نمایش نتایج: از 1 به 5 از 5

موضوع: بدبین بودن به مادر شوهر و شوهر

1876
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Sep 2015
    شماره عضویت
    22188
    نوشته ها
    37
    تشکـر
    0
    تشکر شده 4 بار در 4 پست
    میزان امتیاز
    0

    بدبین بودن به مادر شوهر و شوهر

    با سلام به دوستان عزیز
    لطفا منو راهنمایی کنید
    من 1 سال و 5 ماهه که عقدم و انشاا... عید نوروز میرم سر خونه و زندگیم
    اصلا خیلی با مادر شوهرم رابطه صمیمی داشتم الانم دارم هیچوقت بی احترامی نکردم بهشون
    ولی بعضی وقتا حرفاشون خیلی برام سنگینه و اصلا نمیتونم رفتاراشونو تحمل کنم

    من خیلی آدم حساسی هستم نمیتونم خودمو کنترل کنم و سریع میزنم زیر گریه و یه ویژگی بدی که دارم اینکه اگر
    حرف بدی یا کار بدی از کسی بشنوم حتی شوهرم این تو دلم میمونه و اصلا نمیتونم بهش فکرنکنم وحتی دیدم به اون طرف به کلی عوض میشه،چیکارکنم کمکم کنید

  2. بالا | پست 2

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Aug 2015
    شماره عضویت
    21182
    نوشته ها
    1,442
    تشکـر
    764
    تشکر شده 1,211 بار در 755 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : بدبین بودن به مادر شوهر و شوهر

    نقل قول نوشته اصلی توسط دوست خوب نمایش پست ها
    با سلام به دوستان عزیز
    لطفا منو راهنمایی کنید
    من 1 سال و 5 ماهه که عقدم و انشاا... عید نوروز میرم سر خونه و زندگیم
    اصلا خیلی با مادر شوهرم رابطه صمیمی داشتم الانم دارم هیچوقت بی احترامی نکردم بهشون
    ولی بعضی وقتا حرفاشون خیلی برام سنگینه و اصلا نمیتونم رفتاراشونو تحمل کنم

    من خیلی آدم حساسی هستم نمیتونم خودمو کنترل کنم و سریع میزنم زیر گریه و یه ویژگی بدی که دارم اینکه اگر
    حرف بدی یا کار بدی از کسی بشنوم حتی شوهرم این تو دلم میمونه و اصلا نمیتونم بهش فکرنکنم وحتی دیدم به اون طرف به کلی عوض میشه،چیکارکنم کمکم کنید


    همین که میگی حساس هستم ؛ینی سوال و جواب خودت با خودته !
    دلخور میشی چون حساسی ؛حساس نباش دلخور نشی .!خمین!

    دختر بابا بودی حساس بودی ؛عروس مادر شوهر بودن با حساسیت نمیشه !یه گوش در یه گوش دروازه !

  3. کاربران زیر از ghazal1 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  4. بالا | پست 3

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Sep 2015
    شماره عضویت
    22188
    نوشته ها
    37
    تشکـر
    0
    تشکر شده 4 بار در 4 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : بدبین بودن به مادر شوهر و شوهر

    نقل قول نوشته اصلی توسط ghazal1 نمایش پست ها
    همین که میگی حساس هستم ؛ینی سوال و جواب خودت با خودته !
    دلخور میشی چون حساسی ؛حساس نباش دلخور نشی .!خمین!

    دختر بابا بودی حساس بودی ؛عروس مادر شوهر بودن با حساسیت نمیشه !یه گوش در یه گوش دروازه !
    نمیتونم حساس نباشم چیکار کنم
    خیلی عصبی میشم
    چطور میتونم حساس نباشم؟

  5. بالا | پست 4

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Nov 2015
    شماره عضویت
    23975
    نوشته ها
    225
    تشکـر
    49
    تشکر شده 135 بار در 79 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : بدبین بودن به مادر شوهر و شوهر

