریهایی که با ذهن و روان آدمی سروکار دارند بستگی زیادی به تلاش خود فرد گرفتار و بیمار داره که خوب بشه یا نشه مشارو زیاد نقش تعیین کننده ای نداره فقط میتونه نقشه راه به بیمار بده پیمودن این راه و تحمل سختی های راه به عهده خوده بیمار هست حالا یا با توکل به خدا تحمل میکنه و پشتکار داره از این جاده تا انتها به سلامت رد میشه و یا نمیتونه تحمل کنه و جا میزنه و دوباره برمیگرده سرجای اول (یعنی همون بیماری خودش)

  13. بالا | پست 12

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Dec 2015
    شماره عضویت
    25191
    نوشته ها
    10
    تشکـر
    3
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : نامزد افسرده

    نقل قول نوشته اصلی توسط edris001 نمایش پست ها
    ببین افسردگی یا کلا بیماریهایی که با ذهن و روان آدمی سروکار دارند بستگی زیادی به تلاش خود فرد گرفتار و بیمار داره که خوب بشه یا نشه مشارو زیاد نقش تعیین کننده ای نداره فقط میتونه نقشه راه به بیمار بده پیمودن این راه و تحمل سختی های راه به عهده خوده بیمار هست حالا یا با توکل به خدا تحمل میکنه و پشتکار داره از این جاده تا انتها به سلامت رد میشه و یا نمیتونه تحمل کنه و جا میزنه و دوباره برمیگرده سرجای اول (یعنی همون بیماری خودش)
    خودش متاسفانه هیچ کمکی نمیکنه و همیشه دم از افسردگی میزنه.از اول آشنایی تا الان حداقل 6 یا 7 بار گفته که بیا از هم جدا بشیم.با توجه به این شرایط که خانواده ام به هیچ عنوان دیگه راضی نیستن من نمیدونم چه کنم؟!؟

  14. بالا | پست 13

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Dec 2015
    شماره عضویت
    25233
    نوشته ها
    16
    تشکـر
    48
    تشکر شده 22 بار در 8 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : نامزد افسرده

    نقل قول نوشته اصلی توسط shaqayeq24 نمایش پست ها
    خودش متاسفانه هیچ کمکی نمیکنه و همیشه دم از افسردگی میزنه.از اول آشنایی تا الان حداقل 6 یا 7 بار گفته که بیا از هم جدا بشیم.با توجه به این شرایط که خانواده ام به هیچ عنوان دیگه راضی نیستن من نمیدونم چه کنم؟!؟
    یه سوال میپرسم رو راست جواب بدید.
    شما تو این پسر چی دیدید که دوست ندارید ولش کنید؟

  15. بالا | پست 14

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Dec 2015
    شماره عضویت
    25191
    نوشته ها
    10
    تشکـر
    3
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : نامزد افسرده

    نقل قول نوشته اصلی توسط edris001 نمایش پست ها
    یه سوال میپرسم رو راست جواب بدید.
    شما تو این پسر چی دیدید که دوست ندارید ولش کنید؟
    پشتکار فوق العاده ای داره برای کارهاش.اهل دود و چیزهای دیگه نیست.آدم سالمیه چشمش دنبال کسی نیست همیشه از دروغ متنفره و رو راستی رو ترجیح میده.داره برای آینده مون تلاش میکنه و خب 4سال از زندگیمو باهاش گذروندم.میترسم حالش بدتر بشه...وگرنه الان خودمم دل خوشی از این کاراش ندارم یه جورایی به کاراش که فکر میکنم سرد میشم ازش اما به جدایی هم که فکر میکنم خیلی عذاب آور میشه...

  16. بالا | پست 15

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Dec 2015
    شماره عضویت
    25233
    نوشته ها
    16
    تشکـر
    48
    تشکر شده 22 بار در 8 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : نامزد افسرده

    نقل قول نوشته اصلی توسط shaqayeq24 نمایش پست ها
    پشتکار فوق العاده ای داره برای کارهاش.اهل دود و چیزهای دیگه نیست.آدم سالمیه چشمش دنبال کسی نیست همیشه از دروغ متنفره و رو راستی رو ترجیح میده.داره برای آینده مون تلاش میکنه و خب 4سال از زندگیمو باهاش گذروندم.میترسم حالش بدتر بشه...وگرنه الان خودمم دل خوشی از این کاراش ندارم یه جورایی به کاراش که فکر میکنم سرد میشم ازش اما به جدایی هم که فکر میکنم خیلی عذاب آور میشه...
    اگه از دروغ متنفره چطور به شما دروغ گفته درباره مهریه و... و همچنین باهاتون رو راست نبوده سر قضیه عابر بانک!!!
    خواهش میکنم حداقل با خودتون واقع بین باشید!!

