من ی پسر 21 ساله تنها و منزویم. من از بچگی تابحال که 21 سالمه دوستان زیادی نداشتم و فقط با دوستان مدرسه آشنا بودم، اونم فقط تو خود مدرسه (و الان دانشگاه که فقط با هم خابگاهی هام دوست هستم) ، در نتيجه همش تو خونه بودم و هیچوقت دوستی نداشتم که باهاش برم بیرون و بگردم. خانوادمون هم زیاد اهل مهمونی رفتن نبود و....
حالا 21 سالمه و تو یک شهر دیگه دانشگاه میرم، دوستان خیلی کمی دارم و تو ارتباط برقرار کردن و صحبت کردن و... خیلی ضعیفم. الان تو شهر خودم هیچ دوستی ندارم و فقط با یکی دوتا از دوستان دبیرستانم گاهی از طریق پیام ارتباط دارم. بجز عده ای خیلی محدود، همشهریامو نمشناسم (شهرمون شهر کوچیکیه اکثرا همدیگر رو میشناسن ولی من انگار اینجا زندگی نمیکردم اصلا). بجز داخل شهر جاهای مختلف شهر خودم و اطرافش و محله هاش رو نمیشناسم، کلا انگار بیست سال خواب بودم و تازه بیدار شدم، تو شهر خودم غریبه ام.
از خیلی چیزایی که برای همه هم سن هام جذاب هستند و تقریبا همشون کاملا ازشون سردرمیارن و آشنان چیز زیادی نمیدونم، مثل رانندگی و مشخصات انواع ماشین و...، خیلی تجربه ها دارند، همشون کلی خاطره دارند و هرلحظه میتونن از خاطراتشون حرف بزنند ولی من هیچ رابطه ای با کسی نداشتم و در نتیجه خاطره ای هم ندارم و اکثر اوقات ساکتم.
گاهی با خودم میگم فکر کنم هیچکس دیگه ای بجز من این مشکل رو نداشته باشه، فکر میکنم این چیزارو باید تاحالا یاد میگرفتم و الان اصلا چطور میشه این مشکل رو حل کرد
لطفا کمک کنید چکار کنم که این نقص هام رو برطرف کنم و یجورایی وارد زندگی بشم و مثل همه افراد عادی بتونم زندگی داشته باشم؟؟؟ جدا از ناتوانی در ارتباط برقرار کردن، مشکل عمده دیگم چیزاییه که بالا گفتم(تو شهر خودم غریبه ام و....)
این بزرگترین مشکل زندگیمه...