نمیدونم با این ابراز علاقه چکار کنم

[فرنوش3]

سلام....من الاسه ماهه دارم دانشگاه میرم،ترم اولم هست....یکی از آقایون همکلاسی به من گفتند که به من علاقه دارن و تو این سه ماه منو شناختند و قصدشون رابطه پایداره...منم گفتم که غیر ممکنه این علاقه و تصمیمتون توی این مدته کوتاه به وجود اومده باشه ،چون واقعا هم برام قابله هضم نیست که ایشون توی سه ماه جوری منو شناخته باشه که بخواد بهم علاقه داشته باشه و گفتم شما نمیتونید از من بخواید بهتون اعتماد کنم...ایشونم گفتن که خودشون از رابطه های دوستی که به جایی نمیرسه متنفرن و گفتن فقط قصدشون رابطه پایداره ،من هجده سالمه و ایشون بیست و یک،من ازشون خواستم بذارن زمان بگذره چون واقعا الان نمیخوام واره مسائلی بشم که اطلاعی ازشون ندارم و گفتم از دوستی و رابطه ی ناپایدار بدم میاد و هیچ وقت نمیخوام به اعتمادی که پدر و مادرم بهم دارن لطمه بزنم ایشونم گفتن چشم،وگفتن که برای اینکه متوجه بشم قصدشون جدیه به من زمان میدن تا متوجه بشم.
الان یه ماه هست دراین موارد صحبت نکردن ...من واقعا مضطربم،من ازون جور آدمایی هستم که یکم دیر اعتماد میکنم به فرده مقابم،ایشونم تا جایی که میدونم فرد خوبی هستن،همکلاسی هستیم،ولی من مرتبا فکر میکنم که همه ی آقایون ترم اولی همینطورند و مرتبا میخوان با کسی رابطه داشته باشن،و هیچ پسری تو این وهله واقعا قصده ازدواج نداره،مرتبا فکر میکنم این حرفا رو میگن تا فقط دخترا رو نرم کنند تا باهاشون دوست بشن،ازونجایی که یکی دیگه از همکلاسی هامون هم به دوتا دختر قول ازدواج داده من شکم به این موضوع کهدابراز علاقه ی این آقا هم ممکنه همش دوروغ باشه بیشتر شده،مرتبا فکر میکنم میخوان الکی با این حرفا ازم بخواد وارده رابطه بشم و بعده یه مدت هیچی....به نظر شما ابراز علاقه ی این آقا بعد از یه ترم عادیه؟؟؟من با افکارم چه کنم؟؟؟؟واقعا میشه به این جور پسرا اعتماد کرد؟؟؟؟؟واقعا بودن افرادی که ترم یک پسری ازشون خوششون بیاد و تا آخر حتی تا ازدواج رابطه ظون پایدار بمونه؟؟؟من واقعا هنوز با این مسائل آشنایی ندارم اگر ترم بعد بازم ایشون اومدن و به من گفتن که منتظر جوابم هستن چی بهشون بگم ازونجایی که نمیخوام درگیر یه سری مسائل دوستی الکی بشم؟؟؟؟
من تا زمانی که از قصد ایشون مطمئن نشم نمیتونم عشقی نسبت بهشون داشته باشم،چجور از قصدشون مطمئن بشم؟؟؟

[maryam551]

سلام فرنوش عزیز واقعا خوشحالم که میبینم اینقدر پخته وخوب برخورد کردی من یک سوال میپرسم آیا توالان قصدت ازدواجه؟ ببین عزیزم حرفات کاملا درسته وتو نباید به این پسر اعتماد کنی به نظر من وبرای این حرفمم دلایلی دارم :1.سن هردوتنو کمه 2.چه کسی میتونه تضمین کنه که این رابطه تا ازدواج پیش خواهد رفت؟ وآخرش به جدایی نمیرسه؟3. این آقا گفته قصدش اینه که رابطه پایدار باشه ولی میتونه تضمین کنه ؟ 4. گیرم که به ازدواج وخواستگاری هم رسید آیا خانواده دو طرف همچین مساله ای را خواهند پذیرفت یا مثل هزاران ماجرا دیگه به جدایی های عاشقانه میرسه؟ به نظر من ذهنتو درگیر این مسائل نکن وحسابی به درست برس هرموقعم جواب خواست بهش بگو قاطعانه من اصلا دنبال این روابط نیستم چه پایدار چه غیر پایدار خیلی مصمم باش واصلا به خودت شک راه نده وفکرتو در گیر این مسائل نکن ولی خیلی ازت خوشم اومد بازم این نظر شخصی منه تصمیم نهایی با خودت

