20 سال از ازدواجم میگذره
هنوز در ابتدای ترین مسیایل با همسرم مشکلات حاد دارم
تربیت فرزند. جنسی.اعتقادی.هماهنگی .درک. محبت.و.....
ریشه انها را در نفهمیدم .گوش نکدن وعمل نکردن میدانم
همیشه بدنبال رفاقت در همسری دوستی وصمیمت بودم که نشد
به نوعی بن بست برایم حاصل شده چند با بحث جدایی هم پیش امد ولی نشد
زندگی شیرینی ندارم
نه همسر دارم نه ندارم
تنهایی بسیار کشیدم
انقدربا خودش صحبت کردم خسته شدم
دیگران هم گفتند اثرش چند روزه بود
زندگی ماننداستخوان در گلو شده
ا