نمایش نتایج: از 1 به 9 از 9

موضوع: کمبود اعتماد به نفس بخاطر مشکلات

1823
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jan 2016
    شماره عضویت
    26101
    نوشته ها
    4
    تشکـر
    4
    تشکر شده 1 بار در 1 پست
    میزان امتیاز
    0

    کمبود اعتماد به نفس بخاطر مشکلات

    سلام خدمت دوستان عزیز و روانشناس خودمون
    والا در مورد بحث روانشناسی شغلی سوالاتی داشتم که ممنون میشم پاسخ بدید

    این موضوع هم در روانشاسنی شغلی هست هم اینجا ممنون میشم تورو خدا پاک نکنید چون می خوام جوابای کاملمو بگیرم

    بنده از کلاس اول دبیرستان وارد هنرستان شدم رشته کامپیوتر با اینکه علاقه زیادی داشتم
    خلاصه بعدش به دانشگاه در همون رشته رفتم رشته نرم افزار ولی از دانشگاه هیچ که عایدمون نشد یعنی هیچی یاد نگرفتیم پیگیرشم نشدیم برای یادگیری ! البته علاقه داشتم ولی با توجه به مسایل حالا میگیم روانی مثلآ افسردگی یا بیش فعالی هرچی دنبالش نرفتیم از همون موقع ها به کمو بیش با توجه به اطلاعاتی که طی 1 2سال از سخت افزار از سایتها پیدا کردم عاشق سخت افزار شده بودم و یعنی به روز بودم دیگه نسبتا ولی جایی کار نمی کردم تو سایتها مشاوره میدادم و حتی سیستم های زیادی برای فامیل و اینو اون جمع می کردم اینارو بگذریم نمی دونم چی شد حالا با توحه به مسایل روانی انسانها که خیلی پیچیدست ما دو سال که در این عرصه بودیم خود به خود ول کردیم !!! نمی دونم علتشو که چرا ول کردیم !!!!!! از این جریان بگذریم بعدش در عرصه سیستم صوتی ماشین وارد شدیم اینهم دقیقا عین این موضوع 3 سال توش بودم طوریکه در سایتها و حتی در بین بازارش نسبتآ به اندازه 50 درصد معروف شده بودم و حتی مشاوره میدادم ولی اینم دقییقا بعد از 3 سال ول کردم !!!!!!!!!!!!! نمی دونم علت چی بود!!!! حالا یا کلآ همه اینها به مسایل روانی من مربوط میشد یا نه در اطلاعش نیستم ! البته یه پیشزمینه بهتون بگم که بنده از بچگی لکنت زبان داشتم و نسبتآ اعتماد به نفس پایین در کارها از دوران کودکی!!!! خلاصه یه دو سه جا دیگه بعد از این برنامه ها رفتم ولی هر کدوم 2 3 ماهه ولی ول کردم همیشه با خودم مثلآ شاید میگفتم ای کار فایده نداره ولش کن تو برای چیز دیگه ساخته شدی ! میشه گفت یه جور گول زدن خود !! خلاصه از این شاخه به اون شاخه زیاد پریدن همیشه در کار من بوده ! الانم برای تمام این مسایل افسردگی گرفتم و دارم قرصهای ضد افسردگی پیش روانپزشک می خورمو غیره تا ببینیم چی میشه ! مثلآ یه دوستی داریم باهاش صحبت می کردم ایشون دکتر بالینی لکنت زبان هستند برای کودکان می گفت چون تو نسبتآ برای زندگیت برنامه ریزی یا هدفی نداشتی ! و همیشه پدر مادرت حمایتت می کردن که این حرفشون کاملآ درسته !!!!!! مثلآ از بچگی یادمه چون درس نمی خوندم بابام یا پارتی بازی می کرد برام نمره می گرفت یا حتی تو دانشگاه یا غیره عواملی از این کارا !!!!!!! اول یه سوال : میشه تمام اینا به دوران قدیم مربوط باشه ؟ به نوع تربیت ؟ مثلآ همیشه تو کارام از شکست میترسیدم به خاطره همین در هرکاری میرفتم می خواستم یک کاری انجام بدم جلو یکی مثلآ یکی می گفت تو بلد نیستی یا تحقیر می کرد سریع شکست می خورم و اعتماد به نفسم صفر میشد !!!!!! که نسبتآ الان اعتماد به نفسی ندارم

    راستی مورد دیگه ای که بود پدرم همیشه از دوران بچگی مقایسه انجام میداد بین بچه های دیگه یا می گفت تو از فلانی کمتری ! یا بی عرضه ای ! که مام میشه گفت باورمون شد و تا الان همین طوری بودیم ! و میشه گفت عزت نفس رو در ما کشت از قدیم ایام م یدونید افکار قدیمی دیگه که اعث میشه یک نسل به نابودی کشیده شه

    شاید این مطالب نسبتآ به موضع شغل باشه چون تاپیکش در جای دیگه هم هست ولی م یخوام مسایل روانشناسی و غیره ببرسی بشه در مورد من
    بنده 25 سالم هست
    اینم بگگم که من از 6 سالگی لکنت داشتم و بیشتر ضربه های یکه خوردم سر این موضوع بوده هست تا الان !

