نمایش نتایج: از 1 به 7 از 7

موضوع: ازدواج با مرد متاهل

1210
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Nov 2013
    شماره عضویت
    883
    نوشته ها
    4
    تشکـر
    0
    تشکر شده 2 بار در 1 پست
    میزان امتیاز
    0

    ازدواج با مرد متاهل

    سلام خسته نباشید دختری هستم 21 ساله حدود یک سال و نیم پیش با مردی اشنا شدم به نام محمدکه همسر و فرزند دارد روز اولی که دیدمش گفت زنمو دوس دارم م دعا کن که زندگیم درست بشه و کناره زنم باشم و در طول رابطون کلی از زنش و زندگیش گفت گفت که قبل از ازدواجم حدود یک ماهی با اطلاع خانواده ها و برای اشنایی بیشتر با زنم صحبت میکردیم و اون بهش میگفته که من از طرفه خانواده ام خیلی تحت فشارم و اجازه ندارم حتی تاسرکوچه تنها برم و خلاصه کلی درد دل کرده با محمد.محمدهم از سر دل دلسوزی و علاقه باهاش ازدواج کرده.لازمه این رو هم بدونید که محمد قبل از خواستگاری از زنش حدود 4 سالی با دختری به نام الهه اشنا بوده و خانواده اش به علت اینکه پدر و مادر الهه از هم جدا شده بودند با ازدواج اون و الهه مخالف بودند و محمد تو
    اولین رابطه اش شکست بد ی میخوره و از زنش موجودی به نام الهه میسازه. اما بعد از ازدواج متوجه میشه که اون چیزی که میخواسته نبوده هم از نظر رفتاری و هم از نظر رابطه ای که بین زن و شوهر هست و سال اول ازدواجش مشکل داشتند و وقتی به خانواده ها موضوع رو میگن اونا میگن با بچه دار شدن این مشکلات حل میشه و بچه دار میشن اما چبه دار شدنشون باعث میشه سردی رفتار زن کم محلی و سرد مزاجی اون نسبت به محمد بیشتر بشه.تو این ده سال زندگی محمد با زنش خیلی مشکلات زیاد تری هم اضافه میشه شک داشتن زنش نسبت به اون ئر صورتی که تو این ده سال خیانتی نمیکنه به زنش و زنشم این موضوع رو خوب می دوننسته اما باز هم بهش شک داشته و شکش تا حدی بوده که ازمحمد متنفر میشه و حتی راضی نمیشه اون باهاش ************ کنه این حرفایی که بهتون میگم حرفایی که محمد گقته بهم و من برای اینکه بفهمم حقیقت داره یا نه راجع بهش به هزار بدبختی تحقیق کردم و راست بوده بدون اینکه محمد بفهمه.زندگیشون به اون جایی کشیده میشه که الان حدود 2 ساله که این زن و شوهر هیچ رابطه ی جنسی با هم ندارن و بارها خوده محمد این موضوع رو به من ثابت کرده حالا به هر طریقی که شده.تو این یک سال و نیم محمد با من خیلی درد دل کرد که تو این ده سال زندگی خیلی اذیت شده و به خاطر بچه تحمل کرده ومیگفت من زندگی رو با علاقه شروع کردم و بعد از مدتی فهمیدم که زنم فقط به خاطر اینکه از زیر فشار های پدر و برادرش در بیاد و به نوعی آزادی داشته باشه تن به ازدواج داده و بیشتر از همه سرد بودن و بی محلی های همسرش عذابش داده و حالا میخواد ازش جدا شه.تو این مدت که من با محمد بودم فقط به حرفاش گوش دادم و وقتی بهم ثابت میشد حقیقت داره حرفاش و اینکه با صداقت حرف میزنه باعث میشد من دوسش داشته داشته باشم البته با توجه به حرفایی که میزد بعضی جاها حق با زنش بوده و من هم این موضوع رو بهش گفتم و حق رو به زنش دادم من میدونم اشتباه کردم که وارد رابطه ی این زن و شوهر شدم و خودمم عذاب وجدان دارم تو این مدت سعی کردم که از هم جدا نشن وبارها خواستم تمومش کنم اما محمد مانع شده و گفته من کارایی که روزی آرزو داشتم با زنم بکنم با تو دارم میکنم و تازه میفهمم که اینکه یه نفر رو کنارت داشته باشی تا بتونی باهاش خوش باشی و همه جا همدم و هم راهت باشه و سنگ صبورت باشه خیلی خوبه و راضی نمیشه منو ترک کنه.من بدجری دارم عذاب میکشم از طرفی دوس ندارم مردی رو که واقعا دوسش دارم در کنار کسی دیگه باشه و از طرفی هم دلم اجازه نمیده که اون به خاطر من زندگی شو خراب کنه و از طرفی هم نمیتونم حتی یه روز نبودنشو ببینم خواهش مییکنم راهنمایی ایم کنید و دارم میمیرم کلی اخلاقه بد پبدا کردم و خیلی حساس شدم در صورتی که اصلا اینجوری نبودم کمکم کنین خوههش میکنم.