[فرنوش3]

ممنون نظر لطفتونه...
راستش اولش که واره دانشگاه شدم گفتم اگر بخوام به ازدواج فکر کنم برای ترمهای بالاتر باشه،چون الان آمادگی وقصدش رو ندارم...این سوالاتی که مطرح کردید دقیقااااااا همون سوالاتیه که ذهنمو مشغول کرده....منم بهشون گفتم که شما از کجا میدونید که این قراره یه رابطه پایدار باشه؟وبهشون گفتم فعلا نمیخوام وارده این قضایای بشم و درحده همکلاسی باشیم...ولی مطمئنا لیشون بازم دراین موارد ازم سوال میکنن...روز اول بهشون گفتم ،گفتم من نمیتونم باهاتون رابطه داشته باشم و شما خودتون حاضرید از دختری خوشتون بیاد که راحت هر درخواستی رو قبول کنه؟
ازشون خواستم زمان بدن بهم.....
میخوام اگر باز دراین موارد صحبت کردن بهشون بگم واقعا دلیله عجله شونو نمیفهمم و و چون نمیشناسمشون نمیتونم فعلا بهشون اعتماد کنم و بهشون میگم به نظرم آدم باید فرده مقابله ش رو بشناسه و واقعابهش اعتماد داشته باشه ،واز نظر من زمان لازم برای به وجود اومدن این شناخت و اطمینان از حسی که به وجود اومده یه ترم یا دو ترم نیست،وبهشون میگم فعلا نمیخوام با کسی رابطه ای داشته باشم....
به نظرتون این جوابم منطقیه؟؟؟؟

[maryam551]

به نظرم منطقیه ولی میدونی یه چیزی که خودم از پسرا شناخت پیدا کردم ممکنه در جوابتون بگه منم قصدم شناخت بیشتره وبدون داشتن رابطه چطور میتونید بشناسیمو غیره به نظرم یکم قاطع تر هم بگی بهتره واصلا درباره شناخت واینا حرف نزنید چون اینجور پسرا که من میشناسم شناخت بیشتر را به عنوان چراغ سبز میدونن البته بازم منتظر باش ونظر بقیه کاربرا را هم جویا شو

[pschy]