  17. کاربران زیر از edris001 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  18. بالا | پست 16

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Dec 2015
    شماره عضویت
    25191
    نوشته ها
    10
    تشکـر
    3
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : نامزد افسرده

    نقل قول نوشته اصلی توسط edris001 نمایش پست ها
    اگه از دروغ متنفره چطور به شما دروغ گفته درباره مهریه و... و همچنین باهاتون رو راست نبوده سر قضیه عابر بانک!!!
    خواهش میکنم حداقل با خودتون واقع بین باشید!!
    درسته ولی بهم گفت تو فکر کن به خاطر خواهرم دروغ گفتم...پیشنهاد شما چیه؟

  19. بالا | پست 17

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Dec 2015
    شماره عضویت
    25233
    نوشته ها
    16
    تشکـر
    48
    تشکر شده 22 بار در 8 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : نامزد افسرده

    نقل قول نوشته اصلی توسط shaqayeq24 نمایش پست ها
    درسته ولی بهم گفت تو فکر کن به خاطر خواهرم دروغ گفتم...پیشنهاد شما چیه؟
    نمیدونم تصمیم گیری در مورد این مسائل خیلی سخته در ضمن من که از نزدیک با ایشون نبودم که بتونم یه نظر حداقلی بدم نظر اصلی رو خوده شما که چند سال باهاش بودید با توکل به خدا و واقع بینی و سبک و سنگین کردن همه معایب و مزایایی که ازش میدونید باید بدید.

    آدم ها رو تو این دوره زمونه سخت میشه شناخت اونم واسه ازدواج .
    ازدواج مثل هندونه در بسته میمونه تا به بطنش وارد نشی نمیتونی بفهمی چی به چی هست

    راستی از نظر اعتقادی چطوریه؟؟

  20. بالا | پست 18

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Dec 2015
    شماره عضویت
    25191
    نوشته ها
    10
    تشکـر
    3
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : نامزد افسرده

    نقل قول نوشته اصلی توسط edris001 نمایش پست ها
    نمیدونم تصمیم گیری در مورد این مسائل خیلی سخته در ضمن من که از نزدیک با ایشون نبودم که بتونم یه نظر حداقلی بدم نظر اصلی رو خوده شما که چند سال باهاش بودید با توکل به خدا و واقع بینی و سبک و سنگین کردن همه معایب و مزایایی که ازش میدونید باید بدید.

    آدم ها رو تو این دوره زمونه سخت میشه شناخت اونم واسه ازدواج .
    ازدواج مثل هندونه در بسته میمونه تا به بطنش وارد نشی نمیتونی بفهمی چی به چی هست

    راستی از نظر اعتقادی چطوریه؟؟
    به هیچی اعتقاد نداره...از زمین و زمان شاکیه همیشه.

  21. بالا | پست 19

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Dec 2015
    شماره عضویت
    25233
    نوشته ها
    16
    تشکـر
    48
    تشکر شده 22 بار در 8 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : نامزد افسرده

    نقل قول نوشته اصلی توسط shaqayeq24 نمایش پست ها
    به هیچی اعتقاد نداره...از زمین و زمان شاکیه همیشه.
    یعنی تعطیل کلا درسته؟؟!!

    خب پس به احتمال زیاد تا موقعی که بی اعتقاد باشه این وسواسی که داره از بین نمیره.چون یکی از بهترین درمان های وسواسی اعتقاد به خدا و مسائل اعتقادی هست که اگر نباشه بقیه کارها تقریبا مقطعی و بی تاثیر هست.

  22. بالا | پست 20

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Dec 2015
    شماره عضویت
    25191
    نوشته ها
    10
    تشکـر
    3
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : نامزد افسرده

    نقل قول نوشته اصلی توسط edris001 نمایش پست ها
    یعنی تعطیل کلا درسته؟؟!!

    خب پس به احتمال زیاد تا موقعی که بی اعتقاد باشه این وسواسی که داره از بین نمیره.چون یکی از بهترین درمان های وسواسی اعتقاد به خدا و مسائل اعتقادی هست که اگر نباشه بقیه کارها تقریبا مقطعی و بی تاثیر هست.
    بله متاسفانه تعطیل.چون همیشه هم شاکیه که خدا چرا برای من بلا میفرسته؟

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد