با سلام من دانشجو هستم و 26 سال دارم از ترم 1 عاشق دختری شدم و تصمیم گرفتم باهاش صحبت کنم ولی وقت باهاش صحبت کردم به طور مستقیم رفتم سر اصل مطلب ولی در جئاب شنیدم که ایشون گفتند من خانواده دار هستم و نه شماره میگیرم و نه ایمیل میگیرم و میدم.
از این ماجرا 6 ترم میگذره و من نتونستم باهاش حرف بزنم وقتی با یه ماشین معلمولی میرفتم حرفای الکی ازش میشنیدم از طریق دوستانش که ایشون چه فکردی کرده که به من این پیشنهادا داده ولی وقتی با یه ماشین خوب رفتم انگار نظرش عوض شد و هی به من نگاه میکرد
بعضی از دوستانش میگفتند ایشون دوست پسر داره و منا دوست نداره و با این حرفایی که شنیدم بیشتر دلسرد شدم و داره منا مسخره میکنه
اخه یه روز من با یه دانشجو دختر صحبت کردم و بعد دیدم که از من روشا بدجور ان ور میکنه و تصمیم گرفتم دیگه جلوش این کارا نکنم درمورد خارج رفتنم در تاپیک های قبلی صحبت کردم به صورت کامل که دوست دارم با ایشون برم و میدونم خانوادم مخالفند با ازدواج من تو ایران
حالا باید چیکار کنم که با ایشون صحبت کنم خیلی خجالتیم وقتی میبینمش دست و پام میلرزه. از کجا باید بفهمم که این دختر منا دوست داره و بفهمم که این حرفا که در موردش میزنند حقیقت داره؟