سلام....من الاسه ماهه دارم دانشگاه میرم،ترم اولم هست....یکی از آقایون همکلاسی به من گفتند که به من علاقه دارن و تو این سه ماه منو شناختند و قصدشون رابطه پایداره...منم گفتم که غیر ممکنه این علاقه و تصمیمتون توی این مدته کوتاه به وجود اومده باشه ،چون واقعا هم برام قابله هضم نیست که ایشون توی سه ماه جوری منو شناخته باشه که بخواد بهم علاقه داشته باشه و گفتم شما نمیتونید از من بخواید بهتون اعتماد کنم...ایشونم گفتن که خودشون از رابطه های دوستی که به جایی نمیرسه متنفرن و گفتن فقط قصدشون رابطه پایداره ،من هجده سالمه و ایشون بیست و یک،من ازشون خواستم بذارن زمان بگذره چون واقعا الان نمیخوام واره مسائلی بشم که اطلاعی ازشون ندارم و گفتم از دوستی و رابطه ی ناپایدار بدم میاد و هیچ وقت نمیخوام به اعتمادی که پدر و مادرم بهم دارن لطمه بزنم ایشونم گفتن چشم،وگفتن که برای اینکه متوجه بشم قصدشون جدیه به من زمان میدن تا متوجه بشم.
الان یه ماه هست دراین موارد صحبت نکردن ...من واقعا مضطربم،من ازون جور آدمایی هستم که یکم دیر اعتماد میکنم به فرده مقابم،ایشونم تا جایی که میدونم فرد خوبی هستن،همکلاسی هستیم،ولی من مرتبا فکر میکنم که همه ی آقایون ترم اولی همینطورند و مرتبا میخوان با کسی رابطه داشته باشن،و هیچ پسری تو این وهله واقعا قصده ازدواج نداره،مرتبا فکر میکنم این حرفا رو میگن تا فقط دخترا رو نرم کنند تا باهاشون دوست بشن،ازونجایی که یکی دیگه از همکلاسی هامون هم به دوتا دختر قول ازدواج داده من شکم به این موضوع کهدابراز علاقه ی این آقا هم ممکنه همش دوروغ باشه بیشتر شده،مرتبا فکر میکنم میخوان الکی با این حرفا ازم بخواد وارده رابطه بشم و بعده یه مدت هیچی....به نظر شما ابراز علاقه ی این آقا بعد از یه ترم عادیه؟؟؟من با افکارم چه کنم؟؟؟؟واقعا میشه به این جور پسرا اعتماد کرد؟؟؟؟؟واقعا بودن افرادی که ترم یک پسری ازشون خوششون بیاد و تا آخر حتی تا ازدواج رابطه ظون پایدار بمونه؟؟؟من واقعا هنوز با این مسائل آشنایی ندارم اگر ترم بعد بازم ایشون اومدن و به من گفتن که منتظر جوابم هستن چی بهشون بگم ازونجایی که نمیخوام درگیر یه سری مسائل دوستی الکی بشم؟؟؟؟
من تا زمانی که از قصد ایشون مطمئن نشم نمیتونم عشقی نسبت بهشون داشته باشم،چجور از قصدشون مطمئن بشم؟؟؟

بزار من چند تا مثال بزنم از زمانی که دانشجو بودم
یه دختر تو کلاسمون بود خیلی نجیب و مهربون و درس خون که اصلا تو فاز دوستی و اینا نبود. یک پسر همون ترم بهش گیر داد که میخام باهات دوست بشم. بعد به هر نحوی شده با کلی حرف اخرش مخشو زد... تا اخر دانشگاه باهاش دوست بودند که اخرش پسره با یه بهونه تموم کرد.... واقعا دختره بیچاره نابود شد و تمام احساسات پاکی که داشت و روحیش به کل نابود شد. یا خیلی خیلی موارد دیگه ای هم هست.... به احتمال خیلی زیاد نظر ایشون ازدواج نیست و تو این مدت کوتاه نمیتونه به شناخت کافی برسه و دنبال ازدواج نیست....
اونی که واقعا به شما علاقه داشته باشه میاد خاستگاریت و نه اینکه بیاد درخواست دوستی بوده
اگرم نیاز به شناخت بیشتر باشه میتونه بعد از خاستگاری تو یه مدت تحت نظر والدین انجام بشه

[فرنوش3]

واقع ممنونم ....خیلی کمکم کردیدد....پس بهشون میگم که کلا نمیخوام وارده این جور روابط بشم.....وای خدا خیلی اعصابم راحت شد...هیمرتبا با خودم فکر میکردم نککنه راه اشتباه رو دارم میرم....ممنونم خدایا که کمکم میکنی تا تصمیم درست بگیرم ....خیلی ممنون....امیدوارم بتونم تا آخر تصمیم درست بگیرم....

[maryam551]

باید بگی اصلا دنبال این روابط نیستی ودوست نداری در این باره چیزی بشنوید دوباره وهر بار خواست باهاتون حرف بزنه به هر نحوی مثلا گرفتن جزوه واینا یا قبول نکن ویا اینکه یکی از دوستات همیشه پیشت بمونن اصلا هم اگه جزوه خواست و... اصلا بهش نده خلاصه کاملا سرد وخشک باش هیچ چراغ سبزی هم بهش نشون نده به قول خودمون خیطش کن اوکی؟

[maryam551]

واقع ممنونم ....خیلی کمکم کردیدد....پس بهشون میگم که کلا نمیخوام وارده این جور روابط بشم.....وای خدا خیلی اعصابم راحت شد...هیمرتبا با خودم فکر میکردم نککنه راه اشتباه رو دارم میرم....ممنونم خدایا که کمکم میکنی تا تصمیم درست بگیرم ....خیلی ممنون....امیدوارم بتونم تا آخر تصمیم درست بگیرم....