    نقل قول نوشته اصلی توسط دوست خوب نمایش پست ها
    نمیتونم حساس نباشم چیکار کنم
    خیلی عصبی میشم
    چطور میتونم حساس نباشم؟
    1 ـ با خودتان صحبت کنید
    خیلی ساده است؛ زمانی که حرف کسی شما را بشدت ناراحت کرد با خود بگویید من چرا تا این اندازه منعطف هستم که هر موضوعی می‌تواند مرا به شکلی درآورد؟ اصلا این موضوع این‌قدر مهم است که مرا بیازارد؟ سپس به دنبال دلیلی برای افکارتان باشید: آیا منظور او از این حرفی که زد، واقعا رنجاندن من بود؟ آیا او واقعا می‌خواهد به من صدمه بزند؟ خوب اگر منظورش رنجاندن من نیست، پس در واقع چه چیزی می‌خواسته بگوید؟
    با خودتان بگویید فردی که معمولا حرف‌هایش ناراحت‌تان می‌کند مثل هر انسان دیگر و همچنین مانند خود شما حق دارد عقایدی داشته باشد و در ضمن این عقاید که در قالب کلام ابراز می‌شود، فقط چند واژه است که می‌توانید هرگز آنها را جدی نگیرید. مسلما چند واژه بی‌اهمیت نمی‌تواند استخوان‌هایتان را بشکند. در واقع وقتی در روابط‌تان با دیگران، خود را به گونه‌ای تعلیم دهید که حرف‌های دیگران را بیش از حد جدی نگیرید، می‌توانید شادتر از همیشه زندگی کنید.
    2 ـ خودتان را جای فردی که شما را می‌رنجاند بگذارید
    اگر تحمل‌تان را چنان بالا ببرید که از هر حرفی ناراحت نشوید، می‌توانید وقتی کنار دیگران هستید احساس بهتری داشته باشید. اگر هر بار که رنجیدید خودتان را یک دقیقه به جای فرد آزاردهنده بگذارید، می‌توانید از نگاه و دید او به خودتان بنگرید و سپس ممکن است به این نتیجه برسید که موضوع را بیش از حد جدی گرفته‌اید و آن عقاید چندان هم ناراحت‌کننده نیست و حتی شاید به این نتیجه برسید که فرد آزاردهنده اصلا قصد رنجاندن شما را نداشته است.
    3 ـ آن عمل را از روی خیرخواهی بدانید
    وقتی سخنان سختی از دیگران می‌شنوید، فرض کنید که آن صحبت‌ها از روی خیرخواهی بوده است و طرف قصد کمک داشته است، اما زبان خوبی برای بیان درست عقایدش به کار نبرده است و شاید با وجود خوش قلبی نمی‌داند به چه صورت نصیحت‌تان کند. این روش کمک می‌کند از تلخی سخنان آن فرد کاسته شود و شما را غمگین نکند. بنابراین زیاد به واژه‌هایی که دیگران برای بیان افکارشان استفاده می‌کنند، اهمیت ندهید. عقایدشان را بشنوید و به روش نامناسب بیان افکارشان اهمیت ندهید؛ البته برخی افراد بدجنس حرف‌هایشان را واقعا از روی بدخواهی می‌زنند. مراقب این اشخاص باشید تا شما را ساده فرض نکنند.
    4 ـ تفکیک کنید
    بسیاری از مردم خیلی زود از دیگران می‌رنجند چون از نظر عاطفی و [replacer_a] نمی‌توانند بین افکار و درک درونی از وجود خودشان تمایز قائل شوند. وقتی درک از هویت شخصی و عقاید اشخاص تا این اندازه با هم در ارتباط باشد، وقتی با عقاید مخالف عقاید خود روبه‌رو می‌شوند، احساس می‌کنند هویت و شخصیت‌شان مورد هدف قرار گرفته است. این نوع تفکر بسیار آزاردهنده و البته نادرست است. برای این‌که بتوانید بر [replacer_a] بیش از حد خود غلبه کنید، بدانید افکار و عقایدتان، هویت اصلی شما نیست و چند عقیده و تفکر نمی‌تواند نشان‌دهنده کل وجود شما باشد. هراندازه بتوانید عقاید و هویت‌تان را از هم تفکیک کنید، کمتر آزرده‌خاطر شده و زندگی شادتری خواهید داشت.
    5 ـ فروتنی را بیاموزید
    اگر انسان همیشه در خود احساس فروتنی کند کمتر از حرف‌های دیگران می‌رنجد. فروتنی دوست آرامش درونی و متانت است و به نوبه خود می‌تواند انسان را از نظر روحی در وضعی قرار دهد که در برابر سخنان و اعمال دیگران مصون بماند. شخص فروتن با هر گفته و سخن، زود نمی‌رنجد.
