سلام دختري هستم ٢٤ ساله من ديگه از اخلاق و رفتارهاي مادرم خسته شدم من يساله نامزد دارم ولي مادرم اصلا ب من نامزدم اهميت نميده خواهرم الان چهار ماه نامزد داره همش با اوناست ب اونا توجه ميكنه البته بگم خواهرم قبل اينكه نامزد باشن باعم دوست بودن و در مامانم ميدونس حتي كمكشون هم ميگرد خيلي شبا باهم بودن و مامانمم باهاشون حالا نامزد كردن و مامانم همش ب اونا توجه ميكنه قربون صدقه نامزد خواهرم ميرم وًحتي بيشتر از خواهرم با نامزدش صحبت ميكنه و تو همه چي باهاشونه اگه دعوا كردن اگه اشتي باشن همش با اوناست برنامه ميريزن شبا برن بيرون اما اگه نامزد من بخواد بياد شب فقط تنهايي بايد منو شب تو پاركينگ خونه ببينه اما اگه اون بياد ميارنش تو خونه شام درست ميكنن نامزد من انگار دست بي نمك داره حتي پدرم و خواهرم متوجه اين فرق شدن اما بابم ميگه سكوت كن جون رييس خونه مامانمه ديمه خسته شدم از بي توجههي و كم محبتي از اينكه اگه نامزد خواهرم بياد واسش همه كار انجام ميدم اما نامزد من نه مامانم همش بهم ميگه تو حسودي خواهرتو ميكني ديگه از رفتاراش خسته شدم اگه حرف از نامزد خواهرم باشه در مورد هر چيز چنان باخراهرم حرف ميرنه تو خونه همش حرف نامزد خواهرمه اما نامزد من اگه ب مادرم بگم امروز مثلا نامزدم اينكارو كرده هيچي نميگي انگار بي توجه حتي نسبت ب خانواده نامزدمم همينطوره شما بگين چ رفتاري كنم خسته شدم