ببین یه چیزو بدون اگر واقعا دوستت داشته باشه در نهایت تقاضا میکنه بیاد خواستگاری که اگر اینجور نشه بفهم پس قصدش کامل معلوم بوده حالا هم نیاز نیس به اون جاها فکر کنی فقط فکر درس وخانوادت باش همین وبدون موقعیت برای ازدواج واست زیاده

[فرنوش3]

راستش یه نفر دیگه هم بهم ابراز علاقه کرده بود منم هیچ کاری باهاش نداشتم،تا اینکه ازم جزوه خواست ،منم گفتم براتون نمیارم اگر خیلی واجبه بگید یه عکس ازش بگیرم بفرستم....اما حواسم هست ازین به بعد سرد تر رفتار میکنم....خودم میدونم این روابط به هیچ هیچ جایی ختم نمیشه

[فرنوش3]

خیلللللللی ممنوووووووووووووونم که کمکم میکنید با نظراتتون

ببین یه چیزو بدون اگر واقعا دوستت داشته باشه در نهایت تقاضا میکنه بیاد خواستگاری که اگر اینجور نشه بفهم پس قصدش کامل معلوم بوده حالا هم نیاز نیس به اون جاها فکر کنی فقط فکر درس وخانوادت باش همین وبدون موقعیت برای ازدواج واست زیاده

[maryam551]

خواهش عزیزم بالاخره تجربه 4 سال تحصیلی را در اختیارتون گذاشتم دیگه من 4سال تو دانشگاه پوست گذاشتم راستی خوابگاهی هستی؟

[فرنوش3]

نه خوابگاهی نیستم
بازم ممنون....ولی یه سواله دیگه....الان یکی دیگه از دوستام همین مشکل براش پیش اومده ولی اون یکم جلوتر رفته ،ینی با اون آقا خیلی تو پیوی حرف میزنن ،ونه اینکه دوستم ازون آقا سوالی کنه،ایشون مرتبا قصده ارتباطه دارن و سوالات مختلف میپرسن، من باهاش حرف زم اونم الان میخواد رابطه شو قطع کنه....ازم میپرسه چجور اون آقا رو رد کنه تا اختلافی و بحثی پیش نیاد...میشه دراین باره هم کمک کنید لطفا

خواهش عزیزم بالاخره تجربه 4 سال تحصیلی را در اختیارتون گذاشتم دیگه من 4سال تو دانشگاه پوست گذاشتم راستی خوابگاهی هستی؟

[positive]

همه تو دوره دبیرستان و دانشگاه مصمم هستند که وارد رابطه ای نشن و خودشون رو اسیر این ماجرا ها نکنن ...
ولی وقتی پا به محیط میزارن و تو شرایط قرار میگیرن ، تصامیم احساسی میگیرن و در اکثر موارد از سمت دو طرف بیان میشه که این یک رابطه پایداره ابدی ، با عشقه خالص و رعایت کردن حد و مرز ها هست !
ولی در آخر و بعد از چند سال به همین سادگی افسردگی و مشکلات روحی و بعضا روابط جنسی به وجود میاد
قبل و بعد رو مقایسه کنید
ببینید که به چه سادگی و راحتی انسان تغییر میکنه ، این موضوع یه روند عادی هست منتهی باید بدونید که از اول وارد رابطه های این چنینی نشید که اگر بشید دیگه تصمیم هاتون کور کورانه و بر اساس احساس گرفته میشه

[فرنوش3]

بعله منم میدونم ،باور کنید من خودمو به این ابراز احساسات نباختم،من هیچ وقت انقد ساده و احساسی نبودم که آینده مو نبینم،الانم دارم تمام تلاشمو میکنم که تصمیم درست بگیرم