    6 ـ به دنبال راستی و حقیقت باشید
    همیشه حقیقت و راستی از همه چیز مهم‌تر است و اصلا اهمیتی ندارد که چه کسی این حقیقت را بیان می‌کند. بنابراین اگر برای این موضوع ارزش قائل شوید هرگز از صحبت‌های دیگران حتی اگر مخالف با عقاید شما باشد، ناراحت نمی‌شوید همیشه این حقیقت است که برایتان ارزش دارد. شما با این تفکر، افکار دیگران را فقط به چشم پیشنهاد می‌بینید و از آنها رنجیده‌خاطر نمی‌شوید. در ضمن معمولا هم به دنبال حقیقت می‌روید و مهم نیست این حقیقت از چه ناحیه‌ای باشد.
    7 ـ خود را در قلب هر کاری قرار ندهید
    این ذهنیت که همه چیز درباره من است، زمینه‌ای عالی برای پی در پی رنجیدن است. در واقع هر کلامی که از دهان کسی خارج شود و هر عملی که انجام شود همه را رفتارهای عمدی و مغرضانه علیه خودتان برداشت می‌کنید و باور کنید تحمل چنین احساسی بسیار سخت خواهد بود. اگر شما خود را در مرکز همه چیز بپندارید تعجبی ندارد که دائم هم آزرده خاطر شوید. از موضوعات مختلف خود را دور نگهدارید و خود را درگیر هر چیزی نکنید تا دچار رنجش‌های مکرر نشوید. سعی کنید نسبت به بسیاری از چیزها بی‌تفاوت رفتار کنید. به این ترتیب شادی هم مدام از وجودتان نمی‌گریزد.
    8 ـ قضاوت صحیح‌تان را پرورش دهید
    بیشتر مواقع ما می‌خواهیم گفت‌وگوهایمان را بسرعت به نتیجه برسانیم و معمولا هم نمی‌توانیم منظورمان را درست بیان کنیم و سپس از سخنان دیگران که آنها نیز در بیان صحیح افکارشان عاجز مانده‌اند قصد و غرض برداشت می‌کنیم و می‌رنجیم و آزرده‌خاطر می‌شویم. چه بسا خود ما نیز همین رنجش را در طرف مقابل موجب شده باشیم. برای این‌که جلوی چنین وضعی را بگیریم باید اجازه دهیم گفت‌وگوهایمان بدرستی پیش رود و اصرار نداشته باشیم بدون قضاوت صحیح به نتیجه برسیم. در این صورت است که در انتها می‌توانیم به نتیجه‌ای مناسب و بدون ناراحتی دست پیدا کنیم.
    9 ـ بپذیریم هیچ کس کامل نیست
    اگر شما انتظار داشته باشید که همه مردم یک طور رفتار و صحبت کنند یا تصور کنید همه باید مهربان و دلسوز باشند، پس خودتان را در شرایطی قرار می‌دهید که دائم از این و آن برنجید. به جای این افکار بپذیرید که ما انسان‌ها خطاها و نقاط ضعف و معایب شخصیتی داریم که منحصر به فرد است و مسلما خود ما هم همین‌طور هستیم. شخصیت شما از دیگران متفاوت است و باید این موضوع را بپذیرید.
    اگر دائم به دلیل ضعف شخصیتی دیگران از آنها رنجیده شوید این خطر وجود دارد که هرگز [replacer_a] نکنید. بخشی از پذیرفتن معایب دیگران، بخشیدن آنها به واسطه‌ خطاهای گذشته‌شان است و تعلیم دادن قلب‌تان به شکلی که این گذشت را هر بار که با موضوع یا حرفی ناراحت‌کننده روبه‌رو می‌شود به طور خودکار انجام دهد. به این ترتیب شما بی‌خود و بی‌دلیل بر سر هر موضوعی آزرده خاطر نخواهید شد.
    10 ـ خودتان را بپذیرید
    شما باید بیاموزید، رشد کنید و همیشه در مسیر خودسازی و ارتقای روحی پیش روید، اما همیشه بدانید کجای مسیر هستید و برای تلاش و وجود خود احترام قائل شوید. وقتی وضع خود را بدرستی بشناسید و خود را باور داشته باشید، دیگران نمی‌توانند شما را ناراحت کرده و برنجانند. کسانی که خود را باور ندارند، چنان ضعیف و شکننده هستند که با هر حرکت و سخن ناراحت‌کننده دیگران از پا در می‌آیند. پس درون خود را پرورش دهید و خود را باور داشته باشید تا از نظرتان دنیا به مکانی پر از شادی و آسایش تبدیل شود.