    ببینید بنده الان در این وضعیت بعد از میهش گفت 6 7 سال انگار در حالت stop وایسادم یعنی هیچکاری نم یتونم بکنم اصن ذهنم مات و مبهوت هست نسبت به آینده یا هرچیزه دیگه



    میشه یه راهنمایی کلی بنده رو بکنید هم در زمینه روانشناسی هم شغلی هم غیره
    ممنون تشکر
    ویرایش توسط moghadamsabet : 01-25-2016 در ساعت 06:29 PM

  2. بالا | پست 2

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Dec 2015
    شماره عضویت
    25261
    نوشته ها
    69
    تشکـر
    17
    تشکر شده 32 بار در 22 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : روان شناسی من (افسردگی. کمبود اعتماد به نفس و غیره)

    سلام دوست عزیز
    ببین در مورد سوال اولت....خب اره چون از اول بابات نذاشته بهت سخت بگذره و نمره برات گرفته و..الان زیر بار مسئولیت شونه خالی میکنی
    درمورد مقایست با دیگران:من بشخصه این حرفا باعث میشد حرسم بگیره و بخونم و رشد کنم منتهی تو عکس العمل اشتباه داشتی
    الان دیگه بزرگ شدی...غفلت کنی زمان پیشرفتت مث باد هوا میگذره و دستت خالی میمونه.اگه میخای حرکتی کنی الان وقتشه
    بشین قشنگ و جدی فک کن با این اولویت ها =
    1-توی چه کار هایی واقعا مهارت داری؟
    2-از بین این کار ها کدوم بازار کار راضی کننده و خوبی داره و به خیره؟
    3- که خیلی جدیش نگیری علاقس..درسته علاقه مهمه ولی تو ادمی نیستی که پای علاقت بمونی پس جدیش نگیر.
    یه کار که توش مهارت داری و درامد مناسبی داره رو انتخاب کن..تلاش ..تلاشش.تلاش رمز موفقیتته
    جا نزن.دو روز دیدی نمیچرخه جم نکن...بازار همیشه بالانس داره....نباس کم بیاری .ک..این دفه این راهو تا تهش برو و کاری کن بهت افتخار کنن
    بفکر زن و بچه ی ایندت باش..که جلوشون خجالت زده نشی و اون زندگی به چه هات بده که لایقشن....
    وسلام...
    با ارزوی موفقیــــــت فراوان

  3. کاربران زیر از JESUS بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  4. بالا | پست 3

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jan 2016
    شماره عضویت
    26101
    نوشته ها
    4
    تشکـر
    4
    تشکر شده 1 بار در 1 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : روان شناسی من (افسردگی. کمبود اعتماد به نفس و غیره)