همه تو دوره دبیرستان و دانشگاه مصمم هستند که وارد رابطه ای نشن و خودشون رو اسیر این ماجرا ها نکنن ...
ولی وقتی پا به محیط میزارن و تو شرایط قرار میگیرن ، تصامیم احساسی میگیرن و در اکثر موارد از سمت دو طرف بیان میشه که این یک رابطه پایداره ابدی ، با عشقه خالص و رعایت کردن حد و مرز ها هست !
ولی در آخر و بعد از چند سال به همین سادگی افسردگی و مشکلات روحی و بعضا روابط جنسی به وجود میاد
قبل و بعد رو مقایسه کنید
ببینید که به چه سادگی و راحتی انسان تغییر میکنه ، این موضوع یه روند عادی هست منتهی باید بدونید که از اول وارد رابطه های این چنینی نشید که اگر بشید دیگه تصمیم هاتون کور کورانه و بر اساس احساس گرفته میشه

[رزمریم]

سلام....من الاسه ماهه دارم دانشگاه میرم،ترم اولم هست....یکی از آقایون همکلاسی به من گفتند که به من علاقه دارن و تو این سه ماه منو شناختند و قصدشون رابطه پایداره...منم گفتم که غیر ممکنه این علاقه و تصمیمتون توی این مدته کوتاه به وجود اومده باشه ،چون واقعا هم برام قابله هضم نیست که ایشون توی سه ماه جوری منو شناخته باشه که بخواد بهم علاقه داشته باشه و گفتم شما نمیتونید از من بخواید بهتون اعتماد کنم...ایشونم گفتن که خودشون از رابطه های دوستی که به جایی نمیرسه متنفرن و گفتن فقط قصدشون رابطه پایداره ،من هجده سالمه و ایشون بیست و یک،من ازشون خواستم بذارن زمان بگذره چون واقعا الان نمیخوام واره مسائلی بشم که اطلاعی ازشون ندارم و گفتم از دوستی و رابطه ی ناپایدار بدم میاد و هیچ وقت نمیخوام به اعتمادی که پدر و مادرم بهم دارن لطمه بزنم ایشونم گفتن چشم،وگفتن که برای اینکه متوجه بشم قصدشون جدیه به من زمان میدن تا متوجه بشم.
الان یه ماه هست دراین موارد صحبت نکردن ...من واقعا مضطربم،من ازون جور آدمایی هستم که یکم دیر اعتماد میکنم به فرده مقابم،ایشونم تا جایی که میدونم فرد خوبی هستن،همکلاسی هستیم،ولی من مرتبا فکر میکنم که همه ی آقایون ترم اولی همینطورند و مرتبا میخوان با کسی رابطه داشته باشن،و هیچ پسری تو این وهله واقعا قصده ازدواج نداره،مرتبا فکر میکنم این حرفا رو میگن تا فقط دخترا رو نرم کنند تا باهاشون دوست بشن،ازونجایی که یکی دیگه از همکلاسی هامون هم به دوتا دختر قول ازدواج داده من شکم به این موضوع کهدابراز علاقه ی این آقا هم ممکنه همش دوروغ باشه بیشتر شده،مرتبا فکر میکنم میخوان الکی با این حرفا ازم بخواد وارده رابطه بشم و بعده یه مدت هیچی....به نظر شما ابراز علاقه ی این آقا بعد از یه ترم عادیه؟؟؟من با افکارم چه کنم؟؟؟؟واقعا میشه به این جور پسرا اعتماد کرد؟؟؟؟؟واقعا بودن افرادی که ترم یک پسری ازشون خوششون بیاد و تا آخر حتی تا ازدواج رابطه ظون پایدار بمونه؟؟؟من واقعا هنوز با این مسائل آشنایی ندارم اگر ترم بعد بازم ایشون اومدن و به من گفتن که منتظر جوابم هستن چی بهشون بگم ازونجایی که نمیخوام درگیر یه سری مسائل دوستی الکی بشم؟؟؟؟
من تا زمانی که از قصد ایشون مطمئن نشم نمیتونم عشقی نسبت بهشون داشته باشم،چجور از قصدشون مطمئن بشم؟؟؟

سلام فرنوش جان

به سایت مشاور خوش اومدی

واقعا خدا رو شکر میکنم که هنوزم دخترهایی هستن که عقلشون رو اجازه میدن زودتر تصمیم بگیره

تو بهترین کار ممکن رو کردی عزیزم و کارت فوق العاده بود

تو سه ماه اصلا نمیشه کسی رو شناخت

و اینکه تو اصلا مجبور نیستی ایشون رو قانع کنی

حرفت یه کلام باشه و قاطعانه!!

