دوستان پسر من میگه دختر دایی اش رو میخواهد و 16 سال سن دارد و میگوید ازدواج الان نمخواهد و فقط میخواهد به خوانده آنها بگیم که اون رو به کسی ندهند
اما من میگم که باعث میشه خانواده داییش با ما قهر کنند و آبرو ما برود
لطفا راهنماییم کنید
دوستان پسر من میگه دختر دایی اش رو میخواهد و 16 سال سن دارد و میگوید ازدواج الان نمخواهد و فقط میخواهد به خوانده آنها بگیم که اون رو به کسی ندهند
اما من میگم که باعث میشه خانواده داییش با ما قهر کنند و آبرو ما برود
لطفا راهنماییم کنید
خب ببینید شما بعنوان پدرش باید بشینید راجب این چیزا باهاش صحبت کنید،
سن 15-16 سالگی سنی هست که وارد دوران بلوغ میشن غریزه جنسیشون بالا میره و توجهشون به جنس مخالف بیشتر میشه پس باید بتونه با این دوران ارتباط برقرار کنه..باهاش حرف بزنید بگید الان تصمیم گیری زود هست هم برای پسرتون هم برای اون دختر..شاید اصلا در آینده همدیگه رو نخوان و معیاراشون در آینده حتما تغییر خواهد کرد..اگر بتونید با یک مشاور بصورت حضوری صحبت کنید خیلی خوب میتونه باشه
نشون کردن اصلاً کار پسندیده ای نیست
بهتره هر وقت آماده ازدواج شدن اون موقع دنبال انتخاب همسر باشه : چه پسر و چه دختر تا سن 25 سالگی رشد میکنن و کلی تغییر ، پس شاید اون موقع اصلاً مناسب همدیگه نباشن و ...
این تصمیم الان فقط منشه احساسات داره ، بزارین هر وقت که آماده ازدواج شدن بعد فرد مورد رو انتخاب کنید ( فردی در سن 16 سالگی هنوز به خوبی نمیتونه مسائل رو آنالیز کنه و اطلاعاتش برای زندگی خیلی کمه )
حتی اگه دختر بهترین هم باشه ، بازم دلیل برای ازدواج کردن یا نشون کردن نیست .
خوب چیکار کنم
میگه فقط نشون
میگه دختر داییم هم میخوادش
بهشون بگین فعلاً زندگی کنن ، وقتی آماده ازدواج شدن بعدش هر چی گفتن چشم
الان هردو خام هستن و مطمعنن با احساسات دارن پیش میرن ، بعد اینکه نشون بشن و چند وقتی که بگذره بادشون میخوابه ، معیار هاشون شکل میگیره ، خواسته ها و ...
وقتی که پشیمان بشن اون وقت حتی شما رو مورد سرزنش قرار میدن که ما نمیفمیدیم شما چرا گذاشتین
حتی در اینجا دختر آسیب بیشتری از پسر میبینه ...
اینجا معمولاً زیاد حرف شما تو گوششون نمیره ، بهترین کار استفاده از شخص سومه تا نصیحتشون کنن ، این فرد سوم باید کسی باشه که هم صلاحیتش رو داشته باشه هم کلام و حرفش پیش پسرتون برش داشته باشه ، کسی پسرتون هم قبولش داشته باشه .
تا حالا پرسیدی که چرا یه پسر 16 ساله به فکر ازدواج هست ؟
چون در تربیتش کوتاهی شده ، چنان وقت آزاد داشته که تونسته به این مسایل فکر کنه، برا رهایی بهتون چند توصیه می کنم :
- یه دوست براش پیدا کنید که اهل ورزش باشه و پسرتونو با خودش ببره ورزش ، از این طریق هم انرژی های تخلیه میشه هم وقت آزادش پر میشه
- یه بازنگری در دوستاش بکنید ببینید شاید یکی از دوستاش در این وادی ها باشه و پسرتونو داره غیر مستقیم تحریک می کنه
- هیچ وقت نسبت به درخواست های بچه هاتون سرع موضع گیری نکنید چون اونها هم بدتر میشن و مسمم تر میشن ( به نوعی لج بازی می کنن ) باهاشون همراهی کنید ولی سرعت پیشرفتشو کم کنید و در لابه لایه همراهیتون هدایتش کنید تا به نقطه ای برسه که خودش بگه منصرف شدم
البته اینو بگم اگه شرایط مالیشو دارید در 19 سالگی زنش بدید و کمکش کنید
دوستان ایشون خود پسره هست نه مادرش
مطمعنن مادرش انقدر عاقل هست که دیگه احتیاجی به کمک نداشته باشه
زندگی سه دیدگاه داره
دیدگاه شما
دیدگاه من
حقیقت
باز هم مشکلی نیست اگه خودش هم باشه برا آیندش ارزش قائل هست و باید بدونه که هر چیزی رو در زمان خودش مطالبه کنه و اینکه زمونه پر از گرگ و دشمن هست برا نابودی اون
سلام حرف همشون درست
ولي شايد پنچ سال ديه پسر ت دخترو نخواست فكردخترمردم هستي چه عواقبي سرش مياد
پسرتون 16 سالشه؟
نشون کردن؟
پسر شما الان تو سنی هس ک فقط احساسات داره
اونقد پخته نیس ک بتونه برا ایندش تصمیم بگیره
یا بهتره بگیم اصلا پخته نیس
اینده اون دختر چی میشه؟
اگه فردای روز پسرتون زیر حرفش بزنه
دختر مردم گناه داره
بهتره توجیهش کنید
باهاش صحبت کنید
تفریح درست حسابی
حتی لازم شد
با دختر داییش صحبت کنید
ببینید حرف اون چیه
شایدم اون اصرار داره ک پسرتون الان نشونش کنه
باید یکبار به خاطر همه چیز گریه کرد
آن قدر که اشک ها خشک شوند
باید این تن اندوهگین را چلاند
و
بعد دفتر زندگی را ورق زد
به چیز دیگری فکر کرد
باید پاها را حرکت داد
و
همه چیز را از نو شروع کرد
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)