    نقل قول نوشته اصلی توسط JESUS نمایش پست ها
    سلام دوست عزیز
    ببین در مورد سوال اولت....خب اره چون از اول بابات نذاشته بهت سخت بگذره و نمره برات گرفته و..الان زیر بار مسئولیت شونه خالی میکنی
    درمورد مقایست با دیگران:من بشخصه این حرفا باعث میشد حرسم بگیره و بخونم و رشد کنم منتهی تو عکس العمل اشتباه داشتی
    الان دیگه بزرگ شدی...غفلت کنی زمان پیشرفتت مث باد هوا میگذره و دستت خالی میمونه.اگه میخای حرکتی کنی الان وقتشه
    بشین قشنگ و جدی فک کن با این اولویت ها =
    1-توی چه کار هایی واقعا مهارت داری؟
    2-از بین این کار ها کدوم بازار کار راضی کننده و خوبی داره و به خیره؟
    3- که خیلی جدیش نگیری علاقس..درسته علاقه مهمه ولی تو ادمی نیستی که پای علاقت بمونی پس جدیش نگیر.
    یه کار که توش مهارت داری و درامد مناسبی داره رو انتخاب کن..تلاش ..تلاشش.تلاش رمز موفقیتته
    جا نزن.دو روز دیدی نمیچرخه جم نکن...بازار همیشه بالانس داره....نباس کم بیاری .ک..این دفه این راهو تا تهش برو و کاری کن بهت افتخار کنن
    بفکر زن و بچه ی ایندت باش..که جلوشون خجالت زده نشی و اون زندگی به چه هات بده که لایقشن....
    وسلام...
    با ارزوی موفقیــــــت فراوان
    ممنون از صحبتای شما . لطف کردید و نظر دادید
    ببینید در مورد مهارت دوست دارم برم یه مهارتی رو یاد بگیرم و پیگیرش باشمو ادامه بدم تطابق با رشتم یعنی کلاسهای آموزشی برم به نظرت خوبه ؟
    در کنارش هم ورزشو به صورت مداوم ادامه بدم یعنی ول نکنم مثلآ یک ماه برم و ول کنم ! نسبتا دنبالش برم
    راستی موردی که از دوران قدیم من استعداد داشتم تنبک نوازی موسیقی بود که اونم دوست دارم پیگیرش باشم نه ولی به عنوان شغل به عنوان یادگیری و اعتماد به نفس !
    یعنی مهارت رو که پیگیرش باشم و ول نکنم + ورزش مورد علاقه+یادگیری چیزی که از بچگی علاقه داشتم !
    فکر کنم اینطوری افسردگی و غیره که از قدیم تا الان داشتم طی یه برنامه ریزی درست شه و برگرده . درسته ؟

    منتظر نظرات کارشناسی دوستان هستم باز

  5. بالا | پست 4

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    May 2014
    شماره عضویت
    3710
    نوشته ها
    9,699
    تشکـر
    4,204
    تشکر شده 10,202 بار در 5,111 پست
    میزان امتیاز
    21

    پاسخ : روان شناسی من (افسردگی. کمبود اعتماد به نفس و غیره)

    نقل قول نوشته اصلی توسط moghadamsabet نمایش پست ها
    سلام خدمت دوستان عزیز و روانشناس خودمون
    والا در مورد بحث روانشناسی شغلی سوالاتی داشتم که ممنون میشم پاسخ بدید

    این موضوع هم در روانشاسنی شغلی هست هم اینجا ممنون میشم تورو خدا پاک نکنید چون می خوام جوابای کاملمو بگیرم

    بنده از کلاس اول دبیرستان وارد هنرستان شدم رشته کامپیوتر با اینکه علاقه زیادی داشتم
    خلاصه بعدش به دانشگاه در همون رشته رفتم رشته نرم افزار ولی از دانشگاه هیچ که عایدمون نشد یعنی هیچی یاد نگرفتیم پیگیرشم نشدیم برای یادگیری ! البته علاقه داشتم ولی با توجه به مسایل حالا میگیم روانی مثلآ افسردگی یا بیش فعالی هرچی دنبالش نرفتیم از همون موقع ها به کمو بیش با توجه به اطلاعاتی که طی 1 2سال از سخت افزار از سایتها پیدا کردم عاشق سخت افزار شده بودم و یعنی به روز بودم دیگه نسبتا ولی جایی کار نمی کردم تو سایتها مشاوره میدادم و حتی سیستم های زیادی برای فامیل و اینو اون جمع می کردم اینارو بگذریم نمی دونم چی شد حالا با توحه به مسایل روانی انسانها که خیلی پیچیدست ما دو سال که در این عرصه بودیم خود به خود ول کردیم !!! نمی دونم علتشو که چرا ول کردیم !!!!!! از این جریان بگذریم بعدش در عرصه سیستم صوتی ماشین وارد شدیم اینهم دقیقا عین این موضوع 3 سال توش بودم طوریکه در سایتها و حتی در بین بازارش نسبتآ به اندازه 50 درصد معروف شده بودم و حتی مشاوره میدادم ولی اینم دقییقا بعد از 3 سال ول کردم !!!!!!!!!!!!! نمی دونم علت چی بود!!!! حالا یا کلآ همه اینها به مسایل روانی من مربوط میشد یا نه در اطلاعش نیستم ! البته یه پیشزمینه بهتون بگم که بنده از بچگی لکنت زبان داشتم و نسبتآ اعتماد به نفس پایین در کارها از دوران کودکی!!!! خلاصه یه دو سه جا دیگه بعد از این برنامه ها رفتم ولی هر کدوم 2 3 ماهه ولی ول کردم همیشه با خودم مثلآ شاید میگفتم ای کار فایده نداره ولش کن تو برای چیز دیگه ساخته شدی ! میشه گفت یه جور گول زدن خود !! خلاصه از این شاخه به اون شاخه زیاد پریدن همیشه در کار من بوده ! الانم برای تمام این مسایل افسردگی گرفتم و دارم قرصهای ضد افسردگی پیش روانپزشک می خورمو غیره تا ببینیم چی میشه ! مثلآ یه دوستی داریم باهاش صحبت می کردم ایشون دکتر بالینی لکنت زبان هستند برای کودکان می گفت چون تو نسبتآ برای زندگیت برنامه ریزی یا هدفی نداشتی ! و همیشه پدر مادرت حمایتت می کردن که این حرفشون کاملآ درسته !!!!!! مثلآ از بچگی یادمه چون درس نمی خوندم بابام یا پارتی بازی می کرد برام نمره می گرفت یا حتی تو دانشگاه یا غیره عواملی از این کارا !!!!!!! اول یه سوال : میشه تمام اینا به دوران قدیم مربوط باشه ؟ به نوع تربیت ؟ مثلآ همیشه تو کارام از شکست میترسیدم به خاطره همین در هرکاری میرفتم می خواستم یک کاری انجام بدم جلو یکی مثلآ یکی می گفت تو بلد نیستی یا تحقیر می کرد سریع شکست می خورم و اعتماد به نفسم صفر میشد !!!!!! که نسبتآ الان اعتماد به نفسی ندارم