بگو دلیلی برای داشتن همچین روابطی نمیبینم

احساست رو مواظب باش

ممکنه بخواد به هر طریقی شده نظرت رو جلب کنه

اما تو همچنان استوار و قاطع باشه و به درست فک کن

یه چیزی رو هم مطمئن باش اگه پسری دختری رو بخواد هرچقدر هم ردش کنی نا امید نمیشه و از همه مهمتر

هیچ پسری دلش نمیخواد دختر مورد علاقه اش رو وارد همچین بازی هایی بکنه

و به تو و خانوادت و آبروت و حریمت احترام میذاره و قبل از خودت با خانوادت حرف میزنه

اما باز هم نباید زود دل بدی و احساستو بذاری

که خدا رو شکر خودت خیلی خوب واقفی

پس اگر ایشون واقعا تو رو بخواد با خانوادت مطرح میکنه و این شناخت هم با یکی دو ترم به دست نمیاد

بلکه بهتره و اصلشم همینه که باید زیر نظر خانواده ها باشه بدون اینکه قبلش وابستگی و دلبستگی پیش بیاد

چون وقتی پای احساس بیاد وسط دیگه آدم نمیتونه عاقلانه تصمیم بگیره

بهرحال من میخواستم یه چیزی بهت بگم

ددددمممممتتتتت گگگگگگگرررررررممممم خیلی حال کردم باهات ممممررررررسسسییی بزن قدش

[فرنوش3]

واااااقعا ممنونم از حرفهای خوب و حماییتتون....ابله من خودم با این تصکمیم گیری های احساسی مخالفم وتصمیمو گرفتم که اگر دوباره نظرمو در این مورد خواستن خیلی قاطع بگم که اصلا وارده رابطه نمیشم....راستش خیلی دلم میخواد جوابه زحماته این چند سال پدر و مادر مو با ارزش قائل شدن برای اعتمادشون بدم،پس تصمیم رو گرفنجت

سلام فرنوش جان

به سایت مشاور خوش اومدی

واقعا خدا رو شکر میکنم که هنوزم دخترهایی هستن که عقلشون رو اجازه میدن زودتر تصمیم بگیره

تو بهترین کار ممکن رو کردی عزیزم و کارت فوق العاده بود

تو سه ماه اصلا نمیشه کسی رو شناخت

و اینکه تو اصلا مجبور نیستی ایشون رو قانع کنی

حرفت یه کلام باشه و قاطعانه!!

بگو دلیلی برای داشتن همچین روابطی نمیبینم

احساست رو مواظب باش

ممکنه بخواد به هر طریقی شده نظرت رو جلب کنه

اما تو همچنان استوار و قاطع باشه و به درست فک کن

یه چیزی رو هم مطمئن باش اگه پسری دختری رو بخواد هرچقدر هم ردش کنی نا امید نمیشه و از همه مهمتر

هیچ پسری دلش نمیخواد دختر مورد علاقه اش رو وارد همچین بازی هایی بکنه

و به تو و خانوادت و آبروت و حریمت احترام میذاره و قبل از خودت با خانوادت حرف میزنه

اما باز هم نباید زود دل بدی و احساستو بذاری

که خدا رو شکر خودت خیلی خوب واقفی

پس اگر ایشون واقعا تو رو بخواد با خانوادت مطرح میکنه و این شناخت هم با یکی دو ترم به دست نمیاد

بلکه بهتره و اصلشم همینه که باید زیر نظر خانواده ها باشه بدون اینکه قبلش وابستگی و دلبستگی پیش بیاد