  2. بالا | پست 2

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Nov 2013
    شماره عضویت
    883
    نوشته ها
    4
    تشکـر
    0
    تشکر شده 2 بار در 1 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : من دارم بد عذابی میکشم

    خواهش میکنم به من کمک کنین

  3. بالا | پست 3

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Nov 2013
    شماره عضویت
    767
    نوشته ها
    171
    تشکـر
    187
    تشکر شده 120 بار در 71 پست
    میزان امتیاز
    11

    پاسخ : من دارم بد عذابی میکشم

    سلام
    من مشاور نیستم ولی میخوام بدونم چه توقعی از محمد دارید. شما مثال ضرب المثل با دست پیش کشیدن و با پا پس زدن هستید
    شک همسرش به دوست شما اشتباه نبوده و اون با شما رابطه داشته و چه بسا قبل از شما هم ایشون رابطه ای داشتند و این موجب شک همسرشون شده
    پا گذاشتن توی زندگی یک فرد متاهل که بچه هم دارن خیلی اشتباهه . شک نک و عذاب وجدانتم منطقیه که اگه نداشتی جای تعجب داشت
    بهتره موضع خودتو روشن کنی میخوای ایندتو بذاری به پای مردی که فقط میخوای بهش دلداری بدی و نمیخوای زندگیش بپاشه که این اشتباه محضه . نمیدونم واکنشت نسبت به اینکه یه روز بهت بگه پاتو از زندگیش بکشی بیرون چون حال زنش خوب شده و دیگه مشکلی ندارن چیه ؟؟؟؟؟؟ واقعا چیه ؟؟؟
    اگه به قول خودت مانع جداییشون تا حالا بودی میشه یه لحظه به این موضوع فکر کنی و جوابمو بدی
    ولی موضع دیگت اینکه اخرش حس میکنی رابطشون علی رغم تلاش های تو واسه وصلشون بهم میخوره و جدا میشن . اگه اینجوری فکر میکنی بهترین کار واسه تموم شدن عذاب وجدانت و اینکه سهمی در از هم پاشیدن یه خانواده نداشته باشی اینه که بشینی و از دور نگاه کنی .
    قاطع بگو نمیتونم با یه مرد متاهل ادامه بدم و میخوام دیگه نباشم و واقعا نباش ... اگه واقعا ایشون همسرشو نخواد که اینجوری زودتر واسه بدست اوردن تو سعی میکنه به این زندگی که به قول خودش هیچی ازش نفهمیده پایان بده
    تعجب میکنم چطور میگید اون میگه نرو و شما هم میگی باشه نمیرم
    ایشون الان یه همسر و یه معشوقه داره و میبینه جفتشون هستن و این واسش عادی شده و دلیلی نمیبینه زنشو طلاق بده یا شما رو رها کنه
    از نظر ایشون همه چی ارومه
    مطمئن باشید وجود شما به سردی زندگیشون کمک کرده نه گرمی
    تو این رابطه نباشید و ببینید همسرتون به این نتیجه میرسه که این زندگی اخرش جداییه . اونوقت اگه به این نتیجه رسید میشه در مورد بقیه راه تصمیم گرفت
    دوست عزیزم موفق باشی

