افرادي كه اصرار به تغيير دادن همسرشان دارند، بايد اين را در نظر داشته باشند كه در اشخاص بالغ بعضي چيزها قابل تغيير است، در حالي كه بعضي چيزهاي ديگر را به هيچ وجه نمي توان تغيير داد.


هر چند ممكن است بسياري از افراد دوست نداشته باشند، اما گاهي اوقات به فكر تغيير دادن اجباري همسر خود مي افتند و به اين دليل مرتكب اشتباهاتي نيز مي شوند.

زماني كه صحبت از تغيير دادن همسر به ميان مي آيد، عده اي چون مي دانند اجبار چه عوارضي دارد و چه مشكلاتي را ايجاد مي كند، دنبال راهي مي گردند كه هم نظرشان تامين شود.

هم زندگي مشترك آنها را خطري تهديد نكند. اين مقاله سعي دارد اين گروه افراد را راهنمايي كند از اين رو بهتر است كساني كه چنين قصدي دارند به سوالات زير پاسخ دهند. هر چه تعداد پاسخ هاي مثبت فردي بيشتر باشد، احتمالاً تلاش وي براي تغيير دادن همسرش بيشتر بوده است.

۱. اگر بخواهيد ليستي از نقاط ضعف و نقاط قوت همسر خود ترتيب دهيد، تعداد نقاط ضعف او از نقاط قوتش بيشتر است؟
۲. شما دوست داريد همسرتان هميشه پيشرفت كند و براي اين منظور تمام تلاش خود را به كار مي بريد؟
۳. همسرتان گاهي اوقات از دست غر زدن هاي مدام شما كلافه شده و به ايراد گرفتن هايتان اعتراض مي كند؟
۴. همسرتان را زياد با ديگران مقايسه مي كنيد؟
۵. گاهي اوقات احساس مي كنيد همسرتان نمي داند كار يا برخورد درست چيست و مجبور هستيد او را متوجه اين موضوع بكنيد؟
۶. زماني كه ديگران از همسرتان تعريف مي كنند، احساس خوبي به شما دست مي دهد؟
۷. فكر مي كنيد اگر همسرتان به حرف هاي شما بيشتر توجه نشان دهد، تا چند سال آينده وضعيت بسيار بهتري خواهد داشت.


موضوعي كه جاي تامل دارد


افرادي كه اصرار به تغيير دادن همسرشان دارند، بايد اين را در نظر داشته باشند كه در اشخاص بالغ بعضي چيزها قابل تغيير است، در حالي كه بعضي چيزهاي ديگر را به هيچ وجه نمي توان تغيير داد.


تغيير نكردني ها:


اولين سوالي كه هميشه مطرح مي شود، اين است كه چه مواردي قابل تغيير بوده و چه مواردي را نمي توان تغيير داد. در اين ميان شايد نظرات افراطي زيادي بين افراد وجود داشته باشد.

يك عده تصور مي كنند همسرشان مي تواند تغيير كند و بايد عوض شود و اغلب به دنبال اين هستند كه همسرشان در تمام زمينه ها تغيير كند.

حتي اگر خودش نخواهد. در مقابل گروهي هستند كه شكست در تغيير دادن همسر، يا حتي تغيير دادن خود را تجربه كرده اند و گاهي اوقات همين شكست ها موجب شده تا نااميد شوند و تصور كنند هيچ تغييري امكان پذير نيست، اما واقعيت اين است كه بخشي از ويژگي هاي افراد قابل تغيير نبوده، يا حداقل بدون كمك گرفتن از متخصص و صرف زماني طولاني قابل تغيير نيست.

از جمله:
ـ ويژگي هاي ظاهري، مانند قد، رنگ چشم و برخي ويژگي هاي ديگر چهره يا مواردي مرتبط با نژاد، قوميت و لهجه.

ـ ويژگي هاي شخصيتي افراد نيز اغلب قابل تغيير نيست و امكان تغيير ماهيت در آنها امري محال است، از جمله روحياتي مثل درون گرايي، برون گرايي يا هيجان و...


تغيير كردني ها:


مواردي هم وجود دارد كه مي توان اميدوار به امكان تغيير در آنها بود، اما نبايد تصور كرد با استفاده از هر روشي مي توان در اين موارد به موفقيت رسيد.

آداب اجتماعي از جمله مواردي است كه مي توان در آنها تغيير ايجاد كرد. نظم و ترتيب افراد نيز مي تواند تغيير كند. بعضي عادات فردي هم در اين گروه قرار مي گيرد. سليقه ها نيز در اين گروه قرار دارد و مي تواند در طول زمان تغيير كند.


افراط در تغيير دادن همسر:


گاهي اوقات افراد به دنبال تغيير دادن همسرشان در زمينه هاي مختلف هستند و اگر پاي صحبت اين گروه از افراد بنشينيم به طور معمول به موردي جالب بر مي خوريم.

تصور اينكه هر چه همسران به هم نزديكتر و شبيه تر باشند بهتر است و زندگي بهتري خواهند داشت، موجب مي شود تا افراد به تغيير دادن همسر خود تمايل پيدا كنند، كه در واقع اين موارد نه تنها آسيب زا است بلكه آزاردهنده است.

فقط كافي است افراد كمي آستانه تحمل خود را بالا ببرند و پذيراي سليقه اي جز سليقه خودشان باشند.

يكي از اين موارد، تفاوت در انتخاب تفريحات مي باشد. علاقه به تفريحاتي يكسان بين زن و مرد شايد آرزوي خام بعضي افراد باشد.
اما در واقع داشتن چند تفريح مشترك و داشتن تفريحات جداگانه براي هر يك از همسران شرايط بسيار مناسب تري ايجاد مي كند و در عين حال بهتر است تفاوت هايي را كه ميان اين گروه افراد و همسرشان وجود دارد، به درستي شناسايي كرد و موارد آسيب زا و غير قابل آسيب زا را به درستي مشخص كنند. به اين ترتيب تمايل به تغيير دادن همسرمان در مواردي كه لزومي ندارد، به درستي كاهش پيدا مي كند.