چون وقتی پای احساس بیاد وسط دیگه آدم نمیتونه عاقلانه تصمیم بگیره

بهرحال من میخواستم یه چیزی بهت بگم

ددددمممممتتتتت گگگگگگگرررررررممممم خیلی حال کردم باهات ممممررررررسسسییی بزن قدش

[رزمریم]

واااااقعا ممنونم از حرفهای خوب و حماییتتون....ابله من خودم با این تصکمیم گیری های احساسی مخالفم وتصمیمو گرفتم که اگر دوباره نظرمو در این مورد خواستن خیلی قاطع بگم که اصلا وارده رابطه نمیشم....راستش خیلی دلم میخواد جوابه زحماته این چند سال پدر و مادر مو با ارزش قائل شدن برای اعتمادشون بدم،پس تصمیم رو گرفنجت

خواهش میکنم عزیزم

پس حالا که میخوای جواب زحماتشون رو بدی

خییییلی خوب درس بخون و برای قلبت حریم بذار

کاری کن که هم خودت و هم خانوادت وقتی به پشت سر نگاه کردی خوشحال و خرسند باشی

این احساسات مثه بنزین میمونه کافیه یه جرقه بهش بزنی تا همه جا رو بسوزونه

پس روشنش نکنی بهتره

البته وقتی به موقع و در جای خودش روشن بشه خیلی هم گرمابخش و آرامش بخشه

خیلی خوشحالم که خودت عاقلی و خوب و بدت رو تشخیص میدی

که البته نتیجه همون زحمات پدر و مادرت هست که همچین دختر خوبی رو تربیت کردن

برات بهترین ها رو آرزو میکنم عزیزم

[sam127]

به نظرت یکم زود جو گیر نشدی واسه فکر کردن به این موارد

[رزمریم]

به نظرت یکم زود جو گیر نشدی واسه فکر کردن به این موارد

این که جو گیر نشده

پسر هنو هیچی نشده اومده پیشنهاد آشنایی داده

که خدا رو شکر ایشونم ردش کرده.. عقل کرده..

[sam127]

کاره خوبی کرده ولی کاملا واضحه با زبونش رد کرده نه با دلش تو دلش هست ابراز علاقه

[فرنوش3]

تنهاچیزی که تو دلم نیست فعلا علاقه ست...دروغ ندارم بگم که....من سرنوشتم برام مهمتره پس به کسی دل نمیبند آینده ای باهاش نمیبینم...،اگرم دوست دارید فکر کنید رفتارم از روی جوگیریه مشکلی نیست....اصلا این جوگیر بودنه من عاشقه جوگیری ام...من جو گیرم دوستان.....بعدم این من نیستم که مرتبا پیگیره این قضیه س...اون آقا مرتبا دراین باره ازم سوال میکنه...پس طبیعیه به اینموارد فکر کنم....درهر حال ممنون از نظرتون

[ستیلا]

سلام
فرنوش جان
خوش حالم که احساسی تصمیم نگرفتی .
این مشکل همه ترم اولی هاست به محض ورود احساس میکنن که نیمه گمشدشون رو پیدا کردن .
همونطور که دوستان هم فرمودند تو سه ماه که هیچ تا پایان تحصیلتون هم نمیشه کسی رو واقعا شناخت .
اصلا فرض رو بر این میزاریم که ایشون هم قصدش ازدواجه .
به نظر شما شرایطش رو داره .
اگر خیلی خوشبینانه در نظر بگیریم تازه 6 سال بعد ایشون درسش رو تموم کرده وسربازی هم رفته .
حالا مسائل دیگه مثل شغل ومسکن رو فاکتور میگیریم .
تازه ممکنه با پایان تحصیلتون نظرتون عوض هم بشه .
به ایشون بگین تا پایان تحصیلات قصد ازدواج ندارید .
رابطه پایدار از دید ایشون چه رابطه ای ؟
تمام این روابط که به ازدواج ختم نمیشن .

[pschy]

فقط سعی کن از توضیحات زیاد واسش جلوگیری کنی
چون اون هم دنباله همینه که ماجرا کش پیدا کنه
هرچی بیشتر کش پیدا کنه احتمال موفقیتش بیشتره
پس با یه جواب صریح ردش کن
برو سراغ درسات
اصلا ذهنتو فکرتو درگیر این چیزها نکن
چون ممکنه همین افکار باعث بشه که تو تصمیمت سست تر بشی...