    راستی مورد دیگه ای که بود پدرم همیشه از دوران بچگی مقایسه انجام میداد بین بچه های دیگه یا می گفت تو از فلانی کمتری ! یا بی عرضه ای ! که مام میشه گفت باورمون شد و تا الان همین طوری بودیم ! و میشه گفت عزت نفس رو در ما کشت از قدیم ایام م یدونید افکار قدیمی دیگه که اعث میشه یک نسل به نابودی کشیده شه

    شاید این مطالب نسبتآ به موضع شغل باشه چون تاپیکش در جای دیگه هم هست ولی م یخوام مسایل روانشناسی و غیره ببرسی بشه در مورد من
    بنده 25 سالم هست
    اینم بگگم که من از 6 سالگی لکنت داشتم و بیشتر ضربه های یکه خوردم سر این موضوع بوده هست تا الان !

    ببینید بنده الان در این وضعیت بعد از میهش گفت 6 7 سال انگار در حالت stop وایسادم یعنی هیچکاری نم یتونم بکنم اصن ذهنم مات و مبهوت هست نسبت به آینده یا هرچیزه دیگه



    میشه یه راهنمایی کلی بنده رو بکنید هم در زمینه روانشناسی هم شغلی هم غیره
    ممنون تشکر


    در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
    دفتر قیطریه:
    ۰۲۱-۲۲۶۸۹۵۵۸ خط ویژه
    دفتر سعادت آباد:
    ۰۲۱-۲۲۳۵۴۲۸۲ خط ویژه
    دفتر شریعتی:
    ۰۲۱-۸۸۴۲۲۴۹۵ خط ویژه
    امضای ایشان

    خـــــدانـگهــــــدار


  6. بالا | پست 5

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Dec 2015
    شماره عضویت
    25261
    نوشته ها
    69
    تشکـر
    17
    تشکر شده 32 بار در 22 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : روان شناسی من (افسردگی. کمبود اعتماد به نفس و غیره)

    نقل قول نوشته اصلی توسط moghadamsabet نمایش پست ها
    ممنون از صحبتای شما . لطف کردید و نظر دادید
    ببینید در مورد مهارت دوست دارم برم یه مهارتی رو یاد بگیرم و پیگیرش باشمو ادامه بدم تطابق با رشتم یعنی کلاسهای آموزشی برم به نظرت خوبه ؟
    در کنارش هم ورزشو به صورت مداوم ادامه بدم یعنی ول نکنم مثلآ یک ماه برم و ول کنم ! نسبتا دنبالش برم
    راستی موردی که از دوران قدیم من استعداد داشتم تنبک نوازی موسیقی بود که اونم دوست دارم پیگیرش باشم نه ولی به عنوان شغل به عنوان یادگیری و اعتماد به نفس !
    یعنی مهارت رو که پیگیرش باشم و ول نکنم + ورزش مورد علاقه+یادگیری چیزی که از بچگی علاقه داشتم !
    فکر کنم اینطوری افسردگی و غیره که از قدیم تا الان داشتم طی یه برنامه ریزی درست شه و برگرده . درسته ؟