  4. کاربران زیر از shirin1364 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  5. بالا | پست 4

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Nov 2013
    شماره عضویت
    883
    نوشته ها
    4
    تشکـر
    0
    تشکر شده 2 بار در 1 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : من دارم بد عذابی میکشم

    مرسی از اینکه اینقدر خوب واسم توضیح دادی اکر محمد خودش به این نتیجه رسیده باشه که راه اخرش طلاقه چی؟

  6. بالا | پست 5

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Nov 2013
    شماره عضویت
    767
    نوشته ها
    171
    تشکـر
    187
    تشکر شده 120 بار در 71 پست
    میزان امتیاز
    11

    پاسخ : من دارم بد عذابی میکشم

    خوب عزیز دلم شما قرار نیست توی تصمیم گیریش نقشی داشته باشی پس هیچ نظری نده. میتونی بگی نمیدونم زندگی من نیست خودت باید تصمیم بگیری ولی بگو من دیگه نمیخوام با یه مرد متاهل باشم ولی اینم نمیگم که از همسرت جدا شو . بگو من هم حق دارم زندگی کنم و دیر یا زود باید یه زندگی مشترک واسه خودم شروع کنم و از زندگیش برو بیرون . حتی بهش نگو اگه از همسرت طلاق بگیری برمیگردم . بگو به خاطر اینده خودت میخوای از این رابطه بیای بیرون
    بهش این اطمینان رو نده که با طلاق همسرش تو میشه شریک زندگیش. اگه پرسید همسرمو طلاق بدم باهام میمونی بگو معلوم نیست . کسی نمیتونه اینده رو پیش بینی کنه .بذار خودش تصمیم گیرنده باشه
    مطمئنن اگه ایشون تصمیم به طلاق داشته باشه و به بن بست زندگی رسیده باشه جدا میشه . شما این امکان براتون وجود داره که بدون اینکه باهاش رابطه داشته باشید از کارهاش مطلع بشید؟ از طریق دوست یا به نحوه دیگه ای ؟؟؟؟
    ولی مطمئن باش اگه شروع کنه به اقدامات طلاق بهت زنگ میزنه و میگه دارم کارهای طلاقمو انجام میدم . ولی شما سعی کن وقتی بهش مجددا رجوع کنی که توی شناسنامش مهر طلاق خورده باشه
    ببین عزیزم اگه باهاش بمونی و به فرض همسرش هم طلاق بده . همیشه این منت روی دوش شماست که بخاطر تو جدا شده و .......
    شاید اصلا جدا بشه و شما نتونی به هر دلیلی باهاش ازدواج کنی اونوقت بهت میگه من بخاطر تو همسرمو طلاق دادم وگرنه 10 سال با این وضعش به خاطر بچم کنار اومدم بازم میومدم
    به نظرم بهترین کار دوری و جدایی هستش . اگه ایشون با تصمیم خودش جدا شد مطمئن باش بهت خبر میده .
    به هیچ چیز فکر نکن جز این مسئله . اصلا الان وقت پیش بینی اینده و اما و اگر و اینکار و بکن یا نکن نیست
    فقط باید بخوای که خودتو رها کنی .اگه برگشت اونوقت میری به یه مرحله جدید که اونم جای تامل داره.
    مواطب خودت باش

  7. 3 کاربران زیر از shirin1364 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  8. بالا | پست 6

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Nov 2013
    شماره عضویت
    883
    نوشته ها
    4
    تشکـر
    0
    تشکر شده 2 بار در 1 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : من دارم بد عذابی میکشم

    مرسی عززیزم

  9. 2 کاربران زیر از af3oon بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  10. بالا | پست 7


    عنوان کاربر
    مدیر کل
    تاریخ عضویت
    May 2013
    شماره عضویت
    1
    نوشته ها
    251
    تشکـر
    477
    تشکر شده 414 بار در 135 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : من دارم بد عذابی میکشم

    همکار محترممون shirin1364 بسیار خوب راهنمایی کردن
    ازشون سپاسگزاریم ...
    امضای ایشان



  11. کاربران زیر از Admin بابت این پست مفید تشکر کرده اند


اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد