سلام يه همگي
من ٢٢ سالمه.چند سال پيش از يه نفر خوشم اومد و بهش ابراز علاقه كردم اما اون به من ظاهرا علاقه اي نداشت ( يعني من اين طور فكر ميكنم چون اون موقع من سني نداشتم ) اما خب باهم در ارتباط بوديم(دوست نبوديم)منم تصميم گرفتم بيخيال بشم اما فراموشش نكردم!
بعد من دانشگاه قبول شدم.رفتارش خيلي بهتر از قبل بود
براي درسش رفت يه شهر ديگه اما خب هر وقت ميامد همديگه رو ميديديم.برخوردش مثل كسي شده بود كه دوستم داره اما خب چيزي نميگفت.يعني رابطه ي احساسي باهام نداشت .
چند بار از من سوال كرده بود كه دوست دارم باهاش ازدواج كنم يا نه منم به قول معروف پيچونده بودم( همون موقع كه من گفته بودم دوستش دارم و اون عادي بود)
آهان اينم بگم خيلي دوست داره حس حسادت منو برانگيخته كنه مثلا ميگم فلاني كيه ميگه عشقم با خنده
الان من نميدونم حسش به من چيه؟دوستم داره؟ اگه داره چرا چيزي نميگه
اينم ميدونم كه با كسي در ارتباط نيست
Sent from my iPhone using Tapatalk