    منتظر نظرات کارشناسی دوستان هستم باز
    ورزش همیشه گزینه مناسبی برای مبارزه با افسردگی و خیال و..هستش و بعلاوه بدنت همیشه سالمه.گزینه خوبیه
    نوازندگی و اینجور کارا رو جزو برنامه فعالیت های متفرقه بزار و بعنوان یه کار فرعی در نظرش بگیر
    در مورد شغل اصلی هم اره بهتره با مهارت واردش شی.از تجربیات دیگران و بزرگترا استفاده.از گوشزداشون قافل نشو اونا یه دستو پا ازت بالاترن و میفهمن چی ب چیه
    موفق باشی

  7. بالا | پست 6

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jan 2016
    شماره عضویت
    26101
    نوشته ها
    4
    تشکـر
    4
    تشکر شده 1 بار در 1 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : افسردگی. کمبود اعتماد به نفس

    بقیه دوستان نظری ندارن ؟

  8. بالا | پست 7

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jan 2016
    شماره عضویت
    26101
    نوشته ها
    4
    تشکـر
    4
    تشکر شده 1 بار در 1 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : افسردگی. کمبود اعتماد به نفس

    یه چیزی دیگه که در من همیشه وجود داشته این بوده که مثلآ می خوام برم بیرون یا کاری انجام بدم یا دنبال برنامه ای برم میگم انگار که رفتم !!!! چی شد! انگار که انجام دادم
    مثلآ می خوام برم بیرون میگم . فوقشم رفتم پیاده روی چی میشه تش !
    نوعی وسواس تلقی میشه این موضوع ؟

  9. کاربران زیر از moghadamsabet بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  10. بالا | پست 8

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Dec 2015
    شماره عضویت
    25261
    نوشته ها
    69
    تشکـر
    17
    تشکر شده 32 بار در 22 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : افسردگی. کمبود اعتماد به نفس

    بیشتر شبیه این میمونه که به هیچ چیزی علاقه ای نداری و برات مهم نیستن....
    خب تو خونه اعصابت خورد میشه بری بیرون چار تا دوست و اشنا میبینی..چیزی میخری..میخوری...زندگی همینه دیگه..اونجوری باش ک دوس داری...
    درس بخونی..تهش این میشه که تو یه مهمونی نمیگن این هیچی نمیدونه در عوض همه قشنگ به حرفات گوش میدن...کار کنی پول در میاری چیزایی که میخایو میخری..
    هر خطی که شروع کنی تو زندگی تهش ب یجایی ختم میشه..امیدوارم واس شما تش خـــــــــــــوش باشــــه
    امضای ایشان
    همبازى هایمان را تا وقتى دوست داریم ، كه خوب مى بازند

  11. کاربران زیر از JESUS بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  12. بالا | پست 9

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Sep 2014
    شماره عضویت
    6495
    نوشته ها
    322
    تشکـر
    492
    تشکر شده 306 بار در 164 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : افسردگی. کمبود اعتماد به نفس

    سلام دوست عزیز.
    باید واسه خودت کنکاش کنی ببینی چرا بعد از یه مدت فعالیت تو یه زمینه ای کنار می زاریش.
    ینی دلیل این کار رو واسه خودت روشن و مشخص کنی.
    منم یه جورایی مثل شما هستم. لکنت زبان.
    زندگی خیلی از مواقع به آدم سخت می گیره. این خودتی که باید آرومش کنی و ازش عبور کنی.
    توی زندگیت هدف داشته باش. چون نداشتن هدف باعث بی انگیزه بودن می شه. این یکی از خاصیتهای مهم بشره.

    همینطور می تونی حضوری یا تلفنی با مشاورای همینجاهم ارتباط داشته باشی تا راهنماییت کنن.

  13. کاربران زیر از arameshh بابت این پست مفید تشکر کرده اند


اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. بی اعتمادی به شوهرم
    توسط زهرا شمس در انجمن اخلاق و رفتار همسر
    پاسخ: 6
    آخرين نوشته: 06-12-2016, 04:55 PM
  2. بی اعتمادی به شوهر
    توسط m.as در انجمن اخلاق و رفتار همسر
    پاسخ: 19
    آخرين نوشته: 06-07-2016, 07:34 PM
  3. اعتماد به نفس و دیده شدن
    توسط soha2 در انجمن وسواس فکری - عملی
    پاسخ: 24
    آخرين نوشته: 05-19-2016, 10:54 PM
  4. عدم اعتماد به نفس و اضطراب
    توسط takin در انجمن مشاوره تحصیلی
    پاسخ: 5
    آخرين نوشته: 05-17-2016, 10:16 AM
  5. عدم رضایت از زندگی و ناامیدی
    توسط UNKNOWN2016 در انجمن افسردگی
    پاسخ: 2
    آخرين نوشته: 02-09-2016, 08:29 PM

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد