سلام.من چند وقت پیش گفتم با یک پسر مذهبی تو کلاس زبان آشنا شدم و حس کردم بهم علاقه داره و بعد چند پیام بهم داد که گفته بود چون استاد گفت بهتون خبر دادم امتحان دادیم و حس کردم به خاطر اینه که عکس منو با یک جمعی که توش پسر بود و رفته بودیم کنسرت دیده ناراحته و پرسیدم که بهش پیام بدم که چرا از من ناراحتین که دوستان گفتند نه و منم دیگه قضیه رو فراموش کردم.تا اینکه بعد یک ماه خودش پیام داد دوباره که یک سوالی داره و روش نمیشه بپرسه بش گفتم بپرس کفت نه و گفت کلاس میاین؟شاید حضوری بپرسم.منم رفتم کلاس بنویسم ولی گفتند تشکیل نمیشه سه هفته از اینکه گفته بود سوال داره گذشت و منم فکرم مشغول بود بش گفتم کلاس تشکیل نشد بیاین بپرسین اونم گفت چشم تا اخر هفته صبر میکنم ببینم کلاس تشکیل میشه یا نه.قبلشم خیلی بهم اصرار کرده بود که بیاین کلاس.تا اینکه اون هفته دیدم پیام داده کاش تشکیل میدادن دوتایی باهم میرفتیم.منم در جوابش گفتم با دونفر که کلاس تشکیل نمیشه.دیگه شکم بابت سوالش تقریبا رفع شد.ضمن اینکه هرجا میرم هستش و نگاهم میکنه یا دوستام هم که باشن و من باشون نباشم گفتن بهم که نگاهمون میکرد.دو روز بعد پیامشم و جواب من بهش اومد از کنارم رد شد و سلام احوال پرسی کرد و البته خیلیییی هم خوشحال و خندان بود.
مشکل من اینه که الان یک ماه از اینکه گفته سوال دارم و یک هفته از پیام و سلامش میگذره و هنوز کاری نکرده.حس خیلی خوبی ندارم اعصابم خرده که چرا جلو نمیاد.حس میکنم بازیچه شدم البته پسر بدجنس وبدی نیست که بگم میخواد اذیت کنه از طرفیم نمیدونم سوالش دوستیه یا ازدواج؟دوستی که بهش نمیاد چون مذهبیه با اینکه ترم شیشه هم دخترا رو هنوز خانم فلانی صدا میکنه.از طرفیم یک سال و اتمام لیسانسش مونده و ازدواج خب زوده.ولی به قول دوستم واسه دوستی که انقدر لفتش نمیده و اینقدر زیر نظرت نداره.
الان از یک طرف مستاصلم از طرفیم نمیتونم بش پیام بدم دوسه مرتبه قبل پیامش گفتم بیا بپرس الانم که خودش منظورشو تقریبا با پیام رسونده ضایس.تازه هنوزم واسم سواله که چرا اون روز اینجوری بام حرف زد واقعا به خاطر کنسرت ناراحت بود یا میخواست امتحانم کنه؟!
چیکار کنم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