[فرنوش3]

دقیقا حرفتون درسته...ممنون از نظرتون

سلام
فرنوش جان
خوش حالم که احساسی تصمیم نگرفتی .
این مشکل همه ترم اولی هاست به محض ورود احساس میکنن که نیمه گمشدشون رو پیدا کردن .
همونطور که دوستان هم فرمودند تو سه ماه که هیچ تا پایان تحصیلتون هم نمیشه کسی رو واقعا شناخت .
اصلا فرض رو بر این میزاریم که ایشون هم قصدش ازدواجه .
به نظر شما شرایطش رو داره .
اگر خیلی خوشبینانه در نظر بگیریم تازه 6 سال بعد ایشون درسش رو تموم کرده وسربازی هم رفته .
حالا مسائل دیگه مثل شغل ومسکن رو فاکتور میگیریم .
تازه ممکنه با پایان تحصیلتون نظرتون عوض هم بشه .
به ایشون بگین تا پایان تحصیلات قصد ازدواج ندارید .
رابطه پایدار از دید ایشون چه رابطه ای ؟
تمام این روابط که به ازدواج ختم نمیشن .

[sam127]

تنهاچیزی که تو دلم نیست فعلا علاقه ست...دروغ ندارم بگم که....من سرنوشتم برام مهمتره پس به کسی دل نمیبند آینده ای باهاش نمیبینم...،اگرم دوست دارید فکر کنید رفتارم از روی جوگیریه مشکلی نیست....اصلا این جوگیر بودنه من عاشقه جوگیری ام...من جو گیرم دوستان.....بعدم این من نیستم که مرتبا پیگیره این قضیه س...اون آقا مرتبا دراین باره ازم سوال میکنه...پس طبیعیه به اینموارد فکر کنم....درهر حال ممنون از نظرتون

ببین این آقا فقط 3 ماهه با شما آشنایی داره پس فقط عاشق چهرت و تیپت شده و زود جو گیر شده اومده اظهار علاقه کرده

[فرنوش3]

بله اینکه این آقا جوگیر شده که مسلمه....فقط ظاهری بوده و میدونم این چیزا همش الکیه....

ببین این آقا فقط 3 ماهه با شما آشنایی داره پس فقط عاشق چهرت و تیپت شده و زود جو گیر شده اومده اظهار علاقه کرده

[فرنوش3]

منم تصمیمو گرفتم که دفعه ی بعد در این موارد صحبتی شد خیلی صریح بگم حرفمو...ممنونم از نظرتون

---

فقط سعی کن از توضیحات زیاد واسش جلوگیری کنی
چون اون هم دنباله همینه که ماجرا کش پیدا کنه
هرچی بیشتر کش پیدا کنه احتمال موفقیتش بیشتره
پس با یه جواب صریح ردش کن
برو سراغ درسات
اصلا ذهنتو فکرتو درگیر این چیزها نکن
چون ممکنه همین افکار باعث بشه که تو تصمیمت سست تر بشی...

[sam127]

بله اینکه این آقا جوگیر شده که مسلمه....فقط ظاهری بوده و میدونم این چیزا همش الکیه....

ترم یکی ها اکثرا میشه 18 سالشون نباید توقعی از یه بچه 18 ساله داشت

[فرنوش3]

نه اشون پشت کنکور بودن،متولد ۷۳ اند و من ۷۶....واجلی در کل حرفتون کاملا درسته...اینکه تویه محیط جدید با همکلاسی های خانوم قرار گرفتن باعث شده این حرفها رو بزنن

ترم یکی ها اکثرا میشه 18 سالشون نباید توقعی از یه بچه 18 ساله داشت

[sam127]

طبعا همینطوره ولی این حرفا دلیلی نیست او بد باشه شاید هدفش واقعا ازدواجه و ذاتش پاک فقط زمان بدی را واسه گفتن این موضوع انتخاب کرده