  6. بالا | پست 5

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Jul 2015
    شماره عضویت
    19153
    نوشته ها
    2,540
    تشکـر
    1,726
    تشکر شده 5,759 بار در 1,860 پست
    میزان امتیاز
    12

    پاسخ : بدبین بودن به مادر شوهر و شوهر

    نقل قول نوشته اصلی توسط دوست خوب نمایش پست ها
    با سلام به دوستان عزیز
    لطفا منو راهنمایی کنید
    من 1 سال و 5 ماهه که عقدم و انشاا... عید نوروز میرم سر خونه و زندگیم
    اصلا خیلی با مادر شوهرم رابطه صمیمی داشتم الانم دارم هیچوقت بی احترامی نکردم بهشون
    ولی بعضی وقتا حرفاشون خیلی برام سنگینه و اصلا نمیتونم رفتاراشونو تحمل کنم

    من خیلی آدم حساسی هستم نمیتونم خودمو کنترل کنم و سریع میزنم زیر گریه و یه ویژگی بدی که دارم اینکه اگر
    حرف بدی یا کار بدی از کسی بشنوم حتی شوهرم این تو دلم میمونه و اصلا نمیتونم بهش فکرنکنم وحتی دیدم به اون طرف به کلی عوض میشه،چیکارکنم کمکم کنید
    سلام عزیزم این متن رو با دقت بخون
    وقتی توی لیست خرید نوشته ام سیر و همسرم به جای یک بوته سیر با یک کیلو سیر برمی گردد، زن غرغروی درونم میخواهد سر خودش را بکوبد به دیوار که آخر بعد چندسال زندگی هنوز نمی داند سیر را بوته ای می خرند نه کیلویی! یکبار من اندازه ننوشتم...
    اما قبل از اینکه دهانش به غرغر باز شود زن بی خیال درونم لبخند می زند و می گوید: بی خیال!
    بیا فکر کنیم حالا این همه سیر رو چیکارش کنیم؟ و نتیجه اش می شود یک شیشه پودرسیر خانگی خوش عطر. غز نمی زنم، الکی اوقات تلخی نمیکنم ولی از دفعه بعد سعی میکنم یادم نرود که اندازه هرچیز را بنویسم حتی اگر خیلی واضح باشد.
    وقتی از مهمانی برگشته ایم و تا پایمان به کوچه میرسد زن غرغرویی که تمام مدت مهمانی خودش را به خاطر فلان رفتار یا حرف شوهرش خورده می آید دهان باز کند و شکایت کند و تذکر دهد...
    زن بی خیال درونم سریع دستش را میگیرد که ولش کن! حالا که گذشت! کی یادش می مونه؟ ماهو نگاه کن که چه قشنگه امشب...
    وقتی از حرف مادرشوهرم ناراحت شده ام و زن غرغروی درونم آماده است که به محض برگشتن شوهرش سر دردودل را باز کند، زن بی خیال درونم جلو می آید که بی خیال! چرا اوقات خودمونو تلخ کنیم؟ الکی شبت خراب میشه. کی این حرفا تاثیری داشته؟
    حالا که گذشت. یه چایی خوشرنگ واسه شوهرت بریز بشینیم با هم فیلم ببینیم...
    وقتی غذای مهمانیم خراب شده، کادوی دوستم را فراموش کردم، امتحانم را خراب کردم، یکی از ظرف های قشنگم را شکسته ام، دیروز دوساعت تمام آشپزخانه را شستم وحالا چاهش زده بالا...توی تمام این موقعیت ها تا زن غرغرو شروع می کند به آه و ناله، زن بی خیال سر و کله اش پیدا می شود. اول یک چشمک زیرکانه می زند و بعد توی گوشم زمزمه می کند زن خوب زن بی خیال است! الکی اوقات خودت و شوهرت رو تلخ نکن. هیچی ارزششو نداره. همه اینا میگذره...***
    خیلی فکر کردم که به جای این تیتر جمله دیگری بگذارم. خیلی با خودم کلنجار رفتم که اینقدر مطلق و بدون شرط حرف نزنم اما نشد. تیتر بالا جمله ای است که من در هفته بارها سر اتفاقات مختلف با خودم تکرار میکنم و آنقدر توی ذهنم جاافتاده که نتوانم با جمله معقول تری عوضش کنم. الان که چندین سال از زندگی مشترکم گذشته دیگر نه ذوق و شوق چشم بسته آن اوایل را دارم و نه گیجی و درماندگی سالهای بعدش را ، انگار بعد همه آن فراز و نشیب ها به پختگی و س************ی رسیده ام که نگاهم را نسبت به خیلی چیزها عوض کرده، مثل تعریف زن خوب!
    حالا یکی از مهم ترین توصیه هایم به دوستان تازه متاهل و یکی از شاخصه های مهم زن محبوب در نگاهم همین بی خیال بودن است. همین بی خیال بودن عحیب و غریب و سوال برانگیز. بی خیال بودن یعنی زندگی را باید ساده گرفت. از سر تلخی ها و خوشی ها و آسان و سختش راحت گذشت. نباید هی گیر کرد و گیر داد. بزرگ کردن مسائل پیش پا افتاده - وقتی بیشتر مسائل پیرامون ما پیش پا افتاده اند- یکی از بزرگترین اشتباهاتی است که ضررش پیش تر و بیشتر از هرکسی به خودمان میرسد. آدم هایی که زندگی را ساده میگیرند هم خودشان روزهای شادتری را سپری می کنند هم اطرافیانشان از بودن با آنها حس خوشبختی بیشتری دارند. دیر یا زود به این نتیجه میرسیم که نمی شود همه چیز/همه کس ایده آل ما باشد. نمی شود اختلاف نظر نباشد، اشتباه نباشد، و آدم هایی که به این نتیجه می رسند آدم های خوشبخت تری هستند. آدم هایی که ساده می گیرند و ساده می گذرند.
    هیچ چیز را بزرگ نمی کنند. بلدند رود فراموش کنند و ذهنشان را از یک موضوع اعصاب خردکن خیلی سریع معطوف چیز دیگری می کنند.
    مردها عاشق این زن ها هستند!زن هایی که غر نمی زنند.زن هایی که بیشتر اوقات راضی اند. برق خوشحالی توی چشم هایشان می درخشد. روزی پنح بار لب برنمی چینند و رو بر نمی گردانند. بی بهانه شادند. سرخوشند. زن هایی که به سختی می توان آنها را عصبانی یا ناراحت کرد. این زن ها پناهگاه همسرشان هستند. همان هایی که وقتی مرد به چهره شان نگاه می کند غم عالم از دلش می رود. شما چنین زن هایی سراغ دارید؟ چقدر نسلشان نایاب شده...

    زن های امروز انگار دنبال بهانه برای خودخوری می گردند. از همه چیز ناراضی اند.
    امضای ایشان
    آیا دوست دارید برای

    صلح جهانی کاری انجام دهید ؟

    به خانه بروید و به خانواده تان
    عشق بورزید


اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد